واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: خلیفه خودخوانده تکفیریهای عراق کیست؟
یکی از مهمترین موضوعاتی که در بحث از تحولات اخیر عراق در عرصه بین المللی مورد توجه قرار گرفته، سر بر آوردن افرادی است که در چارچوب گروه های تکفیری، خود را امرای جهان اسلام خوانده و داعیه حکومت بر تمامی سرزمین های اسلامی را مطرح می کنند. ابوبکر البغدادی جدیدترین پدیده در این زمینه است که به تازگی نام خود را مطرح کرده است.
کد خبر: ۴۱۶۶۳۲
تاریخ انتشار: ۲۴ تير ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۱ - 15 July 2014
یکی از مهمترین موضوعاتی که در بحث از تحولات اخیر عراق در عرصه بین المللی مورد توجه قرار گرفته، سر بر آوردن افرادی است که در چارچوب گروه های تکفیری، خود را امرای جهان اسلام خوانده و داعیه حکومت بر تمامی سرزمین های اسلامی را مطرح می کنند. ابوبکر البغدادی جدیدترین پدیده در این زمینه است که به تازگی نام خود را مطرح کرده است.
به گزارش «تابناک»، منابع افغان به تازگی اطلاعات جدیدی را درباره ابوبکر البغدادی، رهبر تکفیری های عراق منتشر کرده اند که به تازگی خود را «خلیفه ابراهیم» می خواند. بر اساس این اطلاعات، بغدادی چندین سال در افغانستان حضور داشته و در این کشور با گروه های افراط گرا و طالبان به همکاری پرداخته است.
آن گونه که از شواهد برمی آید، بغدادی در اوایل دهه 1990 به همراه ابومصعب الزرقاوی، بنیانگذار القاعده عراق پس از سال 2003، به افغانستان رفته بود. هسته اصلی گروهی که این روزها با نام «داعش» و بعدتر با نام «دولت اسلامی» شناخته می شود، همان گروهی بود که در آن روزها در اطراف زرقاوی بودند.
زرقاوی که نام اصلی وی «احمد فاضل الخلیله» بود، فرد مجرمی بود که به واسطه خشونت و بی رحمی اش شناخته شده بود. وی که در سال 1966 متولد شده بود، سال های فراوانی را در کشور زادگاهش (اردن) در زندان گذراند و در همان زندان ها بود که در دهه 1980 به سوی ایده های افراط گرایانه گرایش یافت. زرقاوی پس از آزادی، در فاصله سال های 1989 تا 1992 به همراه مجاهدین افغان علیه دولت کمونیست افغانستان که مورد حمایت شوروی بود به مبارزه پرداخت.
اردنی ها بار دیگر در سال 1994 زرقاوی را دستگیر کردند و این بار اتهام وی، توطئه چینی علیه معاهده صلح ملک حسین بود. دادگاهی کردن وی به اتهام فعالیت های ضد رژیم و خرابکارانه، سبب مشهور شدن وی شد. پس از پنج سال حبس، زرقاوی در جریان فرمان عفو عمومی ملک عبدالله، پادشاه جدید اردن، در فوریه 1999 از زندان آزاد شد.
زرقاوی به افغانستان بازگشت و همانجا بود که همکاری با بغدادی را آغاز کرد. منابع افغان می گویند این دو تن، شرکایی نزدیک به شمار می رفتند. زرقاوی گروهی را با نام «جند الشام» تأسیس کرد و توانست حمایت قابل توجهی را از اسامه بن لادن، رهبر القاعده به دست آورد. محل فعالیت این گروه، کابل و هرات بود.
در آستانه هزاره جدید میلادی، گروه زرقاوی مجموعه ای از حملات تروریستی را علیه هتل های بزرگ و مراکز گردشگری مسیحیان در اردن طرح ریزی کردند. دستگاه اطلاعاتی اردن در دسامبر 1999 این توطئه را کشف کرد و زرقاوی به عنوان مغز متفکر این گروه، به طور غیابی محکوم شد. اینکه بغدادی چه نقشی در طرح ریزی حملات مذکور داشته نامشخص است؛ اما به نظر می رسد وی نیز در ماجرا درگیر بوده است.
بغدادی نیز همچون زرقاوی، در طول سال های حضور خود در افغانستان، ارتباط نزدیکی با طالبان داشت. این دو تن، در نفرت از ایرانی ها و شیعیان با طالبان اشتراک نظر داشتند. بغدادی به ویژه با وزیر آموزش دولت طالبان ارتباط نزدیکی برقرار کرده بود.
احتمالاً پس از حمله آمریکا به افغانستان در سال 2001، بغدادی از کشور افغانستان به خارج فرار کرد. زرقاوی نیز در همان زمان به عراق رفت و شروع به ایجاد زیرساخت هایی کرد که قرار بود به القاعده عراق و سپس – پس از مرگ وی در سال 2006 – به داعش تبدیل شود.
اطلاعات تازه به دست آمده، به دریافت درک بهتری از بغدادی (نام بغدادی نیز به صورت مستعار برای وی به کار می رود) کمک می کند. همکاری وی با زرقاوی از سال 1999 نشان می دهد که وی یکی از نخستین بازیگران در عرصه افراط گرایی در عراق و مبارزه با شیعیان بوده است. به عبارت دیگر، وی از زمان تأسیس القاعده عراق تاکنون در صحنه حضور داشته است.
این اطلاعات همچنین به توضیح دلایل تیره بودن رابطه وی با ایمن الظواهری، جانشین بن لادن در القاعده کمک می کند. ظواهری همواره منتقد زرقاوی و اطرافیانش بود و وی را دارای رویکردی بیش از حد فرقه گرایانه و بی رحمانه می دانست. ظواهری به بن لادن پیشنهاد کرده بود به زرقاوی اعتماد نکند.
ظواهری اوایل سال جاری میلادی بغدادی را بر سر یک ماجرای جنگ قدرت از القاعده اخراج کرد. ظواهری تمایل داشت که «جبهه النصره» به عنوان شعبه القاعده در سوریه فعالیت کند؛ در حالی که بغدادی می خواست این نقش در اختیار داعش باشد. در عمل، این داعش بود که جبهه النصره را به وجود آورده بود و به همین دلیل، بغدادی خواستار سهم بیشتری بود. این روزها هم که بغدادی خود را خلیفه خوانده و داعیه حکومت بر همه مسلمانان را مطرح می کند.
این در حالی است که ملا عمر، رهبر طالبان افغانستان نیز به نوبه خود ادعای خلافت بر مسلمانان را دارد. این ادعای وی به دهه 1990 بازمی گردد و در آن زمان، بن لادن نیز در این زمینه از وی حمایت می کرد. احتمالاً بغدادی اکنون اعتقاد دارد که همه رقبای خود را پشت سر گذاشته است. به هر حال، تصمیم بغدادی برای خلیفه خواندن خود، به معنای به چالش کشیدن مستقیم ملا عمر است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]