واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: فيدل كاسترو :ایران ناوهای آمریکایی را موشک باران می کند من هيچ شكي ندارم كه به محض اينكه رزمناوهاي آمريكا و اسرائيل - به همراه ساير كشتيهاي نظامي آمريكا كه در حوالي سواحل ايران هستند - در منطقه موضع بگيرند و سعي كنند اولين كشتي تجاري ايران را بازرسي كنند، باراني از موشك از دو طرف باريدن خواهند گرفت. اين دقيقا لحظهاي است كه اين جنگ دهشتناك آغاز خواهد شد. پيشبيني اينكه چند كشتي از طرفين غرق خواهد شد و كشتيهاي كدام طرف بيشتر غرق خواهد شد، امكانپذير نيست.
رهبر انقلاب كوبا در جديدترين نسخه از سلسله مقالات خود درباره تهديدات بالقوه عليه ايران هشدار داد اقتصاد آمريكا پس از تهاجم به ايران مانند خانهاي كاغذي فرو خواهد ريخت.به گزارش فارس، "فيدل كاسترو "، رهبر انقلاب كوبا، با انتشار هفتمين مقاله پياپي خود در مورد تهديدات عليه ايران با عنوان «اطلاع به موقع از حقيقت»، به نقل قولي از سردار "علي فدوي "، فرمانده نيروي دريايي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، اشاره كرد كه در آن آمده است: "در صورتي كه آمريكا و همپيمانان آن اقدام به بازرسي كشتيهاي ايراني در آبهاي آزاد و بينالمللي كنند، با واكنش خاص و متناسب نيروي دريائي سپاه در تنگه هرمز و خليج فارس روبرو خواهند شد. "كاسترو نوشت: من هيچ شكي ندارم كه به محض اينكه رزمناوهاي آمريكا و اسرائيل - به همراه ساير كشتيهاي نظامي آمريكا كه در حوالي سواحل ايران هستند - در منطقه موضع بگيرند و سعي كنند اولين كشتي تجاري ايران را بازرسي كنند، باراني از موشك از دو طرف باريدن خواهند گرفت.رهبر انقلاب كوبا در ادامه با اشاره به نتايج اين "جنگ دهشتناك " مينويسد: اقتصاد اين ابرقدرت (آمريكا-م) مانند خانهاي كاغذي فرو خواهد ريخت. وي اضافه ميكند: جامعه آمريكا كمتر از هر جامعه ديگري آمادگي تحمل فاجعهاي را دارد كه توسط خود امپراطوري آمريكا ايجاد ميشود.متن كامل مقاله مورد اشاره در ادامه ميآيد./* * * * *وقتي كه داشتم يكي از مقالات پيشين ستون تأملاتم را مينوشتم - و وقوع فاجعه بشري نيز نزديك ميشد - بزرگترين نگراني من عمل به تكليف خود براي اطلاعرساني به مردم بود.امروز من در مقايسه با 26 روز گذشته آرامتر هستم. همچنان كه وقايع به وقوع خود ادامه ميدهند، من ميتوانم اطلاعرساني خود به افكار عمومي كشور و جهان را غنيتر نموده و آن را تصريح كنم.اوباما وعده داده بود كه اگر آمريكا مرحله يك هشتم نهايي جام جهاني را پشت سر بگذارد، او در بازي يك چهارم نهايي در تاريخ 2 ژوئيه حاضر خواهد شد. او بايد بيش از هر كس ديگري ميدانست كه بازيهاي يك چهارم نهايي نميتوانست زماني انجام گيرد كه قبل از آن وقايعي بسيار وخيم اتفاق افتاده - و دستكم او بايد از زمان وقوع آن وقايع مطلع ميبود.جمعه گذشته، 25 ژوئن، يك آژانس خبري بينالمللي كه وسواس زيادي در مورد جزئيات خبري كه منتشر ميكند به خرج ميدهد، سخناني از قول ژنرال "علي فدوي "، فرمانده نيروي دريايي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مخابره كرد. اين فرمانده سپاه هشدار داده بود "در صورتي كه آمريكا و همپيمانان آن اقدام به بازرسي كشتيهاي ايراني در آبهاي آزاد و بينالمللي كنند، با واكنش خاص و متناسب نيروي دريائي سپاه در تنگه هرمز و خليج فارس روبرو خواهند شد. "اين خبر از آژانس خبري "مهر " ايران نقل شده بود.اين آژانس خبري، مطابق گزارش مخابره شده، نوشته بود: "فدوي به اظهارات خود چنين اضافه كرد كه «در حال حاضر شاهد صدها شناور موشكانداز در نيروي دريايي سپاه هستيم.» "اين اطلاعات، كه تقريباً همزمان با چاپ اطلاعات مربوطه در "گرانما " - و يا شايد قبل از آن - انتشار يافته، به نظر ميرسد كه برخي از قسمتهاي آن رونوشت پاراگرافي از مقاله ستون تأملات مورخ پنجشنبه 24 ژوئن است كه در شماره جمعه 25 ژوئن آن نشريه به چاپ رسيد.اين اتفاق و تلاقي زماني را ميتوان نتيجه استدلال منطقي دانست كه من هميشه به كار ميگيرم. من حتي يك كلمه هم از آنچه كه توسط آن آژانس خبري ايراني انتشار يافت، نميدانستم.من هيچ شكي ندارم كه به محض اينكه رزمناوهاي آمريكا و اسرائيل - به همراه ساير كشتيهاي نظامي آمريكا كه در حوالي سواحل ايران هستند - در منطقه موضع بگيرند و سعي كنند اولين كشتي تجاري ايران را بازرسي كنند، باراني از موشك از دو طرف باريدن خواهند گرفت. اين دقيقا لحظهاي است كه اين جنگ دهشتناك آغاز خواهد شد. پيشبيني اينكه چند كشتي از طرفين غرق خواهد شد و كشتيهاي كدام طرف بيشتر غرق خواهد شد، امكانپذير نيست.مهمترين چيز براي مردم ما، اطلاع به موقع از حقيقت است.ميتوان گفت 99.9 درصد و يا بيشتر همميهنان من، احيانا به طور غريزي، اميدوارند و از ته قلب با من آرزو ميكنند كه من در اشتباه باشم. من با كليه افراد و نزديكترين محافل به خود صحبت كردهام، و در عين حال بسياري از شهروندان نجيب، بشر دوست و با وجدان، پس از مطالعه مقالات ستون تأملات من، به هيچ نحوي با نظر من مخالفت ننمودند. بلكه آنها با نظر من موافق بوده، آن را باور كرده و بيدرنگ استدلال مرا پذيرفتند. ولي، در عين حال، فورا توجه خود را به انجام كامل كاري كه برعهده داشتند معطوف داشتند.اين دقيقاً آن چيزي است كه ما از هموطنان خود انتظار داريم. بدترين چيز اين است كه انسان به ناگاه، و بدون اينكه قبلا به هيچ وجه چيزي از احتمال وقوع واقعهاي شنيده باشد، و به يك باره از واقعهاي بسيار وخيم مطلع شود. در اين صورت، سردرگمي و هراس و سراسيمگي همه را فرا ميگيرد. و اين چيزي است كه در شأن مردم قهرماني مانند كوبائيها نيست. اين مردم در اكتبر سال 1962 در معرض هدف حمله گسترده اتمي قرار داشتند، و براي لحظهاي هم كه شده، ترديدي براي انجام وظايفشان به خود راه ندادند.جنگجويان و فرماندهان جان بر كف نيروهاي مسلح انقلاب ما، در زمان انجام ماموريتهاي بينالمللي قهرمانانه خود نيز نزديك بود قرباني حملات اتمي به نيروهاي كوبائي شوند. و اين هنگامي بود كه نيروهاي ما به مرزهاي جنوبي آنگولا نزديك ميشدند. نيروهاي ما، قبلا، نيروهاي آفريقاي جنوبي را، در نبرد "كوتيو كواناواله " (Cuito Cuanavale) شكست داده، از آنجا رانده بودند و داشتند در مرز آنگولا و ناميبيا سنگربندي ميكردند.پنتاگون (وزارت دفاع آمريكا - م)، با اطلاع كامل رئيسجمهور امريكا، از طريق اسرائيل حدوداً 14 بمب هستهاي در اختيار دولت نژادپرست آفريقاي جنوبي قرار داده بود. اين بمبها - همان گونه كه در مقالات پيشين ستون تأملات توضيح دادهام- بسيار قويتر از بمبهائي بودند كه به شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي شليك شدند.من نه پيغمبرم و نه طالعبين. هيچ كس، حتي كلمهاي، درباره آنچه كه ميرود اتفاق بيافتد به من نگفته است. تمام اين اظهارات من حاصل آن چيزي است امروز آن را استدلال منطقي مينامم.ما نه تازهكاريم و نه ميخواهيم در اين موضوع پيچيده دخالت كنيم.در بحراني كه پس از حمله اتمي بروز خواهد كرد، ميتوان گفت كه در ساير كشورهاي اسپانيولي و پرتغاليزبان قاره آمريكا چه اتفاقي خواهد افتاد.در چنين شرايطي، كسي نميتواند از نظام سرمايهداري و يا نظام سوسياليستي صحبت كند. فقط مسئلهاي كه مطرح ميشود مديريت كالاها و خدمات موجود در اين قاره است. هر كشوري، بطور ناگزير، تحت حكومت همان كساني خواهد بود كه هم اكنون حكومت آن را در دست دارند. تعدادي از اين كشورها بسيار به نظام سوسياليستي نزديك هستند. و آن ديگر كشورها كه اكنون از چشمانداز رونق در بازار سوخت، اورانيوم، مس، ليتيوم، آلومينيوم، آهن و ساير فلزات كه به كشورهاي پيشرفته و ثروتمند در بازار جهاني ارسال ميكنند، بسيار سرخوش و شادمان هستند، به يكباره با ناپديد شدن اين بازار مواجه خواهند شد.مواد غذائي فراواني كه در حال حاضر به آن بازار جهاني صادر ميشود به يكباره ناپديد خواهد شد.در چنين شرايطي، مهمترين مواد لازم براي زندگي يعني مواد غذايي، آب، سوخت و ساير منابع اين نيمكره واقع در جنوب ايالات متحده آمريكا به فراواني به حفظ و بقاء اين تمدن بسيار كوچك (آمريكا) اختصاص دارد كه پيشرفت عنان گسيخته و بيضابطهاش بشريت را به چنين مصيبتي كشانده است.برخي مسائل تا اين لحظه هنوز كاملا روشن نشده است. آيا اين دو نيرومندترين قدرت هستهاي، يعني آمريكا و روسيه، از بكار گرفتن تسليحات اتمي خويش عليه يكديگر امتناع خواهند كرد؟آنچه كه بدون هيچ شكي مسلم است، اين است كه از جانب اروپا خطر تسليحات اتمي انگلستان و فرانسه، يعني متحدان آمريكا و اسرائيل، تهديدي براي خاك روسيه به شمار ميروند. اين كشورهاي اروپائي به طرزي مشتاقانه قطعنامهاي را به ايران تحميل كردند كه بطور ناگزيري باعث جنگ خواهد شد - جنگي كه، همانگونه كه استدلال شد، بيدرنگ به جنگ هستهاي تبديل خواهد شد. باري، تسليحات اتمي اروپا خاك روسيه را تهديد ميكند. گرچه روسيه، درست مانند چين، سعي كرد تا آنجائي كه قدرت دارد و امكانات آن اجازه ميدهد، از بروز اين نتيجه اجتناب كند.اقتصاد اين ابرقدرت (آمريكا-م) مانند خانهاي كاغذي فرو خواهد ريخت. جامعه آمريكا كمتر از هر جامعه ديگري آمادگي تحمل فاجعهاي را دارد كه توسط خود امپراطوري آمريكا ايجاد ميشود.ما نميدانيم تاثير اين بمبهاي اتمي - كه در نقاط مختف كره زمين، بطور گريزناپذيري منفجر خواهند شد- بر محيط زيست چيست. اين چيزي است كه در حالت بسيار كمتر وخيمش، ميرود در سطحي بسيار وسيع اتفاق ميافتد.هرگونه گمانهزني در اين مورد، به نظر من، فقط داستانپردازي علمي-تخيلي است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 322]