تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 24 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):پروردگارم هفت چيز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشكار، گذشت از كسى كه ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829360231




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شاهو ناصری: 4 سال اتفاق پشت ناکامی‌ من در اینچئون است


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۳ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۹




1414142947034_erfan khoshkhoo-8.jpg

ملی‌پوش کانوی ایران با اشاره به 4 سال دشوار که بعد از بازی‌های آسیایی گوانگجو پشت‌سر گذاشت از دلایل ناکامی‌اش در بازی‌های آسیایی اینچئون صحبت کرد و خودش را مقصر مدال نگرفتن در این دوره دانست؛ او تاکید داشت با تجربه‌ بالایی که دارد نباید اجازه می‌داد یکسری اتفاق‌ها برایش در فینال بیفتد. به گزارش ایسنا، هرکس که قایقرانی ایران را زیر نظر داشته و وضعیت تمرین‌های شاهو ناصری و آمادگی بدنی او را می‌دید با خودش می‌گفت که او قطعا از مدال‌آوران کاروان ایران در بازی های آسیایی است. خیلی‌ها مدال نگرفتن او را باور نداشتند و گریه‌های خود شاهو در آغوش کیومرث هاشمی نیز نشان می‌داد که حتی این قایقران نیز باور نمی‌کرده اینچئون را بدون مدال ترک کند.

شاهو ناصری

مرد نقره‌ای ایران در بازی‌های آسیایی گوانگجو با قدرت بدنی بالا راهی اینچئون شد و از رسیدن به مدال بازماند؛ اتفاقی که مطمئنا پشت پرده‌های زیادی داشت و نمی‌شد به سادگی قبول کرد شاهو ناصری در بازی‌های آسیایی مدال نگرفته‌است. برای پی‌بردن به دلایل این ناکامی خبرنگار ایسنا دو ساعت میزبان شاهو بود. ملی‌پوش قایقرانی ایران در این گفت و گو از اتفاق‌هایی که برایش افتاد صحبت کرد؛ دلیل اصلی ناکامی‌اش را عدم اعتماد به نفس و کم آوردن از نظر روانی دانست. او تاکید داشت از نظر بدنی خیلی بهتر از حریفانش بود اما از نظر روانی نه. شاهو گفت که 4 سال سخت پشت این ناکامی بوده و در این گفت و گو برای نخستین بار از زمان دوپینگش و دو سال محرومیتش صحبت کرد. *فکر می‌کردی حتی مدال نقره‌ات تکرار نشود؟ حتی فکر نمی کردم که طلا نگیرم. فکر می‌کردم نقره تکرار نشود چون برای مدال طلا رفته بودم. من در بدترین شرایطم با فاصله کم دوم می شدم. . تا به حال دیده‌اید که عوامل دیگر را دلیل باخت خودم معرفی کنم؟ به خاطر اشتباه خودم باختم و مقصر خودم بودم اما باور کنید هیچ چیز جفت و جور نبود که به مدال برسم. این سومین بازی‌های آسیایی من بود و باید با این همه تجربه مدال می‌گرفتم، اما اشتباه کردم
*یعنی آنقدر آماده بودی؟ من از نظر بدنی از همه بالاتر بودم و در اوج قدرت بدنی قرار داشتم اما نشد. *چرا نتوانستی با این آمادگی بدنی به مدال برسی؟ مشکل زیاد بود. روزهای سختی را پشت سر گذاشتم. آن شرایط روانی که من در 4 سال گذشته داشتم انرژی مثبتی نداد. تلاش کردم تا از آن اتفاق ها به سود خودم استفاده کنم اما نشد. باور کنید در روز فینال هم می گفتم که آماده نیستم. پیش از بازی‌های آسیایی به مربیان می گفتم این روزها آماده نمی‌شوم و من شاید چند هفته بعد آماده شوم. آمادگی من یکی، دو هفته‌ دیگر بود. در آستانه بازی‌ها گفتم اجازه بدهید شوک تمرینی داشته باشیم تا آماده شوم اما قبول نکردند. یک سری سیستم‌های شوک تمرینی در قایقرانی وجود دارد که باعث می‌شود چند هفته زودتر آماده شوم و این موضوع به من کمک می‌کرد. با این حال با این که از نظر بدنی آماده بودم اما نتوانستم چراکه از نظر ذهنی به هیچ وجه آماده نبودم. *واقعا دلیل ناکامی شاهو ناصری را در چه موضوعی باید بررسی کرد؟

شاهو ناصری در ایسنا

در فینال حریفانم از نظر روانی بهتر بودند. من اعتماد به نفس نداشتم. آنقدر که آنها می ترسیدند من نمی ترسیدم، اما واقعا خالی کردم و از نظر روحی نتوانستم باور کنم. من می‌دانستم از همه بهترم اما نمی‌توانستم باور کنم. به هیچ وجه نتوانستم آرامشم را کنترل کنم و تحت تاثیر آن فشارها بودم. در دو هفته‌ آخر پیش از مسابقه فقط باید از نظر روانی آماده شویم که من این شرایط را نداشتم. *به آمادگی روانی اشاره کردی. بعد از آن همه اتفاقی که برایت افتاد آیا کسی بود که باور نکند تو مدال بگیری و این عدم اعتماد روی تو هم تاثیر گذاشته باشد؟ همه می دانستند من مدال می‌گیرم. زمانی که مشکل پیش آمد و من بعد از دو سال برگشتم خیلی‌ها فکر نمی‌کردند حتی در انتخابی موفق شوم. مربیان و ورزشکاران شرط بندی کرده بودند. مربی‌ها گفته بودند نمی‌توانم ملی‌پوشان را بگیرم اما ملی‌پوشان و دوستانم می‌گفتند من بهتر هستم. در اسفند سال قبل رکوردی را ثبت کردم و با فاصله از همه بچه‌ها جلوتر بودم. جا دارد بگویم که یک ماه قبل از بازی‌ها نیز همین رکورد را زدم که نشان می دهد در شش ماه هیچ رشدی نداشتم. من خیلی آماده بودم و از تمرین و پارو زدن خسته نمی شدم اما نمی توانستم زمان را تغییر بدهم. یک سری مشکلات در کار من وجود داشت که اجازه رشد نمی‌داد. *یعنی می‌خواهی فرد یا عوامل دیگر را به عنوان دلیل ناکامی معرفی کنی؟ به هیچ وجه. شما من را به خوبی می‌شناسید و حتی جدا از قایقرانی از شخصیت من مطلع هستید. تا به حال دیده‌اید که عوامل دیگر را دلیل باخت خودم معرفی کنم؟ به خاطر اشتباه خودم باختم و مقصر خودم بودم اما باور کنید هیچ چیز جفت و جور نبود که به مدال برسم. این سومین بازی‌های آسیایی من بود و باید با این همه تجربه مدال می‌گرفتم، اما اشتباه کردم. قبول دارم با این اتفاق همه چیز بر هم ریخت و حالا خیلی حرف‌ها زده‌ می‌شود اما در روز فینال همه چیز دست به دست هم داد تا به مدال نرسم. من حتی صدای مربی‌ام را نمی‌شنیدم. البته یک نکته‌ای وجود دارد که در این ناکامی تاثیرگذار بود و مقصرش هم من بودم. *چه نکته‌ای؟ اشتباه من این جا بود که روی یک نفر حساب باز کرده بودم. یعنی برخلاف همیشه که همه کارم را خودم می‌کردم اینبار سعی کردم از یک نفر یعنی مربی‌ام کمک بگیرم. من حتی صدای مربی‌ام را نشنیدم که بفهمم در چه مسافتی قرار دارم. هیچ صدایی نشنیدم. همیشه خودم کارم را می‌کردم اما در هفته‌ آخر آنقدر همه چیز بد شد که نتوانستم کارم را انجام بدهم. فشار عصبی زیاد بود و واقعا روی کارم تاثیرگذار بود. من به اشتباه خودم باختم که اجازه دادم این فشار روی من باشد. *پس پشت این ناکامی مسائل زیادی وجود دارد. بله چهار سال اتفاق پشت این ماجرا بود. بی‌توجهی‌ها، دو سال محرومیت و دو سال تعلیق پشت این اتفاق بود، اما 90 درصد مقصر خودم بودم. خیلی‌ها حمایت کردند و خیلی‌ها هم توجه نکردند، آقای دنیامالی واقعا حمایت کرد. جا دارد از او تشکر کنم. رابطه ما بیشتر دوستی است تا رییس و ملی‌پوش. زمانی که دنیامالی بوده در قایقرانی بودم و زمانی که رفته من هم نبودم. خیلی روحیه می‌داد اما روز مسابقه من در پایین‌ترین سطح خودم بودم و شرمنده همه شدم. واقعا روز من نبود. همه چیز بر هم ریخت. * از روز مسابقه بگو. چهار سال اتفاق پشت این ماجرا بود. بی‌توجهی‌ها، دو سال محرومیت و دو سال تعلیق پشت این اتفاق بود، اما 90 درصد مقصر خودم بودم.
تاکتیک من استارت خوب، ادامه مسیر و استارت پایانی یا همان فرار است. خوب کار کردم. ریتم خوبی داشتم و اگر آن استارت پایانی را خوب می‌زدم در بدترین حالت دوم می شدم. من اگر استارت خوب می‌زدم کسی از من رد نمی‌شد، اما استارتم بد بود. فاصله را از دست دادم و صدای مربی را نشنیدم. همش به دنبال آن نشانه 200 متر بودم اما آن را رد کرده بودم. من 100 متر قبل از نشانه 200 متر استارت پایان می‌زنم. همیشه تاکید می‌کردم که به من بگویید چون حواس من نیست اما صدایی نشنیدم. من آن نشانه را رد کرده بودم و وقتی فهمیدم عصبی شدم و همه چیز خراب شد. همه چیز آن جا خراب شد و دیگر نتوانستم جبران کنم. من 300 متر آخر فرار می‌کنم اما نشانه را کم کردم. گم کردم و همه چیز از دست رفت. جا برای پاروزدن داشتم و انرژی‌ام مانده بود. اگر 300 متر پایانی را سریع پارو می‌زدم کسی به من نمی‌رسید، اما نشد. بعد از آن هم از ریتم خارج شدم، کج شدم و دیگر فاصله زیاد شد. به نظرم راحت سوم بودم اما ترس از مدال نگرفتن روی کارم تاثیرگذاشت. وقتی این اتفاق‌ها افتاد ترسیدم. شوکه بودم و همین کارم را تمام کرد. فشار عصبی زیادی را تحمل کردم.

شاهو ناصری در ایسنا

*پزشک روانشناس نداشتی؟ دکتر حمزه. با دکتر حمزه صحبت می‌کردم. با اینکه مادرش فوت شده بود اما با من تماس گرفت، پیگیر بود و خیلی تاثیرگذار بود. من بدنم آماده بود اما واقعا همه چیز آمادگی بدنی نیست. واقعا از نظر بدنی فوق‌العاده‌ بودم، اما از نظر روانی نتوانستم. به مربیان گفته بودم که احتمال دارد این اتفاق برایم بیفتد، چون شرایط خودم را می‌دانم. پیش‌بینی این اتفاق را کرده بودم. *مربیان تیم کاری نکردند؟ در تیم ما فقط آمادگی بدنی مهم بود. به هیچ مساله‌ای برای آمادگی روانی توجه نمی‌شد. به طور مثال ما برای افتتاحیه آماده شدیم و رفتیم ، اما مربیان نگذاشتند در مراسم شرکت کنیم. می‌گفتند خسته می‌شوید، اما همه ورزشکاران آنجا بودند. شخصا به مربی گفتم اجازه بدهید بروم. زود بر می گردم، اما اجازه ندادند. این موضوع خیلی ما را ناراحت کرد. مطمئنا همین حضور در رژه کاروان خیلی برای من مناسب بود. در روزهای نزدیک به مسابقه همین موارد آدم را عصبی می‌کند. من از همین اتفاق به بعد آرامش روانی نداشتم. قبل محرومیتم یعنی بعد از گوانگجو و قبل المپیک طوری بودم که اگر به المپیک می‌رفتم در لندن نتیجه‌ خوبی می‌گرفتم. حداقل فینال A و شش نفر اول بودم. خیلی آماده بودم اما نشد. من بعد از محرومیت با انرژی برگشتم و با دو ماه تمرین وارد تست شدم و با فاصله همه را رد کردم. خب وقتی آمادگی‌ام را دیدم که بدون تمرین اول شدم با خودم گفتم چرا ادامه ندهم. من مربی خارجی داشتم و از آنها چیزهای زیادی یاد گرفتم و از همان چیزها استفاده کردم. من در تست اول شدم و به قهرمانی آسیا رفتیم اما در آنجا نیز شرایط مناسب نبود. در ازبکستان سه روز مریض شدم و روی تخت بودم و از آنجا جنگ اعصاب شروع شد و من نتوانستم مدال بگیرم. واقعا رفتار خوبی با من نشد. من معتاد به ورزش و قایقرانی هستم. اگر در این رشته نباشم نمی‌شود. *چرا رفتار خوبی نشد؟ به نظر من باید خوشحال می‌شدند که یک ورزشکار بدون هزینه با آمادگی کامل کارش را در قایقرانی انجام می‌دهد اما در ایران برعکس بود. من با حریفان نمی‌جنگیدم بلکه با شرایط و جو تیم مبارزه می‌کردم. مربی نقش زیادی در مدیریت دارد اما نتوانستند شرایط را آرام کنند. یا نباید هدایت و مسئولیت را برعهده بگیرد یا اگر قبول کرد باید از هر نظر حواسش باشد. بعد از تمام شدن محرومیت به قایقرانی برگشتم اما به تیم ملی دعوت نشدم و با بچه های کایاک تمرین می‌کردم. واقعا پارسال آماده تر از امسال بودم. تمرین‌های خوبی داشتم و همه برنامه‌ها را انجام می دادم. خیلی منظم تمرین داشتم . خب به هر حال فشار زیادی را هم تحمل کردم. فشار زیادی رویم بود و نمی توانستم کاری انجام دهم. فقط می خواستم مدال بگیرم، چون حقم بود. سختی کشیده بودم. باید به مدال می‌رسیدم اما زورم به جو و شرایط بیرون دریاچه نرسید. *پس از نرسیدن به مدال خیلی ناراحت هستی. من ناراحت نشدم اما از مدال نگرفتن من خیلی ها ناراحت شدند. یعنی اگر مدال می گرفتم خیلی ها خوشحال می‌شدند. از این که نتوانستم خیلی ها را خوشحال کنم ناراحت هستم. در آن لحظه که همه چیز خراب شد انگار یک وزنه با سرم برخورد کرد. همین فکر که مدال نگیرم همه چیز را خراب کرد. فاصله را از دست دادم و صدای مربی را نشنیدم. همش به دنبال آن نشانه 200 متر بودم اما آن را رد کرده بودم. من 100 متر قبل از نشانه 200 متر استارت پایانی را می‌زنم. همیشه تاکید می‌کردم که به من بگویید چون حواس من نیست اما صدایی نشنیدم. من آن نشانه را رد کرده بودم و وقتی فهمیدم عصبی شدم و همه چیز خراب شد.
یکی از دوستانم می‌گفت اگر برادرت بود و یک فریاد می‌کشید شاید این اتفاق نمی‌افتاد. برادرم بود و یک داد می زد طلا می‌گرفتم (با خنده). جوری داد می‌زند که آدم نمی‌تواند فشار نیاورد. به هر حال من مدال نگرفتم و شاید خیلی‌ها بگویند بهانه می‌آورم، اما بهانه ای نیست. من از نظر بدنی و حتی در حد طلا بودم اما نتوانستم فشار روانی و عصبی را کنترل کنم. من در دوحه هم اشتباه کردم و قایق چپ شد. اما اینجا اشتباه خودم بود که نتوانستم فضا را مدیریت کنم. نشد که بتوانم مدال بگیرم. *از این مواردی که فشار عصبی‌ات را زیاد می‌کرد بگو. به طور مثال من گفته بودم پیش از مسابقه با من حرف نزنید و اگر کاری داشتم خودم مطرح می‌کنم. در حال گوش دادن به موسیقی همیشگی‌ام بودم که می‌آمدند و با استرس می‌پرسیدند قایقت آماده است؟ همه چیز را خشک کرده‌ای؟ هی من می‌گفتم بروید خودم می‌آیم اما کسی گوش نمی‌داد. من در آب بودم و گرم می‌کردم که گفتند مسابقه عقب افتاد. از همین جا فشار عصبی من شروع شد. من واقعا از نظر روانی آماده نبودم. همه سختی‌هایی که تحمل کرده‌بودم به یکباره روی سرم خراب شد. خب من ماه‌ها در آزادی بودم و بارها گفتم اجازه بدهید که به خانه بروم و کمی استراحت داشته باشم. بچه‌های کایاک اردوهای مختلف داشتند، اما ما همیشه در آزادی بودیم. از طرف دیگر جو تیم خوب نبود. ارنج باز بود و همین روی بچه ها تاثیر داشت. تیم کایاک خیلی زود ارنج خودش را تعیین کرد، اما قایق‌های ما باز بودند. همین موضوع خیلی روی جو تیم تاثیر گذاشت. برای روئینگ و کایاک مربیان خارجی برگشتند. یولداشف فقط با آرزو حکیمی کار می‌کرد. روئینگی‌ها یک ماه در چین بودند. با این حال ما همیشه آزادی بودیم. دو هفته‌ به اعزام گفتم اجازه بدهید به خانه بروم تا روحیه‌ام عوض شود اما اجازه ندادند. می دانستم از نظر فکری آرام نبودم. اجازه ندادند دو روز به خانه بروم و استراحت کنم. فکر می‌کردند شاهو به دنبال اخلال در تیم و اردو است. با این وجود من باید سوم می شدم که نشدم و مقصر خودم هستم. *گریه کردنت هم عجیب بود. نمی توانستم خودم را کنترل کنم و واقعا گریه می‌کردم. آنقدر اذیت شده بودم که بارها به دکتر حمزه گفتم بی خیال شده‌ام. دیگر مدال نمی خواستم اما دوباره خودم را آماده کردم و جنگیدم. هر هفته‌ به من می‌گفتند شاهو نادو قرار است از تو تست بگیرد بیا دریاچه. دانشگاه بودم زنگ می‌زدند کجایی آمده‌اند تست بگیرند. هر هفته‌ این را می‌گفتند ، اما اسم من اصلا در لیست نبود، چون به اردو دعوت نشده بودم. من خودم می دانستم چه خبر است و حواسم به همه چیز بود. چهار سال پیش آبرویم رفت دیگر این کارها چه بود؟ همیشه می‌گفتند باید تست بدهی. من هیچ هزینه‌ای برایشان نداشتم و آماده بودم اما هیچ وقت فشار روی من را کم نکردند. برای من کم‌کاری شد. اگر کم‌کاری نمی‌شد می‌توانستیم یک سال محرومیت را کم کنیم و من می‌توانستم زودتر برگردم اما نشد. حمایت نکردند که هیچ، هر روز به من می‌گفتند بیا تست بده. این طور که نمی‌شود. این فضا تاثیرگذار است و همیشه برای من فشار عصبی ایجاد می‌شد. من همیشه حواسم بود. آب نمی‌خوردم که اتفاق نیفتد. هر روز به من می‌گفتند شاهو کجایی بیا تست دوپینگ بده. نمی‌توان خیلی حرف‌ها را گفت و بهتر است همین را بگویم که من نتوانستم مدال بگیرم. اشتباه از خودم است. با این حال همان طور که گفتم تنها حریف من ازبکستان بود که او هم آمادگی لازم را نداشت. *پس مربیان کانو نتوانستند آنچنان که باید برای ملی‌پوشان کار کنند؟

شاهو ناصری در ایسنا

خودم باورم نمی‌شد که حتی برنز بگیرم و فقط طلا یا نقره می خواستم. تنها حریفم ازبکستانی بود که به دلیل مشکلات خانوادگی‌اش آماده نبود. می‌شد او را گرفت، اما آنقدر فضا را برایم سخت کردند و مربیان نتوانستند آرامم کنند. مربیان نتوانستند خوب کار کنند. در کنار دریاچه نتوانستند به بچه‌ها کمک کنند. مربیان ما اولین تجربه حساس‌شان بود. فیلم کانوی دو نفره را ببینید. در کنار کانوی دو نفره صدای مربی هست که می‌گوید "برو برو برو ، نرو نرو نرو." این طور که نمی‌شود. برعکس تمرین‌های استاندارد جهانی تمرین می‌کردیم. برنامه‌های روتین دنیا را انجام نمی دادیم. مدرس فدراسیون جهانی از من می پرسید چرا این طور شد. بعد از 13 سال قایقرانی من را می‌شناختند و باور نمی‌کردند اینطور شود، اما من واقعا درگیر اتفاق‌های حاشیه‌ای بودم. اتفاق‌ها هیچ کدام مثبت نبود. مربیان همیشه به دنبال پر کردن کیلومترها بودند و با خودم می گفتم پس کیفیت کار کجا می‌رود؟ *تمرین‌ها چطور بود؟ تمرین‌ها کیفیت نداشت و همیشه نگران بودم. با خستگی شروع می‌کردیم و خسته تر تمام می‌کردیم. استراحت هایمان هم منظم نبود. ما خوب تلاش می‌کردیم ، ولی هیچ وقت با کیفیت نبودیم. بارها می‌گفتند این هفته‌ تست تمرین داریم و من می گفتم الان زمانش نیست چون اعتماد به نفسم کم می‌شود. کسی گوش نمی داد. از من تست می‌گرفتند رکورد بد می‌زدم و اعتماد به نفسم می‌آمد پایین. مربی‌های من تجربه لازم را نداشتند و نتوانستند در لحظه‌های حساس درست تصمیم بگیرند. زمانی که یک مربی حرف می‌زند باید به او باور داشته باشید نه اینکه بدانی اشتباه است و گوش بدهی. *به چهره‌ات نمی‌آید اینقدر تحت تاثیر این رفتار‌ها قرار بگیری. بالاخره وقتی صبر آدم تمام شود نمی‌توان کاری انجام داد. من در روز قبل آسیایی نمی‌توانستم تست تمرین بدهم به زور از ما تست گرفتند. رکورد بد زدیم و روحیه‌مان خراب شد. خب مربی باید به این‌ها توجه می‌کرد. من دو سال از قایقرانی دور بودم اندازه 20 سال از نظر مالی رشد کردم. واقعا وارد حرفه‌ای شدم و در 4-5 ماه یاد گرفتم چطور کار کنم. به اندازه 10 سال قایقرانی در آن 2 سال پول درآوردم اما معتاد ورزش بودم و نمی‌توانستم برنگردم. نمی‌توانستم پارو نزنم. آمدم اما به من کم‌لطفی کردند. به حقوق همه اضافه می‌شد اما به من پول نمی‌دادند. بحث پول نبود اما به من توجه نکردند. اگر بد بودم می‌گفتند برو. یک بار گفتم اگر شاهو خوب نیست بروم اما اگر خوب هستم توجه و حمایت کنید. من چه توقعی داشتم؟ زمانی که در تیم نبودم مربی تیم ملی و سرپرست تیم به من گفتند بیا رستوران قایقرانی. می‌رفتم آنجا اما آشپز جلوی همه بچه‌ها به من می‌گفت برو بیرون. من 15 سال اینجا بوده ام اما از رستوران بیرونم می‌کردند. زمانی که فقط کلاغ و گربه در دریاچه بود، من تمرین می‌کردم حالا چرا این طور رفتار می‌کنند؟ هم‌اکنون بچه‌های قایقرانی از دیوار راست بالا می‌روند و هر لحظه احتمال دارد بیفتند. شرایطشان واقعا سخت است. قزاقستان 4 طلا در رشته‌های مختلف قایقرانی گرفت. در کانو کسی طلا گرفت که من همیشه او را می‌گرفتم
جلوی این همه ورزشکار چنین رفتاری با من شده است. من زمانی الگو بودم. هنوز هم خیلی‌ها می‌گویند می‌خواهند شاهو ناصری شوند. مدال‌های من را کسی ندارد. رکوردهای زیادی هنوز دست من هست. من مگر ورزشکار نیستم مگر زحمت نکشیدم که چنین رفتاری با من شد؟ خب همه این‌ها از ابتدا فشار عصبی ساخت. 4 سال پشت این ناکامی بود که در فینال آسیایی کار دست من داد. آن نوار اعصاب من نازک و نازک‌تر شده بود و در فینال اینچئون پاره شد. یک مدال از دست همه ما خارج شد. دقیقا همان اتفاقی که در دوحه افتاد در اینچئون تکرار شد. من همه حریفان آسیایی‌ام را در جهانی مسکو گرفته بودم. من از همه حریفانم بهتر بودم. در دوحه هم این طور بود اما سر خط چپ کردم. حالا در دوحه مدال نگرفتم بعد از 8 سال می‌گویم مقصر نیستم. در 2007 من مقصر نبودم اما این بار در اینچئون من مقصر بودم که با این همه تجربه چنین اشتباهی کردم. *از اینچئون فاصله بگیریم. دو سال به دلیل دوپینگ محروم شدی و هیچ‌وقت از آن روزها حرف نزدی. اینبار می‌خواهیم بعد از چهار سال درباره آن روزها و ماجرای دوپینگ صحبت کنی. کاپ 3 آلمان از من تست دوپینگ گرفتند که جوابش مثبت بود. بارها و بارها رفتم فدراسیون اما نامه کتبی به من داده نشد. حتی بعد از محرومیت هم نامه‌ای کتبی نیامد. من ورزشکار باتجربه‌ای هستم و اگر می‌دانستم دوپینگم مثبت است تست نمی‌دادم. مطمئن بودم پاک هستم وگرنه فرار می‌کردم. فرار می‌کردم یک سال محروم می‌شدم. خودم آنقدر تعجب کردم که نتیجه آزمایشم مثبت شد. دوستم بعد از 11 ماه به من گفت اعتراض کنی یک سال کم می‌شود. رفتم به فدراسیون اما اعتراض نکردند. وقتی از من خوششان نمی‌آید چه کار کنم. * در زمان دنیامالی محروم شدی و برای کم کردن محرومیت هنوز هم تیم آقای دنیامالی در فدراسیون بود. آنها هم از تو خوششان نمی‌آمد؟ یکی از دلایلی که برگشتم خود دنیامالی بود. به من گفتند نمی‌توانی اعتراض کنی. ورزشکاری که می‌داند چیزی مصرف کرده که تست نمی‌دهد؟ من اگر دوپینگ کرده‌بودم فرار می‌کردم و یک سال محروم می‌شدم. اما مطمئن بودم پاک هستم. *بعد از محرومیت چه اتفاقی افتاد؟

شاهو ناصری در ایسنا

بعد از محرومیت رفتم خانه. من قبل از قهرمانی آسیا محروم شده بودم و فقط در ICF محروم بودم. یعنی می‌توانستم در رشته دیگر کار کنم. وقتی محروم شدم به من گفتند برو. گفتم یک نامه به من بدهید اما باز هم ندادند. زمانی هم که برگشتم تمرین خاصی نداشتم. دی، بهمن خواستم برگردم تمرین کنم که به دریاچه راهم ندادند. با کارت دوومیدانی وارد استادیوم می‌شدم. فدراسیون هم به هم ریخته بود. *در آن زمان خیلی‌ها باور نداشتند که بتوانی برگردی. خیلی‌ها باور نداشتند بتوانم برگردم. طبیعی هم هست چون کسی نمی‌تواند برگردد. حتی از من تست گرفتند که خودم ببینم نمی‌توانم اما در تست 7 تا 9 ثانیه از همه جلوتر بودم. خود آقای دنیامالی هماهنگی کرد قایق گرفتم و تمرین‌هایم را آغاز کردم. هر کسی در اردو بود تست داد و من از همه جلوتر بودم. *در رقابت‌های قهرمانی آسیا که به آن اشاره کردی چرا در مسافت تخصصی‌ات پارو نزدی؟ ارنج تیم اینطور بود و من در 500 متر به آب زدم. در آن هم می‌توانستم مدال بگیرم اما در ازبکستان 3 روز مریض و روی تخت بودم. هیچ کس به من سر نمی‌زد. حتی کسی نبود به من آب بدهد. چند نفر مسموم شدیم. مربیان حتی پیگیری نکردند زنده‌ام یا مرده. کسی حواسش نبود. به هیچ وجه به من توجه نکردند. ارنج ما مشخص نبود و واقعا نمی‌دانستیم چطور می‌شود؟ می‌گفتم غذا و جای خواب نمی‌خواهم اما ارنج را زود مشخص کنید تا وضعیتم مشخص شود اما کسی گوش نمی‌داد. *بالاخره تمام این‌ها روی شاهو تاثیر گذاشت که نتیجه‌اش شد فینال اینچئون. بله اما به هر حال تمام این‌ها گذشته است. باید قبول کرد مشکلات زیادی داشتیم. حتی رشته‌های دیگر هم بارها گفتند نمی‌شود با این سیستم تمرین کرد و نتیجه گرفت. *چقدر ضعف مربی در کارت تاثیر داشت؟ یک دانش‌آموز به اول دبستان می‌رود و بعد از ابتدایی راهی راهنمایی می‌شود و بعد دبیرستان و سپس دانشگاه. نمی‌توان معلم سال اول را به دانشگاه برد. تخصص او به اندازه دانشگاه نیست. مربی ابتدایی که استاد دانشگاه نیست. تا یک جایی می‌شود کار کرد و بعدش کم می‌آوریم. من باید به اندازه توانایی‌ام کار کنم. من خودم چند ماه مربی دراگون بوت بودم. همه راضی بودند چون من به اندازه‌ای که آن‌ها می‌خواستند کار می‌کردم. مربی بودم و تمرین می‌دادم و می‌گفتم تا این حد می‌توانم به شما کمک کنم. باید حد و اندازه خودمان را بدانیم و وقتی تخصص نداریم مسئولیتی قبول نکنیم. من ورزشکار باتجربه‌ای هستم و اگر می‌دانستم دوپینگم مثبت است تست نمی‌دادم. مطمئن بودم پاک هستم وگرنه فرار می‌کردم. فرار می‌کردم یک سال محروم می‌شدم. خودم آنقدر تعجب کردم که نتیجه آزمایشم مثبت شد. دوستم بعد از 11 ماه به من گفت اعتراض کنی یک سال کم می‌شود. رفتم به فدراسیون اما اعتراض نکردند. وقتی از من خوششان نمی‌آید چه کار کنم
*آینده شاهو ناصری چه می‌شود؟ تمرین می‌کنم و به انتخابی المپیک می‌روم چون می‌توانم سهمیه بگیرم. من اگر نتوانم کاری را انجام دهم شروع نمی‌کنم. اگر بدانم نمی‌توانم به فینال A المپیک برم هیچ وقت به سمت المپیک نمی‌روم. من در گوانگ‌جو گفتم مدال می‌گیرم گرفتم. برای اینچئون تلاش کردم نشد اما قول نداده بودم. حرفی بزنم سر آن می‌مانم. من اگر مطمئن بودم نفر اول انتخابی نمی‌شوم هیچ وقت وارد انتخابی تیم ملی نمی‌شدم. با این حال شرایط محیطی هم خیلی مهم است. من تا جایی که بتوانم موانع را پشت سر می‌گذارم و به سمت هدفم می‌روم. *پس فدراسیون کار بسیار دشواری پیش رو دارد تا بتواند همه شرایط را برای ملی‌پوشان مهیا کند. واقعا همینطور است. هم‌اکنون بچه‌ها از دیوار راست بالا می‌روند و هر لحظه احتمال دارد بیفتند. شرایطشان واقعا سخت است. قزاقستان 4 طلا در رشته‌های مختلف قایقرانی گرفت. در کانو کسی طلا گرفت که من همیشه او را می‌گرفتم. شاهو ناصری از خودش ایراد می‌گیرد و می‌دانم باید طلا می‌گرفتم اما فدراسیون در تمام رشته‌ها کار بسیار دشواری دارد. باید حواسمان را در قایقرانی جمع کنیم. *به نظرت برای پیشرفت باید چه کار کرد؟ بستگی به خودمان دارد. ما اگر بخواهیم مطمئنا رشد می‌کنیم و اگر نخواهیم افت خواهیم کرد. واقعا شرایط و موفقیت دست خودمان است. ما برای مدال المپیک باید آماده شویم. قایقرانی ایران توانایی کسب مدال المپیک دارد. ما پتانسیل بالایی داریم و باید حواسمان به این استعدادها و پتانسیل‌ها باشد. ورزشکاران ما باید همیشه در مسابقه باشند تا باتجربه شوند. خود من چند وقت از مسابقه دور بودم و نتوانستم کارم را مدیریت کنم. کشورهای دیگر واقعا در حال تلاش و زحمت هستند. اینکه ما در جا بزنیم درست نیست. من واقعا در این 4 سال روزهای خاصی را پشت سر گذاشتم. برای تمرین کم نگذاشتم اما خب تمرین‌هایمان خوب نبود. نباید فقط به فکر پر کردن کیلومترها باشیم. تمرین روز دنیا بسیار خاص است و برای پیشرفت باید طبق اصول استاندارد حرکت کنیم. من کارشناس ارشد تربیت بدنی هستم و خیلی چیزها را می‌فهمم. حواسم به اشتباه‌ها هست اما سعی کردم تابع باشم تا کارشکنی نشود. با توجه به داشته‌هایمان کار کنیم و برنامه داشته باشیم. بدانیم وقتی که می‌خواهیم یک ورزشکار را آماده کنیم بدون هیچ شرایط ویژه که نمی‌شود. باید حواسمان به خواسته‌ها و وضعیت ورزشکار باشد. باید از هر نظر ورزشکار را آماده کنیم. *صحبت پایانی. از دوستان و کسانی که من را حمایت کردند تشکر می‌کنم. از اسپانسرم نیز تشکر می‌کنم که در این مدت واقعا حامی من بود. گفتگو از خبرنگار ایسنا، عنایت حسینیان انتهای پیام
کد خبرنگار:







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


ورزش

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن