واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فرماندهي چون مالك، ساده زيستي چون ابوذر
روزي حماسهآفريني خاندان رسول گرامي اسلام (ص) در سرزمين كربلا صحنههايي زيبا را از عشق و ايثار و وصل رقم زد كه با گذشت حتي بيش از هزار سال هنوز ....
روزي حماسهآفريني خاندان رسول گرامي اسلام (ص) در سرزمين كربلا صحنههايي زيبا را از عشق و ايثار و وصل رقم زد كه با گذشت حتي بيش از هزار سال هنوز در ميان دلها و زبانهاي محبان آن خاندان روايت ميشود، اما در قرن بيستم بار ديگر دري از اين خاك به آسمان و قافله عشق باز شد تا سربازان عاشورايي امام روحالله در حسرت آن سيد و سالار شهيدان و آن قافله رسيده به حق نمانند. يكي از اين سرداران عاشورايي امام روحالله غلامرضا صالحي قائم مقام لشكر 27 بود. در سالروز شهادت اين علمدار امام روحالله گذري كوتاه بر زندگي، جهاد و وصل اين شهيد به اصحاب سيدالشهدا مياندازيم كه خواندنش خالي از لطف نيست. در سال 1337 در نجفآباد اصفهان كودكي در خانواده بسيار متدين و تنگدست صالحي ديده به جهان گشود كه نام او را غلامرضا نهادند. تحصيلات ابتدايي و راهنمايي و تا چند سال از دبيرستان را هم با فقر و سختي به پايان رساند، تا اينكه تصميم گرفت به حوزه علميه رفته و در شهر مقدس قم به تحصيلات حوزوي بپردازد. شهيد صالحي براي تحصيلات حوزوي به مدرسه حقاني رفته و آنجا را براي طلبگي برگزيد، اما به علت مشكلات مادي مجبور شد، روزها را به بنايي و شبها را به درس بپردازد. بعد از مدتي غلامرضا به لبنان ميرود و در آنجا آموزشهاي چريكي را فرا ميگيرد و با آغاز جنگ وارد جبههها ميشود و از آموزههاي خود در راه دفاع از انقلاب و امام استفاده ميكند. در بدو ورود به لشكر 27 بعد از مرحله اول عمليات كربلاي 5 در شلمچه و شهادت شهيد نوري مدتي بود كه لشكر 27 جانشين و قائم مقام نداشت. سردار صادقي در اين خصوص به «جوان» ميگويد: شهيد سليماني آن روزها كارهاي بر زمين مانده را انجام ميداد، اما حاج محمد كوثري به عنوان فرمانده لشكر قائم مقام نداشت، تا غلامرضا صالحي را معرفي كرد. البته قبل از معرفي وي، بچهها شهيد صالحي را در ستاد قرارگاه تاكتيكي، عمليات و ... ميديدند. وقتي معرفي شد، تقريباً تمام بچهها يك طوري قبولش نداشتند. لشكر ما در خود تعداد زيادي فرمانده داشت كه هر كدام در حد فرمانده لشكري بودند اما به هر حال بعد از گذشت مدتي، وقتي وارد كار شديم ديديم كه غلامرضا صالحي در مواقعي حتي بهتر و بيشتر از فرمانده لشكر به كار توجيه ميشود. در عرض دو ماه همه لشكر او را شناخت. خصوصيات فرمانده گردانها، نيروهاي گردانها و ارتباط آنها با هم، با مسئولان لشكر و ... همه را متوجه شد، تا جايي كه بچهها ميگفتند اگر اين فرمانده لشكر شود بهتر است. به شدت اهل مطالعه و با درايت بود. چون از قرارگاه آمده بود به خيلي از مسائل واقف بود، اما بيملاحظه و بيدرايت سخن نميگفت. سردار صادقي در پايان در خصوص اين شهيد بزرگوار خاطر نشان ميكند: يادم است اين شهيد ميگفت كه براي آمدن به لشكر استخاره كرده است و خوب آمده، با اين وجود كه همه مسئولان مخالف بودند، به لشكر آمده بود. با اينكه لشكر 27 نيروهاي بزرگ در حد فرمانده بسيار داشت اما همه آنها غلامرضا را پذيرفتند و حاضر شدند با او كار كنند. وي زندگي سادهاي داشت و ميتوان گفت سادهزيستي چون ابوذر بود اما در مسائل و كار اقتداري چون مالك اشتر را داشت. سرانجام شهيد صالحي در 22/4/67 در تنگه ابوقريب وقتي كه همراه گردان عمار مقابل تك دشمن ايستاده بود، در اثر اصابت تركش توپ به ديدار ياران شهيد و اربابش حسين بنعلي (ع) شتافت. روحش شاد و يادش گرامي.
نویسنده : غزاله حضوري
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۱ تير ۱۳۹۳ - ۱۷:۲۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]