تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکت‌های معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1867491538
منزل به منزل با كاروان عاشورا (25)
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: استقبال كن، تدارك لشگر ببين و شهر را آيين ببنديد امير شهر حمص برادر خالد بن نشيط بود كه در شهر جهنيه حكومت داشت يك برادر آنجا والي بود چنانچه عرضه داشتيم و نيز برادر ديگر در حمص رياست داشت. چون از مضمون نامه لشگر مطلع شد ، علم هاي سرخ و زرد و كبود و بنفش به جلوه در آورد و شهر را زينت كرد مردم به تماشا بر آمدند سه ميل از شهر دور شدند تا آنكه لشگر ابن زياد رسيدند و آن كافر كيشان سرها از صندوق ها بدر آوردند و بر نيزهها زدند و پرده نشينان حرم امامت را رو به شهر آوردند. اهل حمص بعد از تحقيق كه اينها اولاد حيدر و فرزندان پيغمبرند به غيرت در آمدند بسكه افغان طفلان و شيون زنان را شنيدند به جوش و خروش اندر شدند به همين حالت بودند تا آنكه اهل بيت رسالت را از دروازه وارد كردند زنان شهر حمص كه حرم پيامبر اسلام (ص) را به آن خواري و زاري ديدند دست به شيون گذاشتند. مردم شهر ديگر طاقت نياوردند بنا كردند سپاه ابن زياد را سنگباران كردن كه از ضربت سنگ هاي گران بيست و شش نفر از سپاه كوفه و شام را به جهنم واصل كردند و دروازهها را بستند و گفتند نميگذاريم يك نفر از شما از اين بلد جان بدر بريد تا آنكه خولي بن يزيد حرامزاده را بكشيم و سر امام (ع) را از او بگيريم و تا روز قيامت اين افتخار در شهر ما بماند و به اين نيت قسم ياد كردند و ازدحام جمعيت نزديك كنيسه قسيسي كه در جنب خالد بن نشيط بود اجتماع داشتند لشگر ابن زياد با آن جماعت در جنگ و جدل بر آمدند و سر مردم را گرم كردند از دروازه ديگر سرها و اسيران را برداشتند و فرار كردند. ك/1 550/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 185]
-
گوناگون
پربازدیدترینها