واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کتب ممنوعه، کتب غیرممنوعه!
اشاره: داستان ممنوعیت برخی از کتب، داستانی قدیمی است که هر از گاهی با اعلام خبر ممنوعیت انتشار و فروش کتابی جدید، دوباره مطرح شده و مورد بحث قرار میگیرد. هر از گاهی از انتشار کتابی جلوگیری می شود و البته بعد از مدتی آن کتاب به آسانی در اختیار مردم قرار می گیرد. این یکی از عجایب دنیای نشر کتاب است.گر چه مورخین برای انتشار کتاب در قالبی که امروز آنرا میشناسیم تاریخ معیّن و مدونی را ذکر کردهاند اما حقیقت این است که تاریخ نشر افکار و اندیشههای انسان قدمتی طولانیتر دارد و شاید بتوان ردّ آن را در اشکال و نقشهایی که در غارها و بهوسیلهی انسانهای نخستین بهوجود آمده است جستوجو کرد. گویا آدمی از ابتدا در فکر این بوده است که افکار خود را در معرض دید دیگران قرار دهد و عکسالعملهای آنها را انتظار بکشد.در هر حال گذشت ایام و به وجود آمدن تمدنهای جدید این امکان را به انسان داد تا به جای حکاکی بر روی سنگ، از کاغذ و قلم استفاده کند و راهی نو و البته آسان برای نشر اندیشههای خود بیابد.در عصر حاضر شاهد آن هستیم که هر روز کتابی جدید، در دسترس علاقهمندان قرار میگیرد، به گونهای که علاقهمندان به این حوزه، هر قدر وقت و انرژی مصرف کنند نمیتوانند تمام کتابهای منتشر شده را مطالعه نمایند.اگر کتابهایی از این دست به معنای واقعی مضر هستند و مطالعهی آنها برای مردم - علیالخصوص - جوانها مفید نیست چرا مسوولین امر بهصورت جدی با انتشار آنها برخورد نکرده و اقدام به جمعآوری آنها از سطح شهر نمینمایند؟در این میان هستند کتابهایی که چاپ و انتشار آنها حاصلی جز اعوجاج فکری و سردرگمی نخواهد داشت؛ چرا که جملات و عبارات آن زاییده ی افکار منحرف و ناصالحی است که نه به قصد روشنگری که با نیت گمراه ساختن عامهی مردم بر روی کاغذ نقش می بندد. و همین امر باعث شده است که مسوولین بازار نشر و چاپ کتاب اقدام به جلوگیری از انتشار کتاب های مذکور نموده و گاهی قوانین سفت و سختی نیز برای متخلفین در نظر بگیرند.ایران هم مانند دیگر کشورهای جهان مشمول همین قانون است و داستان نگارش کتاب هایی با این وصف و البته جلوگیری از انتشار آنها امری است پرسابقه و قدیمی. و اساساً این، امری بدیهی است که انتشار بعضی از مطالب و افکار، پایههای اعتقادی و فرهنگی جامعه را سست کرده و آنرا به تباهی میکشاند؛ بنابراین، ممانعت از چاپ و فروش آنها جزو وظایف مسوولین امر است.همانطور که ذکر شد در کشور ما نیز چنین برخوردها و قوانینی وجود دارد اما تقریباً تمام کتابهای ممنوعه در سطح شهر، کنار خیابان و گاهی نیز در مراکز فروش کتاب به فروش میرسد. کافی است سری به مرکز شهر بزنیم تا کتابهای مختلف، متنوع و البته ممنوعهای را مشاهده کنیم که در معرض دید علاقهمندان قرار گرفته و به راحتی خرید و فروش میشوند. این کتابها غالباً به صورت "زیراکس" یا "افست" منتشر شده و با قیمتهای نسبتاً گزافی به فروش میرسند؛ که البته مخاطبین و علاقهمندان به راحتی بهای آنرا میپردازند.سوال و نکتهای که در دنیای عجیب و غریب نشر کتاب وجود دارد این است که:اگر کتابهایی از این دست به معنای واقعی مضر هستند و مطالعهی آنها برای مردم - علیالخصوص - جوانها مفید نیست چرا مسوولین امر بهصورت جدی با انتشار آنها برخورد نکرده و اقدام به جمعآوری آنها از سطح شهر نمینمایند؟چرا درصدد کشف شبکههایی برنمیآیند که بهصورت همآهنگ اقدام به چاپ چنین کتبی میکنند؟و اگر ممنوعیت چاپ و انتشار کتابهای مذکور حاصل برخوردهای سلیقهای و دور از منطق بعضی از مسوولین بوده است، چرا اقدام به رفع توقیف و رفع ممنوعیت آنها نمیکنند که اولاً جلوی سوء استفادهی افراد سودجو که در زمینهی انتشار این اقلام مشغول به فعالیت هستند گرفته شود و ثانیاً افرادی که علاقهمند به تهیهی چنین کتبی هستند بدون پرداخت بهای گزاف آنرا تهیه کنند.به نظر میرسد مسوولین حوزهی کتاب باید چارهای بیاندیشند و تکلیف مردم را روشن کنند و به بازار نشر کتاب سر و سامان بدهند.تهیه و تنظیم: گروه کتاب تبیان - امیر مقیمی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 218]