تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 6 فروردین 1404    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):مبادا اعمال نیک را به اتکاى دوستى آل محمد (ص) رها کنید، مبادا دوستى آل محمد (ص) ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

دستگاه آب یونیزه قلیایی کره‌ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1870565542




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ای. ال. دکتروف چگونه می‌نویسد؟ / می‌توانید با پرستارها شوخی کنید


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > ادبیات  - دکتروف معتقد است نوشتن شبیه رانندگی است و با اینکه مسیر را کامل نمی‌بینی اما می‌شود به مقصد رسید. به گزارش خبرآنلاین، ادگار لارنس دکتروف یکی از نویسندگان سرشناس آمریکا متولد سال 1931 است. آثار این نویسنده که در آثار خود به زندگی مردم در مقاطع تاریخی علاقه دارد منبع اقتباس چند فیلم سینمایی بوده‌اند، در این میان «رگتایم» به کارگردانی میلوش فورمن با بازی جیمز کان و الیزابت مک‌گاورن، «بیلی باتگیت» به کارگردانی رابرت بنتن و بازی نیکول کیدمن و داستین هافمن و «دانیل» براساس رمان «کتاب دانیل» به کارگردانی سیدنی لومت و با بازی تیموتی هاتن شهرت به‌سزایی دارند. از این نویسنده آثاری چون «بیلی باتگیت» و «رگتایم» به ترجمه نجف دریابندری، «قصه‌های سرزمین دوست داشتنی» به ترجمه علیرضا کیوانی‌نژاد، «در نکوهش جنگ و داستان‌های دیگر: بازتابی از فساد جامعه آمریکا» و «شهر خدا» به ترجمه فرید جواهرکلام به فارسی ترجمه شده‌اند. ای. ال. دکتروف در گفت‌وگو خود در شماره 101 مجله معتبر «پاریس ریویو» چاپ زمستان 1986 شیوه نوشتن خود را چنین توصیف می‌کند: فکر نکنم هیچکدام از آثارم تا قبل از نسخه هفتم، هشتم به نتیجه رسیده باشند. معمولا چند سال طول می‌کشد کتابی بنویسم. «جشن دنیا» یک استثناء بود. خیلی روان آمد و آن را نوشتم. در عرض هفت ماه. به نظرم در این کتاب خدا به من لطف ویژه‌ای داشت. هیچ چیز حساب‌شده نیست. هرگز چنین نبوده است. یکی از چیزهایی که به عنوان نویسنده باید یاد می‌گرفتم این بود که به عمل نوشتن اعتماد پیدا کنم. اینکه خودم را در موقعیت نوشتن قرار دهم تا کشف کنم چه می‌نویسم. اختراع یک کتاب یک نوع کشف است! بعد متوجه می‌شوی کجا هستی و چه کاری داری انجام می‌دهی. اما در آغاز نوشتن واقعا نمی‌دانی قرار است چه چیزی رخ دهد. هرچیزی ممکن است ابتدا به ذهن بیاید. یک صدا، تصویر یا امری بسیار خصوصی. مثلا موقع نوشتن «رگتایم» با تمام وجود در حسرت نوشتن بودم، روبروی دیوار اتاقم نشسته بودم، پس با نوشتن درمورد دیوار شروع کردم. از این روزها در زندگی نویسنده‌ها پیش می‌آید. بعد درمورد خانه‌ای که این دیوار در آن قرار داشت نوشتم. خانه در سال 1906 ساخته شده بود، پس درمورد آن زمان و روزگار نوشتم. خیابان‌ها و آدم‌ها آن موقع چه شکلی بودند. تدی روزولت رئیس جمهور بود. موضوعی به موضوعی دیگر راه می‌داد و اینطور شروع کردم: با چند تصویر. نوشتن اصلا و ابدا امری منطقی نیست. توضیح نوشتن سخت است، اما یک توضیح پیدا کرده‌ام که انگار مردم را متقاعد می‌کند. به آنها می‌گویم نوشتن شبیه رانندگی است، هیچ وقت بیش از چند متر جلوتر از ماشین را نمی‌بینی، اما با همین هم می توانی به سفری طولانی بروی و به مقصد برسی. راستش در نوشتن اگر بن‌بست باشد دیگر کتابی به وجود نمی‌آید. گاهی به بن‌بست می‌رسی. دوباره شروع می‌کنی، اما اگر از مسیر بیرون بزنی شاید به دیوار بخوری، حصار خانه را نابود کنی و همینطور بری جلو. وقتی از مسیر بیرونی زود متوجه نمی‌شوی. اگر صفحه 100 به بن‌بست برسی احتمالا از صفحه 50 از مسیر خارج شده‌ای. پس باید برگردی. شاید خیلی پردردسر به نظر برسد، همینطور است، اما این کار یک سود مهم دارد: هر کتاب هویت خودش را دارد و مستقل از نویسنده است. هر کتاب از خودش می‌گوید و نه از نویسنده. هر کتاب با کتاب دیگر فرق دارد، چون به همه کتاب‌ها صدایی یکسان نمی‌بخشید. به نظرم همین شما را زنده نگه می‌دارد. نوشتن جنونی است که اجتماع آن را پذیرفته است. یکی از بچه‌هایم می‌گفت بابا همیشه در کتاب‌هایش پنهان می شود. این حقیقت ترسناکی است. خوب از رنج‌های نویسندگان مطلع هستم. این حرف‌ها چیز جدیدی نیست. من شیفته شیوه برخورد و ترزبانی شکسپیر و تولستوی با تاریخ هستم. در کشور ما (آمریکا) نسبت به تاریخ ضعیف هستیم. فکر می‌کنیم همه چیز تنظیم و منظم است. انگار ساعت خود را کوک کنی. همه چیز قابل پیش‌بینی است، اما واقعا اینطور نیست، زمان و تاریخ بیشتر شبیه یک منحنی است و غیرقابل پیش‌بینی. نوشتن مسئله رخنه در زبان است، زنده بودن در جمله. موقع نوشتن در ذهن شما خواننده‌ای وجود ندارد: به چیزی جز زبانی که در آن هستید فکر نمی‌کنید. ذهن شما زبان کتاب است. روزی شش ساعت کار می‌کنم، اما زمان نوشتن یک ربع تا یک ساعت طول می‌کشد یا شاید هم سه ساعت. هیچ وقت نمی‌دانی روز کاری‌ات چگونه خواهد بود، فقط می‌نشینی ببینی چه پیش می‌آید. من با ماشین تحریر تایپ می‌کنم. با کمترین فاصله بین خطوط تا بتوانم بیشترین بهره را از یک صفحه ببرم. اگر یک صفحه بنویسم خیلی خوشحال می‌شوم. اگر دو صفحه بنویسم خیلی عجیب است، اما دو صفحه نوشتن یک خطری دارد؛ فردایش چیزی برای نوشتن نداری. ویرایش کردن به من یاد داد کتاب را تجزیه کنم و دوباره سرهم کنم. ارزش تنش، تنش در صفحه و حفظ آن را یاد می‌گیری. متوجه می‌شوی کجا خودشیفته شدی و به آن نیاز نداری. یاد می‌گیری چطور با راحتی چیزها را جابه‌جا کنی. مثلا فصل بیستم هستی و می‌گویی این فصل باید فصل سوم باشد. آزادی شما در حد آزادی جراحی است که شکمی پاره جلو خود دارد. بر همه چیز تسلط دارید و می‌توانید کارتان را چشم بسته انجام دهید و حتی با پرستارها شوخی کنید. نوشتن همین است. نمی‌دانید چطور شروع می‌کنید، اما وقتی آغاز کردید روی غلطک می‌افتید و ادامه می‌دهید. ترجمه: حسین عیدی‌زاده 54141




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 330]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن