واضح آرشیو وب فارسی:فارس: به بهانه هفتم مهرماه، روز آتشنشان
آنها که در دل حادثه زندگی میبخشند
هفتم مهر بهانهای است برای تقدیر از آنها که در دل حادثه زندگی میبخشند و جانشان را در دست میگیرند و خطر را به جان میخرند تا جانی در خطر نباشد.
به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، آتشنشانان فداکارانی هستند که با به خطر انداختن جان خود لبخند خشکیده بر لب انسانی را زنده میکنند، تا اضطراب و دلهره را دور و امنیت را هدیه کنند. همان انسانهایی که در دل حادثه به دنبال نشانی از زندگی میگردند. به همین بهانه با یک آتشنشان جوان گفتوگویی ترتیب دادیم. اسدالله عقیلی اصغر 33 ساله، حدود 10 سال است که در سازمان آتشنشانی همدان سابقه فعالیت دارد و در حال حاضر به عنوان مامور اطفای حریق در ایستگاه شماره دو این سازمان خدمت میکند. او آتشنشان بودن را جدا از یک شغل و منبع درآمد یک عشق میداند و معتقد است بدون عشق نمیشود در این شغل دوام آورد و دل به آتش زد. حس زیبای ناجی بودن عقیلی گفت: ما در سختترین شرایط کنار مردم هستیم، همان زمانی که خودشان از حادثه فرار میکنند، ما هستیم و این خود لذت بیاندازهای دارد که فقط باید احساسش کرد. وی افزود: مردمی که جان و مال خود و عزیزانش در خطر است، آن لحظه که ما را با لباس مخصوص عملیات میبینند، احساس امنیت و آرامش میکنند که این خود یکی از شیرینترین لحظاتی است که یک آتشنشان آن را تجربه میکند و با این احساس از ما انتظار دارند بیش از توان یک انسان عمل کنیم و همین انتظار بار مسئولیت ما را بیشتر میکند. این آتشنشان بیان کرد: گاهی آنها فراموش میکنند که ما هم انسانیم و از پوست و گوشت و استخوان! تصور میکنند ما هیچ وقت نمیسوزیم، آسیب نمیبینیم و این با تمام سختیها و مشقتهایی که دارد، حس شیرینی است به خاطر همین است که میگویم عشق لازمه کار است. عقیلی تصریح کرد: وقتی که به موقع به محل حادثه میرسیم و جلوی ضرر جانی و مالی مردم را میگیریم، همان زمانی که آنها را از شرایط سخت نجات میدهیم، با دیدن نگاهها و لبخند پر مهر آنها حس میکنیم که دستمزدمان را گرفتهایم. وی اظهار کرد: آن زمان که کودک 2 دوسالهای را از پشت در قفل شده که هزاران خطر او را تهدید میکند، نجات میدهیم و آغوشمان را زودتر از پدر و مادرش به روی او میگشاییم و بغض ناشی از ترسش را با لبخندمان به لبخندی شیرین تبدیل میکنیم، لذت وصفناپذیری را تجربه میکنیم که انگیزهای میشود تا بر این شغل بمانیم و لذتهایش را دوباره و چندباره تجربه کنیم. استرس و فشار روحی سختترین بخش شغل آتشنشانی عقیلی ادامه داد: استرس و فشار روحی جزو جداییناپذیر این حرفه است و من و همکارانم در تمام مدتی که در ایستگاه حاضریم، هر لحظه منتظر حادثهای هستیم که همین انتظار به خودی خود استرسزاست، چه برسد به زمان وقوع حادثه! همین فشار روحی بارها باعث شده من و همکارانم هنگام ماموریت آسیبهای جدی ببینیم. ماهیت شغل ما برای مردم روشن نیست وی اضافه کرد: ماهیت شغل آتشنشانی برای مردم روشن نیست و تصورشان از آتشنشان بودن تنها خاموشکردن آتش است و بس! عقیلی ادامه داد: از این رو فکر میکنند چون آتشسوزی زیاد اتفاق نمیافتد، ما کار چندانی نداریم و به اصطلاح بیکاریم. غافل از اینکه گستره فعالیت آتشنشانی تنوع و فراوانی بسیاری دارد. از خاموشکردن آتش گرفته تا نجات حیوانات، نجات انسان از چاه و محلهای صعب العبور، آسانسور، گیر کردن انگشتر و سایر اشیا در دست، باز کردن درب منزل در صورت قفل شدن، مارگیری و... و باید گفت آتشسوزی تنها یکی از دهها مورد اتفاقاتی است که آتشنشانان به طور مستقیم وارد عمل میشوند. مردم آتشنشانان را یاری کنند این آتشنشان بیان کرد: اگرچه بیشتر شهروندان رفتاری توام با احترام با ما دارند و تا جایی که امکان دارد تلاش میکنند که به ما کمک کنند اما در بعضی از موارد هم مانع کارمان میشوند و با مزاحمتهای تلفنی، دادن آدرسهای اشتباه و عدم راهنمایی درست ماموران آتشنشانی باعث میشوند تا ماموران در انجام وظایفشان دچار اشتباه شوند. به نسبت شغلهایی که خطر جانی ندارند، حقوق و مزایای چندانی نداریم عقیلی گفت: با وجود خطراتی که ما را تهدید میکند و شیفتهای 24 ساعته، خیلی از مردم تصور میکنند که درآمد ما خیلی زیاد است، در صورتی که حقوق و مزایای ما در حد یک کارمند ساده و یا حتی کمتر از آن است، اما با وجود همه اینها عاشقانه کارم را دوست دارم و هیچ کدام از این مشکلات باعث نمیشود که من و همکارانم در کارمان کوتاهی کنیم و معتقدیم که نجات جان انسانها بالاترین دستمزد ماست. وی اظهار داشت: آتشنشانها با وجود خطرهایی که به واسطه شغلشان تهدیدشان میکند، بسیار مستعد آسیبدیدگی جدی و حتی مرگ هستند که در این صورت باید شهید محسوب شوند، اما در این مورد بسیار سلیقهای عمل میشود. عقیلی بیان داشت: درست است که هر کس در راه نجات جان انسانها کشته شود شهید محسوب میشود و حسابش نزد خدا مشخص است، اما به رسمیت شناختن آن لااقل تحمل این اتفاق را برای خانوادههای ما راحتتر میکند و به خود ما انگیزه بیشتری میدهد که جسورانهتر در صحنه حادثه حاضر شویم. خاطرات تلخ و شیرین وی اعلام کرد: آتشنشان بودن سرشار از خاطرات تلخ و شیرین است. وقتی که جان و مال انسانها را نجات میدهی آن لحظه جزء شیرینترین لحظات عمرت میشود و آن لحظه که تمام تلاشت برای نجاتدادن جان و مال آنها و یا حتی دورکردن خطر بینتیجه میماند هم در صفحه خاطرات تلخ ثبت میشود. عقیلی درباره خاطرات دوران خدمت گفت: از میان تمام خاطرات شیرین دوران خدمتم یک خاطره از همه ماندگار است که مربوط میشود به گرفتن موش در یک خوابگاه دانشجویی دختران! وجود موش در یک جمع کاملا دخترانه که از شنیدن اسم موش هم جیغ و داد راه میاندازند و به اصطلاح چندششان میشود، خیلی دیدنی است. وی ادامه داد: این عملیات به خاطر وجود همین دختر خانمها بیشتر از یک ساعت طول کشید و بعد از به هم ریختن کل خوابگاه سرانجام موش را در حمام یکی از واحدها گیر انداختیم و آن را با یک دبه از خوابگاه خارج کردیم و به این ترتیب دوباره آرامش در خوابگاه برقرار شد. عقیلی اظهار کرد: تلخترین حادثه دوران خدمت من مرگ یا درستتر بگویم شهادت همکار جوانمان زندهیاد «حیدر گوران» بود که در عملیاتی در سال 87 بر اثر برق گرفتگی از ارتفاع سقوط کرد و به شهادت رسید. خانوادههایی که پا به پای ما سختیها را تحمل میکنند وی درباره خانواده آتشنشانان نیز گفت: بار این شغل را به جز خودمان خانوادههایمان نیز پا به پای ما به دوش میکشند. مادران، پدران، همسران و فرزندانی که تمام سال را نگرانند. عقیلی ادامه داد: همانهایی که تمام روزهای خدمتمان را تا پایان سال در تقویمشان بیتوجه به روزهای قرمز آن تیک میزنند به امید اینکه شاید سال تحویل امسال، شب یلدا، عاشورا و... را در کنارشان باشیم و چه روزها و شبهایی که باید در کنارشان باشیم و نیستیم. حرف آخر هفتم مهر بهانهای است برای تقدیر از آنها که در دل حادثه زندگی میبخشند و جانشان را در دست میگیرند و خطر را به جان میخرند تا جانی در خطر نباشد. ------------------------------------ گزارش از: طیبه عباسی صیفی ------------------------------------ انتهای پیام/89037/ب۴۰
93/07/07 - 11:17
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]