واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: تيشه قلعه نويي به ريشه قلعه نويي
نویسنده : سعيد احمديان
او در استقلال به بن بست رسيده است، اين را خيليها اين روزها در توصيف ناكاميهاي امير قلعه نويي با استقلال در ليگ برتر و جامحذفي ميگويند، شكست در دربي و در ادامه كنار رفتن از جام حذفي فاجعه را براي سرمربي استقلال تكميل كرده است تا قلعه نويي در حال تجربه كردن بدترين فصل حضورش در استقلال باشد. او هر چند ليگ را با استقلال خوب شروع كرد اما آبيها در نيمه دوم نيم فصل اول آبيپوشان در سراشيبي تند سقوط قرار گرفتند، آن هم با كسب شش امتياز از هشت بازي و حالا سرمربي آبي پوشان ديگر حاشيه امنيت هفتههاي گذشته را ندارد و مسئولان استقلال از مديرعامل گرفته تا عضو هيئت مديره به صراحت از قلعهنويي انتقاد ميكنند و او را به صورت مستقيم مسئول نتايج تيم ميدانند. قلعهنويي اين روزها شرايطي مشابه روزهايي را دارد كه دايي قبل از اخراج از پرسپوليس داشت. البته اين تنها وجه مشترك دايي و قلعهنويي نيست و ميتوان به وجه مشتركي ديگر بين اين دو مربي رسيد كه نقش زيادي در ناكامي آنها در فصل جاري ليگ برتر داشته است و آن غروري است كه سبب ميشود آنها پاي خودشان را از نتايج تيمشان كنار بكشند و مسئوليت شكست را بر عهده ديگران بيندازند، طوري كه انگار خودشان سهمي در اين ناكاميها و شكستها نداشتهاند. اين حكايت امير قلعهنويي است، مربياي كه حاضر نيست به اشتباهاتش در استقلال اعتراف كند و هميشه از نگاه او، مقصر ناكاميهاي تيمش عواملي غير از خودش بودهاند! هرچند نميتوان از كنار عوامل ديگر در نتايج ضعيف استقلال در هفتههاي اخير گذشت، اما به طور حتم امير قلعهنويي به عنوان سرمربي استقلال نقش پررنگتري نسبت به بقيه در اين ناكاميها دارد. در تيمي كه امير قلعهنويي با آن فصل را شروع كرد، نه خبري از حاشيههاي زياد تيمي مانند پرسپوليس بود و نه خبري از دعواهاي مديريتي اعضاي هيئت مديره آن و مديران استقلال با كمترين حاشيه، اين تيم را مديريت كردند. آبيها از نظر بازيكن هم به گواه خيلي از كارشناسان فوتبال، از خيلي از تيمهاي ليگ برتري پر مهرهتر هستند. با اين وضعيت كار قلعهنويي در استقلال به مراتب راحتتر از زماني بود كه دايي در پرسپوليس حضور داشت. در اين شرايط ريشههاي بحران استقلال را بايد بيشتر در نيمكت آبيها جستوجو كرد و در اين بين امير قلعهنويي به عنوان نفر اول كادر فني بايد پاسخگوي شرايطي باشد كه اين روزها استقلال با آن درگير است. در اين باره ميتوان دو بازي آخر استقلال را مثال زد؛ دو مسابقهاي كه آبي پوشان ابتدا از حريفشان جلو ميافتند اما در ادامه بازي را واگذار ميكنند و نتيجه آن هم ميشود شكست در دربي و پس از آن باخت به ذوب و حذف از جام حذفي. اين نتايج بيشتر از آنكه به قدرت تيم مقابل يا بدشانسي يا داوري ارتباط داده شود، به بحثهاي فني بر ميگردد كه سبب شده، يك تيم يك نتيجه يك بازي برده را با شكست عوض كند و در اين بين ميتوان امير قلعهنويي را مقصر اصلي دانست، مربياي كه بر خلاف فصلهاي پيش، در ليگ چهاردهم نشاني از آن مربي باهوش و بازيخواني كه با تعويضهاي طلايياش ورق را بر ميگرداند ندارد، خبري از آن استقلال هم نيست كه تازه دقيقه 80 راه ميافتاد و خيلي از پيروزيهايش در دقايق پاياني رقم ميخورد. در فصل جديد به نظر ميرسد تاكتيكهاي قلعهنويي ديگر جواب نميدهد و او هم تلاشي براي بيرون بردن استقلال از اين وضعيت نميكند. تعويضهاي او مانند قبل طلايي نيست و بر خلاف سالهاي اخير، استقلال تبديل به تيم يك نيمهاي شده و در نيمه دوم كم ميآورد و قلعه نويي بر خلاف سابقهاي كه از او در ذهن به خاطر مانده، ديگر خبري از برگ برندههاي او در نيمه مربيان نيست. همه اينها نشان ميدهد كه قلعهنويي اين روزها در استقلال به بن بست رسيده، بن بستي كه شايد تنها راه خروج از آن، جدايي قلعهنويي باشد، مگر اينكه او با قبول اشتباهاتش طرحي نو در استقلال دراندازد و با ادامه اين روند تيشه به ريشهاش نزند!
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۸ آذر ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]