واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: تاریخ انتشار: 14 تیر 1393 ساعت 04:40 | شماره خبر: 1555898533624512999
قرآن اگرچه کتاب قصه نیست، اما قصههای جذاب و حکیمانهای دارد که در مضمون و محتوای آنها تخیلی نیست و ریشه در واقعیت دارد. به عبارت دیگر خداوند بسیاری از مفاهیم و آموزههای دینی را در قالب قصههای قرآنی به مخاطبان این کتاب منتقل میکند و اساسا اینکه قرآن برای هدایت انسان زبان و ساختار داستانی ـ دراماتیک را برمیگزیند، واجد چند پیام مهم برای هنر نمایش یا هنردینی است. مثلا اینکه مفاهیم و انگارههای دینی قابلیت تبدیل شدن به ساختاری بصری ـ نمایشی را دارند و اینکه برخی معتقدند این مسائل به واسطه موقعیت انتزاعی خود نمیتوانند به صورتی دراماتیک بازتولید شود را رد میکند. دوم اینکه قصه بهترین زبان ممکن برای انتقال مفاهیم اخلاقی ـ دینی و دامنه و عمق تاثیرگذاری و البته دوام و قوام آن است. آنچه گاه باعث دافعه برخی فیلم و سریالهای مذهبی که با اصطلاحاتی مثل ماورایی یا معناگرا شناخته میشود در نفس این بازنمایی نیست، در شیوه روایت و فرم آن است وگرنه چه فیلم و سریالهایی که به دلیل فرم زیباشناسانه و جذاب توانستند بیش از هر ابزار دیگری در انتقال مفاهیم دینی و قرآنی موثر باشند. سریالهای تا ثریا، میوه ممنوعه و اغماء نمونههایی از این دست هستند که رضایت مخاطب را در پی داشتند. حتی برخی از آنها بازتولید برخی قصص قرآنی بوده یا سنخیت معنایی با آن داشتند، مثلا میوه ممنوعه حسن فتحی اگرچه از شیخ صنعان عطار الگو میگیرد، اما با قصه یوسف و زلیخای قرآن نیز سنخیت معنایی دارد. دلبستگی پیرمردی مومن به دختری جوان و وسوسههای نفسانی که گاه یکشبه 70 سال عبادت را بر باد میدهد، در این سریال بصیرت مییابد که آموزههای اخلاقی پس آن را در لابهلای قصهای جذاب بازتولید میکند. بصری ـ نمایشی شدن موجب شده این مفاهیم و آموزهها کارکردی تصویری پیدا کرده و دلنشین شود. تضاد بین عشق و اعتقاد یا ایمان و احساس ازجمله آموزههای قرآنی است که بویژه در سوره یوسف تاکید فراوانی بر آن شده است. سیروس مقدم در سریال« تا ثریا» نیز مساله ربا و تاثیرات مخرب آن بر زندگی را در بستر یک قصه ملودرام پی میگیرد که اتفاقا از حیث جامعه شناختی یا اخلاقی اجتماعی نیز با دغدغههای روزمره پیوند عمیقی دارد. اینکه چطور وسوسههای شیطان در فریب مومنان میتواند فرد معتقد و مقید را بتدریج دچار استحاله کرده و دردام گناه و بالطبع عواقب آن بیندازد. تا ثریا را میتوان با مفهوم مهم اخلاقی ـ قرآنی در مذمت دروغ نیز تاویل کرد. اینکه چگونه یک دروغ کوچک و چهبسا مصلحتی بهتدریج شاخ و برگ گرفته و دامن خود فرد را میگیرد. البته در سریال تا ثریا خود قرآن و جلسات قرآنی نیز به نوعی برجسته میشود و فارغ از وامگیری از قصص و مفاهیم قرآنی در مضمون و لایههای درونیتر اثر، شکل بیرونی قرآن و تاثیرات آن بر زندگی فردی مومنین نیز لحاظ میشود. از این حیث تاثیرات دوری یا نزدیکی به قرآن و نقش تربیتی آن نیز مورد توجه قرار میگیرد تا قصه تا ثریا به یکی از سریالهای اجتماعی ـ دینی بدل شود. میوه ممنوعه و تا ثریا هر دو مفاهیم اخلاقی مورد تاکید قرآن را در ساحت یک قصه امروزی بازتولید کرده و به همین دلیل مورد استقبال مخاطب قرار میگیرد. به عبارتی دیگر رذیلتها و فضیلتهای اخلاقی ـ دینی کسوتی نمایشی به تن کرده و صورتی دراماتیک پیدا میکند، همچون صدف که در درون خود حامل گوهری گرانبهاست. این سریالها از حیث ژانری البته گونههای اجتماعی ـ خانوادگی است که لحن و مضمونی قرآنی دارد، اما سریالهایی از جنس قصص قرآنی در قالب ساختار روایی تازه به نام سریالهایی ماورائی هم بودهاند که خود مفاهیم انتزاعی را تجسم عینی بخشیدهاند، ازجمله سریال اغما به کارگردانی سیروس مقدم که مساله شیطان و تجسد انسانی آن مطرح میشود. سریالهایی از جنس اغماء یا اویک فرشته بود فارغ از ظرفیتسازیهای نمایشی با بهرهگیری از تکنیکها و تمهیدات جلوههای ویژه تلاش میکند آن دسته از مفاهیم قرآنی را که وجهه انتزاعی پررنگتری دارد، به روایتی انضمامی بدل کند که هم واجد جذابیتهای سینمایی ـ دراماتیکی باشد و هم این مفاهیم یا موقعیتهای اخلاقی را برای مخاطب، تجربهپذیر و عینی کند. بحث شیطان و تجلی آن در صورتی انسانی، با یک نوع ترس اخلاقگرایانه همراه بود که در اغماء شاهدش بودیم؛ ترس تاملبرانگیز که البته تلنگری جدی به مخاطب زده و با صورت بخشیدن به مفاهیم انتزاعی قرآنی، کارکردهای تربیتی آن را کارآمدتر میکرد. جالب اینکه در اغماء مخاطب با صورتی مومنانه از شیطان مواجه میشد که فریبندگی آن برجستهتر بود و تشخیص آن دشوار بود. اینکه چگونه شیطان گاهی در چهرهای موجه و مثبت میتواند نقش منفی خود را مخفی کند. این معنا البته در صورت و شکل روایت نیز هیجان و حتی ترس دراماتیکی ایجاد میکرد که در نوع خود تازگی داشت. هرچند بعدها به واسطه تکرار بیش از حد خاصیت تربیتی خود را از دست داد. واقعیت این است که مفاهیم قرآنی به واسطه ذات انتزاعی خود نیازمند قصهپردازی بوده تا جایگاه و نقش آن در نسبت با زندگی اخلاقی در جامعه امروز صورتبندی شود، هرچند که این ظرفیت قرآنی به ظرافت نمایشی نیاز داشته تا برای مخاطب دافعهبرانگیز نبوده و دچار لحنی شعاری نشود. تا ثریا، میوه ممنوعه و اغماء اگر بهعنوان سریالهای مناسبتی با مفاهیم قرآنی توانسته رضایت نسبی مخاطب را برانگیزد، بخش عمدهای از این موقعیت خود را مدیون قدرت در قصهگویی و پردازش دراماتیک خود دارد. سیدرضا صائمی/ جامجم
14 تیر 1393 ساعت 04:40 | شماره خبر: 1555898533624512999
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]