واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: دانش - نشریات نیچر و ساینتیفیکآمریکن با نظرسنجی از مخاطبان خود، دیدگاه علمپیشگان را در سراسر جهان به مسایل اساسی دنیای علم مقایسه و به تفاوتهای آشکاری بین کشورهای آسیایی با دیگر کشورها دست یافتهاند. محمود حاجزمان: اغلب گفته میشود که علم یک زبان بینالمللی است. اما نحوه گرایش به علم و دانشمندان تا چه حد بینالمللی است؟ سایت نیچر و مجله ساینتیفیکآمریکن اخیرا تحقیقی را در این خصوص انجام دادهاند تا معلوم شود که دیدگاههای افراد مشتاق علم، چطور در نقاط مختلف دنیا تغییر میکند. بررسی انجام شده بر روی بیش از 21هزار نفر از خوانندگان ساینتیفیکامریکن و نسخههای ترجمه شده آن در 18 کشور مختلف نشان میدهد که اگرچه این مشتاقان علم نشریه یکسانی را میخوانند و در بسیاری از برداشتهای خود از علم با یکدیگر اتفاق نظر دارند؛ اما به نظر میرسد که آنها درباره برخی از جذابترین موضوعات نظرات کاملا متفاوتی دارند. به گزارش نیچر، این اختلافنظرها در آسیای شرقی و سایر نقاط دنیا از همه شدیدتر است. برای مثال 35 درصد از پاسخدهندگان ژاپنی و 49 درصد از پاسخدهندگان چینی موافق این نظر بودند که دلایلی برای تردید نسبت به توانایی نظریه تکامل برای توضیح تنوع گونههای زیستی بر روی زمین وجود دارد. در مقابل، این میزان در بین پاسخدهندگان سایر نقاط دنیا حول و حوش 10 درصد در نوسان بود. پاسخدهندگان ژاپنی و چینی همچنین کمتر از سایرین به توضیحات علمی در خصوص سرمنشاء و آغاز جهان اعتماد داشتند. همچنین در حدود یک سوم از افراد چینی مشتاق علم میگویند که دانشمندان نباید درگیر سیاست شوند، در حالیکه این میزان در میان پاسخدهندگان سایر نقاط دنیا در حدود 10 درصد است. با این حال این نتایج قطعی نیست؛ چراکه نمونهگیری این بررسی در کشورهای مختلف یکسان نبود. در حالیکه هزاران نفر از پاسخدهندگان اهل ایالات متحده و کشورهای اروپایی بودند، تنها 1195 نفر از پاسخدهندگان ژاپنی و فقط 269 نفر از آنها اهل چین بودند. پاسخگویی به سوالات اختیاری بود، بنابراین برخی از زیرمجموعههای خوانندگان ممکن است اصلا به پرسشنامهها توجه نکرده باشند. همچنین اختلافات فرهنگی ممکن است بر نحوه پاسخگویی مردم کشورهای مختلف به سوالات یکسان تاثیر گذاشته باشد. با این وجود، نتایج تحقیق برای کسانی که اعتقاد دارند یک اعلان عمومی در خصوص علم لزوما بازخورد یکسانی در میان تمام دانشمندان دارد، قابل توجه خواهد بود. اختلافنظرهای اعتقادیبسیاری از نتایج تحقیق با انتظارات در خصوص یک گروه مشخص از مشتاقان علم همخوانی داشت. در سراسر دنیا، اکثریت پاسخدهندگان موافق بودند که دانشمندان بسیار قابل اعتمادتر از سایر گروههای اجتماعی هستند، سرمایهگذاری در علم کلید رشد اقتصادی آینده است و تحقیقات بر روی جانوران باید مجاز باشد. بخش اعظمی از پاسخدهندگان در هر کشوری گفتند که علیرغم بحثهای پر سر و صدای اجلاس تغییرات آبوهوایی سازمان ملل و ایمیلهای فاش شده هواشناسان، اعتقاد آنها نسبت به اینکه فعالیتهای بشر باعث تغییر آبوهوای جهانی شده است، افزایش یافته است. همچنین بر اساس گزارشها و تحقیقات قبلی، برخی از این تفاوتهای منطقهای مشهود بود. به عنوان مثال، اروپاییان بیشتر در خصوص محصولات غذایی دستکاریشده ژنتیکی نگران بودند و آلمانیها می خواستند که انرژی هستهای به تدریج کنار گذاشته شود. اما چطور میتوان تردیدها در خصوص نظریه تکامل و مهبانگ را در ژاپن و چین توضیح داد؟ اعتقادات مسیحیت در خصوص آفرینش، طرفداران اندکی در این کشورها دارد. برخی دانشمندان به این نکته اشاره میکنند که فلسفههای مختلف آسیایی از قبیل شینتو و بودیسم، تفاسیر خاص خود را در خصوص سرمنشاء حیات دارند. نارویا سایتو، متخصص ژنتیک از مرکز ملی ژنتیک میشیمای ژاپن اعتقاد دارد که این تردیدها از شناخت پیچیدگی موجود در طبیعت سرچشمه میگیرد. این مساله همچنین سایر گرایشهای موجود در ژاپن را توضیح میدهد. وی میگوید: «شاخههای مختلف زیستشناسی مسیر شغلی نسبتا بدنام و منفوری برای دانشمندان هستند، زیرا حیات بسیار پیچیدهتر از آن است که بتوان آن را در یک فرمول خلاصه کرد. اما مهندسی و روباتیک مشاغل محبوب و پرطرفدار هستند، زیرا شما تقریبا میتوانید هر چیزی را کنترل کنید. همچنین از دستکاری ژنتیکی موجودات زنده اجتناب میشود، زیرا مردم از دست بردن در پیچیدگیهای عظیم موجود در طبیعت وحشت دارند.» به گفته کازوتو کاتو، متخصص رشته درک عمومی علم در دانشگاه کیوتو، این دوسویهنگری همچنین میتواند منعکسکننده درک عمیقتر مردم آسیای شرقی در خصوص محدودیتهای دانش باشد. از نظر وی نحوه پرسش در خصوص نظریه تکامل، بسته به اینکه پرسیده شود «آیا تردیدی در خصوص توانایی توضیحی این نظریه وجود دارد» یا اینکه «آیا تمام شواهد نظریه تکامل را تایید میکنند»، میتوانند منجر به برانگیخته شدن واکنشی تدافعی شود. وی میگوید: «بسیاری از افراد مشتاق علم میگویند جای شک و تردید وجود دارد. اما این بدان معنی نیست که آنها به اصول آفرینش مسیحیت اعتقاد دارند.» از نظر وو ییشان، مهندس ارشد موسسه اطلاعات علمی و فنی چین واقع در پکن، سوال در خصوص تکامل احتمالا باعث برانگیخته شدن یک تردید طبیعی و سالم در میان پاسخدهندگان چینی میشود. وی میگوید: «به عنوان یک دانشمند شما باید قادر باشید تا به چیزی شک کنید.» وی همچنین به این نکته اشاره می کند که حتی در میان دانشمندان تردیدهایی در خصوص سرمنشاء جهان وجود دارد و ادامه میدهد: «مردم اغلب جوابهایی را که برگزارکنندگان یک نظرسنجی امیدوارند بشنوند، حدس می زنند. در این مورد خاص اگر من بگویم که هیچ شک و تردیدی ندارم، به نظر میرسد که من شخص روشنفکری نیستم.» دودستگی در نظراتبه گفته دیترام اسکوفل، متخصص ارتباطات علمی و سیاست عمومی از دانشگاه ویسکانسین، پاسخ دهندگان غربی ممکن است به دلیل مناقشات سیاسی موجود در کشورهایشان، ابهام کمتری درباره حمایت خود از دانش و دانشمندان داشته باشند. وی میگوید: «به خصوص در ایالات متحده، مانند یک رویداد ورزشی که دو طرف دارد، یک دودستگی در مسائل سیاسی حکمفرماست. این دودستگی در مذاکرات مربوط به تغییرات آبوهوایی، سلولهای بنیادی و مسائلی از این دست بسیار زیاد است و چنین چیزی میتواند باعث نابودی بحث و گفتگو شود.» مقایسه این بررسی با تحقیقات قبلی در خصوص نگرشها نسبت به نظریه تکامل، یک دودستگی را در ایالات متحده آشکار میکند. تحقیقات انجام شده از تعداد زیادی از مردم نشان میدهد که تنها 26 درصد از آمریکاییان اعتقاد دارند که نظریه تکامل میتواند تنوع موجودات را در روی زمین توضیح دهد، در حالیکه 87 درصد از خوانندگان ساینتیفیکآمریکن در این نظرسنجی گفتهاند که تمام شواهد موجود نظریه تکامل را تایید می کند. وو میگوید که ظرافتهای زبانی ممکن است که بر روی نتایج تاثیر بگذارد. نسبت پاسخدهندگان چینی که اعتقاد داشتند «دانشمندان باید آزادانه درباره مسائل سیاسی مربوط به علم صحبت کنند» و «دانشمندان باید در مباحثات عمومی شرکت کنند» با پاسخدهندگان غربی یکسان بود. حتی تعداد بیشتری از آنها اعتقاد داشتند که «دانشمندان میدانند که چه چیزی برای عموم مردم خوب است.» با این وجود، نسبت بسیار بالایی (29 درصد) شدیدا اعتقاد داشتند که «دانشمندان باید از سیاست دور بمانند.» وو میگوید که برداشت منفی از سیاست در چین - ناشی از جنبش انقلاب فرهنگی دوره کمونیستی که دستاویزی برای بسیاری از سوءاستفادهها قرار گرفت- دلیل اصلی این اعتقاد است. وی میگوید: «این بدان معنی نیست که دانشمندان چیزی برای مشارکت در امور سیاسی ندارند، بلکه به این دلیل است که سیاست به خودی خود چیز کثیفی است.» علاوه بر این، 269 پاسخدهنده چینی نمیتواند بیانگر نظرات کل کشور باشد. وو میگوید: «در یک کشور 1.3 میلیارد نفری، 269 نفر رقمی نیست. یک تغییر در نگرش تعداد اندکی از مردم میتواند نتیجه را کاملا تغییر دهد.» پاسخدهندگان آمریکایی -4779 نفر از یک کشور 300 میلیونی- گستره وسیعی از سنین و تخصصها را در بر میگرفت که شامل تعداد زیادی از دانشمندان علوم اجتماعی بود، در حالیکه میانگین سن پاسخدهندگان چینی 35 سال بود و نمونهگیری انجام شده به شدت به سوی دانشمندان علوم طبیعی تمایل داشت. با این وجود اسکوفل میگوید که اگرچه این نظرسنجی از اصول علمی آن فاصله زیادی دارد، کماکان حاوی نتایج درخور توجهی حتی در بین پاسخدهندگان اندک چینی است. وی میگوید: «ما میتوانیم بگوییم که گروهی از جوانان و افراد تحصیل کرده وجود دارند که قویا احساس میکنند علم لازم است بر روی سیاست و زندگی روزمره تاثیر داشته باشد. گروه جوانی وجود دارد که فکر میکنند بر خلاف آنچه که شما در چین انتظار دارید، علم بر سیاست غلبه خواهد کرد.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 400]