واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
شعبده لو رفته/ پاسخ کوتاه وزیر به خبرنگار صدا و سیما تهران - ایرنا - هر چند وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سخنان صریحی را در همایش «دل آرامیم» بیان کرد که هر یک در جای خود قابل تامل و بررسی است اما اتفاق اصلی را باید در حاشیه همایش دانست؛ همان پاسخ کوتاه و بُرنده که به خبرنگار صدا و سیما داد.
هنگامی که میکروفون سیما را نزد وزیر بردند علی جنتی بی درنگ گفت: «شما که نمی خواهید پخش کنید، چرا مصاحبه می گیرید؟!»
اگر دیگر وزیران و مدیران دولت روحانی نیز به جای انفعال چنین مواضعی اتخاذ کنند صدا و سیما ناگزیر از تجدید نظر در رفتار خود خواهد شد و به جای این که تریبون یک جبهه سیاسی باشد - که وزن اجتماعی و نه قدرت سیاسی خود را در انتخابات 24 خرداد 92 به نمایش گذاشت - به وظایف اصلی خود عمل خواهد کرد که در سه حوزه «اطلاع رسانی، سرگرمی و آموزش» تعریف شده است.
در عمر کمتر از یک سال دولت کنونی، هر جا وزیر ارشاد حضور می یابد چند نفر با ظاهر یا واقعیت خبرنگار ماموریت دارند تا چند پرسش خاص را با او در میان بگذارند با این هدف که از هر پاسخ محتمل او به منظظور غایی خود دست یابند.
کار یکی این است که بپرسد: به کتاب های صادق هدایت مجوز انتشار می دهید یا نه. تا اگر پاسخ دهد: بله، فریاد برآورند که دین و انقلاب و اسلام از دست رفت و نیروهای اصول گرا را تحریک کنند واکنش نشان دهند و اگر پاسخ دهد : نه، آن گاه سراغ روشنفکران بروند که چگونه به این دولت امید بسته اید؟! به بیان دیگراین میکروفون به دست ها، دغدغه یافتن پاسخ سوال خود را ندارند. بلکه به گمان خود پروژه ضایع کردن دولت و مشخصا وزیر ارشاد را دنبال می کنند و شیوه شان هم روشن است:
اگر سکوت کند معترض شوند این است دولت پاسخ گو؟
اگر بگوید آری، بگویند این است دولت ارزشی؟ و اگر بگوید نه ، بگویند این است دولت تدبیر و امید؟
این شعبده اما چندی است که گشوده شده و علی جنتی نشان داده بعد از یک عمر کار سیاسی با این بازی ها نیک آشناست و بازی نمی خورد. هنر روحانی هم این بود که برای این وزارتخانه یک چهره سیاسی را در نظر گرفت چون می دانست چالش های این حوزه غالبا سیاسی است و دغدغه فرهنگی هم اگر باشد در نوبت اول قرار ندارد.
علی جنتی زبان گفت و گو با رادیکال ها را می داند چون با مقوله قدرت آشناست و می داند مشکل آنان جای دیگری است. البته اگر وزیر پاسخ می داد شاید هم صدا و سیما پخش می کرد منتها نه در بخش های خبری رسمی که شاید به عنوان سوژه ای برای مزه پراکنی های «جهت اطلاع» ومانند آن.
پاسخ کوتاه وزیر ارشاد حاوی این واقعیت تلخ هم هست که متولی فرهنگ وهنر مملکت امیدی به انتشار سخنان خود در مهم ترین رسانه فرهنگی که همین امسال نزدیک به هزار میلیارد تومان از همین دولت بودجه گرفته ندارد. وقتی سخنان او را پخش نکنند انعکاس نظر فلان شاعر و نویسنده و آهنگساز که دستش به جایی بند نیست جای خود دارد.
وزیر ارشاد با هوشیاری منتقدان قدرتمند و نه بیرون از قدرت سیاست های فرهنگی دولت را به دو دسته تقسیم کرده است. گروه اول سنتی هایی که دغدغه هایی دارند و چون به خود مدرنیته بدبین اند طبعا به جلوه های آن مانند رمان، فیلم، موسیقی و مانند آن نیزخوش بین نیستند. علی جنتی چون خود از این بستر برخاسته و با بافت سنتی نیک آشناست دغدغه ای از این حیث ندارد و از گفت و گو در این باب طفره نمی رود و قطعا خود نیز به عنوان یک مسلمان دغدغه هایی دارد.
گروه دوم اما رقیبان سیاسی دولت اند که می خواهند سر به تن آن نباشد و اندک اندک از شوک خارج می شوند. نزد این دسته سوژه ها اصالتا مطرح نیستند و به مثابه ابزار به کار می آیند و این رمان و فلان فیلم و روبوسی یک بازیگر زن با مردی در سن پدربزرگ خود در کشوری دیگر همه بهانه است و علی جنتی هم هر چه بگوید یا نگوید باز «نرود میخ آهنین در سنگ» و او هم به درستی تصمیم گرفته وقت خود را صرف تکاپوی عبث میخ به سنگ کوفتن نکند. واقعا به نماینده ای که دولت را متهم به براندازی می کند چه پاسخی می توان داد؟ براندازی که؟ براندازی خودش؟ یا نظامی که دولت و رکن حاکمیتی آن است؟
وقتی صدا و سیما یا پخش نمی کند یا بخش های مورد نظر خود را پخش می کند تا وزیر را یا از چشم این یا آن طیف حامی بیندازد زیرکانه ترین کارهمان کاری است که آقای جنتی کرد.
چرا وزیر دولتی که با هزار امید و آرزو شکل گرفته خود را به پروژه ای بسپارد که قصد دارد وزیر و دولت را از هم از چشم نیروهای ارزشی بیندازد هم از چشم نیروهایی که با همه اختلاف نظرها به تغییر و اصلاح با روش اعتدال دل بسته اند؟
علی جنتی در سخنان خود در همین همایش با صراحت گفت:«در جامعه خلاء شور و نشاط محسوس است و عامه مردم دچار افسردگی شده اند و صدا و سیما هم آن را تشدید می کند.» پس امروز آن که باید پاسخ بدهد دستگاهی است با بودجه هزار میلیارد تومانی که این روزها علاقه مردم به فوتبال و مسابقات جام جهانی را به حساب اعتماد به خود می گذارد و جام که تمام شود بار دیگر روی گردانی را تجربه خواهد کرد نه آن که وظیفه پاسخ گویی خود را فراموش کند و گریبان این و آن را بگیرد که برای تحقق آرزوهای ما چه کرده اید؟
مقامات دیگر دولت نیز باید همچون وزیر ارشاد دقت کنند و تا میکروفون و دوربین دیدند ذوق نکنند که قرار است در تلویزیون تصویر آنان پخش شود. چه بسا یا قراری بر پخش شدن نباشد یا به صورت مثله شده و برای مستند سازی تحلیل های خاص مورد استفاده قرار گیرد. به یاد داریم یک بار به نقل از وزیر ارشاد درباره توقیف یک روزنامه خبری منتشر کردند و بعد که او ابراز تاسف کرد و با مواضع خود همسو ندانستند دیگر پخش نکردند. کاری ندارند وزیر چه می گوید. سخن او یا باید تکرار تحلیل خودشان باشد یا اگر پخش می شود بعدتر به قصد تخریب مورد بهره برداری قرار گیرد.
اصل ضرورت پاسخ گویی جایی مصداق دارد که دیگر اصول حرفه ای نیز رعایت شده باشد. شعبده بازی هم در حد یک بازی قابل تحمل است اما گاهی بازی بهتر این است که به جای این که سوژه شعبده باز شوی شعبده او را لو دهی!
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
14/04/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]