واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۵ تير ۱۳۹۳ (۹:۴۳ق.ظ)
حمايت: پيشنهاداتي براي مذاکره کنندگان هسته اي ايران
به گزارش خبرگزاري موج، حمايت نوشت: ششمين دور مذاکرات هسته اي ايران با نمايندگان گروه 1+5 در وين در حالي دنبال مي شود که آخرين فرصت باقي مانده آن براي رسيدن به نتيجه، تا 29 تيرماه سال جاري است. با توجه به تمايل طرفين براي حصول به نتيجه، آنچه در اين ميان از احتمال رسيدن به توافق مهم تر مي نمايد، اين است که در صورت رسيدن به نتيجه، توافق حاصله تا چه حد به نفع منافع ملي است؟
ابتدا بايد توجه داشت که در روند هر مذاکره اي اختلافاتي وجود دارد و موارد اختلافي و به اصطلاح «موارد داخل پرانتز» ميان ايران و اعضاي 1+5 هم نبايد نگران کننده باشد و مي بايست به نوعي حل شوند و در مورد آنها توافق صورت گيرد.
نکته قابل تأمل ديگر اين است که غرب همواره گزينه اي تجربه شده را به طور مکرر به کار مي برد و با طرح ادعاهايي واهي به اصطلاح «توپ را به زمين حريف» مي اندازد. تصور واهي غرب اين است که سياست اعمال تحريم ها موفق بوده و تحريم ها ايران را به زانو در آورده است. لذا لزومي نمي بينند که نوع نگاه و عملکرد خود را تغيير دهند. زيرا از نظر آنها اين رويکرد تاکنون موفق بوده و ضرورتي ندارد که سياست و نوع مواجهه آنها با ايران دچار دگرگوني شود.
در مقابل اما شيوه عمل سياستمداران و ديپلمات هاي ما بايد به گونه اي باشد که غرب را به اين حقيقت برسانند که روش هاي قبلي آنها ناکارآمد بوده و آنچه باعث شده تا ايران پاي ميز مذاکره بنشيند، حل قطعي و نهايي اين موضوع است و از اين جهت، مذاکره کنندگان هسته اي ايران بايد اين نکته را به طرف غربي تصريح کنند که ايران اهل کوتاه آمدن از حقوق و منافعش نيست.
در نوع گفتمان مسئولين کشور بايد اين پيام براي طرف غربي منتقل شود که ايران نيازمند به مذاکره، آماده دادن امتياز و به دنبال حل موضوع هسته اي به هر قيمتي نيست؛زيرا در غير اين صورت انتظارات طرف مقابل بالا خواهد رفت و کاستن از اين انتظارات هم کار آساني نخواهد بود. غرب بايد بداند که مذاکره تنها انتخاب ايران نيست و ايران گزينه ها و انتخاب هاي ديگري نيز براي خود تعريف کرده است.
از سوي ديگر؛ تيم مذاکره کننده ايران بايد براي افکار عمومي بين المللي اين نکته را به وضوح بيان کند که ايران به دنبال سلاح هسته اي نيست و بحث هسته اي صرفا بهانه اي براي اعمال فشار براي تسليم کردن ايران است.
و در اين راستا، 1+5 بايد به اين درک برسد که در صورت شکست مذاکرات، مسوليت اين شکست با آنها خواهد بود و بايد پاسخگوي افکار عمومي ملت هاي سراسر دنيا باشند.
اگر اين نکات به طرف غربي منتقل شود، بالطبع انتظارات واهي آنها کاهش خواهد يافت. اما اگر مسولين ايراني عکس اين رويه عمل کرده و خزانه هاي ايران را خالي اعلام کنند و مشکلات کشور را برجسته نمايند و در نهايت خود را نيازمند به اين توافق نشان دهند، ناخودآگاه طرف غربي را به اين مسير هدايت کرده اند که الان موقع گرفتن امتياز است و چون امکان دادن امتياراتي که آنها مي خواهند وجود ندارد، نهايتا اين مذاکرات به شکست خواهد انجاميد.
البته در مسير حصول به توافق نهايي موانع ديگري نيز هست: از آن جمله، اختلافاتي است که ميان اعضاي گروه 1+5 وجود دارد.
هر چند چين و روسيه معتقدند مطابق بند 4 معاهده NPT، ايران نيز به عنوان عضو اين معاهده به مانند همه کشورهاي عضو، حق غني سازي و برخورداري از انرژي صلح آميز هسته اي را دارد. اما طرف هاي غربي با اين موضوع مخالفند. لذا مهمترين مورد اختلافي ميان اعضاي گروه 1+5 موضوع به رسميت شناختن حق غني سازي و استفاده صلح آميز ايران از انرژي هسته اي است. لازم به ذکر است که «کري» وزير خارجه کنوني آمريکا دو سال پيش زماني که سناتور بود در مصاحبه اي با «فايننشال تايمز» به صراحت به اين نکته اشاره کرده بود که ايران حق غني سازي اورانيوم را دارد، اما اکنون که وزير خارجه شده تغيير موضع داده است!
يکي ديگر از موارد اختلافي ميان اعضاي 1+5، موضوع تحريم ها است. طرف غربي همچنان خواهان تداوم تحريم ها مي باشد. در حالي که اين تصميم به نفع کشورهاي چين و روسيه نيست و آن را نمي پذيرند. به زعم آنها تداوم فشارهاي غير قابل تحمل غرب بر ايران باعث خواهد شد تا نهايتا ايران در برابر اين فشارها کوتاه آمده و به اردوگاه کشوهاي غربي بپيوندد. از اين جهت آنها نمي خواهند ايران را در مجموعه کشورهاي هماهنگ با غرب ببينند. لذا چين به دلايل اقتصادي و روسيه به دلايل سياسي موافق ادامه اين روند نيستند. هنر دولتمردان ايران بايد اين باشد که از اين اختلافات به نفع خود بهره برداري نمايد. هر چند که اين ديدگاه روسيه و چين در مورد کشورمان با توجه به عمق استراتژيک جمهوري اسلامي صحيح نيست.
متاسفانه با تمام مشکلاتي که غربي ها براي ايران ايجاد کرده اند، برخي در داخل به دليل علاقه و شيفتگي نسبت به غرب، حاضرند تمامي مشکلات و معضلاتي که غرب براي ايران ايجاد کرده را بپذيرند، ولي در حوزه سياست خارجي به تعامل با چين و روسيه نرسند.
بايد در نظر داشت که مذاکره، فرصتي براي هر دو طرف است. امري که غربي ها همواره آن را فرصتي صرفا براي ايران مي دانند. در حالي که اگر پنجره مذاکره بسته شود چه بسا غرب بيش از ايران از اين موضوع متضرر گردد. از اين جهت به نفع طرفين است که به توافق دست يابند. اما در نوع تعاملات طرفين در خلال مذاکرات
ميبايست برخي نکاتي که به آنها اشاره شد مدنظر قرار گيرد تا فرايند جاري منتج به نتيجه گردد. در غير اين صورت يا نتيجه اي حاصل نخواهد شد و يا در صورت حصول توافق، نتيجه به دست آمده به ميزان حداکثري منافع طرفين را تأمين نخواهد کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]