واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: تاريخ نگاري با تكيه بر تجربه شخصي
نویسنده : حميد احمدي
رشد جنبش اسلامي در ايران و خيزش همهجانبهاي كه منجر به انقلاب و سرنگوني رژيم وابسته شاه شد، نهتنها دولتها و سياستمداران غربي را با بهت و حيرت روبهرو كرد، بلكه براي تحليلگران، نويسندگان و روزنامهنگاران سراسر جهان نيز پديده تازه و شگفتانگيزي بهشمار ميرفت. در گذشته به دليل شرايطي، اهميت ايران در زمينههاي مختلف سياسي، اجتماعي و اقتصادي براي گروه اخير آنقدر زياد نبود كه ذهنشان را همانند بعضي از كشورها و مناطق موجود در خاورميانه، به خود مشغول كند. با اوج گرفتن حركت اسلامي و سقوط شاه، ايران تبديل به كانون توجه نويسندگان، روزنامهنگاران و استراتژيستهاي مناطق مختلف جهان شد و دهها كتاب و صدها مقاله گوناگون پيرامون ابعاد مختلف اين حركت و نيز تاريخ 50 ساله اخير به رشته تحرير در آمد. انتشار اين آثار جديد باعث شد آثار و نوشتههاي ديگر نويسندگان تاريخ ايران همچون: لنچافسكي و گرانت واتسن از غرب و پتروشفسكي، ايوانف و ديگران از شرق يا به فراموشي سپرده يا اينكه از اهميت آنها كاسته شود. گرچه معدودي از صاحبنظران تاريخ و فرهنگ ايران همچون «نيكي. ر. كدي» مطالعات خود را ادامه دادند و آثاري منتشر كردند، اما بيشتر نوشتهها و كتابهايي كه درباره تاريخ 50 ساله اخير و بهخصوص زمينههاي رشد جنبش اسلامي و ابعاد مختلف نتايج حاصله از آن پديدار شده است، تعلق به نويسندگان و تحليلگران جديدي دارد كه قبل به دلايل خاصي كمتر با نام آنها برخورد كردهبوديم. نويسندگان و صاحبنظراني چون فرد هاليدي، حامد الگار، كليم صديقي و... از اين دست بودند، اما هنگامي كه از محمد حسنين هيكل روزنامهنگار و صاحبنظر برجسته جهان عرب در اين باره سخن به ميان ميآوريم، در قاعده ما، يك استثنا ايجاد ميشود! استثنا از اين جهت كه هر چند هيكل طي دو سه دهه گذشته راجع به حوادث و جريانات سالهاي اخير ايران، بهعنوان يكي از صاحبنظران تراز اول قلمداد شده است، اما برخلاف نويسندگان سابقالذكر، او نه نام غير آشنايي براي مردم بوده و نه رهرويي جديد در مسير حوادث معاصر ايران. نوشتهها و تحليلهاي او پيرامون مسائل خاورميانه و جهان عرب در كشور ما از شهرت بسزايي برخوردار است و انتشار نخستين اثر او به نام «ايران به روي آتشفشان» پيرامون نهضت ملي ايران در اواخر دهه 20 و اوايل دهه 30 وي را به عنوان نويسندهاي آشنا و علاقهمند به مسائل كشورمان به ما شناساند. كتاب «ايران: روايتي كه ناگفته ماند» يكي از آثار اين نويسنده مصري است كه در سال 1981 براي اولين بار به زبان عربي و انگليسي به چاپ رسيد. انتشار پارهاي از قسمتهاي اين كتاب درباره اسرار و فعاليتهاي رژيم شاه و نيز تلاشهاي امريكاييان در جريان گروگانگيري اعضاي سفارت آنها در تهران، در روزنامههاي خارجي جنجال زيادي به پا كرد. روزنامههاي ايران نيز در آن دوران خصوصيات اين كتاب و پارهاي از اظهارنظرهاي نويسنده را پيرامون مسائل ايران منتشر كردند. همانطور كه هيكل خود در مقدمه كتاب ميگويد، منابع او بيشتر از طريق گفتوگو و برخورد با كساني به دست آمده است كه خود در اين ماجراها شركت داشتهاند. او براي آشنايي بيشتر با جنبش اسلامي، با رهبران آن در پاريس و سپس در تهران به گفتوگو نشسته و در اين زمينه از آنان كسب اطلاع كرده است. علاوه بر اين، او در جريان اشغال سفارت امريكا در تهران به ايران آمد و با ديدار از سفارت و گفتوگو با دانشجويان از نزديك با حقايق ماجرا آشنا شد. حاصل مطالعات و تحقيقات او پيرامون تاريخ 50 ساله اخير، جنبش اسلامي و مسائل بعد از انقلاب، در اين كتاب او قابل مطالعه است. گرچه شيوه كار هيكل و تكيه او بر زواياي مبهم تاريخ همانطور كه متذكر شد امتيازات خاصي دارد، اما با وجود اين نميتواند از پارهاي اشتباهات مصون بماند. استناد بيش از حد به گفتهها و شنيدهها و عدم مراجعه به اسناد و مراجع موثق تاريخي در ذكر حوادث و نقل قولهاي منتسب به اشخاص مختلف باعث بروز مجموعهاي از اشتباهات و لغزشها ميشود كه در اين كتاب به پارهاي از اينها برميخوريم. سرانجام اينكه هيكل در بررسي تاريخ ايران و حوادث و ماجراهاي واقعشده برداشتهاي خاص خود را دارد و اگرچه معتقديم بايد با شكيبايي آنها را تحمل و با انتشار آن راه برخورد صحيح افكار و عقايد مختلف پيرامون مسائل را هموار كرد، اما با وجود اين دليلي ندارد كه با همه ديدگاهها و برداشتهاي وي موافق باشيم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]