واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری پانا: سکوت مناره ها در خاموشی سحرخوانان نوش آباد خبرگزاری پانا : فراموشی سنتی موجب سکوت مناره ها در خاموشی سحرخوانان نوش آبادگردید
۱۳۹۳ يکشنبه ۲۹ تير ساعت 09:31
به گزارش خبرگزاری پانا ،روزی روزگاری، رمضان الکریم چون میرسد، در میانه کویر مرکزی ایران، در شهر تاریخی نوش آباد، مردمانی یکتا پرست به سنت اجداد خویش، هر سحرگاه، سیاهی شب را با طنین سحرخوانی به نور و روشنایی پیوند میزدند.
سالها و قرنها، بر این رسم نیکو، موذنان پیر نوش آباد، ساعتی پیش از اذان صبح، جان را در خنكای آستان حق روانه می كردند و سنت شریف "سحرخوانی" را برپا می داشتند تا مباد آنکه مومنی از كاروان روزه گزاران باز ماند.
روزی روزگاری، اگر یک رمضان میهمان نوش آباد می شدی، تو بودی و خاطره شبی که در ظلمت و تاریکی، صدایی تو را به خویشتن خویش باز می خواند،آنسان که گویی كه فرشته ای است که تو را بر آستان جانان می خواند.
سال های سال بود که بی حضور فناوری های مدرن، موذنان پیر نوش آباد، دل در هوای دلدار سپرده و راه زمین را به آسمان می گشودند اما که مارا همتی همرکاب با کاروان توحید پویان نبود.
سحرخوانی، سنتی بود که ساعتی مانده به سحر برای بیدار کردن شهروندان در نوش آباد، برگزار می شد و موذنان از بلندای ماذنه مسجد یا بام منزل به خواندن ادعیه صحیفه سجادیه با صوت آسمانی خویش می پرداختند.
در این سال ها، سحرگاهان رمضان بود و خاطره سحرخوانی "حاج عباسقلی چاووشیان" و طنین آسمانی اش که از ماذنه مسجد امام حسین علیه السلام به گوش می رسید و چه نفسی داشت این پیر .
روزگاری شد که سحرخوانی نوش آباد، با نام "حاج علی و حاج حسن چاوشیان" گره خورده بود، تا به سنت پدر نیک کردارشان، از ماذنه مسجد امام حسین(ع) سحرخوانی کنند.
" حاج علی چاووشیان" که به قول خودش، شش دهه از عمرش را سحرخوانی كرده است، سحر خوانی و دعای سحر را خودش می خواند اما اذان صبح را برادرش "حاج حسن". و چه افتخارش بود که، هر دو برادر، سهمی از صدقه جاریه پدر می بردند.
حاج حسین عمارتی، دیگر سحرخوان نوش آبادی است كه از انتهای کوچه مسجد تاریخی امام علی علیه السلام، از پشت بام منزلش، با صوتی حزین اما دلنشین، همسایگان را به میهمانی خدا دعوت می كرد.
استاد "حسن نجارزاده" نیز، سال ها از زیر كاشی های فیروزه ای ماذنه بلند مسجد علی بن ابی طالب(ع)، بانگ توحید بر می آورد تا راه زمین به آسمان همچنان واگشوده ماند.
"حاج سید عبداله عبدالهی" ، پهلوان عیاری است که جوانی تا به پیری اش، هر سحرگاه از پشت بام منزل به سحرخوانی پرداخته است و امروز دیگر صدایش برای نسل امروز خاطره ای ندارد.
هرچند که به مرور زمان، سحرخوانانی چون "حاج میرزا حلاج زاده" موذن مسجد جامع از نفس افتادند و در خاک آرمیدند اما
امسال که به رمضانش رسید، مناره ها و ماذنه های نوش آباد، در خاموشی طنین سحرخوانان،دیگر هیچ صدایی به خود نشنیدند و میهمانان خوان الهی، دیگر آوای هیچ سحرخوانی را به گوش نسپردند.
و دریغا كه در عصر تكنولوژی، سنتی دیگر به فراموشی سپرده شد، چرا كه چشمان تنگ و زمانزده ما چیزی بیشتر از ساعت و رایانه و نظایر آنرا نمی بیند و هر روز كه می گذرد، بیشتر به تاریكی عادت می كند، از اینروست كه آیین روشنی و روشنی بخشی را فراموش كرده ایم.
و چه زیباست آن رمضان كه همه ایرانیان خداجوی، در سیاهی و سكوت شب هم نفس سحرخوانان نوش آباد، طنین الهی انت دعوتنی الیك ...، بشنوند و در سماع روحانی آن، خدای را به خویش بخوانند: "من این لی الخیر یا رب، و لا یوجد الا من عندك"
به جاست که متولیان فرهنگی، متوجه این نغمه های آسمانی شوند و چراغ برنامه های سحری را به نغمه پیران صاحب نفسی روشن كند كه رسوم كهن را پاس داشته اند
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری پانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]