محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844411554
رابطه عناصر داستانی در داستانهای کوتاه قرآنی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
رابطه عناصر داستانی در داستانهای کوتاه قرآنی
داستانهای کوتاه قرآن، ترکیبی زیبا از هماهنگی و انسجام عناصر است و همه عناصر در ارتباط با هم ایفای نقش میکنند؛ ضمن اینکه هریک نیز نقش مستقل خود را دارند.
چکیده در داستانهای کوتاه قرآنی عناصر داستانی (اجزای داستان که در راستای تأمین هدف گوینده در قالب خاصی ریخته شده است) قبل از هر چیز در خدمت هدف و پیام تربیتی و هدایتی داستان است. بنابراین، از عناصر داستانی به اندازهای بهره گرفته میشود که هدف تأمین شود. معمولاً داستان کوتاه از عناصر شروع، شخصیت و شخصیتپردازی، گفتوگو، صحنه و صحنهپردازی(زمان و مکان)، درونمایه یا اندیشه و اختتامیه تشکیل شده است. این مقاله درصدد است با روش تحلیل محتوا، به بررسی و تحلیل رابطه عناصر داستانی داستانهای کوتاه در قرآن بپردازد. تمام اجزای داستان در داستانهای کوتاه قرآن، دارای پیوندی زنده با یکدیگر و در راستای تأمین هدف تربیتی داستانِ مورد نظر هستند. کلیدواژهها: قرآن، داستان کوتاه، رابطه عناصر داستانی، داستانهای کوتاه قرآنی، داستانهای قرآن. مقدمه یکی از گونههای داستان قرآنی، داستان کوتاه است. داستان کوتاه، داستانی است که در آن به قصد بیان پیامی واحد شخصیت یا شخصیتهایی اصلی در واقعهای واحد نشان داده میشوند. چنین داستانی از نظر حجم دارای سطور اندکی است. ویژگی کلی داستانهای کوتاه، فشردگی و ایجاز معنایی و ساختاری آنهاست. امروزه که داستان کوتاه دارای نفوذ و برد فراوان در ادبیات داستانی است و مشتاقان بسیاری دارد، جا دارد که به داستان کوتاه قرآنی به دید یک سبک بیبدیل پرداخته شود. هرچند داستانسرایی قرآنی، موضوعی نسبتاً جاافتاده محسوب میشود، داستان کوتاه قرآنی و خصوصاً بررسی رابطه عناصر آن با یکدیگر کاملاً جدید و بدون پیشینه است. مراد از عناصر داستانی، اجزا و عناصری هستند که در قالب خاصی ریخته میشوند تا بهطور منظم و همآهنگ و در جهت تأمین هدفی فکری حرکت کنند. در ادبیات داستانی امروز، داستان متشکل از عناصری مانند پیرنگ (طرح)، حادثه، شخصیت، گفتوگو، روایت، صحنه، زاویه دید، و درونمایه است. این عناصر که هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا، مقوّم یک داستان هستند و داستان بر پایه آنها استوار است، در داستانهای واقعی قرآن ـ با اختلاف در کمیت، کیفیت و نحوه کاربردـ قابل تشخیص، تحلیل و ارزیابی است. این مقاله با طرح این سؤال که «رابطه عناصر داستانی داستانهای کوتاه قرآنی چیست؟» درصدد است با روش تحلیل محتوا در بررسی هشت داستان کوتاه قرآنی ـ خلیفه الهی (بقره: 30 ـ 38)، بازگشت مردگان (بقره: 259)، الطاف الهی به ذیالقرنین (کهف: 83 ـ98)، رهیافتگان ـ گمراهان (یس: 13 ـ 31)، صاحب ماهی (صافات: 139 ـ 148)، پاداش صبر (صاد: 41 ـ 44)، مؤمنان در آتش! (بروج: 4 ـ 8)، فیلسوارانی مغلوب پرندگان (سوره فیل) ـ به رابطه عناصر داستانی (افتتاحیه، شخصیت، گفتوگو، صحنه و اختتامیه) بپردازد. عناصر داستانی پیش از پرداختن به رابطه عناصر داستانی، ارائه توضیحاتی درباره هریک از عناصر مورد نظر و جایگاه و نقش فردی آنها در داستانهای کوتاه قرآن، لازم به نظر میرسد. أ. عنصر افتتاحیه افتتاحیه یا شروع، پیشدرآمد داستان و قبل از شروع رسمی داستان است که خواننده را با هدف داستان و شیوه فنی نگارنده آشنا میسازد و در حقیقت مقدمه داستان است (اشرفی، 1390، ص 185). آغاز داستانهای کوتاه قرآن معمولاً هدف روانی خاصی دارد. سرآغاز داستانهای قرآن اغلب صحنه شگفت و تشویقکننده است تا در ابتدا، عواطف و احساسات و توجه مخاطب برانگیخته شود (پروینی، 1379، ص 148). مثلاً داستان کوتاه مؤمنان در آتش! (بروج: 4-8) که شروع داستان با نفرین آغاز میشود و این موضوع، حس کنجکاوی خواننده را تحریک و این سؤال را در ذهن او ایجاد میکند که چرا خداوند قبل از معرفی به لعن و نفرین میپردازد؟ چه ظلم و گناهی صورت پذیرفته که مستحق نفرین پروردگار است و این شروع تکاندهنده، توجه مخاطب را به داستان و پیگیری موضوع، بیشتر میکند. ب. عنصر شخصیت شخصیت، در یک اثر نمایشی یا روایی، فردی است دارای ویژگیهای اخلاقی و ذاتی که این ویژگیها از طریق آنچه انجام میدهد (رفتار) و آنچه میگوید (گفتار) نمود مییابد. زمینه چنین رفتار یا گفتاری انگیزههای شخصیت را بازتاب میدهد (مستور، 1379، ص 33). عنصر شخصیت، نقش مهمیدر داستانهای قرآن دارد و یکی از محورهای مهم داستان بهشمار میرود. باید گفت معمولاً الگوهای رفتاری، به وسیله شخصیتهای مثبت یا منفی ارائه میشود. این شخصیتها با توجه به پیام و هدف سوره و داستان مورد نظر، بهگونهای هماهنگ با دیگر عناصر داستانی نقش خود را ایفا میکنند. با این حال، پرداخت آنها به صورتی است که از قهرمانپرستی و شخصیتبازی جلوگیری شده است. بنابراین، شخصیتها همه در جهت هدایت بشر ایفای نقش میکنند. آنان در نقشهای مثبت و منفی، داستانها را پیش میبرند. گروهی از این شخصیتها، الگو و گروهی آینه عبرتی برای خردورزان میشوند. در قرآن، تمام شخصیتها واقعی هستند و در آفرینش حوادث، حضوری واقعی دارند و همچون داستانهای بشری، ساخته و پرداخته ذهن و خیال نیستند. این امر یکی از تفاوتهای مهم داستانهای قرآنی با غیرقرآنی بهشمار میرود (فروردین، 1383، ص 99). یکی از ویژگیهای شخصیتپردازی در داستانهای کوتاه قرآنی این است که نام اصلی شخصیتها بنا به اقتضای سیاق داستان و وجود نکات اخلاقی و هنری، گاه ذکر میشود، مانند داستان حضرت یونس و حضرت ایوب(ع) و گاه با صفت و لقب آورده میشود، مانند داستان ذیالقرنین و گاهی هم شخصیتها بدون ذکر نام اصلی معرفی شدهاند، مانند اصحابالاخدود. البته شخصیتهای مثبت بیشتر از شخصیتهای منفی با نام اصلی در صحنه داستان حاضرند. قرآن کریم گاهی بعضی از شخصیتهایش را مجرد از هرگونه مشخصات اسمی و وصفی معرفی میکند و به صورت نکره محض از آنها نقل میآورد (پروینی، 1379، ص 156)؛ مانند این آیه: «وَجَاءَ مِنْ أقْصَا الْمَدِینَهِ رَجُلٌ یَسْعَى قَالَ یَقَوْمِ اتَّبِعُواْ الْمُرْسَلِینَ» (یس:20). نکره آوردن شخصیتها، در این موارد، بلیغتر از معرفه آوردن آنهاست؛ زیرا این شخصیتهای نکره مَثَل عامی هستند برای تمام افرادی که شایسته بازی کردن چنین نقشی هستند (الخطیب، [بیتا]، ص 100). نتیجه میگیریم که ذکر نام اصلی شخصیت یا مبهم آوردن آن و معرفه یا نکره آوردن آن، در زمینه ترسیم قهرمان داستان و نوع نگرش به آن اهمیت خاصی دارد. نحوه معرفی شخصیت داستان نیز با مفاهیم و افکاری که داستان در پی بیان و تعمیق آن است ارتباطی مستقیم دارد. این طبیعت و سیاق داستان است که مبهم یا مشخص آوردن نام شخصیت را تعیین میکند، مثلاً اغلب جاهایی که سخن از رسالت انبیا و تبلیغ پیام الهی رسولان است، شخصیت با نام اصلی معرفی میشود؛ چراکه نقش اصلی در این موارد بر عهده پیامبران است (پروینی، 1379، ص 157)، مانند آنچه در داستانهای یونس و ایوب(ع) و دیگر پیامبران میبینیم. در داستانهای قرآن، زندگی هدفدار و نامحدود است و با مرگ به پایان نمیرسد، بلکه مرحله دیگری از زندگی انسان آغاز میشود و سرانجام، انسان به جاودانگی میرسد و به زندگی اخروی خود ادامه میدهد. نگرش به حیات اخروی با توجه به حقانیت معاد، داستانهای قرآن را پویا و دگرگون ساخته است و همه مبارزهها، درگیریها، تحمل سختیها، کشمکشها، بر این اساس معنا و مفهوم و ارزش مییابند و براساس همین باور است که شخصیتهای داستانی قرآن، حسابگرانه و دقیق عمل میکنند و میکوشند به زندگی سعادتمندی دست یابند (فروردین، 1383، ص 23). در تصویری از زندگی آدم و حوا (بقره: 30 ـ 38) میبینیم که این شخصیتها، پس از هبوط، زندگی زمینی خود را با دعا و توبه به درگاه الهی آغاز میکنند و چه زیبا و هنرمندانه دشمن اصلی بشر، یعنی ابلیس، نشان داده شده است که این خود هشداری جدی برای انسان است. انسانی که در لحظهلحظه زندگی در پی شناخت رد پای شیاطین و وسوسههای آنها باشد و از ترفندهای فریبنده شیطان در همه موقعیتها، به خداوند متعال پناه ببرد، هرگز اسیر او نخواهد شد (همان، ص 24 و 73). در داستان یونس (صافات: 139 ـ 148) جذبه محبت الهی و عشق به خداوند چنان در جان و دل یونس قهرمان رخنه کرده که در سختترین شرایط در شکم ماهی، تنها به رضایت و بخشش او میاندیشد و توجه او را میطلبد (همان، ص 27). ج. عنصر گفتوگو گفتوگو عبارت است از سخن گفتن شخصیت داستان با دیگران یا با خود. وجود این عنصر در داستان، زنده بودن آن را در بالاترین سطح نشان میدهد. اهمیت گفتوگو در پویا کردن و تحرک بخشیدن به داستان بدین دلیل است که انگیزهها، تمایلات، عواطف، افکار و کشمکشهای انسان در اشکال مختلف آن خودنمایی میکند. به عبارت دیگر، ارائه افکار و حقایق، تنها از دو راه میسر است: گفتوگو یا روایت (بستانی، 1414، ص 231). در قصههای قرآنی، به عنصر گفتوگو بسیار اهمیت داده شده است؛ زیرا نمایشیترین عنصر برای هر داستان است. اصولاً به جریان انداختن عمل داستانی، تصویرگری شخصیتها و تحلیل افکار و عواطف آنها بدون گفتوگو مشکل است. بنابراین، عنصر گفتوگو در داستانهای قرآن، حوادث را به جریان میاندازد، عواطف، افکار و خلجانهای درونی شخصیتها را به تصویر میکشد و باعث کشمکش در داستان میشود و باز گفتوگو است که به هدف و پیام داستان میانجامد. قرآن کریم در بنای ساختمانِ گفتوگوهای خود، از طرحها و روشهای مختلفی استفاده کرده است (پروینی، 1379، ص 169). مثلاً در داستان کوتاه بازگشت مردگان (بقره: 259) فاصلهای صدساله، میان مرگ حضرت عزیر(ع) و دوباره زنده شدنش وجود دارد که اتفاقات بسیاری در این صد سال برای عزیر، خانوادهاش، شهر و دیارش و... افتاده است که متن داستان درباره آنها سکوت اختیار کرده است. اما سیاق داستان طوری است که خواننده را وا میدارد ذهن و هوش خود را به کار اندازد و جاهای خالی را پر کند تا از این طریق، با متن داستان مشارکت عاطفی و فکری داشته باشد. ویژگی دیگر، واقعی بودن گفتوگوهای شخصیتهاست. انسان با خواندن داستانهای قرآن و تأمل کردن در مضمون گفتوگوهای آن، به این احساس و اعتقاد میرسد که این سخنان، واقعی و از زبان شخصیتها نقل میشود (الخطیب ،[بیتا]، ص 129). داستانهای قرآن، چنان هنرمندانه، از این عنصر بهره گرفتهاند که در گفتوگوهای داستانی، طراوت، شادابی و جریان مدام زندگی دیده میشود. در ذیل به برخی از این جلوهها اشاره میشود: یک. گفتوگوی داستانی برخی از قصههای قرآن در پردازش شخصیتها و معرفی آنان به مخاطب نقش اساسی دارد. در داستان کوتاه خلیفه الهی (بقره: 30 ـ 38)، گفتوگو میان شخصیتها، در پردازش شخصیت ابلیس و فرشتگان نقش اساسی دارد و ضعف و واماندگی ابلیس را به تصویر میکشد. دو. گاهی رویدادهای داستانی به صورت گفتوگو نقل میشود، مانند داستان کوتاه بازگشت مردگان (بقره: 259). سه. در برخی دیگر از داستانها گفتوگو، تصویرگر حق و باطل است. نمونه این تصویرگری در داستان کوتاه رهیافتگان ـ گمراهان (یس: 13 ـ 31) متجلی است (فروردین، 1383، ص 136). د. عنصر صحنه (زمان و مکان) صحنه، ظرف زمانی و مکانی وقوع حوادث داستان است. هر داستان در قلمروی معین از مکان و در محدودهای مشخص از زمان رخ میدهد. این موقعیت زمانی و مکانی وقوع حوادث داستان، صحنه داستان را تشکیل میدهد (مستور، 1379، ص 46). کاربرد درست و هنرمندانه زمان و مکان، بر اعتبار و مقبول بودن داستان و نیز اثربخشی آن میافزاید. بنابراین، عنصر زمان و مکان در داستان اهمیت فراوانی دارد؛ زیرا نشاندهنده عناصر دیگری چون حادثه و شخصیت است. قرآن کریم از این عنصر، مانند عناصر دیگر داستان، به اندازه ضرورت و به اقتضای موقعیت کلام و در راستای تأمین هدف هدایتی خویش استفاده کرده است. گاهی به عناصر زمانی مانند مِاْئَهَ عَامٍ، یَوْمًا، بَعْضَ یَوْمٍ، إِلىَ حِینٍ، الْقُرُونِ، یَوْمِ، مِاْئَهِ ألْفٍ در داستانهای کوتاه قرآن برمیخوریم که ذکر آنها در داستان معنا، مفهوم و حکمتی دارد و از لحاظ هنری نیز در رنگآمیزی داستان و در تحلیل و ارزیابی بهتر حوادث و شخصیتها نقش تعیینکنندهای ایفا میکند. از عنصر مکان نیز در داستانهای قرآن به اندازه ضرورت و به اقتضای موقعیت استفاده شده است. اگر عنصر مکان در عمل داستانی وضع خاصی داشته باشد، طوری که به روند حوادث کمک کند یا باعث روشنتر شدن زوایای پنهان داستان شود و به عبارت بهتر، اگر در پیامرسانی و پنددهی داستان مفید باشد، در کانون عنایت قرآن قرار میگیرد (پروینی، 1379، ص 181). اما گاهی نام مکان به طور مشخص ذکر میشود، مانند المدینه، الْأرْضِ، الجنَّهَ، بَطْنِهِ، الْفُلْکِ که ذکر آنها در رنگآمیزی حوادث داستان و تقویت انگیزههای پند و اندرز بسیار مؤثر است. گاهی اوقات، به جای ذکر نام عنصر مکانی به صفت آن اشاره میشود، مانند «هِىَ خَاوِیَهٌ عَلىَ عُرُوشِهَا» (اشاره به داستان کوتاه بازگشت مردگان (بقره: 259) (أوْ کألَّذِى مَرَّ عَلىَ قَرْیَهٍ وَهِىَ خَاوِیَهٌ عَلىَ عُرُوشِهَا). در ذیل، به مواردی از گزینش صحنههای داستانی، در قرآن اشاره میشود: یک. در داستان تکآیهای بازگشت مردگان (بقره: 259) فقط صحنههای کلیدی که به هدف و پیام قصه (اثبات معاد) مربوط هستند، گزینش شده است و اسم شخصیت داستان و نام مکان و موقعیت آن حذف شده است. دو. در صحنههایی که مکان، ویژگی خاصی در پیام قصه ندارد، حذف شده است، همانند حذف مکان در داستانهای کوتاه مؤمنان در آتش! (بروج: 4-8)، پاداش صبر (صاد: 41 ـ 44)؛ ولی در برخی از صحنهها، مکان بهسبب اهمیت ویژهاش، با پرداختی قوی مطرح شده است، همانند چشمه آب در داستان کوتاه پاداش صبر که حتی به گوارا، خنک و آشامیدنی بودن آب نیز اشاره شده است. همچنین در برخی دیگر از داستانها، مکان، پرداختی کمرنگ و ضعیف دارد، مانند داستان کوتاه الطاف الهی به ذیالقرنین (کهف: 83 ـ 98) محل غروب و طلوع خورشید، سد آهنی. سه. در پرداخت صحنههایی که مربوط به صفات منفی شخصیتهاست، صفات منفی با تمام جزئیات آن بیان نمیشود، بلکه بیشتر گزینش صحنهها براساس ریشهیابی این صفات صورت میگیرد. در داستان کوتاه خلیفه الهی (بقره: 30 ـ 38) شخصیت ابلیس و ریشهیابی تمرد و عصیان او چنین گزینشهایی را میبینیم (فروردین، 1383، ص 39). ذ. عنصر اختتامیه (پایان) داستانهای کوتاه قرآنی گاهی با پیروزی حق بر باطل و نجات مؤمنان و پاک شدن جامعه از مفسدان، پایان مییابد، مانند داستان الطاف الهی به ذیالقرنین و پاداش صبر ایوب نبی(ع). در برخی از داستانهای کوتاه قرآنی، با شهادت مؤمنان و پیروان حق، صحنههای پایانی نشان داده میشود و تصاویری زیبا و شجاعانه از مرگ را به مخاطب ارائه میدهد. البته این صحنهها نیز نمودی از پیروزی حق بر باطل است (شهادت حبیب نجار در داستان رهیافتگان ـ گمراهان (اصحاب القریه)، شهادت مؤمنان در داستان مؤمنان در آتش! (اصحاب الاخدود) و...). در برخی از داستانها، پس از شهادت قهرمان قصه، تصویرسازی زیبایی از زندگی برزخی آنان به چشم میخورد که چگونگی سعادتمند شدن آنان بیان میشود، مانند تصویرسازی از زندگی برزخی مؤمن انطاکیه در داستان رهیافتگان ـ گمراهان (یس: 13ـ31). گاهی به جای تصویرسازی سختیهای زندگی قهرمانان قصهها، رهایی و سعادت آنان را در صحنههای پایانی با جلوههای بیشتری ارائه میدهد، مانند تصویری که از ایوب(ع) در قرآن ارائه شده است. در این تصویر، مراحل پایانی داستان پرداخت بیشتری دارد (بشارت الهی به ایوب، دادن نعمتهای خاص به او، به دست آوردن سلامتیاش و...) و پاداش خداوند به سبب صبر نیکویی که ایوب داشت، در پایان داستان جلوه بیشتری دارد. همچنین در داستان یونس و زندگی او در شکم ماهی آنچه با قوت بسیاری پرداخت شده، سختیهای زندگی او در شکم ماهی نیست، بلکه نحوه برخورد یونس با این رویداد است که چگونه به خدا توجه میکند و سرانجام با نجات یافتن یونس و رسالت دوباره او بر مردم، به پایان میرسد. آنچه در مراحل پایانی داستانهای قرآن مورد توجه است، تصویرسازی از زاویهای است که متناسب با هدفها و فضای ویژه داستان و سیاق سوره، اختیار میشود تا مخاطب، پیام داستان را دریابد (همان، ص113و 114). 1. رابطه افتتاحیه با عناصر دیگر در داستانهای کوتاه قرآنی، هریک از عناصرِ شخصیت، گفتوگو، رویداد، زمان و مکان و... میتوانند نقطه آغاز داستان باشند. بنابراین، شروع داستانهای قرآنی با هریک از عناصر داستانی میتواند رابطه داشته باشد. مثلاً شروع داستان کوتاه الطاف الهی به ذیالقرنین (کهف: 83 ـ 98) با آوردن لقب شخصیت داستان (ذیالقرنین) یا داستان کوتاه صاحب ماهی (صافات: 139-148) با آوردن نام شخصیت اصلی داستان (یونس) میباشد که این شروع، در واقع معرفی شخصیتهای داستان است که با این معرفی داستان آغاز میشود یا داستان کوتاه خلیفه الهی (بقره:30 ـ 38) با گفتوگو آغاز میشود یا اشاره به مکان قریه خراب در داستان کوتاه بازگشت مردگان (بقره: 259) شروع یک داستان کوتاه است. بنابراین هریک از عناصر داستانی میتوانند شروع یک داستان کوتاه قرآنی باشند و بهگونهای از این عناصر، در ابتدای داستان استفاده میشود که سؤالبرانگیز باشد، خواننده را به فکر فرو برد، باعث کنجکاوی و برانگیخته شدن احساسات او شود یا اینکه واقعهای را به خاطر او بیاورد. گاهی شروع داستان از نقطه اوج رویداد، گزینش شده است. مثلاً داستان کوتاه مؤمنان در آتش! (بروج: 4-8) با نفرین خداوند بر صاحبان خندق آغاز میشود که در واقع از صحنههای پایانی داستان است؛ جایی که ظلم ظالمان به حدی رسیده که مستحق نفرین خداوند شدهاند. گاهی هم داستان روال عادی خود را میپیماید و آغاز داستان آغاز رویداد نیز هست، مانند داستان کوتاه رهیافتگان ـ گمراهان (یس: 13 ـ 31). شروع داستانهای کوتاه قرآنی با هدف و نتیجه داستان نیز رابطه دارد. هر شروعی هدفی را دنبال میکند و داستان را تا رسیدن به آن هدف، راهنمایی میکند. مثلاً شروع داستان ذوالقرنین نشان میدهد که خداوند اسباب وصول به هر چیزى را در اختیار ذوالقرنین گذارده بود و این نکته را در ذهن خواننده تداعی میکند که اسباب هر چیزی یعنی عقل و درایت کافى، مدیریت صحیح، قدرت و قوّت لشگر و نیروى انسانى و امکانات مادى، خلاصه آنچه از وسایل معنوى و مادى تصور میشود به وی عطا شده بود. اگر به هدف داستان نگاه کنیم درمییابیم که هیچیک از این امکانات مادی او را از توجه به خدا و صرف این امکانات در راه رضای خدا باز نداشت و در واقع نتیجه داستان هم همین است. آنچه در شروع داستان آمده از امکانات مادی و دنیایی با آنچه در پایان داستان از خدمت به خلق و قدرت و شوکتی که با این اسباب بهدست آمده، همه از رحمت پروردگار است و این همان هدایتی است که داستانهای کوتاه قرآنی آن را دنبال میکنند، یعنی از آغاز زندگی تا پایان آن انسان در مسیر هدایت باشد و هیچیک از امکانات مادی و معنوی این دنیایی انسان را از یاد خدا غافل نکند. 2. رابطه شخصیت با عناصر دیگر شخصیت بیش از هر عنصر دیگر، با عنصر رویداد و گفتوگو رابطه برقرار میکند. در داستان خلیفه الهی (بقره:30 ـ38) این رابطه سهگانه، مشهودتر از داستانهای کوتاه دیگر است. در این میان، نقش گفتوگو در گویاسازی شخصیتها قابل ملاحظهتر است. آدم، حوا، فرشتگان و ابلیس، شخصیتهایی هستند که در این داستان با گفتوگو به ما معرفی میشوند. در داستانهای کوتاه قرآنی هدف داستان با ملاکها و معیارهای شخصیتی شخصیتهای داستان همخوانی دارد، یعنی هدف داستانهای کوتاه قرآنی ملاک قرار دادن یا ندادن ابعاد مختلف شخصیتی شخصیتهای داستان در زندگی است. مثلاً در داستان کوتاه پاداش صبر (صاد: 41 ـ 44) هدف داستان، الگوبرداری از شخصیت اصلی داستان است که صبر و رضای الهی را سرلوحه زندگی خود قرار داده است یا در داستان کوتاه صاحب ماهی (صافات: 139-148) هدف داستان، عبرت گرفتن از سرگذشت حضرت یونس(ع) میباشد که نباید مانند حضرت یونس بود و در مقابل فشارها تحمل خود را از دست داد، بلکه باید تا آخرین لحظه، صبر و تحمل داشت. از همینرو خداوند به پیامبر اسلام میفرماید: مثل یونس مباش «لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوتِ» (قلم: 48)، یعنی از این بخش از زندگی یونس(ع)، الگوبرداری نکن. همچنین یاد بگیریم که مانند حضرت یونس(ع) در سختترین شرایط هم به خدا رجوع کنیم که باب توبه در هر زمان باز است. لذا هدف داستانهای کوتاه قرآنی رابطه تنگاتنگی با شخصیتهای این داستانها دارد. 3. رابطه رویداد با عناصر دیگر رویدادها در داستانهای کوتاه قرآنی رابطهای جدانشدنی با عناصر مختلف داستانی دارند بهگونهای که شخصیتها، صحنهها، گفتوگوها و... هستند که حوادث داستان را پدید میآورند. برای مثال، در بسیاری از داستانها، حوادث، جلوهای از اعجاز الهی است و صحنههایی که به وسیله اعجاز الهی خلق میشوند، برای مخاطب، شگفتی و عشق و ایمان و اعتقاد به همراه دارد. پردازش صحنههایی همچون نجات یونس از شکم ماهی، جاری شدن چشمه آب برای ایوب، شفای بیماران و زنده کردن مردگان توسط فرستادگان عیسی(ع) در داستان کوتاه رهیافتگان ـ گمراهان (یس: 13 ـ 31) و... همه جلوههایی از اعجاز الهی است. البته در داستانهای کوتاه قرآنی، حوادث (رویدادها) بهطور کامل بیان نمیشوند، بلکه بخشها و صحنههای درسآموز از آنها گزینش میشود. بیشتر داستانهای کوتاه قرآنی، شروعی متفاوت و شگفتانگیز دارند، بهگونهای که عواطف، احساسات و توجه مخاطب را برمیانگیزند و وی را به پیگیری حادثه، ترغیب میکنند. مثلاً داستان کوتاه مؤمنان در آتش! (بروج: 4-8) با نفرین بر اصحاب خندق (گودال) آغاز میشود یا داستان کوتاه صاحب ماهی (صافات: 139-148) داستان با فرار آن حضرت به سمت کشتی آغاز میشود، با چنین شروعی، در واقع حس کنجکاوی خواننده را ترغیب و او را به پیگیری آنچه روی خواهد داد، مشتاقتر میکند. این حادثهها از نظر روانی، مخاطب را جذب و توجه او را به ادامه داستان جلب میکند؛ بدین معنا که گزینش حادثهای برای آغاز داستان، به مفهوم اهمیت آن رخداد یا وضعیت است. همچنین در داستانهایی که رویدادهای اصلی آنها درباره بعثت پیامبران و دشمنی مردم با ایشان یا بهعکس تبعیت مردم از ایشان است، در پایان با اتمام حجت بر آنها، عذاب آسمانی نازل میشود، مانند داستان کوتاه رهیافتگان ـ گمراهان، یا مشمول رحمت پروردگار قرار میگیرند و توبهشان پذیرفته میشود، مانند قوم حضرت یونس(ع). پس افتتاحیه و اختتامیه جزء لاینفک داستانهای کوتاه قرآنی است که زیبایی خاصی به رویدادها میبخشد و باعث افزایش اثرگذاری رویداد (حادثه) بر مخاطب میگردد. در داستانهای کوتاه قرآنی رویدادها، با توجه به پیام و هدف هر داستان، توجیهپپذیر است و اهداف داستان هستند که به خلق حادثه و رویدادهای مختلف میانجامند. هدف از بیان همه داستانهای کوتاه قرآنی هدایت و انسانسازی است. بنابراین، صرف نظر از اینکه رویدادی مثبت یا منفی باشد، هدف داستان مثبت است؛ یعنی باید از رویدادهای مثبت درس بگیریم و آنها را سرلوحه زندگی قرار دهیم و از رویدادهای منفی عبرت بگیریم و از آنها دوری کنیم که سرانجامی جز پشیمانی و غضب الهی ندارد. 4. رابطه گفتوگو با عناصر دیگر شخصیت قهرمانان داستان را میتوان از طریق رفتار و گفتار آنها شناخت. در بسیاری از داستانهای کوتاه قرآنی گفتوگوی شخصیتهای مثبت و منفی این داستانهاست که پرده از افکار آنها برمیدارد. مثلاً در داستان کوتاه خلیفه الهی (بقره: 30 ـ 38) از گفتوگوی خداوند با ابلیس به تکبر و حسادت نهفته ابلیس پی میبریم یا در داستان کوتاه رهیافتگان ـ گمراهان (یس: 13 ـ 31) از گفتوگوی حبیب نجار با مردم به خیرخواهی و احساس مسئولیت او در قبال مردم پی میبریم و این رابطه چنان تنگاتنگ است که بدون گفتوگو شاید شناخت شخصیتها غیرممکن باشد. در بسیاری از داستانهای کوتاه قرآنی، گفتوگو انگیزهها، افکار و عواطف را به کار میاندازد؛ در داستان حرکت و رقابت ایجاد میکند و چهبسا این رقابت به حادثه میانجامد. برای نمونه، در داستان خلیفه الهی (بقره:30 ـ 38) گفتوگو رویداد را تشکیل میدهد یا بسیاری از صحنهها و حوادث داستان کوتاه رهیافتگان ـ گمراهان (یس: 13 ـ 31) بهمدد گفتوگو شکل میگیرد. رابطه گفتوگو و حادثه (رویداد) تا حدی است که اکثر رویدادها بدون گفتوگو شکل نمیگیرند و اگر هم در متن داستان گفتوگویی مشاهده نشود ـ مانند داستان کوتاه فیلسوارانی مغلوب پرندگان (سوره فیل) ـ رویداد به شکل گفتوگویی یکطرفه بین پروردگار و پیامبر اسلام انجام میگیرد و در واقع داستان از زبان خداوند نقل میشود. اصولاً به جریانانداختن عمل داستانی، تصویرگری شخصیتها و تحلیل افکار و عواطف آنها بدون گفتوگو مشکل است. بنابراین، عنصرگفتوگو در داستانهای کوتاه قرآن، حوادث را به جریان میاندازد، عواطف، افکار و خلجانهای درونی شخصیتها را به تصویر میکشد و باعث رخداد یک حادثه در داستان میشود و باز گفتوگوست که به هدف و پیام داستان منجر میگردد. گفتوگو در داستانهای کوتاه قرآنی به شکلی حادثهها را پیش میبرد که هدف داستان را توجیه کند. مثلاً در داستان کوتاه پاداش صبر (صاد: 41 ـ 44) که هدف داستان صبر و شکیبایی داشتن است، اگر به گفتوگوهای داستان توجه شود، صبر ایوب لحظهلحظه به تصویر کشیده میشود؛ جایی که همه موهبتهای دنیایی ایوب یکبهیک از او گرفته میشود، ولی او از شر شیطان به خدا پناه میبرد. با اینکه از همه داراییهای او تنها همسرش برایش مانده باز هم از وسوسههای شیطان و شماتت دوستان که او را بسیار آزار میداد، به خدا پناه میبرد و باز هم صبر میکند. شاید بتوان شکل دیگری از گفتوگو یعنی سکوت را نیز در برخی از صحنههای داستان مشاهده کرد که نشانه رضایت ایوب(ع) از قضای الهی است و این خود یکی از معیارهای صبر میباشد و همه این گفتوگوها در جهت هدف داستان است. در داستانهای کوتاه قرآنی مجالی برای توصیف تفصیلی صحنهها وجود ندارد. بنابراین غالباً از ذکر دقیق زمان و مکان وقوع داستان خودداری شده است. در عوض به شکلی زیبا و اثرگذار از طریق گفتوگو، صحنهها به تصویر کشیده شده است که شاهکار قرآن را میتوان در داستان کوتاه بازگشت مردگان (بقره: 259) مشاهده کرد؛ جایی که به زیبایی، مکان و زمان داستان را از طریق گفتوگو با عزیر(ع) نشان میدهد. در اینجا با اینکه خواننده داستان، چندین قرن با شخصیت اصلی داستان فاصله دارد، با پرداخت زیبایی که از صحنه داستان از طریق گفتوگو به مخاطب القا میشود، او خود را به جای شخصیت اصلی داستان فرض میکند. حتی فاصله صدساله بین مرگ حضرت عزیر(ع) و دوباره زنده شدنش و اتفاقات بسیاری را که در این صد سال برای عزیر، مرکبش، غذایش و... افتاده است نیز تصور میکند؛ درحالیکه هیچ نامی از مکان یا زمان در این داستان، ذکر نشده است. 5. رابطه صحنه (زمان و مکان) با عناصر دیگر صحنهها با بهرهگیری از گفتوگو، تصاویر را گونهای نمایش میدهند که گویی این صحنهها هماینک در برابر دیدگان ما قرار دارند. در داستان کوتاه بازگشت مردگان (بقره: 259) میان گذشته، حال و آینده، فاصلهای احساس نمیشود؛ درحالیکه فعلها با صیغههای زمانی متفاوتی آمدهاند. بهگونهای از رستاخیز تصویرپردازی شده است که خواننده را با آینده یگانه میکند. در برخی داستانها، رویدادها (حادثهها) براساس توالی طبیعی خود به پیش میروند؛ یعنی رویدادها، در یکسو از گذشته به حال و سپس به سمت آینده حرکت میکنند و همینگونه که رویدادها و زمانها از پی هم میآیند، افعال در آن داستانها نیز به همان ترتیب پشت سر هم قرار میگیرند. در هر داستان متناسب با پیام و هدف آن، زمان و مکان به صورتی ویژه نشان داده میشود. برای مثال، در داستان کوتاه الطاف الهی به ذیالقرنین (کهف: 83 ـ 98) یکی از اهداف داستان، بیرون بردن شعاع دید و اندیشه انسان از زندگی معمولی است و اینکه عالم و حقایق آن، به آنچه میبینیم و به آن خو گرفتهایم منحصر نیست؛ بلکه حقایقی بسیار دقیق و شگفت، در پس این دید و نگاه ظاهری نهفته است. میبینیم که چگونه عنصر زمان و مکان در این داستان بهکار گرفته شده است تا دید انسان را از مشرق تا مغرب عالم گسترش دهد و عظمت این جهان را برای او به تصویر کشد؛ گویی خواننده، همراه با شخصیت اصلی داستان، به اطراف عالم سفر کرده است و پس از این همه کشورگشایی و با وجود آن همه مکنت و نعمت و الطافی که خدا به ذیالقرنین عطا فرمود و گویی زمین را زیر پایش خوار و کوچک قرار داد، او فریب زرق و برق دنیا را نخورد و چیزى از جهان را جز ثواب و پاداش اعمال با خویشتن نبرد و گفت که اینها همه از رحمت پروردگار من است. پس از آن نگاه ظاهری به دنیا و به تصویر کشیدن عظمت ظاهری دنیا، این نگاه حقیقی در پایان داستان آمده است که هدف اصلی داستان است. 6. رابطه اختتامیه با عناصر دیگر هر داستانی هدفی را دنبال میکند و نتیجهای دربر دارد. هدف داستانهای کوتاه قرآنی هدایت و نتیجه آن سعادت بشر است. بنابراین، عناصر داستانی بهکار رفته در این داستانها هم باید در جهت این هدف باشند. به عبارت دیگر، همه اجزای داستانهای کوتاه قرآنی در جهت این هدف انتخاب میشوند. با دقت در داستانهای کوتاه قرآنی درمییابیم که شخصیتها، صحنه (زمان و مکان)، رویدادها، گفتوگوها و... در این داستانها همه در راستای هدف و نتیجه داستان است. انتخاب شخصیتهای مثبت و منفی داستان با هدف و نتیجه داستان رابطه دارد. برای نمونه، یکی از اهداف و نتایج داستان کوتاه خلیفه الهی (بقره:30 ـ 38) دوری از کبر و حسد است و انتخاب شخصیت ابلیس بهعنوان مظهر تکبر و حسد کاملاً با هدف داستان سازگار است یا انتخاب شخصیت حضرت ایوب(ع) بهعنوان الگوی صبر در میان همه پیامبران با هدف داستان کوتاه پاداش صبر (صاد: 41 ـ 44) همخوانی دارد. انتخاب صحنهها هم ارتباط تنگاتنگی با هدف داستان دارد، بهطوریکه صحنهپردازیهای بینظیر داستانهای کوتاه قرآنی، مخاطب را از همان ابتدای داستان با هدف داستان آشنا میکند. مثلاً انتخاب صحنه قریه خراب در ابتدای داستان کوتاه بازگشت مردگان (بقره: 259) و استفاده شگفتانگیز از عنصر زمان در این داستان، انسان را به یاد معاد و رستاخیز میاندازد که با هدف داستان که بیان حقیقت امر معاد است، کاملاً سازگار است. نکته دیگری که این رابطه را تقویت میکند این است که صحنههایی که در راستای هدف و نتیجه داستان نیستند، حذف میشوند. رویدادها نیز بهگونهای طراحی شدهاند که هدف داستان را دنبال میکنند. برای نمونه، در داستان کوتاه فیلسوارانی مغلوب پرندگان (سوره فیل) هدف داستان، بیشتر نشان دادن قدرت و عظمت خداوند، در حفظ حریم خود و ذلت و زبونی دشمنان خداست و رویداد، به شکلی گزارش شده است که این هدف را بهخوبی نمایش میدهد، آنجا که پرندگانی کوچک، سپاه عظیم ابرهه را با خاک، یکسان میکند. گفتوگوهایی که در داستانهای کوتاه قرآنی رد و بدل میشود، در جهت هدف داستان است، چه این گفتوگو بین خداوند و شخصیتهای داستان باشد یا میان شخصیتهای اصلی و فرعی داستان. ازاینرو از بسیاری از گفتوگوهایی که در جهت هدف داستان نیست، صرفنظر شده است. برای نمونه، در داستان کوتاه خلیفه الهی (بقره: 30 ـ 38) همه گفتوگوهایی که میان خداوند و شخصیتهای اصلی و فرعی داستان رد و بدل میشود، بهگونهای به هدف و نتیجه داستان مربوط است. اگر در جایی فرشتگان لب به سخن میگشایند و از خلقت آدم به خدا اعتراض میکنند برای این است که در ادامه داستان، ضعف علمی آنها در مقابل آدم و شایستگی خلافت آدم اثبات شود. اگر در جایی ابلیس خود را برتر از انسان میداند و میگوید من را از آتش آفریدی و او را از خاک! و با این جمله از درگاه الهی رانده میشود، در واقع تکبر و حسادت ابلیس که یکی از نتایج اخلاقی داستان است، با گفتوگو به تصویر کشیده شده است. یا در داستان کوتاه الطاف الهی به ذیالقرنین (کهف: 83 ـ 98) از بسیاری از گفتوگوهایی که در این سفر طولانی به شرق و غرب عالم رخ داده، صرفنظر شده و فقط آنهایی مطرح شده است که در جهت هدف داستان، یعنی جلب رضایت و رحمت خداوند و بیرون بردن شعاع دید و اندیشه انسان از زندگی معمولی میباشد. در جریان ساختن سد پس از اینکه آن گفتوگوها استحکام، عظمت و غیرقابل نفوذ بودن سد را به تصویر کشید، نتیجه این شد که این از رحمت پروردگار است و زمانی که او بخواهد آن را خرد و هموار میسازد و این کاملاً با هدف و نتیجه داستان منطبق میباشد که این امور دنیایی در مقابل عظمت خداوند هیچ است و همه از لطف و رحمت خداوند است. نتیجهگیری داستانهای کوتاه قرآن، ترکیبی زیبا از هماهنگی و انسجام عناصر است و همه عناصر در ارتباط با هم ایفای نقش میکنند؛ ضمن اینکه هریک نیز نقش مستقل خود را دارند. در داستانهای کوتاه عناصر به حدی به هم پیوسته و در هم تنیده ظاهر میشوند که جداسازی را کمی با مشکل مواجه میکند (جدول شماره 1 تا 8). در داستانهای کوتاه قرآنی، آنچه در درجه اول اهمیت دارد، همان اهداف تربیتی و هدایتی است، در نتیجه عناصر داستانی که در این داستانها استفاده میشود، قبل از هر چیز در خدمت هدف و پیام تربیتی و هدایتی داستان است. بنابراین هریک از عناصر داستانی بهگونهای انتخاب شدهاند که این هدف تأمین شود و از آنجا که این عناصر، بهتنهایی در جهت اهداف تربیتی و هدایتی هر داستاناند، با یکدیگر نیز رابطه دارند. ارتباط محکم و زنده اجزای داستان، مربوط به برخورداری داستان از پیرنگ (طرح)، نقشه و بافت هنری و هنرمندانه است، به نحوی که اجزای داستان، دست در دست هم داده و در خدمت اندیشه واحد هستند و این امر، نشاندهنده نهایت نظم قرآنی است. داستانهای کوتاه قرآنی، به شکلی کاملاً هنرمندانه و در قالب تکنیکهای داستانپردازی و با برخورداری از عناصر جدید داستانی به شیوه خاص و منحصر به فرد، نقل و گزارش شدهاند. ساختار هندسی داستانهای کاملاً واقعی قرآن چنان طراحی و ارائه شده است که اکثر عناصر داستانی شناخته شده در ادبیات جدید داستانی مانند عنصر پیرنگ (طرح)، شخصیت، گفتوگو، صحنه و زاویه دید را میتوان تحلیل و بررسی کرد. عناصر داستانی یاد شده در ساختار داستانهای قرآن، به تناسب جوّ حاکم بر هدف فکری و تربیتی سوره مورد نظر، گاه کمرنگ و گاه پررنگ است. قرآن کریم، قبل از هرچیز، کتاب هدایت و تربیت است و در داستانهای واقعی و تاریخی آن، همه اجزا و عناصر داستانی، «بِالحَق» است و نقل و گزارش آنها که توسط خداوند علیم و حکیم صورت گرفته، «بِالحَق» است: «اِنَّ هذا لَهُوَ القَصَصُ الحَقُّ» (آل عمران: 62). جدول شماره 1 خلیفه الهی (بقره:30 ـ 38) وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَئکَهِ إِنّى جَاعِلٌ فىِ الْأرْضِ خَلِیفَهً افتتاحیه لِلْمَلَئکَهِ- ءَادَمَ - الْمَلَئکَهِ- یَادَمُ- لِلْمَلَئکَهِ- لأدَمَ- إِبْلِیسَ- یَادَمُ- زَوْجُکَ- الشَّیْطَانُ- ءَادَمُ شخصیت وإِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَهِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأرْضِ خَلِیفَهً قالُوا أتَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها ویَسْفِکُ الدِّماءَ ونَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ ونُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ * وعَلَّمَ آدَمَ الْأسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِکَهِ فَقالَ أنْبِئُونِی بِأسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ * قالُوا سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلأ ما عَلَّمْتَنا إِنَّکَ أنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ * قالَ یا آدَمُ أنْبِئْهُمْ بِأسْمائِهِمْ فَلَمَّا أنْبَأهُمْ بِأسْمائِهِمْ قالَ ألَمْ أقُلْ لَکُمْ إِنِّی أعْلَمُ غَیْبَ السَّماواتِ والْأرْضِ وأعْلَمُ ما تُبْدُونَ وما کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ * وإِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلأ إِبْلِیسَ أبى واسْتَکْبَرَ وکانَ مِنَ الْکافِرِینَ * وقُلْنا یا آدَمُ اسْکُنْ أنْتَ وزَوْجُکَ الْجَنَّهَ وکُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما ولا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَهَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ * فَأزَلَّهُمَا الشَّیْطانُ عَنْها فَأخْرَجَهُما مِمَّا کانا فِیهِ وقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُو ولَکُمْ فِی الْأرْضِ مُسْتَقَرٌّ ومَتاعٌ إِلى حِینٍ * فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُو التَّوَّابُ الرَّحِیمُ * قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمِیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ ولا هُمْ یَحْزَنُونَ رویداد قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَهِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأرْضِ خَلِیفَهً قالُوا أتَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها ویَسْفِکُ الدِّماءَ ونَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ ونُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ - فَقالَ أنْبِئُونِی بِأسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ * قالُوا سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلأ ما عَلَّمْتَنا إِنَّکَ أنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ * قالَ یا آدَمُ أنْبِئْهُمْ بِأسْمائِهِمْ فَلَمَّا أنْبَأهُمْ بِأسْمائِهِمْ قالَ ألَمْ أقُلْ لَکُمْ إِنِّی أعْلَمُ غَیْبَ السَّماواتِ والْأرْضِ وأعْلَمُ ما تُبْدُونَ وما کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ * وإِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ - قُلْنا یا آدَمُ اسْکُنْ أنْتَ وزَوْجُکَ الْجَنَّهَ وکُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما ولا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَهَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ - قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُو ولَکُمْ فِی الْأرْضِ مُسْتَقَرٌّ ومَتاعٌ إِلى حِینٍ * قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمِیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ ولا هُمْ یَحْزَنُونَ گفتوگو - زمان الْأرْضِ - الجنَّهَ - الْأرْضِ مکان إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ - فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنىِّ هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَاىَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ ولا هُمْ یَحْزَنُونَ اختتامیه جدول شماره 2 الطاف الهی به ذیالقرنین (کهف:83 ـ98) ویَسْئَلُونَکَ عَنْ ذِی الْقَرْنَیْنِ افتتاحیه ذِى الْقَرْنَینْ - إِنَّا مَکَّنَّا لَهُ فىِ الْأرْضِ وَءَاتَیْنَاهُ مِن کلُِّ شىَْءٍ سَبَبًا شخصیت حَتَّى إِذا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَغْرُبُ فِی عَیْنٍ حَمِئَهٍ ووَجَدَ عِنْدَها قَوْماً قُلْنا یا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِمَّا أنْ تُعَذِّبَ وإِمَّا أنْ تَتَّخِذَ فِیهِمْ حُسْناً * قالَ أمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ یُرَدُّ إِلى رَبِّهِ فَیُعَذِّبُهُ عَذاباً نُکْراً * وأمَّا مَنْ آمَنَ وعَمِلَ صالِحاً فَلَهُ جَزاءً الْحُسْنى وسَنَقُولُ لَهُ مِنْ أمْرِنا یُسْراً * حَتَّى إِذا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ عَلى قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِها سِتْراً * کَذلِکَ وقَدْ أحَطْنا بِما لَدَیْهِ خُبْراً * - * حَتَّى إِذا بَلَغَ بَیْنَ السَّدَّیْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِما قَوْماً لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلاً * قالُوا یا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ ومَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجاً عَلى أنْ تَجْعَلَ بَیْنَنا وبَیْنَهُمْ سَدًّا * قالَ ما مَکَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأعِینُونِی بِقُوَّهٍ أجْعَلْ بَیْنَکُمْ وبَیْنَهُمْ رَدْماً * آتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ حَتَّى إِذا ساوى بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْراً * - * قالَ هذا رَحْمَهٌ مِنْ رَبِّی فَإِذا جاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکَّاءَ وکانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا رویداد قُلْ سَأتْلُواْ عَلَیْکُم مِّنْهُ ذِکْرًا - قُلْنَا یَاذَا الْقَرْنَینِْ إِمَّا أن تُعَذِّبَ وَإِمَّا أن تَتَّخِذَ فِیهِمْ حُسْنًا * قَالَ أمَّا مَن ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ یُرَدُّ إِلىَ رَبِّهِ فَیُعَذِّبُهُ عَذَابًا نُّکْرًا * وَأمَّا مَنْ ءَامَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُ جَزاءً الْحُسْنى وسَنَقُولُ لَهُ مِنْ أمْرِنا یُسْراً - قالُوا یا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ ومَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجاً عَلى أنْ تَجْعَلَ بَیْنَنا وبَیْنَهُمْ سَدًّا * قالَ ما مَکَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأعِینُونِی بِقُوَّهٍ أجْعَلْ بَیْنَکُمْ وبَیْنَهُمْ رَدْماً * آتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ حَتَّى إِذا ساوى بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْراً - قَالَ هَذَا رَحْمَهٌ مِّن رَّبىِّ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبىِّ جَعَلَهُ دَکأءَ وَکأنَ وَعْدُ رَبىِّ حَقًّا گفتوگو - زمان مَغْرِبَ الشَّمْسِ - مَطْلِعَ الشَّمْسِ - بَینَْ الصَّدَفَینْ - بَینَْ السَّدَّیْنِ مکان هَذَا رَحْمَهٌ مِّن رَّبىِّ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبىِّ جَعَلَهُ دَکأءَ وَکأنَ وَعْدُ رَبىِّ حَقًّا اختتامیه جدول شماره 3 رهیافتگان ـ گمراهان (یس:13 ـ 31) واضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أصْحابَ الْقَرْیَهِ إِذْ جاءَهَا الْمُرْسَلُونَ افتتاحیه - شخصیت أصْحابَ الْقَرْیَهِ إِذْ جاءَهَا الْمُرْسَلُونَ * إِذْ أرْسَلْنا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَیْکُمْ مُرْسَلُونَ * قالُوا ما أنْتُمْ إِلأ بَشَرٌ مِثْلُنا وما أنْزَلَ الرَّحْمنُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أنْتُمْ إِلأ تَکْذِبُونَ * قالُوا رَبُّنا یَعْلَمُ إِنَّا إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ * وما عَلَیْنا إِلأ الْبَلاغُ الْمُبِینُ * قالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ ولَیَمَسَّنَّکُمْ مِنَّا عَذابٌ ألِیمٌ * قالُوا طائِرُکُمْ مَعَکُمْ أإِنْ ذُکِّرْتُمْ بَلْ أنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ * وجاءَ مِنْ أقْصَا الْمَدِینَهِ رَجُلٌ یَسْعى قالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ * اتَّبِعُوا مَنْ لا یَسْئَلُکُمْ أجْراً وهُمْ مُهْتَدُونَ * وما لِیَ لا أعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ * أأتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَهً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّی شَفاعَتُهُمْ شَیْئاً ولا یُنْقِذُونِ * إِنِّی إِذاً لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ * إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ * قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّهَ قالَ یا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ * بِما غَفَرَ لِی رَبِّی وجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ * وما أنْزَلْنا عَلى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّماءِ وما کُنَّا مُنْزِلِینَ * إِنْ کانَتْ إِلأ صَیْحَهً واحِدَهً فَإِذا هُمْ خامِدُونَ رویداد فَقَالُواْ إِنَّا إِلَیْکُم مُّرْسَلُونَ * قَالُواْ مَا أنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَا أنزَلَ الرَّحْمَانُ مِن شىَْءٍ إِنْ أنتُمْ إِلَّا تَکْذِبُونَ* قالُوا رَبُّنا یَعْلَمُ إِنَّا إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ * وَمَا عَلَیْنَا إِلّ
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 115]
صفحات پیشنهادی
اجرای پروژه مجسمههای شنی با موضوع داستانهای قرآنی در باغ پرندگان
اجرای پروژه مجسمههای شنی با موضوع داستانهای قرآنی در باغ پرندگان معاون امور شهی و محیط زیست منطقه 4 از اجرای پروژه مجسمههای شنی با موضوع داستانهای قرآنی در باغ پرندگان تهران خبر داد حمید ناصحی معاون امور شهری و محیط زیست منطقه 4 در گفتگو باخبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاموادی که رابطه جنسی را به بن بست می کشانند
موادی که رابطه جنسی را به بن بست می کشانند اختلالات تمایل جنسی میتوانند به صورت کاهش یا از دست دادن کامل تمایل جنسی به همراه ضعف افسردگی و اضطراب باشند امروزه یکی از تصورات رایجی که به غلط میان برخی از مردم و به خصوص زوجهای جوان جا افتاده این است که مصرف سیگار قلیان الکل ودو خبر کوتاه ورزشی از گیلان
دو خبر کوتاه ورزشی از گیلان رشت - ایرنا - مسوول روابط عمومی هیات پزشکی ورزشی گیلان گفت دوره های آموزشی ارتباط موثر و روانشناسی و ورزش در رشت برگزار شد نگین نیکروش روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود در دوره آموزشی ارتباط موثر 15 نفر از مربیان ورزش پزشکیاراآمریکا نیازمند رابطه با روسیه
آمریکا نیازمند رابطه با روسیهمعاون وزیر امورخارجه روسیه امروز در دومای این کشور اعلام کرد که واشنگتن همواره به رابطه با مسکو نیازمند است سرگئی ریابکوف معاون وزیر امور خارجه روسیه در ادامه سخنرانی خود در دومای این کشور اظهار داشت مقامات آمریکایی به خوبی میدانند کهدغدغههای از جنس پول یک مدیر فرهنگی در دهدشت نگاه به حوزه فرهنگ دست دوم تلقی نشود/تعطیلی فعالیتهای قرآنی کهگی
دغدغههای از جنس پول یک مدیر فرهنگی در دهدشتنگاه به حوزه فرهنگ دست دوم تلقی نشود تعطیلی فعالیتهای قرآنی کهگیلویهرئیس اداره تبلیغات اسلامی کهگیلویه نبود اعتبارات فرهنگی را ضعف بزرگ در این حوزه دانست و گفت نگاه دست دومی به فرهنگ از مدیریت جامعه برداشته شود به گزارش خبرگزاری فارعضو کمیسیون فرهنگی مجلس: توجه دولت به توسعه فرهنگ قرآنی بسیار ارزشمند است
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس توجه دولت به توسعه فرهنگ قرآنی بسیار ارزشمند است مشهد - ایرنا - عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت توجه دولت یازدهم به تحقق منشور و توسعه فرهنگ قرآنی و اختصاص دو هزار میلیارد ریال اعتبار بدین منظور اقدامی بسیار ارزشمند و مهم است لاله افتخاری روزرابطه مثالزدنی میان امام خامنهای و پدر ایشان
گفتگویی با تولیت حسینیه آیتالله العظمی سید جواد خامنهای رابطه مثالزدنی میان امام خامنهای و پدر ایشان تولیت حسینیه آیتالله العظمی سید جواد خامنهای در گفتوگویی متفاوت به تشریح رابطه میان امام خامنهای و پدرشان پرداخت به گزارش جام نیوز به نقل از تسنیم سید جواد فرزندتاثیر فیلمهای مستهجن بر رابطه زناشویی
تاثیر فیلمهای مستهجن بر رابطه زناشویی در بحث تجویز تماشای فیلمهای جنسی برای زوجینی كه یكی از همسران یا هر دو به سرد مزاجی و بیمیلی جنسی مبتلا هستند دیدگاههای متفاوتی وجود دارد اما از نظر اینجانب تماشای فیلمهایی كه با تصاویر جنسی همراهند ممكن است در برخی موارد خاص در كو-درخواست طلاق به خاطر قد کوتاه مرد
زن از ازدواج با شوهرم پشیمان شدم درخواست طلاق به خاطر قد کوتاه مرد زن جوان به خاطر کوتاه بودن قد شوهرش به دادگاه خانواده مراجعه کرد و درخواست طلاق داد چندی پیش زنی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد این زن درخصوص علت آن به قاضی گفت 8 ماه است که با پوریا ازددر گفتوگو با فارس عمرانی: «همه چیز آنجاست» بر رابطه والدین با فرزند تاکید دارد
در گفتوگو با فارسعمرانی همه چیز آنجاست بر رابطه والدین با فرزند تاکید داردمحمد عمرانی گفت ما درست از جایی از مفهوم خانواده فاصله گرفتیم که گفتیم باید با فرزند خود دوست باشیم اگرچه دوست بودن با او به معنای صمیمیت خوب است اما حفظ رابطه والدین با فرزند در کنار این دوستی بهتر استاخبار کوتاه از کشتی دعوت از 45 کشور برای حضور در جام تختی/ برگزاری کشتی پهلوانی یادواره علیرضا سلیمانی
اخبار کوتاه از کشتیدعوت از 45 کشور برای حضور در جام تختی برگزاری کشتی پهلوانی یادواره علیرضا سلیمانی45 کشور برای حضور در رقابتهای بینالمللی جام تختی دعوت شدند به گزارش خبرگزاری فارس و به نقل از فدراسیون کشتی رقابتهای بینالمللی کشتی آزاد و فرنگی جام تختی روزهای 22 تا 24 بهمعلیمحمد مودب در گفتوگو با فارس: جشنواره «رسول آفتاب» میتواند خطشکن فعالیتهای هنری در رابطه با م
علیمحمد مودب در گفتوگو با فارس جشنواره رسول آفتاب میتواند خطشکن فعالیتهای هنری در رابطه با مفهوم اسلام امریکایی باشدمودب با تاکید بر اینکه اسلام آمریکایی مهمترین فتنه روزگار ماست گفت هنر در این زمینه میتواند عَلَمداری و خط شکنی کند جشنواره رسول آفتاب را باید خطشکن عرصمسئول قرآن و عترت کمیته امداد خراسان رضوی خبر داد اجرای برنامههای قرآنی در مجتمعهای فرهنگی کمیته امداد خراسا
مسئول قرآن و عترت کمیته امداد خراسان رضوی خبر داداجرای برنامههای قرآنی در مجتمعهای فرهنگی کمیته امداد خراسان رضویمسئول قرآن و عترت کمیته امداد خراسان رضوی گفت برنامههای قرآنی در مجتمعهای فرهنگی کمیته امداد خراسان رضوی برگزار میشود اسماعیل عابدیان امروز در گفتوگو با خبرنگاتلاش در کوتاه کردن مسير علم تا عمل پژوهشگران کرمانشاهي
۱۷ آذر ۱۳۹۳ ۱۳ ۲۹ب ظ استاندار کرمانشاه تاکيد کرد تلاش در کوتاه کردن مسير علم تا عمل پژوهشگران کرمانشاهي استاندار کرمانشاه گفت پژوهش و فناوري علمي در کنار ارائه خدمات و محصولات خود بايد در مسيري حرکت کنند که شاه راه تبديل علم تا عمل را هر چه سريعتر کوتاه و هموار سازند ابراهيماخبار کوتاه از شهرستان ری
اخبار کوتاه از شهرستان ری شهرری - ایرنا - اخبار کوتاه فرهنگی و اجتماعی از شهرستان ری رییس جمعیت هلال احمر شهرستان ری گفت آتش گرفتن یک دستگاه خودروی سواری پیکان و واژگونی یک دستگاه وانت پیکان در مسیر اتوبان تهران - قم حادثه جانی دربرنداشت علیرضا اکبری کاخکی روز دوشنبه در گفت وگوخانواده های سپاهیان چهارمحال وبختیاری درمسابقات قرآنی کشور درخشیدند
خانواده های سپاهیان چهارمحال وبختیاری درمسابقات قرآنی کشور درخشیدند شهرکرد - ایرنا - مدیر مرکز فرهنگی خانواده های کارکنان سپاه حضرت قمربنی هاشم علیه السلام چهارمحال وبختیاری از کسب چهارعنوان کشوری توسط خانواده های سپاهیان استان در مسابقات قرآنی ویژه همسران و فرزندان سپاه کشورخبردراه اندازي 2400 مرکز فرهنگي و قرآني در بقاع متبرکه سراسر کشور
۱۷ آذر ۱۳۹۳ ۱۵ ۲۶ب ظ حجتالاسلام محمدي اعلام کرد راه اندازي 2400 مرکز فرهنگي و قرآني در بقاع متبرکه سراسر کشور رئيس سازمان اوقاف و امور خيريه با اشاره به ايجاد 2400 مرکز قرآني و فرهنگي در بقاع متبرکه سراسر کشور گفت در بيشتر مناسبتهاي مذهبي برنامه هاي فرهنگي مختلفي در آستان-
گوناگون
پربازدیدترینها