تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):اگر مردم تعقل می کردند و مرگ را تصور می کردند، دنيا ويرانه مى‏شد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829856795




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

در گفت‌وگو با یکی از بازماندگان حماسه هویزه مطرح شد تیری که پیشانی دانشجوی نخبه شریف را شکافت/ روایتی متفاوت از لحظه شهادت علم‌الهدی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: در گفت‌وگو با یکی از بازماندگان حماسه هویزه مطرح شد
تیری که پیشانی دانشجوی نخبه شریف را شکافت/ روایتی متفاوت از لحظه شهادت علم‌الهدی
حسین(شهید علم الهدی)، آخرین نفری بود که جلوی تانک‌ها ایستاد، او برای اینکه به دشمن نشان دهد تعداد بچه‌ها زیاد است از این خاکریز به آن خاکریز جا عوض می‌کرد اما با آخرین تیری که به سمت تانک نشانه رفت خودش هم به هوا پرتاپ شد.

خبرگزاری فارس: تیری که پیشانی دانشجوی نخبه شریف را شکافت/ روایتی متفاوت از لحظه شهادت علم‌الهدی



دفاع پرس نوشت: دی ماه سال 1360 عملیات نصر توسط جمعی از رزمندگان سپاه و ارتش برای بیرون راندن دشمن از شهرهای اهواز صورت گرفت. عملیاتی که در مرحله اول آن با موفقیت رو به رو شد و اسارت 800 نیروی عراقی از دستاورد های مرحله اولیه عملیات به حساب می آید. اما در روز دوم عملیات با پیشروی گسترده عراق، جمعی از نیروهای سپاه متشکل از دانشجویان پیرو خط امام به فرماندهی "شهید سید محمدحسین علم الهدی" محاصره شده و شهید شدند. در این حادثه از بیش از 160 شهید تنها تعداد انگشت شماری از رزمندگان زنده ماندند. کسانی که بار سنگین شهادت دوستان و همرزمانشان را سالهای سال بر دوش کشیدند. نصرت الله محمود زاده از بازماندگان حماسه هویزه است که در سالگرد شهادت دوستانش به مزار شهدای هویزه رفته است. در حال و هوای زیارت مزار هویزه با وی درباره خاطرات آن روز به گفت و گو نشسته ایم. وی در گفت و گو با خبرنگار ما به بیان خاطراتی از روز شهادت حسین علم الهدی و یارانش می پردازد.   * حضور در هویزه، خاطره‌ای تکرار نشدنی این سومین بار است که به هویزه می آیم و در هر بار سفر برداشت متفاوتی از آن دارم و برایم تکرای نشده است. همیشه برایم سوال است که بعد از ما و بعد از خانواده های شهدا چه کسانی می خواهند بر سر مزار این شهدا بیایند و چطور می خواهند وفاداری شهدا را به ملت منتقل کنند.   * نخبه ای از شریف که برای آدم شدن آمده بود نه آدم کشتن شهید محمد حسن فاضل از دانشجویان دانشگاه شریف و از نخبه های این دانشگاه است و در جریان تصرف لانه جاسوسی از دانشجویان پیرو خط امام بود. روز اول عملیات بعد از تقریبا 20 کیلومتر پیشروی به تانکی برخورد کردیم. تانک را با آر پی جی زدیم. راننده تانک آتش گرفته بود. محمد حسین به من گفت بدو برویم آتش را خاموش کنیم. تعجب کردم و گفتم محمد تو خودت ان را آتش زدی. گفت آن کار من یک وظیفه بود خاموش کردن این عراقی هم وظیفه من است. قرار نیست ما هم مثل عراقی ها باشیم. ما نیامده ایم اینجا آدم بکشیم، آمده ایم اینجا که آدم شویم وگرنه بین ما و آنها فرقی نیست. ساعت 2 بعدازظهر 16 دی بعد از روزی که 800 اسیر گرفتیم و پیروزی خوبی داشتیم ما، 15 نفر از بچه های دانشجو در محاصره قرار گرفتیم. قرارمان بود تا با نیروی پیاده یگان ارتش و نیروهای سپاه و بسیج روز دوم عملیات را آغاز کنیم که در این بین بنا به دستورات نیروهای ارتش عقب نشینی کردند و ما از این موضوع اطلاعی نداشتیم. من اولین نفری بودم که از بی سیم فرمان عقب نشینی را شنیدم. بچه هایی که در خط مانده بودند با وجود حمله بی امان دشمن 2 ساعت مقاومت کردند. زمانی که متوجه شدیم در محاصره هستیم همراه با مقاومت شروع به عقب نشینی کردیم. هر دقیقه که می گذشت از جمعیت 50 نفره تعدادی شهید می شدند.   * تیری که پیشانی اسماعیل اعتضادی را نشانه رفت چون تعداد بچه هایی که می خواستند در عملیات حضور داشته باشند زیاد بود قرعه کشی کردیم شهید اسماعیل اعتضادی از بچه های مشهدی بود که وقتی اسمش در قرعه کشی نیامد خیلی پکر شد. دلم سوخت. به حسین علم الهدی گفتم اگر می شود یک سهمیه اضافه کم تا اسماعیل هم بیاید. قسمتش شد تا در عملیات شرکت کند. در اولین لحظاتی که تلاش می کردیم از محاصره بیرون بیاییم یک تیر به پیشانی اش خورد. تلاش کردم تا او را با خودم به عقب ببرم. با همان حالش گفت وضعیت بد است خودت برو. کمی کنارش نشستم و سرش را در آغوش گرفتم تا اینکه شهید شد. آن روز حسین خوشنویسان را از فاصله دوری دیدم که لنگ لنگان به سمت ما می آمد. پاهایش تیر خورده بود و چند تیر آر پی جی هم در دستش بود. گفت می خواهم تیرها را به بچه ها برسانم. صد متر که رفت تیر خورد و افتاد. به سمتش رفتم و گلوله ها را برداشتم تا به بچه ها برسانم. صحنه های این چنینی اثری در یادمان هویزه دارد که هرکسی نمی تواند آن را درک کند. هر سال که به اینجا می آیم احساس می کنم بیشتر از قافله دوستانم عقب افتادم و به این فکر می کنم که چه کاری کردم که شهادت قسمتم نشد. ما به جای وام دار بودن شهدا داریم از آنها وام می گیریم. چرا باید شهیدی همچون محمد حسین فاضل غریب و گمنام بماند. نباید از شهدای 16 دی هویزه بد دفاع کنیم و با اغراق و کم و زیاد از آنها صحبت شود. متاسفانه در برخی مسائل افراط و تفریط می کنیم. من در ان لحظات بودم و دیدم که بچه ها چه کار کردند. اگر نسل ما هم بفهمد چه حوادثی رخ داده اتفاقات خوبی برای تاریخ خواهد افتاد.   * شهید علم الهدی در مقابل ده تانک دشمن ساعت 1بعد از ظهر حسین علم الهدی آمد به ما گفت هرکس آر پی جی دارد این طرف جاده بماند و هرکس ندارد را به عقب برگردان. فقط آر پی جی زن ها می توانستنند بمانند. 15 تانک جلوی ما قرار گرفته بود. تیر آر پی جی شهید خوشنویسان را گرفتم و رفتم و شهید قدوسی (نوه علامه طباطبایی و فرزند آیت الله قدوسی) و چند شهید دیگر هم با ما بودند. هر کدام از بچه ها به فاصله از هم شهید می شدند. حسین، آخرین نفری بود که جلوی تانک ها ایستاده بود. برای اینکه به دشمن نشان دهد تعداد بچه ها زیاد است از این خاکریز به آن خاکریز جا عوض می کرد. تعداد تانک ها رسیده بود به ده تانک و شهید علم‌الهدی آخرین آر پی جی زن بود. با آخرین تیری که حسین به سمت تانک نشانه رفت خودش هم به هوا پرتاپ شد. جز من و یکی دیگر از دوستانم کسی در آنجا نبود. با اینکه دیگر حسین هم شهید شده بود و می دانستند کسی جلوی انها نیست اما هیچ تانکی جرات پیشروی نداشت انگار عظمت این حماسه و مقاومت، زمین گیرشان کرده بود.   انتهای پیام/

93/10/16 - 15:52





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن