محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
دکتر عرفان فدایی وکیل پایه یک دادگستری
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1802551210
ارتباط بي ربط گفت وگوهاي هسته اي و بحران منطقه اي
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۷ دي ۱۳۹۳ (۰:۲۵ق.ظ)
سياست روز: ارتباط بي ربط گفت وگوهاي هسته اي و بحران منطقه اي
به گزارش خبرگزاري موج، «ارتباط بي ربط گفت وگوهاي هسته اي و بحران منطقه اي»عنوان سرمقاله روزنامه سياست روز است که در آن مي خوانيد؛
اگر فرض را بر اين بگيريم که گفت وگوهاي هسته اي ايران و ۱+۵ بر روي تحولاتي که در منطقه وجود دارد، تأثير مستقيم مي گذارد، دليل طولاني کردن اين مذاکرات هسته اي که چندين بار تا مرز توافق هم رسيده چيست؟!آيا براي کاخ سفيد حل موضوع هسته اي ايران و شکست داعش از اهميت بيشتري برخوردار است؟
اکنون که ائتلاف به اصطلاح ضد داعش با رهبري آمريکا شکل گرفته است، دستاوردي نداشته و حتي کمک هايي که براي نيروهاي عراقي از هواپيماها ريخته شد، به نيروهاي تکفيري داعش رسيد. که اين اتفاق براي چندمين بار است که مي افتد. داعش از رحم اجاره اي برخي کشورهاي عربي منطقه با نطفه آمريکايي به دنيا آمد. اين نيروها سلاح هاي پيشرفته آمريکا و عربستاني را در دست دارند. وظيفه آنها ايجاد آشوب و فتنه در منطقه غرب آسياست. هدف، ايجاد اختلاف ميان مسلمانان، از بين بردن زيرساخت هاي کشورهاي محور مقاومت از جمله سوريه، عراق و لبنان، سرگرم کردن جهان اسلام به موضوع گروه هاي تروريستي تکفيري همچون داعش، ايجاد انحراف در افکار عمومي مسلمانان از رژيم صهيونيستي به سوي خود و ... است.
اين اهداف اکنون تا اندازه اي براي آمريکايي ها محقق شده است. مقابله آمريکا و کشورهاي همپيمان او در گروه به اصطلاح ائتلاف ضد داعش تاکنون هيچ دستاوردي نداشته و اثبات مي کند که آنها به هيچ عنوان تصميمي براي پايان اين آشوب ها در منطقه ندارند و تنها با آنها بازي مي کنند. مانند گربه اي که با موش بازي مي کند اما آن را نمي خورد!
در کنار اين اتفاقات و تحولات منطقه اي، عراق به خاطر سياست هايي که آمريکايي ها در زمان اشغال اين کشور پياده کردند، از يک ارتش و نيروي نظامي کارآمد محروم شده است و اکنون که درگير جنگ با داعش است، کمک هاي جمهوري اسلامي ايران است که اين کشور را در مقابل گروه هاي تروريستي- تکفيري مقاوم ساخته است.تشکيل بسيح مردمي دستاوردي است که ايران آن را رقم زد.
نشانه هايي ديده مي شود که هنگام حضور ارتش آمريکا در عراق گروه هاي تروريستي در منطقه «جرف الصخر» که در جنوب بغداد و شمال کربلا قرار دارد، حضور داشتند. ارتش آمريکا براي آزاد سازي اين منطقه اقدامي نمي کند، سربازان آمريکا در طول ۱۰ سال اشغال نظامي عراق، يا نخواستند اين منطقه را از تصرف نيروهاي تروريستي تکفيري دربياورند و آنجا را پاکسازي کنند و يا اين که توان آن را نداشتند. ديدگاه نخست به واقعيت بسيار نزديکتر است. تروريست ها طي سال ها حضور در اين منطقه به تدارک و تجهيز خود پرداختند و توانستند دژي براي خود ايجاد کنند.
اما اين دژ با حمله نيروي نظامي عراق و نيروهاي بسيج مردمي اين کشور با راهنمايي و هدايت هاي نظامي ايران از تصرف نيروهاي داعش درآمد. اين پيروزي بزرگ بانام عمليات «عاشورا» در مهرماه ۱۳۹۳ اتفاق افتاد.
گرچه در ظاهر آمريکايي ها خود را از اين پيروزي ها عليه داعش و تروريست هاي تکفيري شادمان نشان مي دهند، اما در باطن، از اين اتفاقات که با کمک هاي جمهوري اسلامي ايران در عراق مي افتد، بسيار هم عصباني هستند.
اين که جمهوري اسلامي ايران پيشقدم مبارزه و مقابله با تروريست ها در منطقه شده است و پيروزي هاي چشمگيري هم با همراهي ارتش و نيروهاي مردمي عراق به دست آورده است براي آمريکايي ها و ائتلاف ضدداعش بسيار سنگين و آزار دهنده است. اين وضعيت آزار دهنده به اين خاطر است که آنها نمي خواهند گروه هاي تروريستي به اين زودي ها از بين بروند به همين خاطر آنها اقدام عملي کارسازي هم عليه تروريست ها انجام نمي دهند.
اما موضوع هسته اي که شايد يکي از اولويت هاي آمريکا باشد، ادامه و تمديد گفت وگوهاي هسته اي با ايران و به نتيجه رسيدن آن تاثيري بر پايان بحران کشورهاي منطقه دارد؟
ابتدا بايد بگوييم که اين دو مقوله ارتباط مستقيم و تاثيرگذار بر روي هم نبايد داشته باشند. سنجاق کردن اين دو موضوع به هم خواسته اي است که از سوي آمريکا و کشورهاي همپيمان او دنبال مي شود و تحليل گران هم درباره آن مي نويسند تا القا کنند، اگر موضوع هسته اي ايران حل شود بحران هاي منطقه اي هم حل خواهد شد و اگر با شکست روبرو شود، بحران منطقه فروکش نخواهد کرد و حتي برفروخته هم خواهد شد.
سرنوشت منطقه غرب آسيا (خاورميانه) به چند عامل بستگي دارد.
۱ـ خروج نيروهاي خارجي از منطقه
۲ـ قطع حمايت هاي سران کشورهاي عربي و غير عربي منطقه از گروه هاي تروريستي
۳ـ به رسميت شناختن دولت قانوني سوريه و بشار اسد
۴ـ مبارزه و مقابله جدي با گروه هاي تروريستي در منطقه از سوي همه کشورها
۵ـ پايان توطئه کاهش قيمت نفت که از سوي عربستان اجرا مي شود و ...
با اين حساب، دو مقوله جدا از هم گفت و گوهاي هسته اي و بحران منطقه، با ماهيتي متفاوت را به هم گره زدن، هدفي خاص را دنبال مي کند و آن از هر دو سر تحت فشار قرار دادن جمهوري اسلامي ايران براي کوتاه آمدن از منافع ملي و تن دادن به خواسته هايي است که ۱+۵ در مذاکرات مطرح مي کند. براي اين که اين هدف خنثي شود مذاکرات هسته اي بايد تنها در چارچوب مسائل هسته اي باشد و موارد ديگر به فضاي گفت وگوها وارد نشود، که ورود مسائل ديگر خواسته آمريکا و ديگر مذاکره کنندگان است. تفکيک اين دو از هم و حل مستقل هر يک از اين مقوله ها بايد در دستور کار جمهوري اسلامي ايران باشد. ارتباط دادن اين دو با هم هزينه هاي توافق را افزايش خواهد داد.
نويسنده: محمد صفري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]
-
گوناگون
پربازدیدترینها