واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
لغو بازی با فلسطین و طرح مسئله در آسیب شناسی بازیهای تدارکاتی تیم ملی ورزش > فوتبال ملی - محمد منصور عظیم زاده اردبیلی،رئیس سابق روابط بین الملل فدراسیون فوتبال
برگزاری بازی های تدارکاتی بین المللی در سطح ملی به جز توانمندی فنی و سطح فوتبال ملی یک کشور نوعاً به چهار عامل مهم بستگی دارد. اول توانمندی رایزنی بین المللی و سطح ارتباطات فدراسیون با سایر فدراسیونها و یا بهره گیری بهینه از توان برگزار کنندگان این گونه بازیهای بین المللی. دوم شرایط بین المللی و سیاسی خود کشوری که خواهان بازی تدارکاتی است. سوم میزان برخورداری از توانمندی مالی و بازاریابی در خلق درآمد و یا امکان پرداخت هزینه های مربوطه در برگزاری بازیها و چهارم راهبرد سرمربی تیم ملی برای بازی کردن یا نکردن و یا به عبارتی دیگر سطح انتظارات او از حریف در برنامه ای که برای آمادگی فنی تیمش دارد. وقتی در اخبار شنیدیم تنها بازی رسمی تیم ملی کشورمان قبل از جام ملتهای آسیا یعنی بازی با تیم 113 دنیا فلسطین-که البته نسبت به زمانی که با او در زمان کروش بازی کردیم بهبود مناسبی در جدول رنکینگ فیفا پیدا کرده و رتبه اش از 161 به 113 ارتقا یافته- لغو شده، باید این سوال مهم جواب داده شود که واقعاً به کدامین علت از چهار مورد فوق، این شرایط برای تیم ملی پیش آمده است؟ و هر یک از مولفه های یاد شده چه سهمی در خلق وضعیت کنونی دارند؟ آیا برای خروج از بحران راهبرد جایگزین وجود دارد؟ اینکه بعد از بازیهای جام جهانی در هفت ماه اخیر صرفاً توانسته ایم با کره جنوبی بازی کنیم و دو بازی و نصفی هم با دو تیم باشگاهی آفریقای جنوبی داشته باشیم، نشانگر ضعف در کدامین حوزه است؟ آیا همه چیز تقصیر شرایط سیاسی در عرصه بین الملل است؟ بی شک طرح مسئله و آسیب شناسی در این چهار حوزه می تواند راهگشای علت یابی از وضعیت موجود باشد، وضعیتی که به عنوان واقعیتی غیرقابل انکار پیش چشمان همه است. شاید مثالی در این حوزه بتواند راهگشا باشد. وقتی در ایام انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و شش ماه بعد از آن با شرایط خاص و بحران سیاسی و بین المللی کشور که البته لازم به توضیح نیست، تیم ملی کشورمان با 9 تیم ملی - و نه باشگاهی - صرفاً در 7 ماه به ترتیب با چین (خرداد 88)، بوسنی (مرداد 88)، بحرین و ازبکستان (شهریور 88)، ایسلند و مقدونیه (آبان 88)، قطر، مالی و کره شمالی (دی ماه 88) بازی کرد، بسیاری از تحلیلگران ورزشی انتقاد می کردند که مثلاً آن تیم در حد ما نبود، ما در کلاس فنی بالاتری هستیم یا چرا باید برای بازی های مقدماتی جام ملتهای آسیا این همه بازی بکنیم. و یا چرا رنکینگ تیمهای مقابل ما بین 40 تا 90 است؟ اما در مقابل از آذر ماه 88 یعنی بعد از بازی با تیم ملی مقدونیه در استادیوم آزادی تا 23 ماه بعد یعنی آبان 90 نزدیک به دو سال، فقط 2 بازی دوستانه با تیم های 138 و 161 فیفا یعنی تیم های ماداگاسکار و فلسطین در تهران به عنوان میزبان برگزار شده اگرچه در این میان باید از برگزاری بازی با برزیل را در خارج از خانه به عنوان یک استثنا تقدیر نموده و یاد کرد. آنچه مهمتر از حرکت های جرقه ای است، روند برنامه ریزی در طول یک دوره دو یا سه ساله است که به راحتی می تواند به چهار عامل فوق پاسخ داده و سهم هر یک را در کامیابی و یا شکست برگزاری بازیهای تدارکاتی روشن کند. اینکه چرا صدای کمتر کارشناسی درمی آید و به شیوه برنامه ریزی فدراسیون به ویژه در سه، چهار سال اخیر انتقاد نمی کند، خود مقوله ای جداگانه است که تقریباً در بسیاری از موارد مشابه نیز دیده می شود، فارغ از اینکه واقعیت ها قطعاً با کتمان آنها از بین نمی روند. از سویی دیگر به جز ضعف های فدراسیون - در مولفه های اول و سوم فوق الذکر- که بی تردید در ایجاد شرایط مذکور غیر قابل انکار است، در هفت سال اخیر سه سرمربی تیم ملی نیز در این موضوع اختلاف نظر جدی دارند و آنرا نمی توان نادیده گرفت. علی دایی و افشین قطبی به هر دلیل فنی و فوتبالی با برگزاری هر چه بیشتر بازیها موافق بودند در حالیکه کارلوس کروش کاملاً در عمل ثابت کرده که نظری متفاوت دارد. در دوره علی دایی - با در نظر گرفتن سه عامل توان مالی و کاری فدراسیون و شرایط سیاسی و بین المللی کشور- صرفا در 13 ماه، تیم ملی 18 بازی انجام داده است که این بازیها با تیم های بحرين (فروردين87)، زامبيا (خرداد87)، قطر (آبان87)، آذربايجان(شهريور 87)، اسلاويا پراگ(2/5/87) ، بوهميا پراگ (6/5/87)، اکوادور (آذر 87) ، چين( آذر 87 و 20 دي ماه 87)، منتخب گاليسيای اسپانیا (7دي87)، 5 بازي در غرب آسيا (مرداد87)، کنيا (اسفند 87)، کويت(فروردين 88) و سنگال (12 فروردين 88) بود که البته بازی آخر بدون حضور او برگزار شد. در دوره افشین قطبی هم این موضوع با فراز و فرود طی یک روند نسبتاً قابل قبول و براسا همان سه عامل پیش گفته ادامه پیدا کرد به نحوی که همانطور که در بالا توضیح داده شد با 9 تیم ملی - و نه باشگاهی - صرفاً در 7 ماه آنهم در شرایط بحران سیاسی و بین المللی بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 88، برگزار شده است. در دوره کارلوس کروش نه تنها سطح کیفی برگزاری بازی های بین المللی نسبت به دوره های قبل افزایش نیافت بلکه کمیت آن نیز در فاصله های زمانی مشابه با دو سرمربی قبلی، به طور چشمگیری نیز کاهش یافت. این در حالی بود که شرایط سیاسی و بین المللی بهبود نسبی بیشتری یافته بود. آش وضعیت کنونی آنقدر شور شده که هر کسی را به کمی برگزاری بازیهای تدارکاتی حساس کرده و کمتر منطق فنی و فوتبالی درستی این شیوه را قبل از ورود به مرحله نهایی جام ملتهای آسیا پشتیبانی می کند. شاید باید در رسانه های عمومی منتظر ادله سرمربی بعد از پایان بازیهای جام ملتهای استرالیا در خصوص مولفه های اول و سوم از پاراگراف اول این یادداشت باشیم که به نظر می رسد این پیش بینی محقق خواهد شد. 251 41
کلید واژه ها: تیم ملی فوتبال ایران -
پنجشنبه 4 دی 1393 - 10:32:21
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 135]