تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکت‌های معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1868487664
مصیب نعیمی لبنان و طرح رویایی امارت داعش
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مصیب نعیمی
لبنان و طرح رویایی امارت داعش
با توجه به شرایط فیزیکی، محیط سیاسی، شرایط منطقه ای و بستر امنیتی لبنان، طرح ایجاد عمارت داعش در این کشور محتمل نیست و با توجه به تجربه ی گذشته، امکان نفوذ و تسلط داعش بر لبنان یا مناطقی از آن، وجود ندارد.
شرایط امنیتی چند سال گذشته لبنان لبنان به دلیل همسایگی فلسطین و وجود آوارگان زیاد فلسطینی در این کشور، از سال ها پیش به عنوان یک نقطه ی تاثیرگذار در منطقه مورد توجه بوده است. اما با توجه به رویدادها و اتفاقاتی که طی دهه هایی 70، 80 و 90 تا 2000 میلادی رخ داد، لبنان به نقطه ی عطفی در مسئله ی فلسطین و ناکام گذاشتن رژیم صهیونیستی مبدل شد. این کشور تنها سرزمینی بود که بدون هیچ امتیازی به صهیونیست ها و حامیان آن، آزاد شد. این امر خود مرحله ی جدیدی را در لبنان ایجاد کرد. بعد از آن رژیم صهیونیستی حادثه و رویداد بسیار مهم 2006 را با طرح انتقام از لبنان آغاز کرد، اما باز هم با ناکامی و شکست فاحش همراه بود. از این نقطه به بعد مرحله ی جدیدی ایجاد شد. یعنی از زمانی که نیروهای سوریه از لبنان خارج شدند، بحران در لبنان (به عنوان اختلاف سیاسی حامیان و مخالفان غرب) بالا گرفت و این اختلاف به دوگانگی و جدایی و درگیری کشیده شد. بعد از آن سعی شد لبنان به نوعی در محاصره و فشار سیاسی – اقتصادی و حتی امنیتی قرار بگیرد. پس از سال 2006 که لبنان از مبارزه با رژیم صهیونیستی سربلند درآمد، شاهد تنش های شدید سیاسی پیاپی بر سر نپذیرفتن حزب الله، درخواست خلع سلاح مقاومت و بهانه های مختلف بودیم و هنوز هم ادامه دارد. اما با توجه به حمایت اکثریت مردم از محور مقاومت در لبنان، هیچ کدام از سناریوهای مقاومت زدایی محقق نشد. بلکه در هر برهه ای، مقاومت و مجموعه به نام 8 مارس، چه در انتخابات و چه در روندهای سیاسی دیگر، باحمایت مردمی سربلند بودند. فرصت غیرمنتظره و حضور پیش بینی نشده داعش در لبنان مانند عراق و سوریه نیست.با توجه به تجریه و اطلاعات خوب مقاومت و یا حتی ارتش لبنان در مورد شرایط این گروه ها، موقعیت، امکانات و نگاه و نحوه ی مبارزه آنان، قطعا میزان خطر خیلی کم است و لبنان از مناطقی است که برای داعش قابل نفوذ نخواهد بود. هر چند پیش بینی می شد که شکست موجب سرخوردگی رژیم صهیونیستی شود، اما سعی کرد انتقام بگیرد. بنابراین رژیم صهیونیستی با یک ترفند بین المللی سعی کرد زمینه را علیه حامیان مقاومت و حزب الله فراهم کند و لذا به دنبال آن، جنگ سراسری غرب و عرب را علیه سوریه شاهد بودیم. از آن زمان، لبنان به رغم کوچکی، همواره به عنوان یک نقطه ی بسیار مهم مورد توجه بود. در این بین غربی ها سعی داشتند لبنان را تحت عنوان بی طرف، از صحنه ی سوریه جدا و سوریه را تنها به عنوان یک لقمه ی سبک، طعمه ی خود کنند. بعد از حل مساله سوریه، نوبت به لبنان و البته محور مقاومت می رسید. در این شرایط، در کنار اتفاقات سوریه، لبنان هم متاثر بود. با توجه به انشقاقی که غربی ها حتی در بین صفوف طایفه ای ایجاد کردند و هریک از گروه های مسیحی و سنی را دو قسمت کرده، روند دموکراسی لبنان را متوقف نمودند و امروز بیش از 6 ماه است که بر سر تعیین رئیس جمهور جدید در لبنان به توافق نمی رسند. وضعیت حضور و نفوذ جریان های تروریستی در لبنان در دو سه هفته ی گذشته گروه های تروریستی تحت عنوان نیروهای تکفیری، پدیده ای جدید نیستند اما زمینه سازی برای حضور آنان از مدت ها پیش انجام شده است. یعنی از زمانی که در پاکستان مدارس طالبان برای ایجاد گروه های تندرو و تکفیری ایجاد می شد، در لبنان هم چنین حرکت ها و مجموعه هایی شکل گرفته بود. در سالهای اخیر بخشی از انگیزه حرکت گروه های تکفیری به سمت لبنان، داشتن حامیان مادی و سیاسی در داخل لبنان بوده است. یعنی برخی از افراد مجموعه ی 14 مارس و گروه های سلفی و شاید حتی وهابی در لبنان حرکت های خزنده داشتند و به طور غیرمستقیم با تروریست ها ارتباط داشتند. با توجه به بالا گرفتن بحران ها، این امر فاش شد. لذا لبنان در یک دوره ی خاص و بدون هیچ پیش زمین ه ای درگیر این بحران نشد، بلکه این نفوذها از قبل بوده و امروز آشکار شده است. همان طور که در سوریه به یک باره آشکار شد. یعنی این امر را نباید پدیده ی یک یا دو ساله ببینیم، بلکه بذرها این اتفاقات قبلا کاشته شده بود. حضور همه ی گروه ها در لبنان وجود دارد. گروه های میانه رو سنی، تندروی سنی، تکفیری، مسیحیان با انواع و اقسام مسیحیان غربی، مسیحیان وابسته به فرانسه، مسیحیان تندروی داخلی، مسیحیان ملی و همراه و همگام با مقاومت، طیف های فلسطینی ملی گرا، اصول گرا، شیعیان اصولگرا و هوادار استقلال لبنان و .... در لبنان حضور و بروز داشته و دارند. لذا لبنان شاکله ی متنوعی از احزاب و گروه ها می باشد که در اکثر موارد بین 170 تا 200 گروه و حزب فعال در لبنان وجود داشته است. یعنی لبنان مرکز همه ی احزاب بوده و مخالفان و موافقان هر کشوری در آن بوده اند. حتی زمانی مخالفان و موافقان برزیل هم در آن جا حاضر بودند. حتی الجزایر و یا کشورهای عربی در آفریقا، مصری ها و کشورهای عرب حوزه ی خلیج فارس و .... گروه های حامی در آن جا داشتند. اما اکنون دو طیف اصلی به وجود آمده است. یک طیف تحت عنوان حامیان مقاومت و عدم سازش با رژیم صهیونیستی (به عنوان یک خطر جدی برای لبنان و کل منطقه ) و یک طیف وابسته به غرب و ارتجاع عرب، که هرگونه تنش و برخورد با رژیم صهیونیستی را برنمی تابند. در داخل این دو جناح، طیف های مختلف سیاسی بوده و هست. چنانچه امروزه همه ی طیف ها باید در این دو بخش خود را نشان دهند؛ یعنی معادله ا ی اینچنینی ایجاد شده و نمی تواند در این دسته بندی، بی طرف وجود داشته باشد. بسترهای فراهم کننده ی درگیری ها و حضور نیروهای تندرو داعش و النصره در لبنان وضعیت کنونی و درگیری هایی که در لبنان در مناطق شرق و شمال شرق ادامه دارد، ناشی از دو عامل اصلی است. یکی اینکه از ابتدا قرار بود لبنان به عنوان یک سکو و پناهگاه ضد دمشق باشد و مخالفان چه از نظر مادی و چه از نظر نظامی به سوریه آسیب برسانند. دیگری عامل، وضعیت اضطراری گروه های تکفیری در غرب سوریه می باشد که این مساله به شرق لبنان مرتبط شده است. با توجه به نزدیک شدن سرما و عدم داشتن ارتباط تررویست ها با بیرون، تنها راه ارتباطی آنها لبنان و کوهستان های شرق لبنان است. لذا باید تونل یا کانالی به سمت لبنان باز کنند تا هم خود را تغذیه ی تسلیحاتی کنند و هم امکانات زیستی در سرمای شدید غرب سوریه و کوهستان های شرق لبنان فراهم کنند. یعنی تروریست ها در کوهستان های صعب العبور غرب سوریه برای جابه جایی و یا تغییر آب و هوایی، مجبورند جایگاه مناسب تر ایجاد کنند لذا سعی کرده اند لبنان و منطقه ی دره ی بقاع لبنان را به دست آورند. لبنان در چالش داعش وارد شده است، اما خوشبختانه آگاهی و درایتی که نسبت به شرایط وجود داشته، سبب شده لبنان از کانون این بحران خارج شده و نجات یابد. اما در یک یا دو حمله اخیر با شکست جدی مواجه شدند و تدابیری که دولت لبنان و حزب الله در حمایت از لبنان اتخاذ کرده، اند مانع ورود آن ها شده است. اگرچه این تهدید هنوز وجود دارد و ممکن است درگیری هایی در این مناطق رخ دهد ولی آمادگی برای جلوگیری از آن وجود دارد. بسترهای منطقه ای و بین المللی حضور و نفوذ جریان های تروریستی در لبنان تقریبا اکثر عوامل منطقه ای و بین المللی، اعم از غرب اروپا و آمریکا تا صهیونیست ها در فلسطین اشغالی و کشورهای عربی به ویژه کشورهای نفت خیز عرب، در بحران لبنان نقش داشته و دارند. حمایت از گروه ها و وساطت برای گروه های تروریستی نشان از ارتباط می دهد؛ ولی ممکن است اهداف هریک متفاوت باشد. یعنی هدف آمریکا در حوزه ی منطقه ی سوریه و لبنان با هدف عربستان سعودی متفاوت است. ریاض لبنان را قلمرو خود حساب کرده اما جایگاه گذشته را ندارد. لذا به هم ریختن وضعیت و تلاش در به هم ریختن وضع امنیتی در عراق و یمن می تواند برای آینده فرصت ایجاد کند. از سوی دیگر، آمریکایی ها طبق سیاست بحران هوشمند یا تشنج هوشمند می توانند کشورهای عربی یا اسلامی را مشغول درگیری های داخلی کنند و به رژیم صهیونیستی فرصت طرح تغییر ماهیت فلسطین را بدهند. وقتی این روند ها در کنار هم قرار می گیرد و ممکن است هدف ها متفاوت باشد، اما متاسفانه عملکردها یکی است و استفاده از گروه های مسلح غیرقانونی به ویژه تروریست -هایی که به هیچ کس حتی به خود آن ها رحم نخواهند کرد، مورد نظر است. مناطق، شهرها و نواحی حضور و نفوذ تروریست های داعشی یا گروه های متحد شمال لبنان از قبل با سوریه و مناطق تحت اختیار تروریست ها مرتبط است، لذا بیشترین نقطه ی نفوذ آن ها شرق لبنان بوده است. قبلا دولت لبنان خیلی به منطقه ی طرابلس و شمال لبنان توجه نداشت و تروریست ها توانستند در آن جا رشد کنند. یعنی در استراتژی اولیه به دلیل حساسیت موقعیتی، منطقه ی جنوب و پایتخت بیشتر مدنظر بوده است. از این رو مناطق شمالی کمتر مورد توجه قرار می گرفت. همین امر موجب شده امروزه عناصر حامی داعش با حضور و پشتیبانان مادی نیروی پیاده نظام تکفیری ها از اتباع لبنان، در منطقه ی طرابلس و مناطق شمال حضور یابند. البته آنها سعی کرده اند در بیروت هم نفوذهایی داشته باشند و در مواردی هم هوادارانی داشتند، اما به شکلی نیست که بتوانند به صورت علنی از گروه های تکفیری حمایت کنند. گذشته از این، منطقه ی جنوب تقریبا خالی از این شائبه است. چرا که مناطقی مانند «صدا» هر چند سنی است و گروه هایی تندرو در آن پا گرفتند، ولی در کوتاه مدت قلع و قمع شدند. در این حوزه تکفیری ها سعی کردند از محدودیت ها و مشکلات اردوگاه های فلسطینی استفاده کنند. ولی اردوگاه ها هم بیشتر در شمال لبنان است و نه در مناطق جنوب و منطقه ی شیعه نشین لبنان. در واقع گردانندگان اصلی اردوگاه های جنوب، فلسطینی ها هستند. در این راستا آنها اعتقاد بر این دارند که باید با نگاهی ملی گرایانه به قضایا نگاه کرد و خیلی وارد صحنه ها و درگیری های جانبی نشد. رویکرد گروه های مختلف سنی لبنانی به حضور داعش و النصره سنی ها: ما دو نوع گرایش به سمت و سوی گروه های تکفیری داریم. یک گرایش، بنیادگرایان تند و از نظر تفکر نزدیک به سلفی ها و وهابی ها هستند، خیلی محدود بوده و جایگاه سیاسی نداشته و ندارند. این طیف تحت تاثیر عقیدتی تروریست ها بوده اند. اینان با سنی های سنتی و سنی های سابقه دار لبنان کاملا متفاوتند. اکنون هم علمای مسلمین و شخصیت های علمی لبنان و اکثریت سنی های جنوب و بخشی از شمال، با تکفیری ها مخالفند. بخشی دیگر از حامیان تندروهای داعشی، سیاسیونی هستند که با توجه به گرایش به کشورهایی مانند عربستان یا قطر، آگاهانه در صف حامیان و طرفداران گروه های تروریستی قرار گرفته اند. اکثر اعضای 14 مارس از نظر عقیدتی یا فکری خیلی نزدیک به گروه های تکفیری نیستند، اما امروزه بنا به دلایلی چون مخالفت با مقاومت، حمایت از گروه های مسلح و بهانه ی «اگر لبنان در قضیه ی سوریه بی طرف باشد آسیبی نمی بیند» در کنار تروریست ها قرار گرفته اند. حتی در مواقعی بین تروریست ها با ارتش و پلیس امنیتی لبنان وساطت کرده اند. لذا این دو طیف را می توان به طور کامل در لبنان دید. جدا از این ممکن است اتباع دیگری هم باشند که منافع مادی دارند. یعنی براساس منافع شان با همه ی طرف ها هستند. جریان های مسیحی لبنان: مسیحیان از نظر عقیدتی با مجموعه های تکفیری متفاوت و متناقض اند، ولی برخی از آن ها در بعد سیاسی، با توجه به دشمنی با محور مقاومت و همگامی با خط آمریکایی منطقه، خود را در کنار 14 مارس می بینند. یعنی هر چند شاید حمایت علنی و رسمی از حضور داعش نکنند، ولی هر عملی که گروه های تکفیری انجام می دهند را مقاومت در برابر حزب الله و احزاب و گروه های مختلف هم پیمان با حزب الله می دانند. یعنی شاید حمایت مستقیمی از داش و النصره نکنند، ولی دشمنی با دشمنان داعش یا تکفیری ها را عامل نزدیک شدن خود به گروه های تکفیری می دانند. متاسفانه این مجموعه از مسیحیان، اول به مسیحیان لطمه می زنند و بعد از آن ممکن است به لبنان لطمه بزنند. خوشبختانه اینان از اکثریت غالب مسیحیان برخوردار نیستند، بلکه تعداد گروه هایی در کنار سرمایه داران وابسته به کشورهای نفت خیز عرب بوده و تلاش می کنند سهم بیشتری از سیاست در لبنان را به خود اختصاص دهند. در این شرایط باید توجه داشت که لبنان آخرین پایه های مسیحیت در منطقه است. متاسفانه عامل اصلی ناامنی در لبنان خارجی است و فشار بر روی بخشی از مسیحیان برای نپذیرفتن همدیگر، سبب شده امروز لبنان در چنین شرایطی قرار بگیرد. نگاه شیعیان: شیعیان خود را با شرایط وفق می دهند و جامعه ی لبنان برایشان مهم است و لذا مخالف تروریست ها هستند. شیعیان به عنوان عناصر اصلی وحدت و یکپارچگی لبنان، نیمی از سرزمین لبنان را به تنهایی از اشغال صهیونیست ها خارج کردند. آنان تقریبا به عنوان بهترین الگو جهت بقای لبنان به عنوان یک کشور یکپارچه و معتقد به همزیستی بین کلیه طوائف و مذاهب نام برد. اگرچه سال های گذشته تلاش های زیادی برای تفرقه ی شیعیان انجام شده، اما وحدت و یکپارچگی شیعیان نشان می دهد که از یک وحدت یکپارچه و سراسری برخوردارند. به سبب این امر می توان نبوغ و موفقیت شیعیان را در بعد سیاسی، در بعد مقاومتی و در بعد بینش و اعتقادی مشاهده کرد. امروز بقیه طوائف، شیعیان را الگوی بسیار مناسبی برای وحدت می دانند. تاثیرات گوناگون حضور و نفوذ داعش در مناطق مختلف در سالهای اخیر بخشی از انگیزه حرکت گروه¬ های تکفیری به سمت لبنان، داشتن حامیان مادی و سیاسی در داخل لبنان بوده است. مجموعه یا گروهی مانند داعش یا النصره یا تکفیری ها به هیچ اصولی پایبند نیستند و خون تمام انسان های بی گناه را مباح می دانند. آنها در درازمدت نه در لبنان و نه در هیچ نقطه ای از منطقه جایگاهی نخواهند داشت. اما در شرایط فعلی به عنوان یک تهدید مطرح می شوند. در این بین در مورد حضور و نفوذ داعش و تاثیر آن بر انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری باید گفت در حوزه انتخابات پارلمانی حضور مستقیم داعش وجود ندارد. بلکه داعش حتی می تواند وسیله ای برای فشار مردم و برگزاری هرچه سریع تر انتخابات باشد. اکنون برخی از گروه هایی که ظاهرا از آراء مردم نگرانند، سعی دارند داعش و مسائل امنیتی را بهانه قرار دهند و تمدید دوره ی پارلمان را خواستار شوند. اما مجموعه ای که نسبت به مردم و اعتماد آنها اطمینان دارند، با این امر مخالفند. باید گفت، این شرایط سیاسی هرگز موجب وضعیت امنیتی بد در لبنان نمی گردد. آینده طرح عمارت داعش در لبنان لبنانی ها با توجه به موقعیت جغرافیایی و شناختی که از نقاط ضعف و قوت این گروه های تکفیری داشته اند، موفق ترین کشور در پیشگیری از ورود و نفوذ نظامی و سلطه بر مناطق سرزمینی بوده اند. این خطر در آینده کمتر خواهد شد. یعنی به غیر از بحران های فزاینده که منطقه را فرا گرفته، لبنان به رغم کوچک تر بودن و کم حجم بودن، کمتر مورد آسیب قرار گرفته است. این امر هم با وجود نیروی مقاومت در کنار نیروی نظامی لبنان بوده است. در این بین آنها توانسته اند مرزهای شمالی و شرقی را (که بارها مورد تهاجم تکفیری ها و گروه های تندرو و تروریست قرار گرفته) مصون بدارند و لبنانی را که تقریبا از دو طرف به سوریه وصل است، از نفوذ بحران هایی سوریه ایمن نگه دارند. از این رو می توان گفت لبنان تقریبا در چالش داعش وارد شده است، اما خوشبختانه آگاهی و درایتی که نسبت به شرایط وجود داشته، سبب شده لبنان از کانون این بحران خارج شده و نجات یابد. در این شرایط عمارت داعش در لبنان قطعا وجود ندارد. یعنی شرایط فیزیکی، محیط سیاسی، شرایط منطقه ای و بستر امنیتی آن برقرار نیست. لذا امکان ورود داعش به کوچک ترین نقطه لبنان با توجه به تجربه ی گذشته وجود ندارد. در مناطقی هم که در موازات آن می تواند نفوذ کند، باید از گذر مقاومت بگذرد. در حالی که هسته های مقاومت در بقاع و مناطق شرقی لبنان حضور دارد. صهیونیست ها با قدرت و توانایی شان طی سال های گذشته نتوانسته اند هیچ رخنه ای در این جا ایجاد کنند و به همین ترتیب حضور داعش و النصره هم از نظر علمی و منطقی غیرممکن است. آنها در تست هایی که در این مرحله انجام دادند، نتیجه ای نگرفتند. یعنی نیروهای محدود داعشِ باقی مانده در شرق لبنان در محاصره بوده و حتی به ستادهای مرکزی خود هم مرتبط نیستند. به عبارت دیگر این طرح بیشتر تبلیغاتی است و باید منتظر به هم خوردن عمارت آن ها در سوریه و عراق بود، نه اینکه عمارت داعش در لبنان ایجاد شود. چرا که لبنان به هیچ وجه برای داعش قابل نفوذ نیست. آنچه مشخص است، اینکه فرصت غیرمنتظره و حضور پیش بینی نشده داعش در لبنان مانند عراق، سوریه و مخصوصا شمال عراق نیست. بلکه با توجه به تجریه و اطلاعات خوب مقاومت و یا حتی ارتش لبنان در مورد شرایط این گروه ها، موقعیت، امکانات و نگاه و نحوه ی مبارزه آنان، قطعا میزان خطر خیلی کم است و لبنان از مناطقی است که برای داعش قابل نفوذ نخواهد بود. این نوشتار از متن گفتگو با جناب آقای مصیب نعیمی، کارشناس لبنان، فراهم شده است. انتهای متن/
93/07/27 - 07:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]
-
گوناگون
پربازدیدترینها