واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
GHOSTBUSTERS THE VIDEO GAME (دردسرهاي تازه براي شکارچيان ارواح) نويسنده : محمد طالبيان بگذاريد يک چيز را همين ابتدا مشخص کنم: اگر يکي از طرفداران فيلم هاي شکارچي هاي ارواح يا فيلم هاي ماورايي با فضايي خنده دار هستيد ، به هيچ وجه اين بازي را از دست ندهيد؛ اما اگر منتظر يک بازي خش و جدي هستيد، احتمالا (CB( Ghostbusters کمي شما را نااميد خواهد کرد.GB عنواني است که در نمايش هاي ابتدايي خود تمام طرفدارانش را نااميد کرد؛ اما نتيجه کار عنواني خوش ساخت از آب درآمده که حتي خالقان اصلي اين سري از آن به عنوان سومين فيلم از سري فيلم هاي GB نام برده اند. داستان بازي درست 2 سال بعد از وقايع فيلم دوم يعني در سال 1991 روي مي دهد . شکارچي هاي داستان ديگر با چالشي بزرگ روبه رو نيستند و هر چند وقت يکبار روح هاي خانه هاي مردم را دستگير مي کنند؛ اما در يکي از شب ها اتفاق در موزه نيويورک رخ مي دهد که باعث مي شود تعداد زيادي از ارواح دوباره آزاد شده و در سطح شهر پراکنده شوند. اين جاست که بازيباز به عنوان يک عضو جديد به تيم GB مي پيوندد.داستان بازي توسط دن آيکريد (Aykroyd Dan) و هارولد رميس (Harold Ramis) دو خالق اصلي اين سري نوشته شده و با نکات خاص و چالش هاي ويژه اين سري فيلم ها بازيباز را ساعت ها مشغول خود مي کند. همان طور که انتظار مي رفت در طول بازي شاهد طنز فراواني هستيد که هم در قالب ديالوگ و هم در قالب صحنه هاي خنده دار بازيباز را سرگرم مي کنند. نکته اي که کمک به سزايي به داستان بازي کرده ، روند کلي آن است که همانند دو فيلم شکارچيان ارواح اصلا کسل کننده نمي شود و جذابيت فراواني را براي بازيباز به همراه دارد. شايد تنها ضعف داستان مربوط به شخصيت پردازي تازه کار(شخصيتي که بازيباز آن را کنترل مي کند) بشود. تازه کار حتي از يک اسم هم بي نصيب مانده و هيچ ديالوگي نيز براي او تنظيم نشده است. اين موارد باعث شده بازيباز در طول بازي با شخصيت اصلي هيچ رابطه اي برقرار نکند و در انتهاي بازي آن را به راحتي از ياد ببرد. ولي در مقابل شخصيت پردازي و ديالوگ هاي 4 شخصيت ديگر به خوبي طراحي و پرداخته شده و اين امر به خودي خود باعث شده بازيباز علاقه فراواني به آن ها پيدا کند. همان طور که اشاره شد در GB هيچ خبري از اسلحه مدرن و گلوله هاي مختلف نيست . به جاي تمامي اين تجهيزات بازيباز در طول بازي يک کوله پشتي به نام (PP) Proton Pack را حمل مي کند که در اصل دشمن شماره يک ارواح به حساب مي آيد .اين کوله پشتي 4 قابليت اصلي دارد که در طول بازي تمام آن ها آزاد مي شوند. اصلي ترين قابليت PP چيزي جز مد اصلي آن نيست . بازيباز مي توان با استفاده از اين قدرت PP به روح ها صدمه بزند، آن ها را بيهوش کند و بالاخره به درون تله بياندازد . از اين 4 حالت يکي از آن ها کمتر از بقيه در مبارزه ها به کار مي رود و بيشتر در حل معماهاي بازي کاربرد دارد. در اين حالت بازيباز مي تواند مواد چسبناکي را پرتاب و پخش کرده و با کمک آن ها معماهاي مکانيکي بازي را حل کند. هر يک از اين 4 قابليت اصلي، يک نوع شليک دوم نيز دارد که براي از پاي درآوردن يک سري از دشمن ها يا براي مسافت هاي طولاني تر به کار مي رود . به جز روح که دشمن اصلي بازيباز به شمار مي روند يک سري هيولا نيز دربازي وجود دارند که نحوه از پاي درآوردن هر کدام از آن ها با يکديگر فرق دارد. يکي از وسايلي که شکارچي ها به همراه دارند PKE Meter است. بازيباز مي تواند با استفاده از قابليت هاي PKEسرنخ هايي در محيط بازي پيدا کند. مثلا زماني که بازيبازPKE را روي يک روح امتحان مي کند، يک سري اطلاعات و توضيحات در رابطه با آن روح براي شما به نمايش داده و ذخيره مي شود. اين وسيله باعث مي شود بازيباز از نحوه دستگيري يک سري از ارواح با خبر شده و کمي هم با سرگذشت و سابقه آن ها آشنا گردد و اين خود به عنوان يک پيش زمينه داستاني به حساب مي آيد. اين اطلاعات کاربرد بسياري در گيم پلي دارد و مکانيزه که در GB از آن استفاده شده باعث شده بازيباز دايما به دنبال اين اطلاعات باشد تا بتواند مقدار بيشتري جايزه و پول کسب کند. براي به دست آوردن تجهيزات و ارتقا بايد پول خرج کنيد. در طول بازي بخشي وجود دارد که بازيباز مي تواند با مراجعه به آن تمامي تجهيزات و وسايل خود از جمله PP،PKE و تله روح ها را ارتقا مي دهد. اين قابليت پيشرفت باعث مي شود بازيباز همواره به دنبال سرنخ و البته خراب کردن محيط باشد تا بتواند با کسب پول تجهيزات خود را پيشرفت بدهد و از اين راه قدرت بيشتري در مقابل ارواح پيدا کند. همان طور که مي بينيد سازنده ها با استفاده از ترفندهاي ساده اي ، نقش استفاده از PKE و پيدا کردن اطلاعات درباره ارواح را بيش از گذشته در گيم پلي بازي پررنگ کرده اند. به جز حالت اصلي دويدن شخصيت اصلي که کمي کند به نظر مي رسد، حالت سريع تري نيز وجود دارد که از قدرت مانور بازيباز مي کاهد . در اين سکانس ها دوربين کاملا به پايين و سطح زمين نزديک شده و در سکانس هاي Gears Of War مانندي شاهد دويدن شخصيت اصلي هستيم . نکته مهم عدم نياز به استفاده از اين حالت در طول بازي است ؛ زيرا طراحي مراحل به گونه اي است که بازيباز اصلا نياز به اين حالت پيدا نمي کند. زماني که شما صدمه زيادي مي بينيد همانند اکثر بازي هاي اين نسل رنگ صفحه نمايش متمايل به قرمز مي شود و اگر اين حالت ادامه پيدا کند شخصيت اصلي روي زمين مي افتد. البته اگر از اعضاي ديگر تيم در کنار شما باشند، مي توانند به شما کمک کنند تا دوباره سلامتي خود را بدست بياوريد. همين مساله براي شکارچي هاي ديگر نيز صدق مي کند. در طول بازي ممکن است اعضاي ديگر تيم نيز صدمه ببينند و اين بار وظيفه شماست که بالاي سر آن ها برويد و آن ها را دوباره برگردانيد. اگر تمام اعضاي تيم صدمه ببينند يا اين که تنها باشيد ، مجبوريد بازي را از Check point قبلي شروع کنيد. البته نگران نشويد ، سيستم Check point بازي به قدري خوب عمل مي کند که باعث دردسر شما نمي شود. در هوش مصنوعي همراهان گروه شما هر چند که مشکلاتي ديده مي شود (در بعضي صحنه ها باعث به وجود آمدن هرج و مرج مي شوند) اما در بيشتر صحنه هاي بازي به کمک بازيباز مي آيند و عمل کرد قابل قبولي دارند . اين نکته در مورد دشمن ها نيز به خوبي عمل مي کند و آن ها تمام سعي و تلاش خود را مي کنند تا بتوانند صدمه بيشتري به بازيباز زده و از دست وي فرار کنند.يکي از نکات مثبت بخش تک نفره وجود باس هاي (Boss) متنوعي است که در انتها يا ميان هر مرحله بايد با آن ها مبارزه کنيد. بر خلاف روند کلي شکار ارواح که در طول بازي تغييرات کمي دارد، نحوه از پاي درآوردن هر باس بسته به طراحي آن فرق مي کند و بازيباز بايد با استفاده از تمام تجهيزاتي که در اختيار دارد ، آن ها راشکست بدهد. اما نکته اي که کمي از ارزش هاي اين بازي مي کاهد؛ آسان بودن بيش از حد اين باس ها ، نبود Co-Op در بخش تک نفره بازي (البته در نسخه Wii اين بخش وجود دارد) و در کل گيم پلي بازي با تمام نقاط مبتني که گفته شده در بيشتر مواقع شما را در خط مستقيمي قرار مي دهد که تقريبا تمام مدت بازي را فقط سرگرم شکار روح هستيد.بخش چند نفره (Multi Player) بازي يکي از نقاط قوت گيم پلي آن به حساب مي آيد. در نسخه هاي X360,PS3 اين عنوان بازيباز مي تواند به صورت آنلاين با 3 بازيباز ديگر يک سري مراحل که ربطي به خط داستاني اصلي بازي ندارند را انجام دهد . البته مدهاي مختلف ديگري نيز براي اين بخش در نظر گرفته شده که يکي از آن ها Thief نام دارد که مي توان گفت جالب ترين مد بخش چند نفره GB است. در اين مد يک سري Artifact وجود دارد که بازيباز بايد آن ها را به دست بياورد و برگرداند؛ اما روح هاي موجود در بازي سعي مي کنند اين Artifact را بدزدند. در کل بخش تک نفره بازي چيزي در حدود 7 ساعت بسته به مهارت شما و اين که چه مقدار به دنبال شي و روح هاي مختلف بگرديد ، به طول مي انجامد. اين بخش با وجود کوتاه بودن ، تجربه جالبي براي بازيباز به همراه دارد و خسته کننده نمي شود. در کنار بخش تک نفره قسمت چند نفره بازي نيز يکي از نقاط قوت آن به حساب مي آيد که متاسفانه در نسخه PC وجود ندارد و تنها براي نسخه هاي کنسولي طراحي شده است.يکي از عواملي که کمک بسياري به تکراري نشدن بازي کرده ، تنوع فروان محيط هاست ؛ آن هم يک تنوع واقعي و نه فقط تنوع اسمي ! مثلا مراحل قبرستان ، کتابخانه ، موزه و... از لحاظ ترکيب رنگ ، اجزاي محيط و جو با هم تفاوت دارند و اين تفاوت کاملا روي گيم پلي و روند کلي بازي تاثير گذاشته است. طراحي شخصيت ها در سطح خوبي قرار دارد و سازندگان تمام سعي خود را کرده اند تا شخصيت ها به مدل هاي اصلي خود در فيلم دوم شبيه شوند. مشکل ديگري که ضربه بزرگي به انيميشن هاي بازي زده ، نبود LipSync است. هم چنين نحوه دويدن و حرکت شخصيت ها نيز غيرطبيعي است ، يکي ديگر از مشکل هاي اين بخش وجود Screen Tearing در صحنه هاي شلوغ است.همان طور که اشاره شده سيستم سلامتي بازيباز اصلا نياز به HUD ندارد و تنها با قرمز شدن صفحه بازيباز متوجه ميزان صدمه اي که ديده ، مي شود. در طول بازي اگر بازيباز مدت زمان مشخصي از PP استفاده کند اين کوله پشتي داغ مي کند و بازيباز بايد استفاده از آن را متوقف کند؛ اما مساله جالب اين که نوار مشخص کننده اين استفاده روي کوله پشتي طراحي شه و به صورتي است که در تمام طول بازي بازيباز آن را مي بينيد و مي تواند با کليد مشخصي آن را به صورت دستي نيز خالي کند. هم چنين زماني که بازيباز هر يک از 4 شليک PP انتخاب مي کند، کوله پشتي تغيير ظاهر داده و نشان مي دهد که اکنون چه نوع شليکي قابل استفاده است.فيزيک يکي از نکاتي است که نقش اساسي و پررنگي در GB ايفا مي کند. با استفاده از قابليت هايي که موتور بازي يعني Infernal در زمينه فيزيک براي بازيسازها فراهم کرده ، تمام اجسام داخل بازي تخريب پذيرهستند.صحنه هاي سينمايي (Cut Scene) نيز از کيفيت بالايي برخوردارند و کاملا حس و حال فيلم ها را به مخاطب منتقل مي کنند.صداگذاري شخصيت ها به اين دليل که تمام بازيگرهاي فيلم صداي خود را به بازي قرض داده اند، بسيار جالب از آب درآمده است. هم چنين شوخي ها و نکات خنده دار رايج در فيلم هاي اين سري نيز با تغييراتي به کار رفته اند تا ارزش خود را از دست ندهند. موسيقي هاي به کار رفته در اوايل بازي گوش نواز هستند؛ اما تکرار آن ها در ادامه عذاب آور مي شود.GB يک بازي سرگرم کننده و جالب است که مي تواند مخاطب هاي جديدي براي اين سري فراهم آورد و از سوي ديگر تمامي علاقمندان به فيلم ، سريال و کارتون هاي اين مجموعه را راضي نگه مي دارد.منبع: نشریه بازي رايانه شماره30/س
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 275]