واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۵ شهريور ۱۳۹۳ (۰:۶ق.ظ)
ابتکار: جاي عکس هاشمي در کجاي قاب نظام است؟
به گزارش خبرگزاري موج، روزنامه ابتکار چنين نوشت:
پيرامون فراز و فرودِ زندگي پيچيده سياسي هاشمي بسيار نوشته شده است. در باب چرايي اين فراز و فرود نيز هرکس دليل خود را بر ميشمارد. ايشان، در کنار مقام معظم رهبري جزو تنها بازماندگان نسل اول انقلاب به حساب ميآيند.
با نگاهي گذرا به چهار دهه زندگي سياسي آقاي هاشمي، تصوير بهتري براي داوري به دست ميآيد. هاشمي در دهه شصت سيبلِ اپوزيسيونِ بيرون از نظام بود. او مانند بسياري از ياران و همسنگرانش، چونان شهيد مظلوم بهشتي، مطهري، رجايي، باهنر و رهبر معظم انقلاب، هدفِ حذف فيزيکي و ترور شخصيت قرار داشت. در آن سالها تلاشِ ضدانقلاب بر حذف نيروهاي اصلي انقلاب و ايجاد بحرانِ مديريت در نظام متمرکز بود. تلاش آنان در بسياري موارد نتيجه بخش بود و خيل عظيمي از نيروهاي نسل اول انقلاب به شهادت رسيدند و اکنون عکس آنان در قابِ تصويرِ نسلِ اول انقلاب، يادآور خاطراتشان ميباشد.
انقلاب و نظام در نتيجه حذف آنان آسيبهاي جدي ديد، اما برغم موفقيتهاي ظاهري ضدانقلاب، نظام مسير خود را در پرتو رهبري حضرت امام (ره) ادامه داد و دامنه بحرانِ حذف نيروهاي اصلي، دامنِ نظام را نگرفت و چالش آن فراگير نشد؛ عجيب تر اينکه دو نيروي اصلي و موثر، يعني حضرت آيت الله خامنه اي و آيت الله هاشمي رفسنجاني، برغم سوء قصد سلامت ماندند، تا ذخيره اي براي دوران ظهور و بروز نسل دوم و سوم انقلاب باشند.
همراهي اين دو بزرگوار و در کنار هم بودنِ آنان، تداعي کننده همراهي آقايان رجايي و باهنر بود و حضور همزمان شان در قاب نظام، نشانه ناکامي دشمن و اطمينان بر ادامه راه انقلابيون نسل اول بود. به عبارت ديگر در دهه 60 تمام تلاش ضدانقلاب حول حذف دو يار اصلي انقلاب، حضرت آيت الله خامنه اي و آيت الله هاشمي، از کنار امام (ره ) بود. آنان به درستي دريافته بودند که کمر امام – که با شهادت آقايان بهشتي، رجايي و باهنر خميده شده بود- با حذف آيت الله خامنه اي و هاشمي شکسته و انقلاب از نيروهاي اصلي خود، تهي خواهد شد. امام (ره) باهمين تحليل در آخر حيات مقدسشان توصيه اکيد به عدم جدايي اين دو استوانه انقلاب فرمودند.
اما در سه دهه بعدي هاشمي سيبلِ تندروهاي درون نظام شد. اين بار تندروها تلاش کردند که هاشمي را به هرشکل از کنار رهبر معظم انقلاب دور و از قاب نظام خارج سازند. برغم تلاشهاي بسيار، اما هاشمي همچنان در قاب نظام باقي ماند.
در دهه هفتاد او هدف حملات بي رحمانه نسل جديدي از نيروهاي انقلاب قرار گرفت. اينان، که در قالب جريان چپ بال و پر گشوده بودند، آرمان خود را در آسمان نظام ميجستند، مشي و منشِ هاشمي را بر نتابيدند و به او حمله ور شدند و او را عاملِ هر آنچه خود نميپسنديدند، برمي شمردند. ماشين تندروهاي دهه هفتاد، انگها و تهمتها روانه اش ساخت و هر روز او را لقبي دادند، تا شايد از محبوبيتش بکاهند و منزوي اش کنند. آنان در حذف هاشمي ناکام ماندند، ولي موفق شدند که منحني محبوبيتش را به پايين ترين حد ممکن برسانند، آنچنانکه در انتخابات مجلس ششم، نفرِ آخرِ پذيرفته شدگان تهران شد.
اما حمايتهاي بي دريغ هاشمي از دولت نسل دومي سيد محمد خاتمي، آبي بر آتش تندروهاي چپ، و البته بنزين بر آتش تندروهاي راست گرايان بود. او اين بار سيبلِ تندروهاي راست گرايان قرار گرفت و هجمههاي آنان آغاز شد. حملات و هجمههاي نسل دوم راست گراها، هاشمي را از گردونه انقلاب خارج نساخت، ولي بهاي مهمي به دست آوردند؛ آنان توانستند دولتي راديکال با محوريت محمود احمدي نژاد را بر سر کار آورند؛ اما نتوانستند بين او و رهبري جدايي افکنند. البته ريشه هاشمي آنچنان عميق و دراز مدت بود که با اين مقدار تلاش از قاب نظام حذف نشد.
حال او در متن تحولات سياسي نيست ولي به بهانه نقش جديدي که برعهده گرفته( رئيس جمهور ساز)همچنان هدف حمله تندروها است. نسل سوم اصولگرايان، هاشمي را مانع اصلي در فتح قلههاي مختلف تعريف کرده و به هر بهانه اي توپخانه خود را به طرف او نشانه ميرود و هر روز در گوشه اي او را مورد هجمه قرار ميدهد.
بنابراين هاشمي در دهه شصت سيبل مخالفين انقلاب براي حذف از قاب انقلاب و در سه دهه بعدي سيبل تندروها براي جدايي بين او و رهبر انقلاب بود.
اما هرگاه که مردم از قاب تلويزيون تصوير هاشمي را در سمت راست رهبر معظم انقلاب ميبينند، در دل خدا را شاکرند و بر تلاش مذبوحانه مخالفين ميخندند. افقهاي نظام را روشن تر از هميشه ميبينند و اميدوارتر از هميشه دل در گرو تدبير اين دو ذخيره انقلاب دارند. بي شک يکي از دلايل مهم حفظ هويت اصلي انقلاب برغم حاکميت نسلهاي دوم و سوم و تفاوت مشرب و سليقه و نگرششان با نسل اولي ها، حضور و نقش آفريني دو استوانه اصلي انقلاب، يعني مقام معظم رهبري و در کنارشان آيت الله هاشمي است.
پس هر زمان که هاشمي در قاب نظام، در کنار رهبر معظم انقلاب باقي بماند، اميد دشمنان کم فروغ و دل مومنين و انقلابيون اصلي شاد ميشود. اگر روزي، خداي ناکرده، اين جدايي رخ دهد آنگاه آرزوهاي دشمنان برآورده و اميد دوستان نظام فروکاسته خواهد شد. اما هوشمندي هاشمي و رفتار مسئولانه اش در ظرف تحولات چهار دهه گذشته چنين امکاني را به حداقل رسانده و او را در قاب نظام نگه داشته است. ان شاء الله با هوشياري و درايتي که در او سراغ داريم، اين عکس در قاب نظام ابدي خواهد شد.
نويسنده : محمدعلي وکيلي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]