واضح آرشیو وب فارسی:فارس: وبلاگ آهستان
وطنپرستان کاغذی و عرض ادب به کدخدا!
وطنپرستان کاغذی نه فقط موقع تحقیر آمریکا، بلکه حتی به وقت مقاومت مظلومانه و منطقی ما هم زبان اعتراضشان دراز است، چرا که اساساً مشکلشان لحن و کلام نیست، مشکلشان نفس مخالفت با کدخداست!
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس وبلاگ آهستان نوشت: ادب چیز خوبی است، بیادبی هم بد. فقط نمیدانم این ادب و اخلاق چرا شیفتی شده؟ گاهی خوب است گاهی نیست. نوبت ما که میشود، همه استاد اخلاق میشوند! مثلاً اگر آمریکاییها به ما و تمام اجداد ما و ژن و کروموزوم ما بد و بیراه بگویند، بعضی آدمها اصلاً پیدایشان نمیشود، اما اگر ما به آنها بگوییم خودتی، فوراً سروکله جماعت مدعی اخلاق و ادب پیدا میشود که ای داد و بیداد فرهنگ و تمدن چندین هزارساله ایرانی و آریایی زیر سوال رفت! چیزی که در میانه این دورویی و دورنگی عجیب است، غرور و غیرت از دست رفته جماعتی است که همیشه برای عزت و آبروی ایران نوحه سرایی میکنند، اما رگ گردنشان به وقت توهین مقامات غربی به ایرانی نمیزند. تشخیص این دو رویی البته کار سختی نیست، این وطن پرستان کاغذی، از لج جمهوری اسلامی، حتی حاضرند چشمها و گوشهایشان را بر همه توهینها و اهانتها ببندند و همه خیانتها و جنایتها را هم به نوعی توجیه کنند (جنایتهایی مثل کودتای 28 مرداد، سقوط دولت ملی، حمایت از شاه مستبد، کودتا و حمله نظامی مستقیم، حمایت از صدام جنایتکار، سقوط هواپیمای مسافری و سالها تحریم ظالمانه) فقط به این امید که آن بیگانه متجاوز، در دشمنی و مخالفتش با حکومت ایران سربلند باشد! سالها و دههها و قرنهاست که غربیها، با مردم دنیا مثل بردهها و بربرها رفتار میکنند، همه دنیا جز خودشان را وحشی مینامند؛ حتی در کتابهای بزرگان اندیشه آنها هم چنین تعابیری به وفور پیدا میشود که رسماً از رام کردن یا نابودی بربرهای دنیا سخن گفتهاند! امروز هم دقیقاً با همان نگاه و همان ادبیات با مردم سایر کشورها حرف میزنند. گاهی به صراحت به ما میگویند وحشی و محور شرارت، گاهی هم به ظاهر مودبانه، اما جنس، همان جنس است. دروغها بزرگ و بزرگتر شده، مغزها تهی، گوشها و چشمها انبار دروغهای پر زرق و برق رسانهها؛ سابقه بمباران اتمی در پرونده آنهاست، اما مدعی مبارزه با بمب اتم هستند! دو جنگ جهانی به راه انداختند با میلیونها قربانی، اما امروز سردمدار صلح و آزادی و حقوق بشر و دموکراسی هستند. ظرف مدت چند دقیقه با یک بمباران هوایی، دهها نفر آدم بیگناه را به قتل میرسانند، اما چاقوی فلان تروریست عرب را دائماً عین سریالهای تلویزیونی جلوی چشم بینندگان میآورند. از محاصره چند ساله غزه حمایت و خیلی راحت ادعا میکنند که حماس اسرائیل را محاصره کرده! مرگ صدها کودک فلسطینی را نمیبینند و برای دیوار ترک خورده اسرائیلی گریه میکنند. تا آخرین لحظه و با تمام قوا از مستبدین و مرتجعین عرب حمایت میکنند، اما ناگهان رنگ عوض میکنند و طرفدار مردم میشوند! با مزخرفترین حکام عرب دور یک میز مینشینند، اما از آن همه ادعای آزادی و دموکراسی خجالت نمیکشند. آیا اینها خود بزرگترین توهین به شعور انسان نیست؟ توهین به انسانیت نیست؟ اما کجاست انسان؟! کجاست آدمی که داد بزند و اعتراض کند به این همه توهین و تمسخر؟ کجاست آدمی که این نظم مضحک نوین را برهم بزند و لختی این پادشاه دروغگو را فریاد بزند و او را رسوا کند؟ روح امام خمینی شاد که بعد از گذشت سالها، خاطره ایستادنِ برده وار شاهنشاه ایران مقابل ارباب دنیا رییس جمهور آمریکا، او را آزار میداد. چون برای انسان آزاده هیچ چیز مثل تحقیر شخصیت او تلخ و ناراحت کننده نیست. امام خمینی درد و رنج سالها تحقیر ملت ایران و مستضعفان عالم را چشیده بود، بخاطر همین هم تحقیر آمریکا و مسئولین آمریکا را جزء سیاستها و عبادتهای اصلی خود میدانست، اما آریاییهای خفته در گهواره باستانی، از لج او پستانک کدخدا را با حرص و ولع بیشتری میمکند و تاب تحمل ناراحتی او را ندارند. واقعیت این است که ناراحتی این جماعت، اصلا اخلاق و ادب نیست، نگرانیشان فقط و فقط ایستادگی ایران مقابل ارباب جهان است. اینان نه فقط موقع تحقیر آمریکا، بلکه حتی به وقت مقاومت مظلومانه و منطقی ما هم زبان اعتراضشان دراز است. چرا که اساساً مشکلشان لحن و کلام نیست، مشکلشان نفس مخالفت با کدخداست! وبلاگ خود را به ما معرفی کنید بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/
93/06/30 - 09:22
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]