واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
فرقهگرایی در سیاست خارجی کشورهای حاشیه خلیج فارس و قدرتگیری داعش
تشویق فرقهگرایی و تجهیز نیروهای تکفیری توسط ریاض و سایر همپیمانان منطقهای آن بهعنوان یک ابزار ضدشیعی و ایرانی در خارج از کشور شمشیر دولبهای است که بر فراز این کشورها با توجه به گرایشهای نسل چهارم جوانان آنها قرار دارد.

طی سالهای اخیر سازماندهی و تجهیز بازیگران غیردولتی مانند گروه بعثی ـ تکفیری داعش بخشی از روند کلی حاکم بر تدوین و اجرای سیاست خارجی کشورهای حاشیه خلیج فارس در مواجهه با دولتهای شیعی بوده است. این امر بهخصوص در جنگ سوریه نمود و بلوغ یافت تا برونداد این سیاست در عرصه عملیاتی قدرتگیری گروه تروریستی داعش باشد. در این میان، کشورهای عربستان، قطر و کویت که حامیان مالی این گروه تکفیری بودند با پیگیری سیاست واحد تبلیغات داخلی و استفاده از تریبون علمای وهابی به فضاسازی داخلی با رویکرد فرقهای برای استفاده از کمکهای مالی مردمی روی آوردند؛ بهطوریکه در برخی شهرهای عربستان حتی نقاشیهای دیواری با موضوع حمایت از داعش ایجاد شد؛ لذا سایت کریستین ساینس مانیتور در گزارشی شکلگیری فضای داخلی در این کشورها برای کمک به داعش از سال 2012 را مورد تحلیل قرار داد. از اینرو، گروههای وابسته به جریان وهابی مانند گروه وابسته به یوسف القرضاوی، گروههای سلفی در کویت، امارات و عربستان در بیانیهای ضمن حمایت از نیروهای بعثی ـ تکفیری، عراق را دولتی نامشروع خواندند که کمک مالی به شورشیان آن را عملی خداپسندانه دانستند. روند ایجاد اجماع ایدئولوژیک در داخل برای شکل دادن به سیاست خارجی فرقهگرایانه فقط درخصوص داعش وجود نداشت؛ سایر گروههای شورشی سنی در عراق نیز واجد این تفقد بودهاند. ارتش مجاهدین عراق، ارتش اسلامی عراق، ارتش انصارالسنه، گردانهای انقلاب 1920 و جبهه اسلامی مقاومت عراق نمونههایی از پیگیری این سیاست در عراق بوده است. البته اجرای این سیاست توسط کشوری مانند امارات متحده عربی و یا بحرین که آسیبپذیری بیشتری نسبت به سه کشور عربستان، قطر، و کویت داشتند دنبال نمیشد و صرفاً برای همراهی با برادر بزرگتر و ترس از خطر طرد شدن توسط ریاض کمکهای حداقلی به این گروهها صورت میگرفت. این سیاست تا قبل از قدرتگیری و زاویه پیدا کردن داعش با حامیان خود حتی مورد حمایت آمریکا نیز بود؛ تا جایی که سناتور مکین در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ از حمایت این کشورها از داعش قدردانی میکند و معتقد بود ترویج فرقهگرایی در سوریه میتواند معادلات جنگ را به نفع مخالفین اسد رقم زند. لذا با تدقیق تحولات منطقه و بررسی فرایند قدرتگیری داعش چند فاز عملیاتی در سیاست خارجی کشورهای یادشده بهطور هماهنگ دیده میشود. تازمانیکه هدف سیاست خارجی این کشورها بر سقوط اسد متمرکز بود حمایت و تهییج داعش از اولویتهای سه کشور در جنگ با نظام سوریه قرار گرفت، اما با قدرتگیری داعش در عراق و اعلام خلافت توسط این گروه، در نشست اطلاعاتی این سه کشور بههمراه ترکیه و اردن، این جمعبندی حاصل شد که رسیدن به اهدافشان در سوریه با توجه به شرایط حاضر ارزش راهبردی نداشته و لذا فاز دوم که مبتنیبر تغییر موضع و رفتار سیاسی این کشورها بود شکل گرفت؛ چراکه یکی از اهداف داعش، کاهش نفوذ ایران در سوریه و عراق بود حال آنکه امکان آن وجود داشت که با تداوم حمایت آنها از داعش، آمریکا در جنگ با تروریسم ایران را شریک قابل اعتمادتری نسبت به کشورهای یادشده بداند. لذا نمایندگان غیررسمی این کشورها در ابتدا تلاش کردند ضمن مذاکره با داعش تمرکز این جریان را مجدداً معطوف به سوریه کنند. در این راستا محمد حیف از حامیان کویتی داعش و نیز یوسف آل احمد، از حامیان عربستانی آن، از مذاکراتی با این گروه تروریستی برای حل اختلافات بین داعش، احرار شام و جبهه النصره خبر دادند. عدم موفقیت مذاکرات نمایندگان غیررسمی این کشورها با داعش و ناامیدی از آنها و نیز احتمال سرریز ناامنی ناشی از داعش به درون مرزهای این کشورها با توجه به فضاسازی داخلی در حمایت از آنها سبب گردید فاز تقابل عربستان و سایر کشورهای خلیج فارس با داعش با تروریستی خواندن این گروه تکفیری ابعاد تازهای به خود بگیرد. بهطوریکه همصدا با غرب، با فرافکنی، شکلگیری داعش را حاصل سیاستهای فرقهگرایانه و تبعیضآمیز دولت المالکی بدانند. این درحالی است که طبق گزارش رویترز 5500 نفر از خشونتطلبان داعش از شهروندان کشورهای حوزه خلیج فارس هستند که از این تعداد چهار هزار نفر عربستانی هستند. خطر جذب نیرو توسط داعش در این کشورها با توجه به فضای مستعد داخلی و اقدامات این کشورها در ایجاد فضاسازی داخلی برای کمک مالی در زمان جنگ داعش با سوریه وجهه موجهی در میان شهروندان این کشورها به داعش داده؛ لذا پس از اقدامات تشویقی و حمایتی دولتهای بحرین، عربستان، و کویت به کنترلهای امنیتی خود برای محدودیت در پیوستن شهروندان و کمک به داعش هشدار دادهاند و از خانوادهها خواستهاند با شروع تعطیلات تابستان مراقبت بیشتری نسبت به فرزندان خود داشته باشند. لذا تشویق فرقهگرایی و تجهیز نیروهای تکفیری توسط ریاض و سایر همپیمانان منطقهای آن بهعنوان یک ابزار ضدشیعی و ایرانی در خارج از کشور که در اسناد فاششده ویکیلیکس در سال 2009 نیز وجود داشت به تعبیر توبی متیسن، محقق دانشگاه کمبریج، شمشیر دولبهای است که بر فراز این کشورها با توجه به گرایشهای نسل چهارم جوانان آنها قرار دارد. این کار یک اشتباه راهبردی است که اعوجاج سیاستگذاری و تصمیمسازی و تقابل با جریان ضدتروریستی جهانی در عرصه خارجی و عدم انسجام و ناامنی در عرصه داخلی را بههمراه خواهد داشت. حسین کبریاییزاده موسسه ابرار معاصر تهران
93/05/19 - 05:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]