واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس از قلعهگنج گزارش میدهد
سحرخیزی مشهدیدرویش 110 ساله + تصاویر
مشهدیدرویش پیرمرد 110 ساله قلعهگنجی به همراه 116 فرزند، نوه، نتیجه و ... خود زندگی آرام و خوبی را پشت سر میگذارند.
به گزارش خبرگزاری فارس از قلعهگنج، در این دغدغه جمعیتی که اذهان جوانان کشور را درگیر کرده و از داشتن یک خانواده پرجمعیت به شدت نگران هستند، پیرمرد 110 ساله قلعهگنجی به همراه 116 فرزند، نوه، نتیجه و ... خود زندگی آرام و خوبی را پشت سر میگذارند. 110 سال از عمر مشهدیدرویش میگذرد، اما هنوز سحرخیز و پیگیر امور زندگی خود و خانوادهاش است او که بعد از عمری طولانی اینک با عصا راه میرود، خروسخوان صبح به سراغ خانه فرزندان خود میرود و از حال آنها باخبر میشود.
مشهدیدرویش فقط یک بار نزد چشمپزشک رفته است مشهدیدرویش خاطره که میگوید، سنش از 110 سال هم بالاتر میرود، اما دوردستی روستاها در آن زمان به مراکز ثبت، شناسنامهای دیگر برای او رقم زده است و او در شناسنامهاش متولد 1295 است. درویش آشوبیخرگوشکی در روستای خرگوشکی در کنار هلیلرود پرآب آن سالها متولد شده و خاطرات زیبای زندگی خود را از سالهای آبی جازموریان میگوید، یادش که میآید خشکسالی چه بلایی را سر جازموریان آورده، گوشه چشمش خیس میشود. پدرش در همان منطقه خرگوشکی به کشاورزی و دامداری مشغول بوده، هلیلرود آب فراوان داشته و تالاب جازموریان زیبا بوده است. مشهدیدرویش به خبرنگار فارس گفت: سال 1320 با دختر عموی خودم ازدواج کردم و حاصل این ازدواج سه پسر و چهار دختر بوده است، حالا او سه عروس دارد و چهار داماد و 105 فرزند که همه اطراف خودش زندگی میکنند. او در این مدت یکبار برای جراحی چشمش به پزشک رفته است و دیگر هیچوقت نخواسته است تا پزشک به او آمپول یا سرنگی بزند.
سحر بلند میشوم و بعد از نماز پیادهروی میکنم مشهدیدرویش اظهار کرد: سالهای قبل از انقلاب مردم به علت نبود پزشک به دلیل مرگ ناگهانی فوت میکردند و کسی نمیدانست، علت آنچه بود، الان با آن زمان خیلی فرق دارد، همه چیز آماده است و نگرانی مردم تنها برای هزینه زندگی آنها است. وی عنوان کرد: هیچوقت غذای سرخکردنی نخوردهام، مرغهای یخزده، برنج و کنسرو نمیخورم، سحر بلند میشوم و بعد از نماز پیادهروی میکنم و از حال بچههایم خبری میگیرم. مشهدیدرویش به خاطرات سال 1341 اشاره کرد و افزود: مجبور به مهاجرت به خرمشهر و آبادان در سال 41 شدیم و بعد از یک سال طاقت نیاوردیم و برگشتیم، اما دیگر هلیل آبی به خود ندید. وی که حالا دیگر با عصای کمکی راه میرود، هنوز خاطرات سفر به مشهد را مثال قصههای هزار و یکشب برای نوههایش تعریف میکند که چگونه با شتر و پیاده مسیر کرمان و مشهد را طی کرده است.
تمام اعضای خانوادهاش در کنار هم زندگی سالم و خوبی دارند مشهدیدرویش عنوان کرد: از مسیر بم به کرمان و مشهد میرفتیم یک ماهی طول میکشید تا به کرمان برسیم و از آنجا با کامیون سوار میشدیم و به مشهد میرفتیم و پس از زیارت بر میگشتیم. نکته جالب این خانواده بزرگ و پرجمعیت این است که همه دختران و پسران خانواده با هم ازدواج فامیلی دارند و هیچگونه بیماری ژنتیکی در بین آنها مشاهد نشده و همه زندگی سالم و خوبی دارند. مشهدی درویش از ازدواج آسان خودش هم گفت که مهریه همسرش دو نفر شتر، سه مثقال طلا و پنج من مس بود و بیشترین مهریه را عروس آخرش دارد که 114سکه مهریهاش کردهاند. انتهای پیام/80004/خ30
93/07/08 - 10:09
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]