محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846008898
اعترافات خصوصی آزاده نامداری
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
اعترافات خصوصی آزاده نامداری اولین باری که جلوی دوربین نشست، مجری نبود. یک شاعر جوان بود، مهمان یکی از برنامه های شبکه جام جم. هیچ فکر نکرده بود از تابستان 84 هر روز باید روبروی دوربین یک برنامه تلویزیونی اجرا کند.
روبروی دوربین شبکه «زاگرس» (کرمانشاه) و برنامه «خط مستقیم» در شبکه تهران تا به «تازه ها» برسد؛ به برنامه ای که چهار سال آن را اجرا کرد و اسم او را سر زبان ها انداخت.
حالا همه از دختر جوانی به نام «آزاده نامداری» حرف می زدند که به سبک عادل فردوسی پور اجرا می کند. با همان تندتند حرف زدن ها و خنده ها و حرکت دست ها. خودش هم می گفت شاید 10 سال بیدار ماندن در دوشنبه شب ها و تماشای «نود» روی او تاثیر گذاشته یا شاید هم ژنتیکی باشد!
خودش اما نمی خواست مجری باشد. فارغ التحصیل رشته مدیریت صنعتی بود اما دلش می خواست پشت صحنه کار کند. متن و نمایشنامه بنویسد اما از همان «تازه ها» تصمیم گرفت مجری باشد و «غیرمنتظره» و «جمع ما» را هم اجرا کرد.
در روزهای غیبت اجرای اجباری در تلویزیون، برنامه هم ساخت و از نویسندگی و اجرا تا تهیه کنندگی «خانمی که شما باشی» را تجربه کرد. خانم مجری هنوز به اندازه همان روزها تند تند حرف می زند اما دنیای آرام تری را تجربه می کند و از یک رشته فنی به تحصیل در رشته روانشناسی رسیده. اینها جواب هایی است از دنیای این زن در آستانه 30 سالگی با 10 سال سابقه اجرا در تلویزیون.
طولانی ترین روز زندگی تان کی بود؟
یک روز صبح در دانشگاه که بابام بهم زنگ زد. بابام همیشه انرژی مثبت و خبر خوش دارد ولی آن روز گفت بابابزرگم فوت شده. بابابزرگم تهران نبود و من هم در یک سال گذشته اش به دلیل گرفتاری های شخصی نرفته بودم بهشان سر بزنم. هر روز می گفتم می روم سر می زنم ولی هر روز هم این موضوع را به تعویق می انداختم.
هیچ وقت از فکرم عبور نمی کرد که فرصتم تمام شود. تا بروم خانه لباس عوض کنم و سوار ماشین شوم و در جاده به خانه اش برسم، احساس می کنم آنقدر طول کشید که بیشتر از 12-10 ساعتی بود که توی راه بودم. تلخی آن روز هنوز در ذهنم مانده. خواب پدربزرگم را هم زیاد می بینم. در خواب هم دقیقا همین را می بینم که مواظبش نبوده ام. احساس می کنم او به مراقبت و کمک نیاز داشت و من نبودم. وقتی کاری از دستم برنمی آید، خیلی غم انگیز است.
اگر آخرین بازمانده زمین باشید، چکار می کنید؟
از الان زمین مال من است. پس احتمالا شروع می کنم به سیاحت و گشتن. سر می زنم به همه سوراخ سنبه هایی که وقتی همه بودند، نمی توانستم در آنها سرک بکشم. همه وقتم را می گذارم برای گشت و گذار. احتمالا اولین مقصدم مکه است چون وقتی تنها باشم احتمالا بیشتر از تفریح، به چیزی نیاز دارم که نترسم. رفتن به جایی مثل رم هم خوب است اما آنجا آدم فقط می تواند چرخی بزند و برگردد ولی احساس امنیت نمی کند. تنها جایی که فکر می کنم آرامش دارم، مکه است. خود مسجدالحرام.
هواپیمای شما دارد سقوط می کند، آخرین لحظه عمر چی از فکرتان می گذرد؟
جمله همیشگی ام این است که «خدایا ببخشید. خیلی زیاد» چون ممکن است سهوا و وقت هایی که از دایره کنترلم خارج بوده، آدم ها را ناراحت کرده باشم. خدا کسی مثل «حر» را بخشیده، پس ما را هم می بخشد اما به این فکر می کنم که پس از آن لحظه ها، به جای خوبی می روم؛ چون همیشه اینجا احساس تنگی و در فشار بودن دارم. اگر خدا من را ببخشد، جایی که می روم بهتر است و حالم خوب تر.
اگر دوباره دنیا می آمدید، همین مسیری را که الان طی کردید، انتخاب می کردید؟
نه، دلم می خواهد چیزهای جدیدی را امتحان کنم؛ اگر من یک کارمند بانک یا خانم نقاش بودم، زندگی ام چه شکلی می شد یا اگر در هلند به دنیا می آمدم چی. الان در آستانه 30 سالگی اعلام می کنم در این دنیا هیچ خبری نیست!
تجربه اولین عشقتان چطور بود؟
فوق العاده خوب. از صمیم قلب دلم برای کسی که نمی تواند عشق داشته باشد، می سوزد. بزرگترین نیاز یک انسان در زندگی عشق است.
عشق مثل آب حیات می ماند. آدم می تواند عاشق مادر و کار و کتاب خواندن و هر چیز دیگری باشد اما عشق به معنای عامیانه اش، یعنی انسان دیگری را دوست داشتن هم باید در زندگی آدمی اتفاق بیفتد. به قول حضرت حافظ «هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق/ بر او نمرده به فتوای من نماز کنید» ممکن است آدم در کل زندگی اش زمان هایی سکوت عاطفی داشته باشد اما عشق یک اتفاق فوق العاده است که آدم باید تا آخر عمرش داشته باشد.
آدم ها در سنین مختلفی این عشق را تجربه می کنند، من هم اولین باری که یک آدم را در زندگی ام دوست داشتم، همیشه او را بیش از خودم دوست داشتم. می خواستم همه چیز او خوب باشد. اگر من و او روی زمین تنها بودیم و فقط یک پرس غذا داشتیم، حتما می گفتم «تو بخور، من نمی خورم». به خاطر همین فکر می کنم خیلی آدم خوشبختی هستم که این احساس را تجربه کردم.
دوست دارید جای کدام کاراکتر فیلم های عاشقانه باشید؟
جای رویا (هانیه توسلی) در فیلم «شب های روشن». یا جای زهرا سادات (نگار جواهریان) در «طلا و مس». همیشه دوست داشته ام چنین زنی باشم. اگر بخواهم زنی بسازم، حتما چنین زنی می سازم؛ زنی که به خانواده و همسر و بچه هایش تعلق خاطر دارد و خوشبخت است و عاشق.
چیزی که دکمه عشقتان را فشار می دهد چی است؟
بو. در موقعیت های عاطفی بیشتر از هر چیزی، بو را به ذهن می سپارم. به خاطر همین ممکن است مثلا وقتی دارم سبزی پلو و ماهی می خورم، یکهو اشکم دربیاید! اما ممکن است یک آهنگ عاشقانه پخش کنید و هیچ حسی نداشته باشم. اساسا آدم عاشق پیشه ای نیستم.
بیشتر از هر چیزی، سرکشی در من نمایان است و تا زمانی که چیزی را تجربه نکنم، حرف دیگران را گوش نمی کنم. وقتی دست و دلم سوخت، حرف کسی را باور می کنم. این نقطه ضعف بزرگ من است.
تلخ ترین و شیرین ترین خوابی که تا حالا دیدید چی بوده؟
در زندگی ام روزهایی را تجربه کردم که اگر خواب بود، وقتی بیدار می شدم صدقه می دادم و می گفتم کابوس بود اما این روزها را با چشمانم دیدم و خواب نبود و از خواب هم تلخ تر بود اما خواب های خوبم بیشتر و عمیق تر از خواب های بدم بوده اند.
اگر حق داشتید از خدا یک سوال بپرسید، چی می پرسیدید؟
جایی در فیلم «از کرخه تا راین» هست که علی دهکردی کنار رود راین نشسته و می گوید «خدایا چرا من؟ چرا اینجا؟ چرا چشم هام رو از من گرفتی؟ چرا چشم هام رو بهم پس دادی؟» من آن تکه فیلم را خیلی دیدم. بعدش هم صدای این دیالوگ را داشتم و بارها توی ماشین به آن گوش می دادم. لحظه هایی در زندگی ام بوده که کنار اتوبان و پارک این صدا را بلند کرده ام و عین او گفته ام «خدایا چرا من؟ چرا من را اینجوری امتحان می کنی؟»
یک اعتراف کنید.
به نظر آدم زبل و بچه پررویی می آیم اما حرف آدم ها را زود باور می کنم. از همه دوستان و اطرافیانم خواهش می کنم به من دروغ نگویید و از اینکه حرف هایتان را زود باور می کنم، لذت نبرید!
می توانید جایی/ کسی/ چیزی را نام ببرید که زندگی تان را به دو قسمت قبل و بعد تقسیم کرده باشد؟
تلویزیون. من وقتی 20 ساله بودم مجری برنامه «تازه ها» بودم. کم کم در موقعیتی قرار گرفتم که متوجه شدم دیگر نمی توانم راحت باشم چون زیر نگاه آدم ها هستم. آدم ها به لباس ها، حرف ها، دوستان و جاهایی که می روم، نگاه می کنند. به خاطر همین دیگر نمی توانستم آنقدر سرخوش و کودکانه رفتار کنم و خلوتم را از دست دادم. قبل از آن روزها بیشتر خودم بودم و بعدش کمتر خودم بودم.
دوست داشتید استعداد چه کاری را داشته باشید که الان ندارید؟
آدرس پیدا کردن! من اصلا آدرس ها را خوب پیدا نمی کنم. اگر گذری بخواهم جایی جز مسیرهای هر روزه بروم، باید 5 بار بروم تا بتوانم دفعه بعد پیداش کنم! همیشه به آدم هایی که با یک آدرس به کوچه پسکوچه ها می رسند حسادت می کنم. در رانندگی خدا را شکر همه تجربه های جذاب مثل چپ کردن و تصادف کردن را دارم اما هوش آدرس پیدا کردنم هیچ وقت قوی نمی شود.
دوست دارید چطوری بمیرید؟
کاش سی و هفت، هشت سال بیشتر عمر نکنم! (البته امیدوارم مامانم ناراحت نشود!) ابدا از خدا عمر طولانی نمی خواهم. دوست دارم در خواب بمیرم. مثل فیلم «مادر». دوست دارم وقتی می میرم، مردم جای خالی ام را حس کنند. مثل آقای معدنی، مربی والیبال که همین روزها فوت کرد. او در روزهایی فوت کرد که والیبال در اوج بود و برای مردم مهم.
خدا چقدر یکی را دوست دارد که در چنین روزهایی فوت می کند و نبودن آنها حسرت دارد. کاش من هم وقتی می میرم، بگویند «آخی، مرد». کاش نبودن من حس شود. به خاطر همین خواهش می کنم وقتی مردم، شب اول من را تنها نگذارید.
به نظر شما آخرش چی می شه؟!
دنیا بدون ما هم می چرخد. دوست دارم آخرالزمان حضور داشته باشم چون می گویند در دوران ظهور، احوال خوبی بر زمین حاکم است. خدا وعده داده که آخرش خوب است و من به این وعده ایمان دارم. من خودخواه هم هستم و دوست ندارم دنیا بعد از من ادامه داشته باشد! چون اگر بعد از من کیف کنید، ناراحت می شوم!
پنجشنبه 20 شهریور 1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 141]
صفحات پیشنهادی
نخستین گفتههای فرزاد حسنی پس از خبر جدایی از آزاده نامداری
نخستین گفتههای فرزاد حسنی پس از خبر جدایی از آزاده نامداری نخستین گفتههای فرزاد حسنی پس از خبر جدایی او و آزاده نامداری بخوانید نخستین گفتههای فرزاد حسنی پس از خبر جدایی او و آزاده نامداری آمار و ارقام ثبت احوال نشان می دهد در سال های اخیر رشد طلاق افزایش یافته و متاسفانه حآزاده نامداری در کنار خانه خدا
آزاده نامداری در کنار خانه خدا آزاده نامداری مجری تلویزیون که چند سال پیش به سفر حج مشرف شده به تازگی عکسی از خودش را در کنار خانه خدا منتشر کرده است نامداری در توضیح این عکس نوشته است برعکس میگردم طواف خانه ات را دیوانه ها آدم به آدم فرق دارند او چندی پیش در برنامه صبحعکس : آزاده نامداری در کنار پیرترین بازیگر مرد سینمای ایران
عکس آزاده نامداری در کنار پیرترین بازیگر مرد سینمای ایراناردشیر کاظمی متولد سال 1299 در بندر انزلی می باشد و 94 سال سن دارد و در سریال پژمان و فیلم دایره زنگی بازی کرده است آزاده نامداری که به همراه شقایق دهقان و محراب قاسم خانی به دیدن تئاتر آرسنیک و تور کهنه رفته بود بعد از پآزاده نامداری: همیشه او را بیش از خودم دوست داشتم!
آزاده نامداری همیشه او را بیش از خودم دوست داشتم کاش سی و هفت هشت سال بیشتر عمر نکنم ابدا از خدا عمر طولانی نمی خواهم دوست دارم در خواب بمیرم مثل فیلم مادر اولین باری که جلوی دوربین نشست مجری نبود یک شاعر جوان بود مهمان یکی از برنامه های شبکه جام جم هیچ فکر نکرده بودچهره ها در شبکههای اجتماعی؛ از آزاده نامداری تا پژمان جمشیدی |تصاویر|
چهره ها در شبکههای اجتماعی از آزاده نامداری تا پژمان جمشیدی |تصاویر| آخرین نیوز گزیده ای از فعالیت چهره های ایرانی در شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام فیسبوک توئیتر و در ادامه مطلب مشاهده می کنید بارانا کوچولو از دیدن مادربزرگش حسابی ذوق کرده بنیامین هم از آینه آسانسورآزاده نامداری و برادر جدیدش+عکس
آزاده نامداری و برادر جدیدش عکس آزاده نامداری و ارسلان قاسمی در کنار هم به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران تاریخ انتشار ۱۶ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۰ ۵۰فرزاد حسنی درمورد جدایی از آزاده نامداری صحبت کرد!!!
فرزاد حسنی درمورد جدایی از آزاده نامداری صحبت کرد اعلام خبر جدایی آزاده نامداری و فرزاد حسنی واکنش های رسانه ای مختلفی را به دنبال داشت و موجی از تاسف و ناراحتی را در میان طرفداران این دو مجری شناخته شده پدید آورد اما حالا پادرمیانیهایی آمار و ارقام ثبت احوال نشان می دهد دآزاده نامداری مهریه خود را به اجرا گذاشت
آزاده نامداری مهریه خود را به اجرا گذاشت گویا خبرها و حواشی جدایی زوج مشهور تلویزیون هنوز پایان نگرفته است چرا که برخی رسانهها خبر از توقیف خانه و کارت بانکی فرزاد حسنی همسر سابق آزاده نامداری دادهاند و گفتهاند نامداری مهریه خود را نیز به اجرا گذاشته است برخی جزئیات دیگر ر«آزاده نامداری» در کنار خانه خدا/ عکس
آزاده نامداری در کنار خانه خدا عکس تاریخ انتشار دوشنبه 10 شهریور 1393 ساعت 07 26 | شماره خبر 1627669437820025504 تعداد بازید 3 آزاده نامداری مجری تلویزیون که چند سال پیش به سفر حج مشرف شده به تازگی عکسی از خودش را در کنار خانه خدا منتشر کرده است نامداری در توضیح این عکسآزاده نامداری و ارسلان قاسمی وشبنم مقدمی در ساحل دریا+عکس
آزاده نامداری و ارسلان قاسمی وشبنم مقدمی در ساحل دریا عکس آزاده نامداری مجری تلویزیون با انتشار این عکس در اینستاگرامش نوشت اینجا خلیجی است که مال ماست تاهمیشه مال ماست آزاده نامداری ارسلان قاسمی و شبنم مقدمی را در این عکس می بینید نامداری مجری تلویزیون با انتشار این عک«آزاده نامداری» در کنار خانه خدا +عکس
آزاده نامداری در کنار خانه خدا عکس آزاده نامداری چندی پیش در برنامه صبحی دیگر در پاسخ به این سوال که هنگام زیارت چه دعایی میکند گفت دعایی که در سفر به مکه از خداوند خواستم اینکه خدایا از من بگیر هر آنچه که تو را از من میگیرد چرا که این دعا موجب میشود تا در مسیر درست حرتصاویری از آزاده نامداری+عکس
تصاویری از آزاده نامداری عکس آزاده نامداری آزاده نامداریاخبار مرتبط اجرای مشترک آزاده نامداری و فرزاد حسنی برنامه تحویل سال نو 2 عکس از مراسم عقد آنهاعکس فرزاد حسنی و آزاده نامداری درافتتاح نمایش رضا حدادآزاده نامداری منآزاده نامداری و شبنم مقدمی در ساحل خلیج فارس+عکس
آزاده نامداری و شبنم مقدمی در ساحل خلیج فارس عکس نامداری مجری تلویزیون با انتشار این عکس در اینستاگرامش نوشت اینجا خلیجی است که مال ماست تاهمیشه مال ماست ارسلان قاسمی و شبنم مقدمی برای شرکت در برنامه زنده صبح خلیج فارس به بندر عباس رفته بودند آزاده نامداری مجری تلویزیوعکس: آزاده نامداری در دوران کودکی
عکس آزاده نامداری در دوران کودکی آزاده نامداری در دوران کودکی آزاده نامداری در دوران کودکیمطالب مرتبط آزاده نامداری در کنار خانه خدا عکسپادرمیانی یک مجله برای آشتی آزاده نامداری وفرزاد حسنی عکس جدیدترین عکس آزاده نامداری در میان مردم تصویر عکسی از فرزاد حسنی که تا امروز منتش«آزاده نامداری» در کنار خانه خدا+عکس: «برعکس میگردم طواف خانه ات را !»
آزاده نامداری در کنار خانه خدا عکس برعکس میگردم طواف خانه ات را آزاده نامداری مجری تلویزیون که چند سال پیش به سفر حج مشرف شده به تازگی عکسی از خودش را در کنار خانه خدا منتشر کرده است نامداری در توضیح این عکس نوشته است برعکس میگردم طواف خانه ات را دیوانه ها آدم به آآزاده نامداری مهریه اش را اجرا گذاشت +عکس
آزاده نامداری مهریه اش را اجرا گذاشت عکس مهریه آزاده نامداری به اجرا در آمد آزاده نامداری با به اجرا گذاشتن مهریه اش مهر توقیف اموال را بر خانه و کارت بانکی فرزاد حسنی همسر سابقش زد گویا حواشی و اخبار پیرامون جدایی زوج مشهور تلویزیون آزاده نامداری و فرزاد حسنی نقطه پایان نآزاده نامداري در كنار دو هنرمند در «خليج فارس» |عکس|
آزاده نامداري در كنار دو هنرمند در خليج فارس |عکس| آزاده نامداری ارسلان قاسمی و شبنم مقدمی را در این عکس می بینید نامداری مجری تلویزیون با انتشار این عکس در اینستاگرامش نوشت اینجا خلیجی است که مال ماست تاهمیشه مال ماست ارسلان قاسمی و شبنم مقدمی برای شرکت در برنامه زن-
گوناگون
پربازدیدترینها