محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1847289754
از خودگذشته‌هایی که فضا را برای فعالیت ادبی فراهم کردند
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۸ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۲
آخرین شب از چهارمین دوره شب‌های داستان برج میلاد، عصر جمعه هفتم شهریور برگزار شد و احمد آرام، شهلا زرلکی و سعید طباطبایی داستان‌های‌شان را در حضور علاقه‌مندان ادبیات خواندند. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بر اساس گزارش رسیده، در این شب، گلی امامی به دلیل سفرش به خارج از کشور در برنامه حضور نداشت و در پیامی به مخاطبان نوشته بود: «برای امثال من که دو پاسپورته نیستند و فرزندان و اقوام‌شان در قاره‌های متفاوت زندگی می‌کنند، دیدار آنها دیر و سخت دست می‌دهد. پس وقتی موفق می‌شوی که از هفت خوان ویزا، هزینه‌های جنون‌آمیز و سایر قضایا عبور کنی، ناچاری حداکثر استفاده را بکنی. و من مجبور شدم به بهای سنگین غیبت در میان شما، چنین کنم. بسیار مشتاق بودم در این جمع حضور داشته باشم و در داستان‌خوانی سهیم شوم، نشد. به امید حضور در دور دیگر.» اما احمد آرام نخستین نویسنده آخرین شب از «شب‌های داستان» درباره ادبیات داستانی جنوب ایران گفت: نویسنده‌های برجسته‌ای در سال‌های گذشته به ادبیات داستانی ایران معرفی شده‌اند که جنوبی بوده‌اند افرادی مثل احمد محمود، ناصر تقوایی و... که هر کدام نگاه خاص خودشان را از جنوب کشور به تصویر کشیده‌اند. وی ادامه داد: من هم مانند دیگر نویسندگان جنوبی، با نگاه و دید شخصی‌ام و با اولویت قرار دادن درد و رنج مردم این خطه، داستان نوشته‌ام؛ به علاوه، سعی کرده‌ام در داستان‌هایم به نکاتی اشاره کنم که کسی آنها را قبلاً ننوشته باشد. آرام افزود: فولکلور، متل‌ها و قصه‌هایی که از دل دریا بیرون می‌آید، مسائلی است که من آنها را در داستان‌هایم نوشته‌ام البته نه به آن شکلی که مردم روایت می‌کنند بلکه سعی کرده‌ام این مسائل را به‌روز کنم و به شکل داستان بنویسم‌شان؛ اما این را که تا چه اندازه در این کار موفق بوده‌ام، مخاطبان باید بگویند. نویسنده مجموعه داستان «کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند» در بخش دیگری از سخنانش به نویسندگان جوان جنوبی اشاره کرد و گفت: به نظر من ادبیات جنوب ایستا نیست و جوانان زیادی هستند که به دنبال نوگرایی در ادبیات هستند و این کارشان از نظر من بسیار باارزش است، تا جایی که به نظرم باید نام «مکتب» را به ادبیات جنوب اضافه کرد، چراکه در این مکتب شاهد ادبیاتی قوی هستیم که برآیند یک جغرافیای خاص است. آرام در پاسخ به این سوال که با توجه به تحصیلاتش در رشته ادبیات نمایشی، تا چه اندازه نمایش‌نامه‌نویسی را جدی می‌گیرد، اظهار کرد: من به غیر از داستان نوشتن، کارهای گرافیکی و تئاتر هم انجام می‌دهم و آخرین کار نمایشی من هم «پرندگان کوکی» بود که 20 شب پیاپی اجرا شد و فضای آن نمایش، دور از فضای داستان‌هایم نبود. از سوی دیگر معتقدم کار کارگردانی و بازیگری و ... به قصه‌هایم کمک می‌کند و اجازه می‌دهد روابط، دیالوگ و صداهایی که گاهی در انسان پنهان است، ولی با نمایش بروز می‌یابد، مورد توجه قرار گیرد و وارد داستان شود. آرام پس از پایان صحبت‌هایش داستان «فانوس» را از مجموعه داستان «به چشم‌های هم خیره شده بودیم» برای حاضران خواند. دیگر مهمان برنامه شب‌های داستان، شهلا زرلکی بود. او که در کارنامه‌اش، بیشتر از داستان و رمان، نقد داستان دارد، گفت: با گذشت زمان و انجام کارهای متفاوت ادبی، آدم خودش را می‌شناسد و راه زندگی ادبی‌اش را پیدا می‌کند. بر همین اساس قبول می‌کنم که بیشتر از یک داستان‌نویس، منتقد ادبی هستم اما این دلیل نمی‌شود که داستان یا شعر ننویسم. او در پاسخ به این سوال که آیا قرار است به نقد آثار نویسندگان در قالب کتاب ادامه دهد یا خیر، گفت: به احتمال بسیار زیاد این کار ادامه خواهد داشت چون هم ناشر علاقه‌مند به ادامه این نقدهاست و هم من به این کار علاقه‌مندم؛ به‌خصوص که نقد آثار یک نویسنده به شکل یک کتاب کم است و کتاب ماندگارتر است. لیلا صادقی با داستان «انارم را با هیچ‌کس قسمت نخواهم کرد» از جمله حاضران بود که داستانش را در هفتمین شب از شب‌های داستان خواند. اما آخرین نویسنده شب آخر، سعید طباطبایی بود که گفت: متاسفانه برگزاری جلسات و نشست‌های ادبی، سایت والس و کارهایی از این‌دست، آن‌قدر وقت‌گیر بوده که نتوانسته‌ام بیشتر به داستان‌نویسی بپردازم، به‌خصوص که مسائل اقتصادی و تامین مخارج زندگی را هم باید به این مشغولیت‌ها اضافه کرد که همگی دست به دست هم داده‌اند و نگذاشته‌اند فقط به داستان‌نویسی فکر کنم. او اضافه کرد: معتقدم آدم‌های از خودگذشته‌ای بوده‌اند که فضا را برای فعالیت ادبی ما فراهم کردند و اگر آنها به هر قیمتی جلسات ادبی برگزار نمی‌کردند و نشریات ادبی منتشر نمی‌کردند، امثال من تشویق به نوشتن نمی‌شدیم؛ اگر آنها نبودند و برای ما وقت نمی‌گذاشتند، ما فعالانه داستان و نقد نمی‌نوشتیم، به همین دلیل دوست دارم دین خود را به ادبیات و نویسندگان جوان ادا کنم. سعید طباطبایی در پایان دو داستان را از مجموعه «اگر ابرها بگذرند» برای حاضران روخوانی کرد. چهارمین دوره شب‌های داستان از یکم تا هفتم شهریور در مرکز همایش‌های برج میلاد تهران برگزار شد. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها