واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: رهایی سه مرد از مجازات مرگ
سه مرد جوان که در پروندههای جداگانه دست به جنایت زده بودند پس از جلب رضایت شاکیان خصوصی از مجازات مرگ رهایی یافتند و دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شدند.
آفتاب: به گزارش فرهیختگان، نخستین مرد «حامد» 26ساله بود که پسر 23 سالهای به نام «علی» را قربانی درگیری بچهگانهاش کرده بود.
رسیدگی به این پرونده از ساعت ۲۲ شامگاه بیستم آذر 90 به دنبال کشته شدن علی در خیابان صالحی، اتوبان محلاتی در دستور کار افسران کلانتری ۱۲۱ سلیمانیه قرار گرفت. پلیس وقتی در محل حاضر شد دریافت این پسر با ضربههای چاقو از پا درآمده است. جنازه با هماهنگی قضایی به پزشکیقانونی فرستاده شد و ردیابی عاملان جدال خونین در دستور کار پلیس قرار گرفت.
بررسیها نشان میداد علی با ضربههای مرگبار حامد از پا درآمده است.
چند ساعت از این ماجرا نگذشته بود که حامد بازداشت شد و گفت: «درگیری من و علی مربوط به سه ماه قبل است. او یک بار در خیابان چپچپ به من نگاه کرد و این شروع دعواهای من و او بود. علی بیستم آذر در هیات عزاداری پیش من آمد و بیدلیل یک سیلی به صورتم زد. همان موقع کینهاش را به دل گرفتم و بعد از پایان مراسم همراه دوستانم سراغ علی رفتیم. وقتی دعوا بالا گرفت من ضربهای با چاقو به او زدم.»
به دنبال بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست صادر و به شعبه 71دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که بیستم خرداد 91 برگزار شد حامد به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. رای در شعبه هفتم دیوان عالی کشور تایید شد و او در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت ولی توانست پس از پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کند. به این ترتیب از حکم مرگ رهایی یافت و پروندهاش برای رسیدگی به جنبه عمومی جرم به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگردانده شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز به ریاست قاضی «عزیزمحمدی» و با حضور چهار قاضی مستشار تشکیل شد حامد ابراز پشیمانی کرد و گفت: «قصد کشتن علی را نداشتم. فقط برای ترساندن او چاقو کشیدم، اما ضربهام کاری بود. حالا نزدیک به سه سال است در زندانم و از هیات قضایی تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند.»
10 سال زندان برای قتل پدر
دومین پرونده که از جنبه عمومی جرم رسیدگی شد، مربوط به مرد 40 سالهای به نام «حسن» بود که 10 سال پیش وقتی 30 ساله بود پدرش را قربانی خشم خود کرده بود. این پسر پس از تهیه اسلحه، پدر 60 سالهاش به نام «کرمعلی» را با شلیک گلوله کشته و فرار کرده بود. این پسر که زندگی زیرزمینی در پیش گرفته بود سه ماه پس از جنایت در حوالی راهآهن تهران ردیابی و بازداشت شد و جرمش را گردن گرفت.
حسن در بازجوییها گفت: «در کار خرید و فروش عتیقه دست داشتم. به همین خاطر سه میلیون تومان پول از پدرم قرض گرفتم. اما چند ماه بعد وقتی پدرم پی برد پول را برای معامله عتیقه از او گرفتهام با من ناسازگار شد. پدرم مدام میگفت به پولش احتیاج دارد، چون پولی در بساط نداشتم چند بار با پدرم درگیر شدم. تا اینکه تصمیم به قتل او گرفتم. پدرم نگهبان یک ساختمان بود. با اسلحهای که از قبل تهیه کرده بودم به اتاقک نگهبانی پدرم رفتم و با شلیک یک گلوله او را کشتم.
در مدتی که فراری بودم عذاب وجدان لحظهای رهایم نمیکرد تا اینکه بازداشت شدم. »
این مرد پس از 10 سال توانست رضایت اولیایدم را جلب کند و از مجازات مرگ رهایی یابد. به این ترتیب دیروز از جنبه عمومی جرم در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در نشست رسیدگی به این ماجرا که به ریاست قاضی «عبداللهی» و با حضور چهار مستشار تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. او اظهار کرد: «با توجه به رضایت شاکیان خصوصی از آنجا که جرم حسن منجر به اخلال در نظم عمومی جامعه شده طبق ماده 612 قانون مجازات برایش تقاضای تعیین کیفر دارم.»
نوبت دفاع به حسن که رسید، گفت: «غیر از پشیمانی حرفی برای گفتن ندارم. من معتاد بودم و حال و روز خوشی نداشتم. به همین خاطر تحت تاثیر حرفهای دوستانم قرار گرفتم و برای معامله عتیقه دست به کار شدم. من حال طبیعی نداشتم که پدرم را کشتم. بعد از آن ماجرا همسر و فرزندم مرا ترک کردند. نزدیک به 10 سال است که در زندانم و به اندازه کافی تنبیه شدهام. حالا از هیات قضایی تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شود.»
قتل بهخاطر اعتیاد پدر
سومین متهم نیز که توانسته با جلب رضایت اولیایدم از مجازات مرگ رهایی یابد «محمد» بود که سال 88 پدرش را با یک ضربه چاقو کشت.
این مرد دیروز در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران به تشریح جزییات ماجرا پرداخت و گفت: «پدرم معتاد بود و نمیگذاشت آب خوش از گلوی من و خواهر و برادرهایم پایین برود. او پولهایمان را خرج مواد میکرد و بداخلاق بود به همین خاطر کینهاش را به دل گرفته بودم. نیمه شب وقتی پدرم از خواب بیدار شد و چراغها را روشن کرد به او اعتراض کردم به همین دلیل با هم درگیر شدیم. در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم و با چاقو یک ضربه به سینهاش زدم. وقتی پدرم غرق خون روی زمین افتاد ترسیدم و بلافاصله او را به بیمارستان رساندم اما کار از کار گذشته بود. در این مدت شبها در زندان کابوس میدیدم تا اینکه به سختی توانستم رضایت خواهر و برادرهایم را جلب کنم و از مجازات مرگ رها شوم.»
این سه متهم با توجه به اعلام رضایت شاکیان خصوصی طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی به سه تا 10 سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم خواهند شد.
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]