محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827380634
آخرین نامه از خبرنگار آمریکایی به خانواده اش ، که داعش سرش را برید
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: آخرین نامه از خبرنگار آمریکایی به خانواده اش ، که داعش سرش را برید
فولی، اسارت را در نامه‌ای به خانواده توصیف می‌کند
والدین خبرنگار کشته شده آمریکایی، جیمز فولی، نامه‌ای را منتشر کرده‌اند که می‌گویند پسرشان در زمان اسارت آن را نوشته است. فولی در سال ۲۰۱۲، زمانی که در حال پوشش اخبار ناآرامی‌های سوریه بود، ربوده شد. گروه دولت اسلامی روز سه‌شنبه ویدئوی سر بریدن وی را در وب سایتش منتشر کرد.در این نامه فولی می‌گوید که به همراه ۱۷ گروگان دیگر نگهداری می‌شده، و آنها با بحث درباره فیلم، ورزش و چیزهای دیگر، و بازی‌های ابتکاری با کاغذ پاره‌ها وقت می‌گذراندند.فولی می‌گوید که به گروگان‌ها روزانه غذا می‌دادند و چای و قهوه هم به آنها می‌دادند.پدر و مادر او می‌گویند که نامه به دست گروگان‌گیرها افتاد، بنابراین او از یکی دیگر از گروگان‌ها که قرار بود به زودی آزاد شود خواست تا متن نامه را حفظ کند و بعد از آزادی به خانواده‌اش اطلاع دهد. خانواده این نامه را روز یکشنبه در صفحه فیسبوکی به نام «جیمز فولی را پیدا کنید» منتشر کردند.نامه‌ای از جیم: تمام نامه‌هایی که جیم در دوران اسارت نوشت توسط زندان‌بان‌ها ضبط شد. بنابراین جیم در ماه ژوئن گذشته روش دیگری را به کار گرفت: او از یکی دیگر از گروگان‌ها که قرار بود آزاد شود خواست تا نامه‌ای را از بر کند. زمان کوتاهی پس از آزادی، این گروگان با دایان تماس می‌گیرد و آنچه در پایین می‌آید را به آنها انتقال می‌دهد.«خانواده و دوستان عزیزم،به یاد می‌آورم که با پدرم به مرکز خرید می‌رفتیم، یا یک دوچرخه‌سواری طولانی را به همراه مادر. خاطرات خانوادگی زیادی را به یاد می‌آورم که مرا از فکر این زندان رها می‌کند. رویاهایی از خانواده و دوستان که مرا با خود می‌برد و قلبم را از شادی لبریز می‌کند.می‌دانم که شما به من فکر می‌کنید و برایم دعا می‌خوانید. و من بسیار سپاسگزارم. به‌خصوص زمانی که دعا می‌کنم، شما را حس می‌کنم. دعا می‌کنم که قوی بمانید و باور داشته باشید. وقتی در این ظلمت دعا می‌خوانم، واقعاً می‌توانم شما را لمس کنم.۱۸ نفر از ما در یک سلول نگهداری می‌شویم، این کمکی به من بوده است. ما با یکدیگر مکالمه‌های بی‌پایانی درباره فیلم، ورزش و چیزهای دیگر داشته‌ایم. با هم بازی‌هایی انجام داده‌ایم که از تکه کاغذهای درون سلول درست می‌کردیم... ما روش‌هایی برای انجام بازی‌هایی مثل ریسک، چکرز و شطرنج پیدا کردیم. تورنمت‌های رقابتی برگزار کردیم، و روزهایی را برای آماده شدن برای بازی یا بحث روز بعد گذراندیم. بازی‌ها و آموزش به یکدیگر کمک می‌کرد که وقت بگذرانیم. واقعاً کمک بزرگی بودند. ما داستان‌ها را تکرار می‌کنیم و می‌خندیم تا فشار و سختی را تحمل‌پذیر کنیم.من روزهای خوب و بدی داشتم. ما از اینکه هرکداممان آزاد شود، خیلی خوشحال می‌شویم؛ و البته مشتاق آزادی خودمان هم هستیم. تلاش می‌کنیم به یکدیگر قوت قلب بدهیم و قوی باشیم. اخیراً بهتر و هر روز به ما غذا داده می‌شود. چای داریم، و گاهی هم قهوه. من بیشتر وزنی را که پارسال از دست دادم، دوباره بدست آوردم.خیلی درباره برادرها و خواهرم فکر می‌کنم. یادم می‌آید که با مایکل در تاریکی بازی Werewolf می‌کردیم و خیلی ماجراجویی‌های دیگر داشتیم. به یاد می‌آورم که متی و تی را در آشپزخانه دنبال می‌کردم. فکر کردن به آنها مرا شاد می‌کند. اگر پولی در حساب بانکی من باقی مانده، دوست دارم به مایکل و متئو برسد. مایکل، من به تو افتخار می‌کنم، و به خاطر خاطرات شاد کودکی از تو و برای خاطرات خوب بزرگسالی از تو و کریستی ممنونم.و جان بزرگ، چقدر از دیدار تو و کرس (Cress) در آلمان لذت بردم. به خاطر مهمان‌نوازیتان متشکرم. خیلی به RoRo فکر می‌کنم و تصور می‌کنم که جک چه شکلی است. امیدوارم شخصیت RoRo را داشته باشد!و مارک... به تو هم خیلی افتخار می‌کنم رفیق. تو را در ساحل شرقی تصور می‌کنم، و امیدوارم در حال تفریح و اسنوبرد سواری باشی. به‌خصوص زمانی را که به کلوپ کمدی در بوستون رفتیم و آن در آغوش گرفتن بعدش را یاد می‌آورم. این لحضات خاص امید را در من زنده نگه می‌دارد.کیتی، خیلی به تو افتخار می‌کنم. تو بهترین و قوی‌ترین در بین همه ما بودی! به تو فکر می‌کنم که داری به سختی کار می‌کنی، و به عنوان یک پرستار به مردم کمک می‌کنی. خیلی خوشحالم که درست قبل از ربوده شدنم با هم با پیامک ارتباط داشتیم. دعا می‌کنم که بتوانم به مراسم عروسیت بیایم... الان دارم مثل مامان‌بزرگ حرف می‌زنم.مامان‌بزرگ، خواهش می‌کنم داروهایت را بخور، همیشه قدم بزن و به رقصیدن ادامه بده. می‌خواهم وقتی به خانه برگشتم تو را به صرف مارگریتا بیرون ببرم. قوی بمان، چون برای پس گرفتن زندگیم به تو نیاز دارم.جیم»
تهیه و ترجمه : گروه خبر سیمرغ www.seemorgh.com/news اختصاصی سیمرغ/ yahoo.com مطالب پیشنهادی : خواننده رپ، قاتل داعشی جمیز فولی! + عکس
هیس! وزرا فریاد نمی‌زنند! + عکس
شما این روش خانه خریدن را نمی دانستید!
نهرانی ها مجبور به تخلف کردن هستند
دانشجویان بازمانده از تحصیل، بدون شهریه ادامه تحصیل دهند
1393/06/03
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 110]
-
گوناگون
پربازدیدترینها