واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشتی به قلم مجید جلالی
تجربیات سیاه؛ ریههایمان را در فوتبال از اکسیژن مرگ پر کردیم
سرمربی تیم فوتبال سایپا در یاداشتی به تحسین افتخار آفرینی ورزشکاران در بازیهای آسیایی پرداخته و فضای فوتبال را به نقد کشیده است.
به گزارش خبرگزاری فارس در کشاکش مسابقات لیگ برتر حساسیت زیاد بازیهای آسیایی انچئون را دنبال میکردم. از بزرگی والیبالیستهای عزیز تا رشادتهای بسکتبالیستها ، کشتی گیران و تمامی ورزشکاران غیور و خصوصا بانوان سرفراز و بزرگوار که همگی باعث غرور، عزت و سربلندی مردم عزیز کشورمان شدند. در تب و تاب این رقابتها به دنبال فوتبال میگشتم ، اما اثری از آن ندیدم. پرطرفدارترین، پر هزینه ترین، خبرسازترین و پرمخاطبترین ورزش کشور در بازیهای آسیایی کجا بود؟! همه ما در این سرافکندگی مقصر و مسئولیم. باید بپذیریم که هرکدام از ما به سهم خودمان در این روند نزولی شریک هستیم. ما فکر میکردیم که راه پیشرفت در اتاقها و جلسات پشت زمین است. فکر میکردیم اصلاح فضای فوتبال بدنام کردن فوتبال و اهالی آن است. فکر میکردیم صحبت در مورد فساد به رفع آن کمک میکند. فکر میکردیم مصاحبه علیه دیگران اسلحهایست در دستان ما. فکر میکردیم میتوانیم از طریق بیآبرو کردن دیگران آبرویی برای خودمان دست و پا کنیم. بله ما فقط سیاه نمایی کردیم بی آنکه کوچکترین تاثیری در بهینه سازی فضای این فوتبال داشته باشیم و درنهایت باعث آزردگی همه از فوتبال شدیم. درحالیکه همه از هم بیزار بودیم توجه نکردیم که همه از ما بیزار شدهاند و شتاب نزولی فوتبال را به لحاظ غالب کردن فضای حاشیه هر لحظه بیشتر کردیم. خودمان را درگیر دعواهای پوشالی کردیم غافل از اینکه خارجی ستیزی کور با خارجی باوری کور دور روی یک سکهاند که هردو منجر به سقوط میشود. به گمان ما ساختن در سوزاندن بود ، نه سوختن. واین اشتباه بزرگ همه ما بود. فوتبال برای ما یک بازی شیرین بود اما به یکباره دیدیم که او با ما بازی کرد و این نتیجه غفلت خود ما بود. از باورهای جامعه نسبت به فوتبال و اهالی آن لاشهای ساخته ایم و توقع داریم از آن ارتزاق کنیم. آیا بهتر نبود به جای کرکس ، کبوتر درون خود را رشد میدادیم؟ صدای نفسهای به شمارش افتاده فوتبال به گوش می رسد ، صدای نفس های آخر اخلاق . ریهها را از اکسیژن مرگ پر کردهایم. قدری تأمل . ممکن نیست که همه بمیرند و ما بمانیم. به زنده ماندن و زنده کردن فکر کنیم. به بازگشت ، به بازسازی ، به اکسیژن برای زندگی و به بچههایی که در مدارس فوتبال بازی میکنند. نگذاریم آنها از فوتبال بیزار شوند. شاید بیزار شدن آنها منجر به بیزاری از امید و آینده شود. باید مشکل خود را با موفقیت حل کنیم. چشمها را باید شست ، خط کشهای قبلی را باید شکست. فوتبال دنیایی در دنیای دیگر است. زمین فوتبال با همه کوچکی آن بهترین و بزرگترین مکان برای آموختن درسهای زندگی است. از فوتبال میشود به خدا رسید ، میتوان راه رستگاری را جستجو کرد ، میتوان مفهوم و معنی "سعی" را پیدا کرد . آیا باید فلسفه وجودی فوتبال را با برخی کارکردهای نا مناسب مانند : مصرف داروهای نیروزا ، خشونت ، رفتارهای ضد اخلاقی ، زدوبندها ، پرخاشگری ، تبعیض نژادی و ... سنجید ؟ چرا برای صداهای بلند همراه با تهمت و افترا دکانی پرمشتری و برای صداقت ، کم حرفی و راستی و آرامش خلوتی ناامید کننده ساخته ایم ؟ مطمئن هستم راه تحول نظام فرهنگی در جامعه جوان ما می تواند از فوتبال بگذرد. باید تناسب معنی داری میان هیاهوها و حاشیههای فوتبال با تولیدات علمی آن بوجود بیاوریم. فوتبال یک واقعیت است ، یک واقعیت زنده. نمی توان آن را نادیده گرفت. لطفا برگردیم. وقت تنگ است. عذرخواهی کنیم ، همه از هم ، همه از مردم. عذر خواهی میکنم. دعوت کنیم .دعوت به پیشرفت ، به موفقیت ،به دوستی و محبت ، به همدلی و به صداقت با احترام مجید جلالی انتهای پیام/م
93/07/18 - 17:58
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]