تبلیغات
تبلیغات متنی
پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1850363807
بررسي مقايسه اي فقر در کشورهاي مختلف جهان
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۶ آبان ۱۳۹۳ (۰:۷ق.ظ)
بررسي مقايسه اي فقر در کشورهاي مختلف جهان فقر تعاريف مختلفي دارد و يکي از مهمترين مشخصه هاي تمامي تعاريف در مورد فقر، محروميت افراد است، ميزان فقر در کشورهاي مختلف جهان متفاوت است که کشورهاي مختلف نيز سياست هاي متفاوتي را براي مبارزه با آن به اجرا گذاشته اند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري موج، براي فقر تعاريف متعددي عنوان شده است، اما؛ يکي از کامل ترين تعاريف، فقر را عبارت از ناتواني انسان در فراهم آوردن نيازهاي بنيادي خود جهت رسيدن به يک زندگي آبرومندانه و شايسته معرفي مي کند.
همچنين رونتري (Rowntree)، يکي از اقتصاددانان بين المللي در تعريف فقر مطلق مي گويد: "خانوارهاي مبتلا به فقر اوليه آن قدر درآمد ندارند که بتوانند حداقل نيازهاي تغذيه را بر حسب ارزانترين انواع مواد انرژي زا تامين کنند.
يکي از معروفترين محققين فقر نسبي، تاون سند (Townsend) است، که او به نقش افراد در درون اجتماع و به ارتباط بين آنها و سايرين اهميت مي دهد. به گفته او، افراد در صورتي فقير شمرده مي شوند که نتوانند در زندگي مشترک جامعه اي که در آن زندگي مي کنند مشارکت داشته باشند.
بر اساس تعريف سند، در هر جامعه با در نظر گرفتن معيارهاي متفاوت مي توان فقر را تعريف کرد و پايين بودن نسبي سطح زندگي مردم را در مقايسه با سطح زندگي متعارف جامعه برآورد و محاسبه کرد.
به طور کلي محاسبه خط فقر بر اساس معيارهايي مانند حداقل معيشت، تأمين مواد غذايي در حد نرمال، کالري مورد نياز روزانه و نماگرهاي رفاه انجام مي شود.
وقتي بانك جهاني براي اولين بار در سال 1990 تصميم به شمارش تعداد فقراي جهان در گزارش توسعه گرفت، براي خود وظيفه‌اي در مورد ارائه تعريف جديدي از آنها قائل نشد.
در عوض گروهي از اقتصاددانان به رهبري مارتين راواليون خط فقر 33 كشور را كه در مورد آنها از پيش اطلاعاتي موجود بود تعيين كردند.
به عنوان مثال؛ خط فقر در هندوستان كساني را جزو فقرا مي‌آورد كه كمتر از ۲۲۵۰ کالري در روز غذا مصرف مي‌كردند. براي مصرف اين مقدار كالري در روز در مناطق روستايي هندوستان لازم بود هر هندي با توجه به قيمت‌ها در سال‌هاي ۱۹۶۰ تا ۶۱ در ماه ۱۵روپيه هزينه كند.
آقاي راواليون و تيم او روپيه و پزو را به يك واحد قدرت خريد مشترك تبديل كردند. كسي كه در سال ۱۹۶۰ در مناطق روستايي هندوستان ۱۵روپيه هزينه مي‌كرد، همان قدرت خريد كالا و خدماتي را داشت كه يك آمريكايي در سال ۱۹۸۵ هر ماه ۱۴/۲۳دلار هزينه مي‌كرد.
اما؛ معيار هندوستان به طرز غيرعادي مرتاضانه و با صرفه‌جويي همراه بود، در اين شرايط خط فقر در شش كشور ديگر (اندونزي، بنگلادش، نپال، كنيا، تانزانيا و مراكش) نيز تنها چند سنت كمتر از 31 دلار در ماه بود.
با چنين بررسي‌هايي بود كه مفهوم درآمد روزانه به دلار براي اولين بار مطرح شد و در اطلاعيه‌ها و بيانيه‌هاي پي در پي بيش از هر زمان ديگري به چشم خورد.
به عنوان مثال؛ در حال حاضر به نصف رساندن تعداد كساني كه با كمتر از يك دلار در روز زندگي مي‌كنند در صدر اهداف توسعه هزاره قرار گرفته است كه 189 كشور در سپتامبر سال ۲۰۰۰ در آن مشاركت جستند.
بنا بر بررسي هاي جديد صورت گرفته در زمينه ميزان فقر در کشورهاي جهان، آمارتياسن، اقتصاددان هندي اخيراً اعلام کرد، کليه کشورهايي که شرايط گذار کامل آنان به دموکراسي محقق شده است، گرفتار فقر نيستند.
به نظر وي، نشانه‌هاي پر وسعت فقر را مي‌توان در حوزه‌هايي مانند آفريقا (مصر، ليبي، کامرون، بورکينافاسو و غنا)، اروپا (فرانسه)، آمريکا (هائيتي) و آسيا (فيليپين و بنگلادش) جستجو کرد.
صرف نظر از نظرات کارشناسان، سازمان هاي جهاني بين المللي که در ارتباط با مسائلي مانند فقر فعاليت مي کنند، بهتر مي توانند ميزان فقرا را در جهان معرفي کنند.
طبق مطالعات اخير سازمان هاي بين المللي، بيشترين نرخ فقر در کشورهاي در حال توسعه آسيايي و آفريقايي وجود دارد.
برطبق برآوردهاي بانک جهاني، در سال ۲۰۰۲، 1 ميليارد و 100 ميليون نفر با درآمدي کمتر از يک دلار در روز و 6 ميليارد و 200 ميليون نفر با درآمدي کمتر از ۲ دلار در روز زندگي مي کنند و تعداد افرادي که در فقر مطلق زندگي مي کنند در دهه گذشته ثابت باقي مانده است.
طبق گزارش صندوق بين المللي پول در سال ۲۰۰۷ ميلادي کشور زامبيا بيشترين شمار فقرا را دارد. در اين کشور ۸۶ درصد از مردم زير خط فقر زندگي مي کنند و توان تأمين حداقل نيازهاي زندگي خود را ندارند. بر اساس همين گزارش، کمترين نرخ فقر در جهان در کشور ناميبيا وجود دارد.
طبق آمارهاي موجود، نرخ فقر در ناميبيا صفر درصد و در تايوان 0.6 درصد است. اين گزارش همچنين تأييد مي کند که ۴۰ درصد از افراد ساکن در ايران، گينه و قرقيزستان زير خط فقر زندگي مي کنند.
جديدترين اخبار و آمار حاکي از اين است که ۳۷ ميليون نفر از مردم آمريکا يا 12.6 درصد از جمعيت اين کشور بر اساس اعلام رئيس سازمان هاي خيريه کاتوليک ايالات متحده آمريکا زير خط فقر زندگي مي کنند و يک سوم کودکاني که در واشنگتن هستند در فقر بسر مي برند.
طبق آمار يونسکو در سال 1383، ۷ درصد از مردم ايران با درآمد کمتر از ۲ دلار در روز، در فقر مطلق زندگي مي کنند. به اين ترتيب اگر جمعيت ايران را در زمان مورد بحث ۷۰ ميليون نفر بر آورد کنيم، بيش از ۵ ميليون ايراني در فقر مطلق به سر مي برند.
آمار و داده هاي موجود در مجلس شوراي اسلامي بيانگر اين مهم است که كه در سال ۱۳۸۳ تعداد 2 ميليون و 359 هزار خانوار فقير در كشور وجود داشته‌اند كه 12 ميليون و 409 هزار و 860 نفر را شامل مي شده است.
گفتني است؛ كشورهاي فقير بالاترين درصد جمعيت جوان را دارند كه در اين ميان بيش از ۵۰۰ ميليون نفر از آنها با روزي كمتر از ۲ دلار زندگي مي‌كنند.
گزارش سال ۲۰۰۲ اُنکتاد، کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد درباره کشورهاي کمتر توسعه يافته جهان پيش بيني کرده است که اگر روند اقتصادي جاري همچنان ادامه يابد، تا سال ۲۰۱۵ بالغ بر ۱۱۳ ميليون نفر از مردم جهان به کساني اضافه خواهند شد که هم اکنون در زير بدترين خط فقر به سر مي برند.
در اين گزارش، برمبناي آمار سرانه ملي تنظيم شده، بدترين خط فقر، شرايطي توصيف شده است که مردم طي آن با مبلغي کمتر از يک دلار در روز امرار معاش مي کنند.
همچنين در اين گزارش، فقر؛ به ويژه کشورهاي کمتر توسعه يافته آفريقا را فلج کرده است به گونه اي که از ميان ۴۹ کشور کمتر توسعه يافته جهان ۳۴ کشور آن در آفريقا واقع شده اند.
علاوه بر آمار کلي در مورد ميزان فقرا در جهان، برخي گزارش ها نيز آمار و ارقامي را در مورد ميزان فقر در کشورهايي خاص مطرح کرده اند. مثلاً؛ برخي گزارش ها نشان مي دهد، در حالي كه ثروتمندان كنوني هندوستان از ابراز وجود و بهره‌مندي از مواهب ثروت ابايي ندارند، سه چهارم جمعيت ۱/۱ ميليارد نفري هندوستان در فقر به سر مي‌برند.
بر اساس آمار رسمي در كشور هند در دو دهه گذشته زاغه‌نشيني بيش از دو برابر شده و از ۹/۲۷ ميليون نفر در ۱۹۸۱ به ۸/۶۱ ميليون در سال ۲۰۰۱ رسيده است.
شايان ذکر است، روند افزايش فقر در هندوستان از زماني تشديد شده كه اقتصاد هندوستان گرايش‌هاي كاپيتاليستي (سرمايه‌داري) را تشديد كرده است.
برخي آمار نيز از فقر گروه هاي خاصي در جامعه حکايت مي کنند، مثلاً؛ گزارش هايي در مورد شدت فقر در ميان زنان کانادايي منتشر شده است.
در اين زمينه گفته شده است؛ احتمال اينکه يک نوزاد فقط به خاطر آنکه به صورت اتفاقي زن (مؤنث) به دنيا آمده است، در بزرگسالي در فقر به سر برد بيشتر از نوزادي است که مرد (مذکر) به دنيا آمده است.
در کانادا، زنان بخش اعظم فقر را تشکيل مي دهند. از هر هفت زن کانادايي يک زن در فقر زندگي مي کند که اين به معناي آن است که هم اکنون ۲ ميليون و چهار صد هزار زن کانادايي با فقر دست و پنجه نرم مي کنند.
همچنين آمارها در کانادا نشان مي دهند که۶/۵۱ درصد از زنان سرپرست خانواده همراه با خانواده شان فقير محسوب مي شوند. ۵/۴۱ درصد از زنان مجرد، بيوه يا مطلقه بالاي ۶۵ سال در فقر به سر مي برند. با اينکه ميزان فقر براي تمام افراد بزرگسال (چه زن، چه مرد) به طور کلي افزايش يافته، اما؛ هنوز فاصله قابل توجهي در اين زمينه ميان زنان و مردان موجود است.
ميزان فقر زنان بزرگسال ۳/۱۹ درصد است در حالي که همين معيار براي مردان بزرگسال ۵/۹ درصد برآورد شده است. هم اکنون ۳۵ درصد زنان زير ۶۵ سالي که خود مسئوليت خويش را برعهده دارند در فقر به سر مي برند.
در کانادا تعداد معلولان زن بيش از معلولان مرد است. بخش اعظم زنان معلول به جاي مؤسسات مربوطه در خانه روز را شب مي کنند و هيچ درآمدي ندارند. اما؛ در گروهي که درآمد کسب مي کنند آناني که بين ۳۵ تا ۵۴ سال سن دارند بالاترين درآمد را به خود اختصاص داده اند و به طور متوسط ۱۷ هزار دلار دريافت مي کنند که معادل ۵۵ درصد دريافتي مردان معلول در همان رده سني است.
ميانگين درآمد سالانه زنان بومي ۱۳ هزار و سيصد دلار است که مي توان آن را با ميانگين درآمد مردان بومي معادل ۱۸ هزار و دويست دلار و همچنين ميانگين درآمد زنان غيربومي معادل ۱۹ هزار و سيصد و پنجاه دلار مقايسه کرد.
با توجه به وجود فقر به عنوان يک واقعيت در کشورهاي مختلف جهان هر يک از دولت ها سياست هايي را به منظور مقابله با اين پديده اجتماعي به اجرا گذاشته اند که در ادامه به آنها مي پردازيم.
انگلستان در نتيجه سياست هايي که در زمينه کاهش فقر در کشور به اجرا گذاشت توانست روند کاهش فقر را از 1961 تا سال 2005 ادامه دهد. اما؛ اين روند طي سال هاي 2005-2006 متوقف شد.
در سال هاي ۲۰۰۶ - ۲۰۰۵ ، ۱۲ ميليون و ۷۰۰ هزار انگليسي در فقر نسبي به سر مي بردند كه اين رقم در مقايسه با دوره ۲۰۰۵ - ۲۰۰۴ ، ۶۰۰ هزار نفر افزايش داشته است. اين افزايش در ميزان فقر نسبي براي نخستين بار پس از سال ۹۷ - ۱۹۹۶ رخ داد و به دوره طولاني كاهش فقر كه از سال ۱۹۶۱ وجود داشت پايان داد.
اين رشد در فقر نسبي نتيجه مستقيم رشد اندك درآمدهاي پايين ميان سال هاي ۲۰۰۶ - ۲۰۰۴ بود.
با توجه به آمار و ارقام موجود مي توان دريافت نرخ فقر پس از اضافه كردن هزينه هاي مسكن در انگليس بيشتر مي شود؛ زيرا افراد با درآمد كم، قسمت بيشتري از درآمد خود را صرف هزينه هاي مسكن مي كنند.
به اين ترتيب، در حالي كه شاخص هاي فقر در طول دهه ۱۹۸۰ به طور قابل توجهي كاهش يافتند، اين كاهش در اوايل دهه ۱۹۹۰ كند شد و در اواسط دهه مذكور متوقف گرديد و بعد روند منفي در پيش گرفت تا اين كه آخرين آمار نشانگر پايان دوره كاهش فقر است. بدين صورت كه از سال ۲۰۰۶ - ۲۰۰۴ فقر در انگلستان ۱/۱ درصد افزايش داشته است.
در مورد فقر شديد در انگليس بايد گفت، براساس داده هاي منتشر نشده وزارت كار اين کشور يكي از گزارش هاي اخير حزب كارگر در مورد فقر شديد، حاكي از افزايش فقرا در دوره هاي ۹۵ - ۱۹۹۴ و ۲۰۰۴ - ۲۰۰۳ است.
فقر شديد به معناي زندگي با درآمدي كمتر از ۴۰ درصد درآمد متوسط جامعه است. همچنين احتمال دچار شدن به فقر شديد با افزايش اندك از ۸/۴ درصد در سال هاي ۹۵ - ۱۹۹۴ به ۸/۷ درصد در سال هاي ۲۰۰۶ - ۲۰۰۵ رسيد.
اين جريان ها به معناي ناكامي راهبردهاي دولت انگليس به منظور كمك به فقيرترين افراد جامعه است. از سوي ديگر به طور قطع كاهش نسبت قبلي درآمدهاي اين افراد در مقايسه با درآمدهاي ديگر مردم جامعه، نتيجه مستقيم سياست دولت است.
در ايران نيز براي مبارزه با فقر در قالب برنامه هاي توسعه طرح ساماندهي اقتصادي، پيش بيني هايي صورت گرفته و چندين بار لايحه فقرزدايي تهيه و تنظيم شده است كه اين تلاش ها در نهايت به اقدامي موفق منجر شده است.
از سويي، نتايج مطالعات انجام شده در سال هاي اخير به حوزه هاي تصميم گيري راه يافته، ولي؛ سياست هاي اتخاذ شده نمودي عيني در سطح ملي، همانند آنچه در كشورهاي چين، كره جنوبي و مالزي صورت گرفته است، پيدا نكرده است.
هند نيز به عنوان کشوري که با پديده فقر روبرو است، سياست هايي را در اين زمينه به اجرا گذاشته است. حزب "اتحاد پيشرو" اوايل قرن بيست و يکم با اين وعده در هند به حكومت رسيد كه با اصلاحات اقتصادي در صدد تأمين منافع عامه مردم برآيد، اما؛ به گفته کارشناسان اقتصادي در عمل بخش اين حزب بخش خرده‌فروشي در هند را دو دستي تقديم نظام سرمايه‌داري خارجي كرد.
دولت هند در سال هاي حکومت اين حزب به تقليد از روش چيني‌ها از سياست منطقه ويژه اقتصادي حمايت كرد و در نتيجه با كاهش شديد ماليات بنگاه‌هاي اقتصادي "شراكتي استراتژيك" با ايالات متحده را در دستور كار قرار داد.
با وجود سياست هاي اعمالي از سوي حزب اتحاد پيشرو در هند، کارشناسان بين المللي تخصيص تنها ۳ درصد از درآمد ناخالص ملي هند را به آموزش و 1 درصد آن را به بهداشت را نشانه شکست دولت در سياست هاي ضد فقر اعلام کردند.
کارشناسان همچنين اعلام کردند در اين دوره، دولت هند به جاي تخصيص اعتبار به بخش كشاورزي كه بيش از ۶۰ درصد اقتصاد اين كشور را تشكيل مي‌دهد بودجه نظامي خود را افزايش داده و براساس آمار منتشره، هندوستان در سال ۲۰۰۷ هزينه‌هاي نظامي خود را 7 درصد نسبت به سال پيش افزايش داده است و اگر اين ميزان با سال ۲۰۰۴ يعني زمان به قدرت رسيدن اين دولت مقايسه شود حدود ۹/۱۷ درصد بودجه نظامي اين كشور افزايش يافته است.
آمريکا نيز به عنوان يکي از کشورهاي توسعه يافته سياست هايي را براي کاهش فقر در اين کشور به اجرا گذاشته است، اما؛ بر اساس آمارهاي جديد و همچنين اعلام رسمي مدير فدرال رزرو، هم اکنون 90 درصد از خانواده هاي آمريکايي از آنچه در سال 1987 بودند، فقيرتر هستند.
مت اوبراين، کارشناس اقتصادي واشنگتن پست، با استناد به اطلاعات و آمار ديوان ملي تحقيقات اقتصادي آمريکا (NBER) در مورد نابرابري اقتصادي در آمريکا، نوشت: "واقعيت جديد و البته تلخ آن است که هم اکنون حدود 90 درصد از خانواده هاي آمريکايي فقيرتر از آنچه که در سال 1987 بودند، هستند. اين دوره يک دوره 25 ساله مملو از خسارت اقتصادي براي 90 درصد از خانواده هاي آمريکايي بوده است. نکته آنجاست که در 15 سال اخير نيز 9 درصد ديگر به اين 90 درصد افزوده شده و اينک 99 درصد از خانواده هاي آمريکايي نسبت به وضعيت اقتصادي خود در سال 1998 فقيرتر هستند."
ژانت يلن، مدير فدرال رزرو، نيز درباره ميزان فقر در آمريکا گفت: سرمايه دارترين خانواده هاي آمريکايي که پنج درصد از خانواده هاي ايالات متحده را شامل مي شوند، بر اساس تحقيقات به عمل آمده در سال 1989، سهمي معادل 54 درصد از کل سرمايه کشور را در اختيار داشته اند. سهم اين عده در سال 2010 به 61 درصد افزايش يافته و در سال 2013 نيز سهم اين پنج درصد به 63 از کل سرمايه هاي آمريکا افزايش يافته است و همچنين از گسترش و تداوم نابرابري اقتصادي در ايالات متحده ابراز نگراني کرد.
با وجود آمارهاي نااميد کننده در ارتباط با ميزان فقر در جهان، سياست هاي اعمالي از سوي برخي کشورها نتيجه بخش بوده است.
به گونه اي که بر اساس آمار منتشره در بيست و پنج سال گذشته شاهد بيشترين کاهش در فقر شديدي که جهان تاکنون تجربه کرده، بوده ايم. صدها ميليون نفر در سراسر جهان توانسته اند از فشارهاي فقر شديد خلاص شوند.
بنا بر آمار منتشره از سوي سازمان بين المللي، بيشترين پيشرفت ها در زمينه مبارزه با فقر در آسيا و به ويژه آسياي شرقي و آسياي جنوبي حاصل شده که فقط از سال ۱۹۹۰ بيش از ۲۰۰ ميليون نفر از گرداب فقر خلاص شده اند.
درصد مردمي که در فقر شديد يعني با درآمد کمتر از يک دلار در روز زندگي مي کنند در منطقه جنوب صحراي آفريقا از ۶/۴۴ درصد در سال ۱۹۹۰ به ۴/۴۶ درصد در سال ۲۰۰۱ کاهش يافته است.
همچنين آمارها نشان مي دهد، بهترين وضعيت در آسياي شرقي ديده مي شود که اين ميزان از ۳۳ درصد در سال ۱۹۹۰ به ۶/۱۶ درصد در سال ۲۰۰۱ رسيده است که در واقع به هدف توسعه هزاره يعني نصف ميزان رسيده است.
برخي معتقدند کشورهاي توسعه يافته مانند کشورهاي عضو اتحاديه اروپا بايد در راستاي مبارزه با فقر گام هاي اساسي بردارند.
به اعتقاد اين افراد اتحاديه اروپا بايد در لغو قروض خارجي آمريکاي لاتين و جزاير کارائيب پيشگام باشد، چون به علت ديرکرد اين قرض‌ها ميزان آن چند برابر شده و آن دولت‌ها نمي‌توانند آنها را بپردازند.
اتحاديه اروپا، بايد يارانه‌هاي گران کشاورزي را که موجب گراني کالاها شده و بر توليدکنندگان آمريکاي لاتين و جزاير کارائيب فشار مي آورند را کاهش داده و بالاخره حذف کنند.
اين افراد همچنين اعتقاد دارند، اگراتحاديه اروپا، ۱۰ درصد از پولي را که هر سال صرف امور نظامي مي‌کند کنار بگذارد، حداقل مي‌تواند هر سال ۳۰ ميليون دلار صرف ساختن مدارس، بيمارستان‌ها و ساير طرح‌هاي اجتماعي، اقتصادي در مناطق ضعيف کند.
علاوه بر اين، اگر به تعهد خود احترام گذاشته و فقط 7 درصد از توليد ناخالص ملي خود را به توسعه کشورهاي آمريکاي لاتين اختصاص دهد، گام مؤثري در راستاي مبارزه با فقر برداشته مي شود.
در اين ميان مي توان به کوبا به عنوان يکي از کشورهاي پيشرو در زمينه مبارزه با فقر جهاني اشاره کرد، کوبا کشوري تحريم شده است که منابع زيادي هم ندارد، اما؛ آنچه را هم که دارد با برادران آمريکاي لاتين و جزاير کارائيب تفسيم مي‌کند.
مثلا؛ در حال حاضر بيشتر از 34 هزار پزشک متخصص عالي مقام کوبائي در ۲۷ کشور جهان بسر مي‌برند و چشم پزشکان اين کشور بيشتر از يک ميليون بيمار را مجاني معالجه کرده اند.
تقريبا حدود 15 هزار دانشجو از ۳۲ کشور آمريکاي لاتين از اين کشور فارغ التحصيل شده اند و در ۵ سال گذشته کوبا بيشتر از ۳ ميليون بيسواد را در آمريکاي لاتين و جزاير کارائيب آموزش داده است.
با توجه به تمامي آنچه در بالا توضيح داده شد، سياست هاي ضدفقر در تمامي کشورهاي مختلف نتايج مثبتي نداشته است، بلکه تنها کشورهاي آسياي شرقي در اين زمينه شرايط خوبي را پشت سر گذاشته اند.
-شهربانو علي جمعه پور
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]
-
گوناگون
پربازدیدترینها