تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس كار نيكى انجام دهد ده برابر آن پاداش دارد و از جمله آنها سه روز روزه در هر ماه ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798598612




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روایت خواندنی فریب یک زن جوان سوری از سوی داعش


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: روایت خواندنی فریب یک زن جوان سوری از سوی داعش
خدیجه دختر ریز اندام 25 ساله یکی از زنانی است که زمانی در شهر رقه سوریه عضو بریگاد زنان برای نظارت بر اجرای احکام شریعت حکومت داعش از سوی زنان گمارده شده بود، اما در نهایت با دیدن خشونت های گروه داعش و وحشی گری این گروه از دست این گروه می گریزد و به ترکیه می آید.
به گزارش نامه نیوز، خبرنگار سی ان ان در مصاحبه ای اختصاصی با خدیجه (نام مستعار) در هتلی در عورفا ترکیه ماجرای جذب خدیجه به گروه تروریستی داعش و پیوستن او  به این گروه و سپس فرار او به ترکیه را از زبان او روایت می کند.

خدیجه که پیشتر معلم دبستانی در سوریه بوده است از زمان آغاز ناآرامی و اعتراضات ضد حکومتی در مارس 2011 همانند هزاران نفر از شهروندان سوری معترض برای اعتراض علیه حکومت به خیابان می رود و با وحشت و خشونت مواجه می شود و در نهایت از گروه تروریستی داعش سر در می آورد.

او این فرار خود به سمت داعش را فرار از زشتی به چیزی زشت تر می خواند و می گوید: از طریق یک عضو تونسی داعش و از طریق اینترنت اغوا شده است.

فرد مورد نظر به او وعده ازدواج می دهد واز او می خواهد تا برای کمک به حکومت خودخوانده اسلامی در رقه سوریه به این شهر برود. خدیجه نیز فریب این فرد را خورده و فرار می کند.

او می گوید: مرد تونسی به من القا می کرد که داعش تروریست نیست و به حرف های مردم و رسانه ها درباره داعش توجه نکنم. او در توجیه خشونت های داعش می گفت : این گروه هنوز به مرحله تشکیل و تثبیت حکومت  نرسیده است و به همین خاطر مجبور است برای ساختن یک جامعه اسلامی و اجرای کامل احکام اسلام با دشمنان مبارزه کند.

او در نهایت تصمیم می گیرد از شهر خود خارج شود (شهر محل زندگی خدیجه در گزارش احتمالا بنا به دلایل امنیتی ذکر نشده است) . او خانواده خود را چنین قانع می کند که می تواند با کمک خرجی که به آنها می فرستد ثبت نام خواهر و برادرهای کوچکترش را در مدرسه آسان تر کند و کمک خرجی برای خانواده باشد.

خدیجه به پیشنهاد دختر عمویش که در شهر رقه زندگی می کند و به بریگاد زنان داعش پیوسته است، عضو بریگاد زنان 30 نفری می شود که کار نظارت بر اجرای احکام اسلامی درباره زنان را در شهر رقه بر عهده دارد. او زنان متخلف از قوانین متصلب داعش را دستگیر کرده و شلاق می زند.
او بابت خدمت در بریگاد زنان ماهانه 200 دلار دریافت می کند. این مبلغ به علاوه غذایی است که روزانه به او داده می شود. خدیجه همچنین در طول عضویت در بریگاد زنان داعش، چگونگی استفاده از جنگ افزار به ویژه تفنگ را آموزش می بیند.

فرماندهی بریگاد زنان را که "خنسا " نامیده می شود با زنی درشت اندام به نام " ام حمزه " است . خدیجه می گوید او زنی معمولی نبود بلکه بسیار درشت هیکل و بزرگ جثه بود، به طوری که وقتی برای بار اول او را دیده وحشت کرده است. خدیجه می گوید ام حمزه شلاقی در دست و هفت تیر و خنجری بر کمر بسته بود و صورتش را با پوشش برقع کاملا می پوشاند.

خدیجه می گوید: نخستین جمله "ام حمزه" به او هرگز فراموشش نمی شود . ام حمزه در تشریح منش داعش به خدیجه می گوید:" با کفار به شدت برخورد می کنیم اما میان خودمان با رحم و عطوفت برخورد می کنیم." اما خدیجه در نهایت خلاف این گفته ام حمزه را در میان داعش می بیند.

کار بریگاد خنسا که حدود 30 زن عضو آن بودند نظارت بر حسن اجرای احکام و قوانین داعش در مورد زنان و کسب اطمینان از عدم تخلف زنان رقه از این قوانین است و در صورت تخلف زنان ، وظیفه این بریگاد است که آنها را تنبیه و مجازات کند که به گفته خدیجه غالب تنبیهات به شکل شلاق اجرا می شود.

خدیجه می گوید: در میان تروریست های جذب شده به داعش به خصوص تروریست هایی که از خارج سوریه و حتی کشورهای اروپایی و آمریکا به داعش پیوسته اند، خشونتی شدید علیه زنان اعمال می شود این خشونت ها طیف گسترده ای از بدرفتاری و کتک زدن تا اعمال خشونت های شدید جنسی علیه زنان را شامل می شود به طور یکه در بسیاری از موارد، کار زنان به بخش اورژانس بیمارستان ها می کشد.

وقتی خدیجه این نحوه رفتار های وحشیانه داعش با زنان و جوانان می بیند به تدریج نسبت به اهداف این گروه  بدگمان می شود و فکر فرار او را رها نمی کند.

خدیجه می گوید: اوایل جذب شدن در گروه داعش وقتی در خیابان ها به عنوان مامور داعش حرکت می کردم احساس قدرت می کردم اما کم کم با آشنا شدن بیشتر با این گروه و دیدن حرکات و خشونت های آن، تردید هایم افزایش یافت و کم کم از موقعیت خودم می ترسیدم . حتی دیگر از خودم هم می ترسیدم. سوالی در ذهنم شکل گرفته بود که من کجا و گروه داعش کجا؟ من که یک آموزگار ساده بودم و کارم تدریس به دانش آموزان بوده اینجا چه کار می کنم؟

او می گوید: دیدن صحنه به صلیب کشیده شدن یک نوجوان 16 ساله از سوی داعش به جرم تجاوز از طریق اینترنت تاثیر زیادی در روحیه او گذاشته است.

در نهایت خدیجه با اصرارهای فرمانده خود برای ثبت نام به منظور ازدواج با تروریست های داعش تصمیم می گیرد از رقه فرار کند.

خدیجه می گوید: بارها درباره رفتارهای خشن داعش بدون اعتراض فکر کردم، اما همزمان در توجیه این رفتارهای خشن آنها به خودم می گفتم: الان در جنگ هستیم و شرایط اضطراری است . کم کم با تثبیت اوضاع این مشکلات حل می شود واین خشونت ها کاهش خواهد یافت.

اما خدیجه می گوید: با اصرار فرمانده بریگاد برای ازدواج با تروریست های داعش، دیگر تصمیم گرفتم از دست این گروه فرار کنم.

خدیجه تنها چند روز پیش از آغاز حملات هوایی آمریکا به داعش از سوریه می گریزد و به ترکیه می آید اما خانواده او در سوریه می مانند.

خدیجه در پایان مصاحبه می گوید: چگونه ما داعش را بر خود مسلط کردیم ؟ چطور ما اجازه دادیم آنها بر ما حکومت کنند؟حتما اشکال و ضعفی در جامعه ما وجود دارد.

او می گوید: تنها انگیزه اش از مصاحبه کردن جلوگیری از فریب  زنان و دختران دیگر از سوی داعش است ، چون به گفته او هنوز در سوریه کم نیستند دخترانی که براین گمان هستند که داعش نمونه کامل اسلام است.

او آرزو می کند بار دیگر تبدیل به همان دختر سابق شود، دختر زرنگ و شوخ و خندان که زندگی را دوست دارد. دوست دارد به سفر برود ، با "هدفون" در گوش در خیابان راه برود و به موزیک مورد علاقه اش گوش کند و به این که دیگران درباره او چه می گویند بی توجه باشد و زندگی کند.






منبع: عصر ایران


۱۵ مهر ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۹





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن