واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
جنبش ببرهاي تاميل و موقعيت قومگرايي در نظام جهاني (1) ترجمه: محمود فاضلي بيرجندي به عنوان مقدمهپايان چريكهاي موسوم به ببرهاي تاميل (ايلام) در سريلانكا را نبايد رويدادي خارج از چارچوبه تحولات جهاني به حساب آورد. در دنيايي كه مسير و مدار امور به سمتي هدايت ميشود كه فرهنگ و انديشههاي ليبرالي غرب فراگير شود، از خرده فرهنگها و به تبع آن اقوام مختلف، حمايتي جز حمايتهاي آرشيوي به روش مثلاً يونسكو به عمل آورده نميشود. بديهي است در دنيايي كه سمت و سوي آن از اين قرار تعريف شده است كه خرده فرهنگها و قوميتها براي امواج فرهنگ جهاني جا باز كنند و خود به موزهها و كتابخانهها بروند، جنبشي قومي كه براي كسب هويت ملي و استقلال سرزميني ميجنگد، اگر از درايت رهبران جنبش جداييخواه ايرلند شمالي برخوردار نباشد كه خود داوطلبانه سلاح بر زمين نهادند و به جنگ پايان دادند به سرنوشت جنبش ببرهاي تاميل دچار خواهد شد كه زير سنگينترين و خشنترين حملههاي ارتش سريلانكا به كلي نابود شدند. جنبش ببرهاي تاميل از زمان استقلال جزيره سيلان كه بعدها سريلانكا نام گرفت نضج يافت. تاميلها 10 درصد جمعيت 21 ميليون نفري سريلانكا هستند و عمدتاً در شمال جزيره به سر ميبرند. آنها پيرو آيين هندو هستند، اما سينهاليها كه اكثريت و دولت را در اختيار دارند، بودايي هستند. تاميلها چون سهمي از قدرت و اداره جزيره ندارند سر به طغيان برداشتند و از سيسال قبل شاخه نظامي آنها شكل گرفت كه سوداي خودمختاري قلمرو تاميلنشين را در سر داشت.معروف است كه ببرهاي تاميل پيشگامان حملههاي انتحاري در دنيا بودند. انتحاريون تاميل مخصوصاً زنان انتحاري آنها پدران و مادران اين شكل از حمله و انتقام بودهاند و جنبشهاي تروريستي كه امروز در دنيا فعاليت ميكنند (از قبيل القاعده) ميراثخواران ببرهاي تاميلاند. ببرهاي تاميل در كارنامهي سيساله خود حدود 200 عمليات انتحاري ثبت كردهاند كه طي آن علاوه بر كشتار مردم، دستكم 12 شخصيت سياسي را هم از ميان برداشتهاند. از آن ميان ترور «راجيو گاندي» نخستوزير سابق هند در سال 1991 (1360) و ترور «راناسينگ پريماداس» رئيسجمهوري وقت سريلانكا در سال 1993 (1362) قابل ذكر است.چريكهاي تاميل جز استقلالخواهي آرماني نداشتند. آنها از اين جهت در نوع خود منحصربهفرد بودند كه پيرو آيين، مكتب، و مرامي سياسي يا مذهبي نبودند كه براي آن دست به سلاح برده باشند. كتاب راهنماي عمل آنها استقلال و كسب هويت قوم تاميل بود. از اين رو رابطهاي با ديگر جنبشهاي فعال دنيا نداشتند. برجستهترين جريانات خشونتطلب امروز دنيا تندروهاي مذهبي هستند كه براي آرمانهاي مذهبي ميجنگند و همين خط فاصل ميان آنها با ببرهاي تاميل بود. جنبش تاميل حداكثر 15 چريك در اختيار داشت. تاميلها در سريلانكا معروف به طرفداري از انگلستان هستند، اما در جريان سركوب جنبش چريكي آنها حتي صداي اعتراضي از ناحيه رسانهها و يا مقامات انگليسي برنخاست. اين نشاني است كه دولت «راجاپاكسه» بيگدار به آب نزده، جميع جهات ممكن را قبلاً سنجيده و محاسبات لازم را انجام داده است. به عبارتي، راجاپاكسه رأساً اقدام به اين امر نكرده است. آگاهان امور سريلانكا ميدانستند كه ماجراي ديرپاي نبرد دولت و چريكها مدتها كه در حالت موازنه قرار داشت و طي آن هيچ يك از طرفين از پس ديگري برنميآمد، يا دستکم هيچ طرفي گذر از طرف ديگر را به مصلحت نميديد. اينك درنورديدن معادله و گذر دولت از چريكها را نميتوان اقدامي شمرد كه يك طرف ـ يعني دولت ـ به تنهايي تصميم آن را اتخاذ كرده و دست بدان زده باشد، بلكه بي ترديد كه دولت، احزاب و جريانات سياسي داخلي و به علاوه نيروها و دولتهاي خارجي ذيمدخل در امور سريلانكا و شبه قاره را قبلاً ديده و آنها را از نيات خود مطلع ساخته و با قانع كردن آنان، نظر مساعدشان را جلب كرده است.منبع: روزنامه اطلاعات به نقل از روزنامه هندي زبان «هندو»/س
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 173]