واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۸ شهريور ۱۳۹۳ (۰:۱۵ق.ظ)
آفرينش: انحراف رسانهاي و نارساييهاي اجتماعي
به گزارش خبرگزاري موج، روزنامه آفرينش چنين نوشت:
آنچنان كه مطبوعات به عنوان ركن چهارم دموكراسي مورد تاكيد و تمجيد بوده، حمايت از آنها نيز به مثابه رشد و توسعه مولفههاي مردم سالاري تلقي ميگردد. هرچند كه ميزان مطالعه دركشورما بسيار پايين است اما همچنان روزنامهها خوانندگان سنتي و طرفداران خاص خود را دارند. البته حمايت از مطبوعات و رسانهها به طور كلي در كشور ما با ساير حاملان دموكراسي در غرب متفاوت است. درغرب رسانهها واقعا به عنوان پايههاي حفظ و ثبات نظامهاي دموكراسي فعاليت ميكنند و اهميت آنها كمتر از صنعت، تكنولوژي و قدرت نظامي نيست. به عبارتي نظامهاي سياسي خواستهها و اهداف خود را از طريق رسانهها اعم از ديداري و نوشتاري پيگيري ميكنند و از طرفي ديگر تمام مشكلات و خواستههاي اجتماع نيز از طريق آنها مطرح و به گوش دولتها مي رسد.
همچون تعابير و برداشتهاي مختلف ديگري كه از دموكراسي داريم، در حيطه برخورد و حمايت از رسانهها نيز تفاوت فاحشي ميان ما با ساير كشورهاي دنيا وجود دارد. دركشورما قدرتها و گرايشهاي سياسي به دنبال استفاده ابزاري از رسانهها مي باشند و شرايط را به گونهاي پيش ميبرند كه رسانهها را با حمايتهاي مالي و سياسي، دنبالهرو خود ميكنند.
صد البته كه درغرب نيز رسانهها و مطبوعات تعلقات سياسي دارند، اما تمام آنها در يك فضاي برابر درحال فعاليت هستند و از سوي دولتها تبعيضي ميان آنها گذاشته نميشود، چون تبعيض ميان آنها موجب انحراف ميان دولت و رسانهها ميگردد. اما نقش رسانهها و مطبوعات در غرب چيزي وراي بحث اطلاع رساني است و اين وجه تمايز اصلي ميان ما و رسانههاي غربي است. به عبارتي تضمين كننده سياستها و يا مخالف اصلي با تصميمات دولتها از سوي رسانهها صورت ميگيرد و اين نقش براي رسانهها و مطبوعات شناخته شده و مورد پذيرش است. از سوي ديگر جايگاه مطبوعات و رسانهها به حدي است كه قابليت جريان سازي براي سياست گذاريهاي كلان را دارا ميباشند. به طوري كه همواره دركنار مسولان ارشد دولتها يك مشاور رسانهاي و مطبوعاتي حضور دارند، و اين به معناي درك صحيح از قدرت تجزيه و تحليل رسانه ها ميباشد.
لذا وابسته كردن رسانهها، برخوردهاي دوگانه و سليقهاي ، محدود ساختن آنها و مشخص كردن خط قرمزهايي فراتر از قانون برايشان و بي اهميتي به انتقادات و پيش بينيهايشان آنها، موجب بي اثرشدن نقش تاثير گذار آنها در توسعه و رشد آگاهي و دموكراسي ميگردد. اين نحوه برخورد موجب تقسيم رسانه ها به پايگاههاي دوست و دشمن ميگردد. چون مولفه استقلال از آنها گرفته ميشود و مجبورند سياستها و الگوهايي را منعكس كنند كه از سوي حاميانشان بر آنها ديكته ميشود. لذا نقش سازندگي آنها به عنوان ركن چهارم دموكراسي از بين خواهد رفت. اين رويه نارساييهاي اجتماعي فراواني براي جامعه به همراه خواهد داشت. اصلي ترين و خطرناك ترين آفتي كه وابستگي رسانهها و مطبوعات درپي خواهند داشت، جلوگيري از رشد و بينش جامعه در مسائل مختلف اجتماعي، سياسي و اقتصادي ميگردد. جامعهاي كه به لحاظ نظري و فكري نتواند حقيقت را درك كند در طول مسير منحرف خواهد شد و تصميمات اشتباه خواهد گرفت. از اين بابت رسالت و وظيفه اصلي رسانهها و مطبوعات كه همان شفاف سازي براي افكار عمومي است، تبديل به خوراك دهي مسموم به جامعه ميگردد. به جاي اينكه واقعيتها، اخبار و گزارشهاي اصولي به مخاطب داده شود، يك سري جانب داريها و ملاحظات سياسي خاص مورد توجه قرار ميگيرد و سعي براين ميشود كه مخاطب را به سمت و سوي مورد نظر هدايت كنند. لذا توجه به نقش رسانهها و دادن استقلال واقعي به آنها در چارچوب آنچه قانون براي آنها مشخص كرده است، ميتواند نقش بسزايي در رشد و تكامل جامعه در عرصه هاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي داشته باشد و اين توقع وجود دارد كه نگاه دولتمردان به رسانه صرف ديدن آنها به چشم مخالفان و موافقان نباشد. استفاده از نقد منتقدان و بهره گيري از حمايت حاميان توام باهم ميتواند چالشهايي را كه امروز جامعه ما با آن دست وپنجه نرم ميكند را برطرف وبه سمت و سوي عقلانيت هدايت كند. درغير اين صورت اگر رسانهها تبديل به ابزار قدرت شوند، نه تنها موجب رشد بينش عمومي نميگردند، بلكه تصويري غيرواقعي براي جامعه به نمايش خواهند گذاشت كه اين تصوير پايدار نخواهد بود ولذا پس ازهويدا شدن حقيقت آنچه از دست ميرود اعتماد و اطمينان مردم به نظام و حكومتشان خواهد بود.
نويسنده:حميدرضا عسگري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]