محبوبترینها
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798308076
فروش مانده شام عروسی در جمعه بازار + تصاویر
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
فروش مانده شام عروسی در جمعه بازار + تصاویر نداشته های جمعه بازار بافت: برق، آب سرد کن، سکوی نماز، سرویس بهداشتی، نامناسب بودن زمین بازار، عدم غرفه بندی، عدم نظارت و…
جمعه بازار بافت حدودا دو سالی است که به میدان عاشورا انتقال پیدا کرده است، عمده شهروندان بافتی مایحتاج هفته خود را از این مکان تهیه می کنند، به دلیل تفاوت قیمت تره بار نسبت به بازار تقریبا مورد استقبال اکثریت قرار گرفته است. اما وقتی برای خرید در این مکان قدم می زنی به دلیل آشفتگی غرفه ها!بعضی وقتها یادت می رود واسه خرید چی به اینجا آمده ای!(البته نظر شخصی).
هر کسی هر جایی زمین خالی پیدا کرده است بساطش را پهن کرده است، این وضعیت نابسامان صحنه هایی را به وجود آورده است در خور شان مردم فرهنگ پرور شهرستان بافت نیست. علت این وضعیت را در گفتگو با فروشندگان جمعه بازار جویا شدیم آنها هم مشکلاتشان را گفتند: فروشنده ای که بسته های صابون را روی هم می چید در مورد مشکلش در جمعه بازار به زمین اشاره کرد و گفت: زمین اینجا خاکی است وقتی باد می آید گرد و غبار بلند می شود . چون غرفه بندی نیست همین باعث شده که فروشندگان هر هفته سر جا بحث کنند . تو این گرمای تابستان یک آب سرد کن وجود ندارد. سرویس بهداشتی ندارد. نزدیک ۸ ماه در این مکان فروشندگی می کنم . با اینکه مسائل و مشکلات را با مسئولین مطرح کردیم، تا حالا ترتیب اثر ندادند می گویند اینجا جای دائمی بازار نیست با این حال با وجود گذشت چند سال مکان دائمی هم تاکنون مشخص نشده است.
پیر مرد دیگری که دانه های هلو را دستمال می کشید گفت: این مکانی که برای جمعه بازار در نظر گرفته شده جای مناسبی نیست. از نظر اینکه آب و برق هم ندارد ما همین که خورشید غروب می کند علی رغم حضور مشتریان دیگر نمی توانیم به کارمان ادامه دهیم چون هوا تاریک می شود و سیب زمینی از هلو تشخیص داده نمی شود. سرویس بهداشتی ندارد. نفری هم ۱۰۰۰۰ تومان هر جمعه عوارض می دهیم نه سایه بانی دارد نه امکانانی، اینجا شده مثل بازار شام، یک وضعیت فجیعی دارد. از لحاظ امکانات صفر است. هر کسی بیاد جمعه بازار واسه مسئولین شهر حجالت دارد. من کرمان، سیرجان و حتی میناب رفته ام جمعه بازارشان خیلی خوب است ولی با دیدن جمعه بازار بافت واقعا تاسف می خورم. فروشنده دیگری گفت: من به عنوان نماینده میوه فروشها بارها گزارش داده ام هم کتبی هم شفاهی.در جواب می گویند درست می کنیم ولی دروغ می گویند تا حالا هیچ اقدامی نکرده اند. ما باز هم از مسئولین می خواهیم که به وضع اینجا رسیدگی کنند حداقل غرفه بندی کنند کف زمین را آسفالت یا سیمانکاری کنند، در این صورت ما هم بهتر و بیشتر عوارض می دهیم.
خانم دیگری که از گرما و شدت نور خورشید چشمانش را به هم کشیده بود گفت: من دو سال است که در اینجا فروشندگی می کنم، مشکل ما این است به خاطر آفتاب سایه بانی به بدبختی درست می کنیم ولی هفته بعد که می آییم دیگر سایبانی نیست. هر جمعه ۵۰۰۰ تومان از ما می گیرند در حالی که از صبح تاکنون من ۵۰۰۰ تومان کاسبی نکرده ام. یک ماه دیگر باد و باران شروع می شود ما چطور اینجا فروشندگی کنیم. ما مشکل داریم که می آییم اینجا زیر نور آفتاب فروشندگی می کنیم تا نان فرزندانم را تامین کنم. چند بار هم به مسئولین گفته ایم فقط می گویند درست می کنیم ولی خبری نیست. پیر مردی که بساطش را در گوشه ای پهن کرده بود و بادمجان می فروخت با دیدن دوربین ما فکر کرد که ما از مسئولین هستیم! گفت: خودتان که فضای اینجا را مشاهده می کنید فضای اینجا را، همش گرد و خاک است، روی اجناس ما می نشیند. به مسئولین هم گفته ایم، می گویند وقت نیست! بودجه هم نیست. غروب که می شود به خاطر این چند کیلو لوبیا۵۰۰۰ تومان و به خاطر این چند کیلو بادمجان هم از من ۵۰۰۰ تومان می گیرند الان سه سال است عوارض می دهم ولی در قبالش هیچ امکاناتی به ما نداده اید. دو جوان که یک وانت خربزه برای فروش آورده بودند و از لهجه شان مشخص بود اهل این شهر نیستند در پاسخ سوال ما در مورد جمعه بازار خندیدند و گفتند: اولین بار است که به جمعه بازار اینجا آمده ایم و آخرین بارم هم خواهد بود.
فروشنده دیگری که دو سال در جمعه بازار فروشندگی می کرد ، درخواستش از مسئولین اینگونه بیان کرد: از مسئولین درخواست دارم حداقل برای این جمعه بازار یک نمازخانه، سرویس بهداشتی و آب سرد کن بزارند کف زمین خاکی است با کوچکترین وزش باد وسائل ما بنجل می شود. اینجا هیچ هزینه ای نکرده اند ولی عوارش هم می گیرند در خواست دیگر اینکه اینجا را تفکیک کنند یک قسمت را کلا برای میوه فروشها، یک قسمت برای خاروبار فرو شها و .. تا از این بی نظمی درآید. جوان دیگری که گوجه فرنگی هایش را تبلیغ می کرد گفت: یک سال است اینجا فروشندگی می کنم هر جمعه ۱۰۰۰۰تومان عوارض می دهم، در یک کلام این وضعیت در خور شان و شخصیت مردم شهرستان بافت نیست، مسئولین این وضعیت را می بینند ولی متاسفانه به روی خودشان نمی آورند. مرد میانسالی با قد خمیده اش پاکت سیب زمینی را از ما گرفت روی ترازو گذاشت و گفت می شود ۳۰۰۰ تومان. سوالم را پرسیدم گفت: یک سال پیش زمانی که رای گیری شورا بود، آمدند اینجا گفتند می خواهیم برایتان برق بیاوریم، پروژکتور بیاوریم ولی وقتی رای دادیم دیگر خبری نشد. یک روز اعتصاب کردم عوارض ندادیم تا به وضعمان رسیدگی کنند آنها هم چند سرباز آورند گفتند اگر عوارض ندهید پلاک ماشینهایتان را در می آوریم می بریم شهرادی و جریمه تان می کنیم!
حاشیه جمعه بازار در حین پرسه زدن در جمعه بازار به یک مورد عجیب هم برخوردیم، یک سایپا باری چند متر آن طرف تر فریاد می زد غذای آماده… غذای آماده… جلو رفتیم گفت غذا مرغ است ۴۰۰۰ تومان با نوشابه ۵۰۰۰ تومان. پرسیدم هر جمعه غذا می آورد اینجا؟ با یک ذوق خاصی گفت: نه امروز شانس جمعه بازاری ها بود مهمونای عروسی دیشب نیامده بودند باقی مانده غذا را آوردیم اینجا خدا خواست این غذا نصیب جمعه بازاری ها شود!
خیلی جالب بود قبلا هم در جمعه بازار به موردی برخوریدم که تن ماهی را که از صبح در گرما زیر نور خورشید بدون هیچ حفاظی نگه داشته شده بود و اتیکت قوطی که ۳۵۰۰ تومان زده شده بود را ۲۵۰۰ می فروختند. این مشاهدات کمی تامل برانگیز است، یعنی هیچ نهاد نظارتی بر بهداشت موادی که اینجا فروخته می شود نیست، گویا برخی مسئولین حادثه مسمویت های عمدی که سال گذشته با توزیع مواد غذایی در برخی شهرها رخ داد را فراموش کرده اند یا شاید هم وظیفه شان را ؟؟؟ از ظهر امروز که این گزارش را گرفتم تا الان که در حال تایپ کردن آن هستنم، دارم حساب و کتاب میکنم! در این جمعه بازار قریب به ۵۰ فروشنده مشغول هستند که بعضی هر هفته ۱۰۰۰۰ تومان و برخی ۵۰۰۰۰ تومان ه عوارض می دهند. اگر هر هفته ۲۵ نفر ۱۰۰۰۰ تومان و ۲۵ نفر هم ۵۰۰۰۰ تومان عوارض بدهند. می شود ماهی(۴ هفته) یک میلون و پانصد هزار تومان و سالانه هجده میلیون تومان. با وجود این عوارضی از دو سال و خورده ای تا کنون این جمعه بازار فاقد: برق(دریغ از یک لامپ روشن در بازار)، آب سرد کن، زمین مناسب، سرویس بهداشتی و … می باشد . از اینجا به بعد قضاوت به عهده مسئولین ذیربط می باشد…
بوتیااخبار مرتبط:عجیب ترین حراجی های گران دنیا+تصاویر تویوتای عتیقه در حراجی رکورد زد+تصاویرپاتک فیلیپ رکورددار گرانترین حراجی ساعت+تصاویر
شنبه 15 شهریور 1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]
-
گوناگون
پربازدیدترینها