تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکت‌های معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1867236575
زخم زبان های دوران اسارت
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
زخم زبان های دوران اسارت
از طرف دیگر هر چند وقت یک بار در مقابل اصرار بچه ها برای دریافت دارو، ادعا می کردند که: "ای بابا! همین چند ماه گذشته نصف شما را در مستشفی بستری کرده ایم! دیگر چه می خواهید؟!
به این مطلب امتیاز دهید
به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز، در اردوگاه کمتر اسیری بود که "زخم زبان" نداشته باشد. هرچند گاه این بیماری همه گیر می شد و نگهبان ها همه مبتلایان را به خط می کردند. نگهبانی با چند شیشه پرمنگنات در دست، اول صف می ایستاد. همه به ترتیب و با دهان باز از جلوی او عبور می کردند. او تکه ای پنبه را به پرمنگنات آغشته کرده و در دهان اسیر فرو می کرد و.... نفر بعد، همین. در مقابل شیوع فزاینده انواع بیماری ها فقط یک اتاقک کوچک با پنج تخت در نظرگرفته شده بود و عراقی ها با رغبت تمام به آنجا "مستشفی"[۱] می گفتند این اتاقک همانقدر برای اسرا مفید بود که دکور یک نمایش برای تماشاگران. ولی واقعیت این بود که مسئولین اردوگاه از این جریان سود می بردند. از طرفی این مستشفی در بازدیدهای افسران رده بالا تر از اردوگاه همیشه مورد توجه قرار گرفت. از طرف دیگر هرچند وقت یکبار در مقابل اصرار بچه ها برای دریافت دارو، ادعا می کردند که: "ای بابا! همین چند ماه گذشته نصف شما را در مستشفی بستری کرده ایم! دیگر چه می خواهید؟! البته تنها تفاوت عمده بستری شده ها با دیگران در این بود که می توانستند روی تشک دراز بکشند. از دارو مطلقاً خبری نبود. هر روز ارشد هر آسایشگاه، از بین بیماران آن قسمت، چند نفر را انتخاب می کرد و به مستشفی می فرستاد که در اندک مدتی چند نفرشان با تهمت تمارض و چند نفرشان هم با دریافت چند عدد قرص مسکن، برگردانده می شدند. جالب اینجا بود که غالباً دکتر مسئول مستشفی حضور نداشت و وظیفه ی او را یکی از نگهبان ها انجام می داد! راوی: آزاده رضا امیر سرداری سایت جامع آزادگان
۲۲/۰۶/۱۳۹۳ - ۱۰:۰۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]
-
گوناگون
پربازدیدترینها