واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
آخرین تیم ملی و جوانانش
مهمتر از پیروزی و سومین غلبه بر کرهجنوبی، نحوه کسب این نتیجه بود و مهمتر از این هم اولین اثر عینی و بازخورد واقعی بردی که تیم ملی نصیب خود کرد!
خبر ورزشی: مهمتر از پیروزی و سومین غلبه بر کرهجنوبی، نحوه کسب این نتیجه بود و مهمتر از این هم اولین اثر عینی و بازخورد واقعی بردی که تیم ملی نصیب خود کرد!
ميدان دادن به جوانان و تفكري كه تحت عنوان «جوانگرايي» دستهبندي ميشود، خيلي زود با اقبال مواجه شد. در اينباره حتي بايد گفت انتظارها بيش از اين بود! استفاده از دستاوردهاي ليگ برتر، ميدان دادن به چهرههاي نمود پيدا كرده در معركه رقابتي - نمايشي ليگ و اعتماد كردن به كساني كه قابل اعتمادند، از خواستههاي قلبي مردمي بود كه به ورزشگاه آزادي آمده بودند. مردمي كه از دورتر و غيرمستقيم بازي تيم ملي را تعقيب ميكردند نيز خواسته مشتركي داشتند و نگراني واحدي! اين ترس به جانها چنگ ميزد كه مبادا تكرار سرنوشتي كه براي كريم انصاريفرد رقم زده شد، دامنگير عليرضا جهانبخش شود! دامنگير سردار آزمون شود و بگيرد دامان سروش رفيعي را يا اميد ابراهيمي را!
اينطور شد و اينطور نشد! درهاي پرتعدادي باز شد به روي روحيه محافظهكارانه! به غير از جهانبخش، هيچ تازهواردي را در لباس تيم ملي نديديم در حالي كه باور داشتيم نفرات متعددي در اين قواره خود را به نمايش گذاردهاند كه فقط بايد باورشان كرد! حسن بازي با كرهجنوبي، يكي هم اين بود كه باور لازم و باور آوردن ضروري، جوانه زد؛ رخ زد و خود را نشان داد!
همه به چشم خود ديديم كه لحظه تغيير رسيده است و كروش هم يكي از اين همه بود! همه به چشم خود ديديم كه درنگ جايز نيست و كروش هم يكي از اين همه بود! همه به چشم خود ديديم كه ميتوان با چند جابهجايي هم امروز تيم قويتري داشت و هم براي فردا تيم كاملتر و بازيكنان كارآمدتري ساخت. كروش هم يكي از اين همه بود! همه كساني كه ضرورت تغيير دادن تيم ملي را با استفاده از نيروهاي جوان باور داشتند، باور كردند و دست به كار شدند! اين آخري، هنر كارلوس كروش بود كه دير اما بالاخره دست به كار شد!
تيم ملي مزد توجهاش - توجه ديرهنگامش- به واقعيت قدرت خود و كارگاه سازندگي ليگ برتر را گرفت! تيم ملي زماني برنده شد كه كمي پوست انداخت! تيم ملي زماني برنده شد كه به بهترينها، ميدان داد و خود را از قدرتشان بيش از اين محروم نكرد! قدرتي كه داشت و خود را به نداشتن ميزد! قدرتي كه داشت ولي علاقهاي در حد لازم به آن نشان نميداد!
بازي با كرهجنوبي نشان داد كه زمان بدسليقگي به سر آمده! بازي برابر تيم آقاي «اولي اشتيليكه» نشان داد كه مزيتهاي كارلوس كروش فقط دانش و تجربه او نيست، بلكه برتري و سرترياش را عامل ديگري رقم ميزند:
... بازيكنان باهوش و تيزهوش تيم ملي ايران!... بازيكنان سريعالانتقال و خوشاستيل ليگ برتر ايران!... بازيكنان تاكتيكپذير ايراني كه تشنه درسهاي نو و آموزههاي تازهاند!
در اين دايره هرچه جوانتر، بهتر! در اين دايره هرچه جوانتر، دوندهتر! در اين دايره هرچه جوانتر، جنگندهتر و جاهطلبتر و بلندپروازتر و بيپرواتر و گوشبهفرمانتر!
آقاي كروش به درستي جام ملتها را هدف اول اين روزهاي خود و تيم ملي و فوتبال ملي قرار داده است! نكته اين است:... در جام ملتها بايد دوندهترين بود، يا ندوترين؟
...در جام ملتها، بايد چالشگرترين بود يا افتادهحال نشان داد؟
... در جام ملتها، بايد زد و خورد و برد يا بايد نزد، خورد و باخت؟
حق انتخاب با آقاي كروش است! با «اويي» كه شيوه خوبي براي بازي دفاعي ايران برگزيده و قدرت دفاعي مقتدرانهاي براي تيم ملي پديد آورده! او بايد در فكر بستن دو حفره باشد:
پشت سر دفاع كنار سمت راست كه محل شروع همه حملههاي خطرساز كرهايها بود!
ايجاد بلوك دفاع جلوتر و مقابل دو مدافع مركزي! آنجا كه اصليترين مكان جولان مؤثر براي هافبكهاي دفاعي است! روزنه فراخي كه نصيب شماره 7 و بقيه تند و تيزهاي كرهاي شده بود.
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]