محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852609173
عضو سابق شورای مرکزی جهاد سازندگی: سازمان‌های اقتصادی ما جهادی نیستند!
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: عضو سابق شورای مرکزی جهاد سازندگی:
سازمان‌های اقتصادی ما جهادی نیستند!
در این 20 سال گذشته نتوانستیم یک حرکت جهادی واقعی انجام دهیم. دلیلش هم نبود همین سازمان جهادی است چرا که سازمان جهادی به کلی با سازمان های دولتی، شرکت های سهامی خاص یا سازمان های نظامی و... متفاوت است.
حاج حسین علی عظیمی، از پیشکسوتان جهادی است. عضویت در شورای مرکزی سازمان جهاد سازندگی، مشاور وزیر و مسئول شرکت ها و مؤسسات وابسته به وزارت جهاد سازندگی در سال 68، معاونت فنی آب و خاک موسسه جهاد نصر و مشاور وزیر جهاد کشاورزی در آ ب و خاک بخشی از کارنامه کاری او در حوزه های جهادی است. وی از مدیران باسابقه و دلسوزان فرهنگ جهادی است و زمانی که جهاد سازندگی به وزارتخانه تبدیل می شد از منتقدان این حرکت بود و درنهایت از وزارتخانه استعفا کرد. او معتقد است فرهنگ جهادی با پشت میز نشینی همخوانی ندارد و امروز می تواند راهگشای فعالیت ها باشد. گفت وگوی رصد را با او در ادامه می خوانید. تعریف شما از مدیریت جهادی چیست؟ من ترجیح می دهم به این دلیل که مدیریت یک اصطلاح رایج در دانشگاه هاست و یک ذهنیت عمومی برای دانشجویان این رشته وجود دارد و ما آن را مدیریت غربی می نامیم، به جای مدیریت کلمه تدبیر را به کار ببرم. مدیریت جهادی یا به تعبیر دیگر تدبیر جهادی یک سبک از مدیریت اسلامی است. انقلاب اسلامی نشان داد که تدبیر اسلامی وجود دارد و این را اثبات کرد. لذا ما باید ابتدا تدبیر اسلامی را تعریف کنیم. مدیریت اسلامی یا تدبیر اسلامی چیست؟ ما معتقدیم مدیریت های فعلی دنیا مدیریت سکولار هست و یک بعد دارد و اهدافی که مستقیما مربوط به دنیا می شود را تعقیب می کند. مثلا آنچه ما معنویت می نامیم را تحت عنوان اخلاق مطرح می کنند و آن را ابزار مفیدی می دانند. ولی مفاهیم اخلاقی در اسلام بسیار وسیع تر و گسترده تر است و حد و حدود آن قابل مقایسه با کتب اخلاقی غربی نیست. در هر حال مدیریت اسلامی دو بعد دارد. یک بعد دنیایی دارد و یک بعد روحانی. یک کالبد دارد و یک روح. و ما براین اساس تدبیر اسلامی را تعریف کرده ایم. حالا در قالب تدبیر اسلامی ، فرماندهی اسلامی داشتیم که در جبهه های جنگ جلوه های آن ظهور پیدا کرد و مدیریت هایی که در هیئات عزاداری بوده و یا در حوزه های علمیه و به طور کلی دارای انواع و اقسام سبک ها می باشد. برترین سبک تدبیر اسلامی با آن کالبد و روح، سبک مدیریت جهادی و یا تدبیر جهادی می باشد. لذا تعریف تدبیر جهادی به این نحو است که زمانی که تدبیر اسلامی با نیت جهاد فی سبیل الله (نه فقط نیت فی سبیل الله، بلکه با نیت جهاد فی سبیل الله) با امر رهبری اسلامی و متصل و پاسخگو به ولی امر مسلمین در مقابل یک تهاجم و دشمن با خطر پذیری و ایثار و علم و دانش تخصصی روزافزون و اخلاق اسلامی رو به کمال همراه شد، تدبیر جهادی نامیده می شود. یعنی همه این فاکتورهایی که گفته شد باید وجود داشته باشد تا تدبیر اسلامی نام تدبیر جهادی بگیرد. اما مولفه ها و پایه های آن چیست؟ تدبیر اسلامی سه پایه دارد که روی آن استوار است. این سه پایه همان پایه هایی است که در حکمت عملی مورد بحث واقع می شود که عبارتند از اخلاق، تدبیر منزل و تدبیر مدن. و لذا مدیریت هم با سه پایه مطرح می شود: اخلاق اسلامی، تدبیر منزل و سوم هم فنون و دانش تدبیر که باید با یگدیگر جمع شوند. همه این ها دارای دانش، دستورات اسلامی است و در این باره کتب بسیار زیادی هم وجود دارد. حال چه طور در یک سازمان یا مجموعه تدبیر جهادی شکل می گیرد؟ سه ضرورت برای آن وجود دارد: یکی انسان جهادی است. یک معتقد جهادی و یا نیروی انسانی. دوم سازمان جهادی است یعنی سازمان هم باید جهادی باشد. مقررات و ضوابط و روابط حاکم بر اجزای سازمان هم باید جهادی باشد وگرنه شما یک آدم جهادی را هم در یک محیط با مقررات و ضوابط غیر جهادی قرار دهید نمی تواند کاری انجام دهد. مثل شناگری که او را داخل یک باتلاق بیندازید. حالا قهرمان شنا هم که باشد در آن محیط امکان حرکت ندارد. یعنی نمی شود یک آدم جهادی را وارد یک دستگاه اداری بدون مقررات و ضوابط جهادی کرد، چرا که مدیریت جهادی شکل نمی گیرد. سومین عنصر ماموریت جهادی است. یعنی وقتی آدم جهادی هست و سازمان جهادی وجود دارد ولی ماموریت ماموریتی است که ربطی به اسلام و جهاد و این نیات الهی ندارد، در این حالت نیز مدیریت و یا تدبیر جهادی شکل نمی گیرد. از خصوصیات ماموریت جهادی این است که شما مطمئن شوید که این ماموریت در راه خداست و این تشخیص هم باید با متصل بودن و یا تنفیذ رهبر اسلامی صورت بپذیرد. باید برای جلوگیری از اختلاف معتقد به یک نظام وحدت آفرین در مدیریت جهادی باشیم و یا تنفیذ کننده که رهبری اسلامی است. همان طور که در ابتدای انقلاب جهاد سازندگی به امام راحل (ره) متصل بود و امام در آن جا نمایندگی داشتند. دقت شود امام در آن مسئولیت نداشتند. مثل سپاه نیست. امام در سپاه فرمانده مشخص کردند و نماینده؛ ولی در جهاد سازندگی امام فقط نماینده گذاشتند و شورای جهادی رهبری آن را بر عهده داشت. چرا؟ چون رهبر باید پاسخگو باشد در مقابل ماموریتی که پذیرفته است. - هنوز دارای انسان هایی با روحیه جهادی هستیم و ماموریت جهادی هم در حوزه اقتصاد توسط مقام معظم رهبری صادر شده است، اما سازمان های ما به صورت سازمان جهادی در اقتصاد چینش نشده اند. چه طور می شود سازمان ها را تبدیل به سازمان های جهادی کرد؟ به نظر بنده سازمان عنصر مهمی است و ما در این 20 سال گذشته اشتباهی که کردیم این است که نتوانستیم یک حرکت جهادی واقعی انجام دهیم. دلیلش هم نبود همین سازمان جهادی است چرا که سازمان جهادی به کلی با سازمان های دولتی، شرکت های سهامی خاص یا سازمان های نظامی و… متفاوت است. دانش ضمنی این کار هم در جهاد سازندگی سال های اول انقلاب و بعد هم در سازمان پشتیبانی و مهندسی جنگ و جهاد تا چند سال وجود داشت. یک دانش ضمنی که میراث شهدا در آن نهفته است. الان جمع زیادی از جوان های جهادی و مخلص در حال کار روی آن مدل هستند. آن سازمان مثل یک خیریه است. مانند یک موقوفه است. یک نماد است که مردم خودشان را اجزای آن سازمان و آن سازمان را مال خودشان می دانند. این با سازمان های دولتی فرق می کند. در سازمان پشتیبانی و مهندسی جنگ و جهاد نیروهای داوطلب کار می کنند. مردم 10روز 15 روز یک ماه دوماه در آن کار می کنند و می روند و این کار را یک عبادت برای خود به حساب می آورند. چون نوع ماموریت و همه چیز آن فرق می کند. آن سازمان الگوی خوبی است، چون میراث شهداست و با اخلاص آن ها آن سازمان نوشته شده است ولی الان باید به صورت امروزی تدوین شود. الان چنین سازمانی در کشور وجود ندارد. الان خیریه هایی هست اما این ها مدل های خیلی کوچک و ناچیز از آن مدل است. باید آن الگو را زنده کرد و با آن مدل سراغ ماموریت های امروزی رفت که مقام معظم رهبری فرمودند. با آن مدل باید جهاد اقتصاد مقاومتی کرد و با دید چه طور می شود فرمان هایی که بر زمین مانده است را اجرا کرد. - همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند ما در اقتصاد و فرهنگ با حرکت های معمول نمی توانیم جلو برویم و نیازمند حرکت جهادی هستیم. حالا آسیب شناسی شما از مدیریت فعلی اقتصاد کشور با شاخص مدیریت جهادی چیست؟ اگر با ان ارکان و تعریفی که گفته شد مقایسه شود کاملا به خلا یک مدیریت جهادی در اقتصاد خواهیم رسید. ولی خود مدیریت اقتصادی کشور الهام گرفته شده از غرب است؛ مدیریت اقتصادی که در غرب بر اساس نظام سرمایه داری وجود دارد. البته بعضی جاها هم خواسته ایم تعاونی درست کنیم که تعاونی هم یک سلول اولیه اقتصاد شرقی و یا سوسیالیستی است. اسلام نه این است و نه آن. نه شرقی و نه غربی. بنابراین آسیب اصلی این است که ما خواسته ایم با مدل های غرب به غرب نزدیک شویم و به آن برسیم. حال آنکه ما خیلی عقب تر و ضعیف تر و تحت فشار بودیم و در این شرایط اینکه ما بیاییم و الگویی موفق تر از غرب ارائه دهیم خیلی مشکل بوده است، آن هم با فرمول های غربی. الان کشور با سرعت به سمت اقتصاد کاپیتالیستی حرکت می کند. اقتصاد کاپیتالیستی اقتصاد اسلامی نیست. به کلی فرق دارد. بعضی وقت ها متاسفانه در قوانین ما هم این طور است که مثلا مجوز بانک خصوصی و… داده می شود مثل آنکه مجوز داده باشیم کسی سر گردنه بنشیند و مردم مجبور باشند بروند پیش این و آن و این ها هم با پول مردم هر کاری که خواستند انجام دهند و هرکسی که پولدار است پولدار تر شود. این ها مقررات کاملا غربی و مختص نظام سرمایه داری است. ما با این ها می خواستیم اسلام را پیاده کنیم که می بینید که روز به روز عقب رفته ایم و آثار سوء آن در جامعه ظاهر شده است. این طور سرمایه گذاری ها که یک عده سر گردنه می نشینند و فقط به خاطر اینکه پول بیشتر دارند و آن پول به طور مضاعف بیشتر می شود این متعلق به سرمایه داری است. مردم هم متوجه نمی شوند این مسائل کوچک که گفته می شد مانند بیمه خصوصی، بانک خصوصی و… دارای جهت گیری هایی متناسب با جهت گیری های نظام سرمایه داری است و ما را به استقلال و حاکم کردن روح و اخلاق اسلامی نمی رساند بلکه دارای عوارض و آثار وضعی می باشد که در جامعه و خانواده و… هویدا می شود. الان به حمدالله بعد از 35 سال و به برکت کار حضرت امام و به برکت شهدا و با هدایت و اصرار مقام معظم رهبری برای حفظ ارزش ها در جامعه، کتاب های زیادی نوشته شده و تقریبا مبانی احکام اجتماعی و فقه حکومتی استخراج شده است و ما با اتکا به آن الان می توانیم کارهای بزرگی انجام دهیم. البته این کار باید به موازات عرصه عمل پیش رود نه فقط دارای کتابخانه های بزرگ شویم. تلفیق این ها باید در سامان جهادی باشد. - مثال هایی نیز در زمینه مدیریت جهادی زمان جنگ و یا جهاد سازندگی و… که در آن مولفه ها و روح جهادی بارز است به خاطر دارید تا تفسیراین موارد روشن تر شود؟ من فقط یک مثال می زنم. یکی از کارهای معروف (پ.م.ج.ج) پل بعثت روی اروند است. این پل ظرف شش ماه ساخته شد و طراحی و ساخت با هم شش ماه زمان برد. این کاری است که نمی توان گفت فنی نبوده است. نمی توان گفت مهندسی نبوده است. تمام اجزای کار با فن و مهندسی انجام شده و دارای ابداعات و نوآوری های مهندسی هم بوده است. این پل کلا به وسیله نیروهای داوطلب ساخته شد. آیا ما چنین سازمانی داریم که مردم و متخصصان بیایند و در آن کار کنند و هر کسی سر کار خودش برود؟ و این طور فکرشان را روی هم بریزند؟ این یک نمونه است. - تبدیل و ترجمه این مدل ها در علوم انسانی چگونه است؟ چون الان این روحیات را در مباحثی مثل انرژی هسته ای یا فرستادن ماهواره و یا سلول های بنیادی و… می بینیم اما ترجمه آن در عرصه علوم انسانی کار را سخت می کند. در اینکه کار سخت می شود بحثی نیست؛ اما اینکه بدون تدبیر جهادی بتوانیم در اقتصاد جهش ایجاد کنیم امکان پذیر نیست. اندیشه وقتی برای خدا به کار افتد همه علما معتقدند که کار سرعت دیگری می گیرد، ولی برای عمل در اقتصاد احتیاج به سازمان های نوع جدید داریم. برای ابداع و شروع الگو سازی این کار باید یک جمع جهادی و سازمان جهادی پیشتاز باشد و بعد بقیه با همین الگوها جلو خواهند رفت. این کار هم کار کسی نیست جز نسل جوان ما که سوز اسلام در دل های آنان است و عاشق اسلام و پیروزی اسلام هستند. این ها می توانند آن الگوها را بارور کنند. محمد جعفری‌نژاد منبع: رصد انتهای متن/
93/04/15 - 03:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]
-
اقتصادی
پربازدیدترینها