واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: قطعه "سيمرغ" را با چشمان باز خواندم
همايون شجريان گفت: قطعه "سيمرغ" نخستين تجربه من در رويارويي مستقيم با شنونده حاضر در محوطه باز استاديوم تنيس ورزشگاه انقلاب بود از همين رو آواز اين قطعه را با چشمي باز خواندم. به گزارش خبرنگار مهر، همايون شجريان خواننده اثر موسيقايي"سيمرغ" با بيان اين مطلب در نشست نقد و بررسي اين اثر که با حضور محمدرضا درويشي رهبر ارکستر و حميد متبسم آهنگساز در محل خبرگزاري مهر برگزار شد به شرح جزئيات چگونگي ساخت اين قطعه پرداخت.شجريان در ابتداي صحبتهاي خود با ابراز خرسندي از حضور در اين پروژه به عنوان تکخوان گفت: هماهنگ شدن با چنين ارکستري به رهبري محمدرضا درويشي تجربه ارزنده اي بود و دستاوردهاي شايسته اي در زمينه لحنهاي متفاوت آوازي براي من به همراه داشت. البته فواصل موسيقايي اين اثر تا اندازه اي از عرف موسيقي ايران خارج بود اما اثر کاملي است و شايد اگر هر خواننده ديگري جاي من بود مي توانست از عهده اين قطعه به راحتي برآيد اما قرعه به نام من خورد و خوشحالم که توانستم آواز "سيمرغ" را اجرا کنم. اين خواننده موسيقي ايراني در ادامه به برقرار ارتباط حين اجرا با بيننده اشاره کرد وگفت : يکي از تجربه هاي خوبي که در اين کنسرت کسب کردم خواندن آواز با چشمان باز بود به اين معنا که در کنسرتهاي گذشته ترجيح مي دادم در حال و هواي خودم باشم و بيشتر به موسيقي بپردازم اما نوع روايت اين کنسرت مي طلبيد که بيشتر با مردم در ارتباط باشم و اين ارتباط اتفاق تازه اي براي من بود و خوشبختانه اين ارتباط به خوبي برقرار شد زيرا من به عنوان خواننده همزمان بايد مي پذيرفتم که راوي هستم و درعين حال بايد احساس خودم نسبت به اين اثر را در کلام جاري مي کردم و به نوعي با فردوسي نيز پيوند مي خوردم از همين رو از نتيجه کار راضي هستم و فکر مي کنم اين تجربه در آينده به دردم خواهد خورد.هماهنگ شدن با چنين ارکستري به رهبري محمدرضا درويشي تجربه ارزنده اي بود و دستاوردهاي شايسته اي در زمينه لحنهاي متفاوت آوازي براي من به همراه داشت. تکخوان پروژه سيمرغ در ادامه افزود: يکي از مشکلاتي که در اجراهاي کنسرت در ايران داشته ام عدم تمرکز کافي براي اجرا بوده است زيرا هيچگاه نتوانستم از همه توانايي خودم استفاده کنم و همواره بخشي از فکر و انرژي من به مسائل حاشيه اي برگزاري کنسرت معطوف بوده است ولي اميدوارم با همه مشکلات اجرايي که براي برگزاري اين کنسرت نيز وجود داشت توانسته باشم از پس آواز اين قطعه با همه پيچيدگيهايي که داشت برآيم. وي در ادامه صحبتهاي خود به پيچيدگيهاي آواز در قطعه سيمرغ اشاره کرد و گفت: روال طبيعي آواز موسيقي ايران به اين ترتيب است که يک تصنيف ساخته مي شود در ادامه ملوديهايي خوانده مي شود و ارکسترهم به شکل سنتي همان ملودي را بر اساس آنچه آهنگساز ساخته تکرار مي کند و همين روال به خواننده براي اجراي لحنهاي پيچيده آوازي کمک مي کند و به راحتي مي داند که پيچ و خمهاي آواز را چگونه بيان کند اما در اجراهايي مانند قطعه سيمرغ چنين روالي وجود ندارد و ارکستر ملوديهايي که خواننده مي خواند را جواب نمي دهد و خواننده بايد مدام متوجه تغييرات باشد. در اين راستا از رهبر ارکستر کمک مي گيرد به همين دليل هماهنگ شدن با ارکسترهايي از اين دست بسيار دشوار است اما قطعه سيمرغ اولين تجربه من در حوزه شاهنامه خواني بود و سعي کردم به گونه اي عمل کنم که مشکلي ايجاد نشود. البته شيوه آهنگسازي آقاي متبسم بسيار روان است و همين روان بودن در فرمهاي موسيقي بسيار اهميت دارد و همچنين در ارائه لحنهاي آوازي مناسب با اثر تاثير مي گذارد. همايون شجريان در پايان صحبتهاي خود به تفاوتهاي لحن آواز در قطعه "سيمرغ" اشاره کرد و گفت: افسانه "سيمرغ و زال" يکي از عاشقانه ترين تابلوهايي ادبي شاهنامه فردوسي است و درام و تراژدي خاصي در اشعار نهفته است که بايد در آواز به خوبي مطرح شود به همين دليل لحن آواز در طول کار با يکديگر تفاوتهاي اساسي داشت در برخي موارد کلمات عاشقانه و با لطافت خاصي مطرح مي شد و در بعضي مقاطع کلام مستحکمتر خوانده مي شد در واقع بازيهاي آوازي که در آهنگسازي کار چيده شده بود و انتخابي که متبسم در فرم موسيقايي و ملودي اين داشت به خوبي مبين اين مطلب است. اما نکته اي که نبايد فراموش کرد توجه به اين مطلب است که در آواز آثاري از اين دست فرصت هيچ اشتباهي نيست و اگر اين اشتباه رخ دهد نمي توان اصلاح و يا چشمپوشي کرد بلکه بايد تا ملودي ديگر صبر کرد و اين يعني از دست رفتن اثر. در ادامه اين نشست حميد متبسم آهنگساز اين اثر در تکميل صحبتهاي همايون شجريان گفت: آهنگسازي سيمرغ مصادف شد با آشنايي بيشتر من با همايون در حوزه موسيقي و به جرأت مي گويم کمتر خواننده اي در ايران وجود دارد که بتواند از پس آواز چنين اثري برآيد. آن دسته از موسيقيدانهايي که آهنگساز هم هستند مي دانند که وقتي قطعه اي براي يک خواننده سوپرانو نوشته مي شود يک خواننده تنور نمي تواند آن را بخواند ولي اگر بخواند ديگر شفافيت و رنگ صداي خواننده سوپرانو را ندارد. از همين رو از جهت وسعت نوشتار، اين قطعه خيلي وسيع است و تنها کسي که مي توانست از پس اجراي اين قطعه برآيد همايون بود چرا که اين خواننده جوان از بم ترين تا ريزترين نتي که نوشته شده بود را بدون اشتباه خواند و دريک کلام بگويم که اين قطعه از ابتدا تا پايان با اميد اينکه همايون بخواند نوشته شد و اگر قراربود کسي ديگري بخوانند بايد خواننده اي با وسعت صداي همايون شجريان مي بود. تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 298]