محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827463626
مرد72ساله هندی لحظاتی قبل از سوزانده شدن جسدش زنده شد
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: مرد72ساله هندی لحظاتی قبل از سوزانده شدن جسدش زنده شد جامعه > حوادث - روزنامه ایران نوشت:
اعضای یک خانواده هندی که تصور می‌کردند پدربزرگشان مرده است قصد داشتند بدن او را در آتش بسوزانند اما پیش از اجرای این مراسم با زنده شدن مرد 72 ساله همگی شوکه شدند. دیپاک سینگ 72 ساله در شهر بیل وادا مرده بود که دکتر محلی نیز مرگ وی را تأیید کرد اما هنگامی که همه اعضای خانواده و فامیل جنازه پدربزرگ را برای سوزاندن جسدش تشییع می‌کردند، به ناگاه مرده از جا برخاست و بسیاری از تشییع‌کنندگان وحشتزده پا به فرار گذاشتند. اعضای خانواده دیپاک می‌گویند: وقتی متوجه شدند که پدربزرگشان به زندگی بازگشته و بلافاصله او را به بیمارستان منتقل کردند.نوه دیپاک، نالوای 26 ساله در این باره به خبرنگاران گفت: همه ما تصور می‌کردیم پدربزرگمان مرده است و با تأیید مرگش توسط پزشک معالج قصد داشتیم بدن بی جانش را طی مراسم تشییع جنازه بسوزانیم. هیچ‌گونه نشانه‌ای از حیات در بدن پدربزرگ دیده نمی‌شد تا اینکه در طول مراسم من متوجه شدم بدن پدربزرگ حرکت می‌کند، اول تصور کردم که همه‌چیز زاییده خیال من است اما ناگهان پدربزرگم چشمانش را باز کرد و بلند شد.او به زندگی بازگشته بود و ما فوراً پدربزرگ را به بیمارستان رساندیم تا تحت‌نظر پزشکان قرار بگیرد، خوشحالیم که پدربزرگ را در آتش نسوزاندیم. 17302
پنجشنبه 4 دی 1393 - 07:30:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها