واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: جذب گردشگر از دبي سنتر تا چرخ دستي 2 هزار توماني؟!
گفته ميشود تنها يك مركز تجاري دبي (دبي سنتر) در سال 2013 بيش از 65 ميليون مراجعهكننده داشته كه با اندكي اهمال ميتوان مدعي شد معادل جمعيت ايراني كه قادر به راه رفتن هستند، ميباشد.
نویسنده : مهران ابراهيميان
گفته ميشود تنها يك مركز تجاري دبي (دبي سنتر) در سال 2013 بيش از 65 ميليون مراجعهكننده داشته كه با اندكي اهمال ميتوان مدعي شد معادل جمعيت ايراني كه قادر به راه رفتن هستند، ميباشد.
اين ادعا با يك بار مراجعه به آن مركز فروش يا صدها مركز فروش دبي يا سركشي به بيش از 350 هتل اين شهر شيخنشينها قابل ملموس است. اين در حالي است كه هزينه سفر درون شهري در شهر دبي به طور متوسط حدود 40 هزار تومان (45 درهم) است. به عبارت ديگر بدون فرض خريدهايي كه گردشگران انجام ميدهند تنها از محل جابهجايي مسافر از طريق تاكسي يا مترو به يك مركز تجاري در دبي حدود 200 ميليارد تومان به اقتصاد اين شهر تزريق شده وكافي است همين محاسبه كوچك را در نظر بگيريد تا بفهميم گردشگري سالهاست كه به عنوان حلقه مفقوده اقتصاد ايران بوده و در مقابل شهر بنا شده روي تپه ماهورها چقدر ما عقبتريم؟ شهري كه زماني تبعيد گاه ايرانيان بوده ولي اكنون تنها از ايران بيش از يك ميليون نفر به آن سفر ميكنند. واقعيت اين است كه ما نميتوانيم بدون فراهم كردن زير ساختهايي چون هتلهاي مناسب، سرويسدهي مناسب و برآورده كردن توقعات مسافران خارجي (در چارچوب شرعيات و قانون) به اقتصاد گردشگري فكر كنيم.
ما براي ايجاد چنين جذابيتهايي بايد فرهنگ استقبال از گردشگر، فرهنگ فعال كردن اقتصاد گردشگر، فرهنگ برنامهريزي در ميان مسئولان را متحول كرده و در كنار آن اجازه سرمايه گذاري در اين باره را بدهيم كه هر يك از آنها با توجه به فضاي كسب و كار و اقتصاد دولتي ما به زمانهاي زيادي نياز داريم. با اين حال ما ميتوانيم لااقل در حوزههاي موجود اعم از گردشگري طبيعت و گردشگري تاريخي و مذهبي- فرهنگي فعاليتهاي بيشتري داشته باشيم و آنها را در معرض نمايش بگذاريم.
ما نميتوانيم از اقتصاد بدون نفت سخن بگوييم بيآنكه براي جايگزين آن برنامهاي نداشته باشيم و بدون شك با توجه به عقبه تاريخي، شرايط اقليمي و تنوع قومي و فرهنگي، گردشگري بهترين و اصليترين گزينه است. در اين ميان نقش مهم فرودگاهها در حركت به سمت توسعه گردشگري خارجي بايد در اولويت باشد. ما نميتوانيم در حالي كه يك دستشويي كثيف و بدون دستمال كاغذي در فرودگاه داريم، انتظار داشته باشيم گردشگر خارجي تمدن تاريخي ما را باور كند و جذب آن بشود و آمدن به ايران را براي اطرافيانش تبليغ كند. ما نميتوانيم انتظار داشته باشيم توريست خارجي يا ايراني مقيم خارج به دنبال خاطره خوشي در ايران باشد در حالي كه در بدو ورود از وي براي استفاده از چرخ دستي طلب دو هزار تومان پول ميكنيم و او يك ريال هم ندارد و مجبور است چمدانهايش را زير بغلش بزند!
ما حق نداريم تنها نوك بيني خود را ببينيم و به دنبال چنين درآمدهاي پيشپا افتاده و خطرناك براي گردشگري برويم و از گردشگر خارجي در جايي كه هنوز پول خود را تبديل به ريال نكرده پول بگيريم.
متأسفانه نگاه پيمانكاري به مسائل گردشگري و كاهش هزينهها در برخي مكانها مانند صرفهجويي در نخريدن ترمز است براي ماشين! پيمانكاران فرودگاه امام خميني بايد بدانند كه اين اقدامات سخيف بيشتر از آنكه منجر به تأمين هزينههاي چند كارگر شود، ثلمه بزرگي بر پيكره اقتصاد گردشگري و بدون نفت است. بالاخره از يك جايي و يك زماني بايد شروع كرد. نميتوان تنها با عقبه و تمدن ايراني- اسلامي خود افتخار كنيم و بگوييم دبي اگر امروز دبي شده با پول ايرانيهاست! برنامهريزي و برخورد درست را از هم اكنون آغاز كنيم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۹۳ - ۰۰:۳۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]