واضح آرشیو وب فارسی:4jok: جوک متفرقه
دخدرا سر و ته دوتا دشمن بیشتر ندارن :
1- دوس دخدر سابق دوس پسر جدیدشون
2- دوس دخدر جدید دوس پسر سابقشون
جمله سنگین بود یک صلوات عنایت کنید
فرستنده : رقصنده نمایشی |58109|j 159791 |
---------------------
جوک جدید
یه دیالوگ از کارتون باب اسفنجی
پاتریک: یه هواپیما از جنس طلا می خرم
باب اسفنجی: هواپیما از جنس طلا نمی تونه پرواز کنه
پاتریک: ما دیگه پولداریم قوانین فیزیک رو ما تاثیری نداره.
فرستنده : mansour |39921|j 159790 |
---------------------
... است دیگر
بعضی شبا که میخوام بخوابم ، احساس میکنم مث ماهی مرده ای که روی سطح آب شناوره و به سقف آبی آسمون خیره شده هستم .
.
.
.
.
.
.
.
.
.فقط به اون دوست عزیز که پیتزا و قورمه سبزی می ریخت تو تنگ بگید پیتزاش واقعا مزخرف بود ولی دست پخت مامانش حرف نداره !!
(من خوب میشم !!! تشخیص دکتره )
mosio
فرستنده : mosio |40726|j 159789 |
---------------------
اس ام اس كردی
دوست من وقتی نیازمو درک نمیکنی
وقتی هیچی از من نمیفهمی
با قلم و لفظ بیان خودت ترجمه و قضاوتم نکن!
****
هاوريكةم
كاتيك تئ ناكةيت لة مةبةستم
بة قاموسةكةي خؤت تةرجومةي مةكة.
فرستنده : BANEH MUSIC ♥♫ |10818|j 159788 |
---------------------
اس ام اس خنده دار
پسره به نامزدش میگه اگه من بمیرم چیکار میکنی ؟؟
میگه :وااااای خدا نکنه دیوونه (( من لباس مشکی مجلسی ندارم .
فرستنده : Z.p.74 |56820|j 159787 |
---------------------
اس ام اس زیبا
...
و عشق و مرگ
از ابتدای خلقت آدم
کاری بهغیر خاطره سازی نداشتند...
فرستنده : بهی |15660|j 159785 |
---------------------
خاطرات خنده دار
... با دوستا دور هم بودیم.ناگهان پارچ آب ریخت رو فرش. تا آب کامل به خورد فرش نرفته بود ؛ به اندازه یه لیوان بلوری آب روی فرش رو جمع کردیم. عینه شربت آبلیمو بود.
یکی از دوستان از راه رسید و تشنه... گفتیم این یه لیوان شربت سهمیه توعه! خوردن همان و تهوع و بد وبیراه گفتن با ما همان...
فرستنده : .:. کاروَند .:. |54748|j 159784 |
---------------------
اس ام اس محرم
به امید امده ام خانه خرابم نکنی
همه کردند جوابم تو جوابم نکنی
بار ها آمدم و باز مرا بخشیدی
با کلام برو این بار خطابم نکنی
همه هستی من این قطره اشک است خدا
وای اگر رحم بر این چشم پرآبم نکنی
به ثوابی که ندارم چه امید ی بندم
آب چون نیست طلبکار سرابم نکنی
ابرویم همه این است شدم عبد حسین
وای اگر نوکر این خانه حسابم نکنی
۱۱۰ روز تا محرم
فرستنده : علی ۷۰/۱۱ |57832|j 159783 |
---------------------
فک و فامیله داریم
پدرم اومد خونه دیدم کنترل ضبط ماشین دستشه.بهش گفتم بابا چرا کنترل رو با خودت آوردی، میگه واسه اینکه دزد ضبط ماشین رو ندزده.دیگه هیچی راه افق رو بلد نبودم، سر گذاشتم به بیابون.
فرستنده : رخ تربت حیدریه |57862|j 159782 |
---------------------
فک و فامیله داریم
توي امتحان علوم پسر خالم اومده :
كاشف اتم كه بود؟
پسر خالم نوشته :
" كاترين اشتون "
فرستنده : EEEE |32718|j 159780 |
---------------------
خاطرات خنده دار
شما هم بچه بودید با مامانتون میرفتید مغازه بعدا از یچیزی خوشتون میمود مامانتون به فرشونده میگفت:آقای فروشنده اینا فروشی نیست دیگه؟(با یه چشمک)فروشنده هم میگفت:نه خیر خانوم فروشی نیست.د آخه لامصب اگه فروشی نیست چرا اون جا گذاشتی؟
فرستنده : sepehrmehri141 |51918|j 159776 |
---------------------
مورد داشتیم
مورد داشتیم دختره از بس کدبانو بوده حتی به گل مصنوعی روی میز هم اب داده.
فرستنده : پست فطرت |50544|j 159774 |
---------------------
جوک جدید
ساعت دو و نیم نصف شب این همسایه بیشعورمون با مشت میکوبید به دیوار
حالا خوبه من خواب نبودم داشتم شیپور تمرین میکردم
مردم خیلی بی فرهنگ شدنا اه اه اه
فرستنده : Z HAL :) |54440|j 159772 |
---------------------
جوک جدید
من طی تحقیقاتم فهمیدم اذان صبح استان گیلان با اذان صبح استان تهران یکیه!
اما!!
چرا اذان مغرب تهران 10 دیقه زودتر میزنه؟؟؟
پارتی بازی تا کجااااااااااااااااااا:|
فرستنده : محمّدرسول |14837|j 159771 |
---------------------
جوک متفرقه
ﺩﻭ ﺗﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﯾی هام ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺧﺎﻟﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻥ،
ﺭﻓﺘﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﻣﺜﻼ. ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽﮔﻔﺖ :ﺧﻮﺍﻫﺮ ﭼﯽ ﺷﺪﻩ ﭼﺮﺍ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟
ﮔﻔﺖ :ﺭﻓﺘﻢ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﺩﺍﺩﻡ ﺩﮐﺘﺮ ﮔﻔﺖ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭ ﻧﻤیشم
ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽﮔﻔﺖ :ﺣﺎﻻ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺎﺑﺎﺷﻮ ﭼﯽ ﻣﯽﺧﻮﺍﯼ ﺑﺪﯼ؟!!!
اونوقت ما بچه بودیم فکر می کردیم بچه رو از بازار می خرن ...
اﯾﻨﺎ ﺑﭽﻪ ﻧﯿﺴﺘﻦ ﮔﻮﺩﺯﯾﻼﻥ (((:
فرستنده : تو خووووووووووبی |54562|j 159769 |
---------------------
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: 4jok]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 165]