تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس از مرد يا زن مسلمانى غيبت كند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819601469




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

راز گم شدن وصيتنامه علي‌اصغر چه بود؟


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: راز گم شدن وصيتنامه علي‌اصغر چه بود؟
تأثير قرآن بر رزمندگان مسئله‌اي بود كه در جبهه‌هاي جنگ بسيار ديده مي‌شد.
نویسنده : صغري خيل‌فرهنگ 
رزمندگان ما انسي عجيب و وابستگي خاصي با كلام الهي داشتند. قرآن‌هاي جيبي كه رزمندگان همواره همراه داشتند، يكي از نشانه‌هاي اين ارتباط قلبي است. اما اوج ارتباط قلبي رزمندگان و مبارزان را بايد در شب‌هاي عمليات، آن هنگام كه رمز عمليات‌ها قرائت مي‌شد جست‌وجو كرد. بايد در هنگامه كارزار و نبرد توپ و تانك و تن روايت كرد دلدادگي آنها با كلام الهي را روايت كرد. شهيد قرآني علي‌اصغر آل‌آقا يكي از همان رزمندگان است، از همان‌ها كه رمز آسماني شدنشان را از آيه آيه‌هاي قرآن گرفتند. متن زير مروري بر زندگي اين شهيد بزرگوار است كه پيش رو داريد. شهيد علي‌اصغر آل‌آقا در نخستين روز از فروردين‌ماه 1344 در محله مروي كه يكي از محلات قديمي تهران است به دنيا آمد. علي‌اصغر، فرزند نخست كاظم آل‌آقا بود پدرش به دليل علاقه‌اي كه به حضرت علي‌اصغر(ع) داشت نام ايشان را براي اولين فرزند خود برگزيد. مهندس پاسدار علي‌اصغر به سبب اخلاق نيكو از همان ابتدا بيشتر مورد توجه مادر و پدر و اهالي محل قرار مي‌گرفت. دو برادر و خواهر ديگر پس از وي به دنيا آمده بودند. دوران تحصيل اصغر در بحبوحه سال‌هاي انقلاب سپري شد و وي به سبب تعلق خاطري كه به امام(ره) داشت از همان دوران نوجواني به فعاليت‌هاي سياسي روي آورد و دوشادوش مردم انقلابي ايران براي پيروزي و ترويج افكار امام خميني(ره) قدم‌هايي را برداشت، پخش اعلاميه، تصاوير و سخنراني‌هاي امام در بين دوستان و اهالي محل از مهم‌ترين اين فعاليت‌ها بود. اصغر با پيروزي انقلاب و شرايط نامناسب امنيتي كشور در سال‌هاي نخست، با نيمه‌تمام گذاشتن تحصيل خود در سال 1359 به سپاه پيوست و در بخش مهندسي كادر رسمي سپاه شد و به دليل استعداد و شهامتي كه داشت در بخش تخريب سپاه به فعاليت گمارده شد، موضوعي كه تا مدت‌ها بعد از شهادت وي دوستان و آشنايان از آن اطلاعي نداشتند و تا جايگاه قائم مقامي مركز تخريب قرارگاه خاتم نيز ترفيع پيدا كرد. قرائت واقعه تا شهادت فعاليت‌هاي مذهبي شهيد علي‌اصغر از همان ابتدا در محله و جبهه زبانزد خاص و عام بود؛ در دوران قبل از انقلاب تا جايي كه شرايط سني وي اجازه مي‌داد بعد از مدرسه، فعاليت‌هاي قرآني و مذهبي را ادامه مي‌داد، مدام قرائت داشت و صبح‌ها اهل خانه و همسايه‌ها با قرائت قرآن وي از خواب بر‌مي‌خاستند شب‌ها هم قرائت سوره واقعه عمل شايسته‌اي بود كه تا زمان شهادت آن را ترك نكرد. هيئت محبان شهادت از نكات حائز اهميت در مورد شهيد اين است كه دو هيئت مذهبي يادگاري وي است يكي را در سال 62 به نام محبان‌الشهيد تأسيس كرد كه فعاليت‌هاي آن شامل جلسات قرآن و دعاي توسل و ذكر مصيبت بود. ديگري هم هيئت جانبازان متوسلين به حضرت قمر‌بني‌هاشم(ع) كه اين هيئت را بعد از نائل شدن مقام به جايگاه جانبازي تأسيس كرد. علي‌اصغر در سال 1361 و در عمليات بستان بر اثر انفجار مين در دو مرحله پاي خود را از دست داده بود. مسئوليت پايگاه بسيج مسجد قيام و عضويت در هيئت امناي شوراي محل از مواردي است نشان‌دهنده جايگاه مردمي و محبوبيت وي در بين اهالي محل است با وجود اينكه وي در آن سال‌ها 16 سال بيشتر نداشت. در شب‌هاي پست بسيج، مراسم قرائت سوره واقعه را برگزار مي‌كرداز بدعت‌هايي كه وي در اين مراسم برجاي گذاشت اين بود يكي از حاضران پس از برنامه، حديثي را مي‌خواند. از اقدامات ديگر پيگيري رفت و آمد بين هيئت‌ها بود و هيئت‌ها با اصرار و پيشنهاد وي، مدام مهمان هم مي‌شدند. با وجود اينكه بيشتر وقت علي‌اصغر پس از آغاز جنگ در مناطق عملياتي مي‌گذشت اما از هر فرصتي براي ترغيب و تشويق هم‌محلي‌ها به قرآن بهره مي‌برد و شايد به اين دليل هم بود كه جايگاه ويژه‌اي بين همسن و غير‌همسالان خود و حتي ريش سفيدهاي محله داشت و در موضوعات مربوط به محله از وي مشورت مي‌گرفتند. محوريت زندگي شهيد بر مردمداري بود با وجود اينكه سن و سالي نداشت ولي با روابط اجتماعي بالا، در محله‌اي با بافت سنتي مورد قبول همه طيف‌ها بود. مثلاً اگر عده‌اي مي‌خواستند لوازمي را به نيازمندان بدهند براي شناسايي فقراي محله، او جزو نخستين كساني بود كه مورد مشورت قرار مي‌گرفت. علي‌اصغر و يك خاطره شايد خيلي از دوستان شهيد كه در قيد حيات هستند اين خاطره را به ياد دارند كه چگونه او قبل از مأموريت خارج از كشور در جمع دوستان گريه مي‌كرد و دليل خود را براي بي‌تابي‌اش را از دست دادن نخستين دهه ماه صفر به دليل مأموريت خارج از كشور عنوان مي‌كرد و آرزو داشت كاش به اين مأموريت نمي‌رفت و در نخستين سالي كه هيئت دارند حضور مي‌داشت. آنها يادشان است كه چگونه به شهيد دلداري دادند كه اين سفر براي انقلاب و حمايت از رزمنده‌هايي است كه داشتند در جبهه‌ها عليه باطل مي‌جنگيد. و حتماً به ياد دارند كه وي پس از بازگشت از مأموريت پولي كه براي خرج وي در مأموريت داده شده بود را تمام و كمال به سپاه بازگرداند و قاطعانه گفت اين پول براي مردم و سپاه است و من نيازي به آن ندارم. خادم رزمنده‌ها علي‌اصغر آرزو داشت بعد از پايان جنگ، تحصيلات نيمه‌تمام خود را ادامه دهد براي اينكه احساس مي‌كرد در حوزه دانش و فناوري با محدوديت‌هايي كه براي ما ايجاد شده نياز به ادامه تحصيل او و همه جوانان اين مرز و بوم نه يك ضرورت كه يك واجب است. شهيد در مواجهه با اين سؤال در جبهه يا هنگام بازگشت از آنجا كه در جنگ چه مي‌كني و چه سمتي داري؟ با وجود جايگاهي كه داشت خود را خادم رزمنده‌ها معرفي مي‌كرد كه وظيفه پاك كردن محل اقامت آنها را دارد؛ اين خصلت حتماً از اخلاص وي نشئت مي‌گرفت كه ويژگي بارز وي بود، همه‌چيز را براي رضاي خدا انجام مي‌داد و براي ديده شدن و براي ديگران انجام نمي‌داد و كارهايش در محله يا جبهه را علني نمي‌كرد و هركاري انجام مي‌داد با مشخص شدن آثار و نتايجش معلوم مي‌شد كه نتيجه پيشنهاد يا اقدام مستقيم اين شهيد بوده است. 40 شهيد بعد از شهادت آل‌آقا علي‌اصغر در نهايت در 6 بهمن 1364 در جاده خرمشهر به فاو به آرزوي ديرينه‌اش رساند. شهادت او براي اهالي محله سنگين بود آنها ناراحت بودند كه جواني به اين بزرگ منشي را از دست دادند و خوشحال كه او، در راه دفاع از كشور و اسلام به شهادت رسيد؛ وقتي در قيد حيات بود بچه‌هاي محله را براي اعزام به جبهه تشويق مي‌كرد خيلي از جوانان هم بعد از شهادت وي كه تعدادشان به 40 نفر مي‌رسيد گفتند چرا اصغر با آن شرايطي كه داشت به جبهه رفت و شهيد شد ولي ما نرويم؟ و عازم جبهه‌هاي نبرد عليه باطل شدند و تعدادي از آنها هم به شهادت رسيدند. اين شهيد والا‌مقام در قطعه 26 بهشت زهرا مدفون است. وصيتنامه‌اي از وي بر‌ جا نمانده و پس از شهادت وصيتنامه‌اش مفقود شده ‌است. شايد اين هم خواسته اين شهيد با اخلاص بوده كه وصيتنامه‌اش مفقود شود و معامله‌اش را با خدا انجام دهد. تنها نامه منتسب به وي كه چند روز قبل از شهادت نگاشته شده، دل نوشته‌اي خطاب به علي فريدون‌نژاد، از همرزمان دوره جنگ تحميلي اين شهيد است.

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۲۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۴





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن