تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837112052
مردم میگویند «هنگامه قاضیانی» را باور میکنیم
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
مردم میگویند «هنگامه قاضیانی» را باور میکنیم
«هنگامه قاضیانی» که برای بازی در فیلمهای «به همین سادگی» و «روزهای زندگی» در چند سال گذشته دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره فجر را دریافت کرده، بنا بود امسال هم پرکارترین بازیگر جشنواره باشد.
روزنامه شرق: «هنگامه قاضیانی» که برای بازی در فیلمهای «به همین سادگی» و «روزهای زندگی» در چند سال گذشته دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره فجر را دریافت کرده، بنا بود امسال هم پرکارترین بازیگر جشنواره باشد که با کنارهگیری و حذف سه فیلمی که در آنها حضور داشت، نهایتا فیلمهای «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» روحالله حجازی و همینطور «با دیگران» ناصر ضمیری با بازی او روی پرده سینماهای جشنواره رفت. درباره نقشهایش در این دو فیلم و همینطور جشنواره امسال با او به گفتوگو نشستیم .
درباره چگونگی شکلگیری همکاری با «روحالله حجازی» در فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» بگویید...
از ابتدای اینکه فیلمنامه این فیلم در حال نگارش بوده، نقش «محدثه» برای من در نظر گرفته میشود و من انتخاب اول کارگردان بودم. از وقتی این پرسوناژ برای نویسنده- آقای طالبآبادی- و کارگردان شکل میگیرد، به لحاظ نوع ارتباط فکری این نویسنده و کارگردان که ارتباط عجیبی هم هست، فقط به من فکر میکنند. بعد هم آقای حجازی محترم با من تماس گرفتند و این موضوع را مطرح کردند. کستینگ برایم خیلی مهم بود، در این کار به خصوص. البته در همه کارها مهم است اما در این کار بهخاطر نوع تعامل آدمها و ارتباطاتشان برایم مهمتر هم بود. فیلمنامه را که خواندم، نقش را دوست داشتم اما یکسری نقاط مبهم برایم وجود داشت که ربطی به فیلمنامه نداشت، مربوط بود به کشف شخصیت «محدثه» که طراحیهای خودم برای شکلگیری این کاراکتر شکل بگیرد. یکبار بابت این تردیدهایم انصراف دادم که بعد از آن بلافاصله کارگردان و فیلمنامهنویس جلسهای برای من گذاشتند و در آن جلسه به طرز خوبی این کاراکتر را برایم باز کردند و من دیدم در عین سادهبودن نگارش این پرسوناژ در فیلمنامه، «محدثه» برای من شخصیت پیچیدهای دارد. این شانس را آوردم که گروه خیلی عجیب و خوبی شد و همه آدمهایی که باید در این گروه میبودند، آمدند و این گروه شکل گرفت. دورخوانیها خیلی سریع به آن نقطهای که برای ارتباط با هم میرسیدیم، رسید؛ مثلا ارتباط من و «ترانه علیدوستی» برای اینکه یک خاله و خواهرزاده باشیم. ارتباط من با کاراکتری که به حریم خصوصی من میآمد یعنی ارتباط با کاراکتری که «پیمان قاسمخانی» آن را بازی میکرد. ارتباط من با همسرم یعنی «حمید فرخنژاد» که پسرخاله من هم بوده و با توجه به اینکه من نازا بودم و او بهخاطر ارتباطاتی که در خانواده وجود داشته مرا طلاق نداده. برای ایجاد این پیشزمینهها ما دورخوانی کردیم و خیلی زود به نقطهای که باید، رسیدیم. رفتیم در عمارت «محدثه» و این فیلم در کمال آرامش عجیب و در کمال متانت عجیب با یک فضای خیلی متین و محترم و متمرکز، شکل گرفت. این متانت از یک لیدر خوب برمیآید؛ لیدرهایی که آقای حجازی و آقای داوری بودند و البته آقای طالبآبادی، نویسنده کار.
از تردید حرف زدید؛ تردیدی که برای ایفای نقش «محدثه» داشتید. درباره این تردید و چراییاش میگویید؟
خیلی اوقات این ابهام به سراغم میآید، اتفاقا همان وقتها، اتفاق خوبی هم برای من در ایفای آن نقش میافتد. این ابهام برای بازی شخصیتهایی پیش میآید که گاهی اوقات نمیبینمشان. میبینمشان ولی انگار برای من روی سطحاند. در صورتی که اتفاقا آن شخصیت، عمیق است و من نمیدانم که تا کجا باید در عمق آن پیش بروم. مثل این میماند که به یک نفر بگویند باید بروی زیر این اقیانوس و نمیگویند چندمتر باید بروی. من آن چند متر را سوال میکنم. این تردید به این خاطر است که من بفهمم چند متر باید از سطح اقیانوس فاصله بگیرم. آیا لازم است برای تنفسم زیر آب، دستگاهی با خودم ببرم؟ درواقع باید بفهمم که با روح خودم چه کنم و چه میزان باید به روح کاراکتر نزدیک شوم. اعتقاد من بر این است - و اعتقاد شخصی هم هست و دیکتاتوری در کار نیست- این در همه جهان هست منتها ما هنوز کمی با آن مساله داریم. وقتی ما صحبتی میکنیم، همه برداشت میکنند که داریم نظر شخصیمان را تحمیل میکنیم. من میگویم که نه! هر کسی در موقعیت شخصی خودش ایدئولوژی و جهانبینیای دارد که این نگرش و جهانبینی تعریف میکند راه او و عقیدهاش را و مسیری که در حرفه و زندگی شخصیاش طی میکند؛ اتفاقی که برای من افتاده و به مرور کشفش کردم. دروغ است اگر بگویم از سال 1379 که اصلا کارم با سینما شروع شد، کشفم اتفاق افتاد. همیشه معتقدم که ما در کار، خلاقیتمان را کشف میکنیم. یعنی هر روز خلاقیتمان با کار، پرورش پیدا میکند. حداقل برای من اینگونه است. بعضیها به آن پرسوناژی که در اختیارشان گذاشته میشود، روح و شخصیت میدهند و آن را روی پرده سینما یا صحنه تئاتر زنده میکنند، اما برای من درست برعکس اتفاق میافتد؛ یعنی مثلا در تئاتر، اگر بناست در «کالیگولا»ی آلبر کامو، «کانسونیا» باشم، من به آن زمان و آن اتفاق میروم و «کانسونیا»ست که روحش به من موقعیتی میدهدتا تجربیاتی که نداشتهام را بگیرم و همان تجارب را از دنیای مجازی به دنیای حقیقی خودم بیاورم. این اتفاق درمورد «محدثه» هم تکرار شد. یعنی من میدیدمش اما نمیدیدمش. واقعا نمیدیدمش. مثل «طاهره» در فیلم «به همین سادگی». این باعث شد تا نویسنده و کارگردان بنشینند و یک تحلیل درستتری را برایم به وجود بیاورند. سینما یک حضور متکثر است. یک اتفاق کاملا فلسفی است. چون من بازیگر از در سالن سینما وارد میشوم و همزمان تصویرم روی پرده است. این اتفاق در هنرهای دیگر رخ نمیدهد. در تئاتر، من هستم و من هستم. یعنی حضور متکثری در کار نیست. من این نگاه را دارم، برخی میگویند این نگاه به این دلیل است که من در رشتههای علوم انسانی تحصیل کردم، اما من معتقدم بهطور مطلق به خاطر این نیست و بخشی برمیگردد به اینکه من وقتی خاطرات کودکیام را مرور میکنم، میبینم همان وقتی که کتابی نخوانده بودم و از فلسفه هیچ نمیدانستم، ذهنیتهایی داشتم که بعدها آن ذهنیت با مطالعه و... تقویت شده.
جدا از کمکهای کارگردان و فیلمنامهنویس، با توجه به فاصله زیاد کاراکتر «محدثه» از شما، چطور توانستید این فاصله را طی کنید و به این نقش برسید؟
ممنونم که این فاصله را دیدید. اتفاقی که اینجور مواقع میافتد این است که آن روح عزیز، روح «محدثه» میآید و مدتی به من خدمتی میکند و لطف میکند و به من اجازه چشیدن تجربیاتی را میدهد، که من در طول زندگی خودم نداشتم. اتفاقی که میافتد برای طی این فاصله، این است که حجم وسیعی از انرژی من گرفته میشود. برای همین بعد از هر کارم، معمولا مریض میشوم. من باید اینجور مواقع، مثل آدمی که سنگی به او میدهند تا آن را از دامنه کوه، به قله برساند، اول باید بپذیرم که این کار را انجام دهم و به خودم بگویم که من باید این کار را عملی کنم. اولین وظیفه بازیگر شاید همین است که این مرزها را بشکند. از زندگی خودش بیرون بیاید و زندگی دیگری را تجربه کند. یک مدت در طول فیلمبرداری همین کار، در طول روز، دایما بغض داشتم. کارم هم که تمام میشد، بغض این کاراکتر با من میماند و من دایما این بغض را فرومیخوردم. تا 20 روز همینجور بود و دیگر داشت اذیتم میکرد. به قدری این موضوع جدی شده بود که بچهها که به گفته خودشان همیشه سر صحنه از من انرژی میگیرند و این هم لطف خداست، متوجه شدند و «هومن بهمنش» به من گفت چرا عصبی هستی؟ فکر کنم منظورش این بود که من بیقرارم. شاید چون «محدثه» بیقرار بود. به این خاطر که یک اتفاق داشت در خانهاش میافتاد که داشت باعث میشد او به خودش بیاید و این اصلا خارج از حیطه حقیقت زندگی نیست. بهانههایی وجود دارند که همیشه سرشان درپوش میگذاری اما اینها روی هم تلنبار میشوند و از ظرفیت لیوان بیرون میزنند. بغض «محدثه» تا مدتها بعد از کار با من بود تا اینکه من تیرویید گرفتم. البته شاید این درست نباشد که من همهاش را گردن همین اتفاق بیندازم. میشود همان داستان «لائوتسه» که میگوید دیگران را مقصر ندان چون دیگر پایانی برای مقصردانستن دیگران در جهان وجود ندارد. برای من جالب است که چهار، پنجماه بعد از بازی در این نقش تیرویید گرفتم. در این مدت دایما فکر میکردم چیزی در گلوی من است. فکر میکردم رد میشود اما نشد. تا اینکه آزمایش دادم و دکتر دید تیرویید دارم. این تیرویید هم، اتفاقا گره بود. یعنی در گلوی من گره بهوجود آمده بود. این از «محدثه» با من ماند و خاطره بدی هم نیست، چون جزو من است. یادم است یکبار بازیگری گفته بود اینکه بازیگری میگوید من در نقش ماندم چرت و پرت است و من اینها را قبول ندارم، اما این تکنیک شاید برای ایشان جواب میدهد. من چون بازیگر تکنیکیای نیستم و کاری هم ندارم که تکنیکیبودن درست است یا حسیبودن، هرکس باید راه خودش را برود. اینجا باز میرسیم به دیکتاتوریهای شخصی که همه میخواهند باز برای ما تعریف کنند که چگونه باشیم و چگونه نباشیم. من میگویم برای هم تعریف نکنیم چون هرکس دنیای شخصی خودش را دارد. من از ابتدا با حسم جلو رفتم و جواب این را هم از احترام مردم گرفتم. وقتی که در کوچه و خیابان میبینمشان، میگویند که باورت میکنیم و این باور برای من از دوستداشتن مهمتر است.
درباره «طاهره» فیلم «با دیگران» که اثر دیگر شما در جشنواره امسال بود هم توضیح بدهید... .
زمانی که به من این کار پیشنهاد شد، من از کارگردانش «ناصر ضمیری» این پیشفرض را داشتم که سال 1390- اگر اشتباه نکنم- داور بخش بینالملل جشنواره «پروین اعتصامی» محترم و روحآمرزیده بودم و فیلم کوتاه «شیر تلخ» را در آن جشنواره از ایشان دیدم و این برای من ماند که چنین کارگردانی با چنین اثری هست و بعدها درموردش شنیدم که برای مستندهایش 13جایزه بینالمللی گرفته و 34 جایزه ملی. حالا این مستندساز داشت فیلم داستانی اول خودش را میساخت، حتما با سبک و سیاق خودش. فیلمنامه را برای من فرستاد و اتفاقی که مرا ترغیب میکرد، این است که اگر قرار است کار اول این کارگردان ساخته شود، مسلما این تجربه اولش نیست چون نزدیک 46 جایزه مختلف در حوزه مستند گرفته و حالا میخواهد مستندهایش را تبدیل به زندگی کند و خب همه میدانیم که مستند، بخش اعظمش زندگی است؛ زندگیای که گاهی اوقات شاید کسالتبار باشد و تلخ، چون کار مستند بازنمایی همینهاست. آنچه مرا ترغیب کرد این بود که آدم باسوادی که کار خودش را در همه این سالها ثابت کرده، کارگردان این کار است. اتفاقی که مکمل این بود، شاید همین بود که کار در دفتر آقای «امیر سماواتی» تهیه میشد و ایشان برای من سه تعریف دارد. تعریف سومش امسال بهوجود آمد. دو تعریف عمده دارد که یکی «نفسعمیق» است کار «پرویز شهبازی»، که من وقتی این فیلم را دیدم، خاطرم هست که کل خیابان شریعتی را پیاده راه رفتم و دومین تعریف «کافه ترانزیت» است. بعد که کارنامه را نگاه میکنیم میبینیم در دفتر آقای «سماواتی» کارهایی تهیه و تولید شده که همه فکرشده بودند. صادقانه بگویم که در کستینگ، ایدهآلهای دیگری داشتم برای یک پرسوناژ. البته سایر اعضای گروه برایم دلپذیر بودند. با «بابک حمیدیان» و «حمید آذرنگ» در تئاتر آشنا بودم و همکاری با آقای «حسین محجوب» گرامی هم که برایم نعمتی بود در این گروه. بعد از فیلم «نیلوفر» که هفتسال است توقیف شده، تصمیم گرفته بودم که دیگر شهرستان نروم ولی سر این کار رفتم و به طرز عجیبی در آن مدت احساس نکردم که از خانواده و شهرم دورم. برای اینکه گروه خیلی گروه سالم و عجیبی بود. لوکیشنهای خیلی سختی داشتیم. صحنههایی در رختشویخانهای بودم که واقعا ملحفههای خونی عفونی داشتیم و همه دستگاهها زنگ زده بود و آبژاول بود و حتی پنجره نداشت که نفس بکشیم و خانهای که خانه من بود، در اطراف حرم و خانه متروکهای بود، وضعیتی داشت که بالای چشم من قارچ گذاشت. چون آلوده بود آن محیط. اینها به خاطر این نبود که فیلم ارزان تمام نشود. میخواستند موقعیت آدمها واقعی باشد و تجربه واقعا محترمی بود.
بازیهای جشنواره امسال را چطور دیدید؟
به دلیل اینکه سر فیلمبرداری بودم نشد فیلمهای زیادی ببینم اما حضور و نقشآفرینی «مریلا زارعی» ستودنی بود. مطمئنا در روزهای جنگ «مریلا» کودک بوده و تجربه مادر شهیدبودن، بهتنهایی تجربه عجیبی است که جدا از بخش مادر شهیدبودن، بخش مادربودن هم دشوار است اما «مریلا زارعی» مثل همیشه جان و روحش را برای نقشش در فیلم «شیار 143» گذاشته بود. او اینبار شجاعتی را رقم زد و تجربه مادربودن و مادر شهیدبودن را که موقعیت واقعا دشواری هم هست، پشتسر گذاشت. وقتی بازیاش را میدیدم تمام صورتم غرق اشک شده بود. «مریلا» را از یاد برده بودم و فکر میکردم چرا ما اینهمه از یاد کسانی که جانشان را به خاطر ما فدا کردند دوریم. روح این رفتگان پاک حامی راه این بازیگر عزیز و محترم که تمام نقشهایش را با همه وجود زندگی میکند؛ از «سربازهای جمعه» تا «شیار 143».
حرف دیگری هم مانده است؟
فیلم «زندگی مشترک...» که خارج از مسابقه امسال بود به دلیل شرکت در فستیوالهای خارجی، در جشنواره پارسال هم نمایش داده نشد و توقیف بود. فیلم «بادیگران» هم در بخش سودای سیمرغ اصلا جایزهای برای بازیگری نداشت. نکته خوب این بود که در بخش بینالملل برای بازی در فیلم «با دیگران» کاندیدا شدم و این خیلی مهم بود چون هیات داوری بینالمللی نقش «طاهره» را دیدند. البته خدا را شکر که این جایزه به بازیگر هلندی رسید و من امسال خوشحال بودم از بخش بینالملل با اینکه جایزه نگرفتم. میدانستم که جایزه نمیگیرم اما در اختتامیه شرکت کردم. البته دیپلم افتخار ویژه هیات داوران به کارگردان این کار رسید. اما من راجع به خودم احساس کردم که اگر اسم این بخش، بخش بینالملل است چه بهتر که آثار خارجی جایزه ببرند. همانطور که دنیا سینمای ما را میبیند و به ما جایزه میدهد، خیلی خوب است که ما هم آثار خارجی را میبینیم. حضور خارجیها عجیب بود و واقعا خوشحال بودند و گفتوگویی کاملا فرهنگی توسط این جشنواره صورت گرفت و خوشحال شدم از اینکه بازیگر هلندی جایزه گرفت.
تاریخ انتشار: ۱۱ تير ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]
صفحات پیشنهادی
سخنگوی شورای صنفی نمایش در گفتوگو با فارس تخطی از بلیت نیمبها موجب بیاعتمادی مردم به این طرح میشود / با پر
سخنگوی شورای صنفی نمایش در گفتوگو با فارستخطی از بلیت نیمبها موجب بیاعتمادی مردم به این طرح میشود با پردیسها و سینماهای متخلف برخورد میکنیمغلامرضا فرجی با اشاره به اینکه شورای صنفی به دقت طرح فروش بلیت نیمبها در کلیه سینماها را زیر نظر دارد از برخورد با سینماهایی که اینباورها و رسوم مردم استان مرکزی در ماه ضیافت الهی
باورها و رسوم مردم استان مرکزی در ماه ضیافت الهی اراک - ایرنا - ماه مبارک رمضان که به ضیافت الهی شهرت دارد در استان مرکزی با حال و هوای خاص و شور و اشتیاق مردم مومن و روزه دار همراه است مردم این استان در زبان محلی به ماه مبارک رمضان عنوان ماه روزه نیز می دهند و از نیمه های شعبآقاجانیان: سوتهای 50-50 همه به سود آرژانتین بود/ باور داریم صعود میکنیم
یکشنبه ۱ تیر ۱۳۹۳ - ۰۰ ۱۱ مربی تیم ملی فوتبال ایران میگوید با وجود آنکه در بازی برابر آرژانتین همه چیز به سود حریف بود تیم ملی ایران برابر برنامههای از پیش تعیینشده بازی کرد به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا مارکار آقاجانیان مربی تیم ملی فوتبال ایرانجام بیستم - 2014 برزیل حقیقی: امیدوارم مردم از بازی ما با آرژانتین راضی باشند/ بازی با بوسنی جبران میکنیم
جام بیستم - 2014 برزیلحقیقی امیدوارم مردم از بازی ما با آرژانتین راضی باشند بازی با بوسنی جبران میکنیمدروازهبان تیم ملی فوتبال کشورمان گفت امیدوارم هواداران از بازی من و سایر ملیپوشان در بازی با آرژانتین راضی باشند به گزارش خبرگزاری فارس علیرضا حقیقی دروازهبان تیم ملی فامام جمعه صومعهسرا: تغییر باورهای مردم هدف دشمن در جنگ نرم است
امام جمعه صومعهسرا تغییر باورهای مردم هدف دشمن در جنگ نرم استامام جمعه صومعهسرا گفت تغییر در باورها و اعتقادهای مردم مهمترین هدف دشمن در جنگ نرم است به گزارش خبرگزاری فارس از صومعهسرا حجتالاسلام اسماعیل صدیقی امروز در خطبههای نماز جمعه این شهر با اشاره به جنگ نرم و سخت دگاردین:این روزهای عراق برای ایرانیان یادآور 8 سال جنگ با صدام است/ مردم میگویند، صبر بس است، ایران باید وارد
گاردین این روزهای عراق برای ایرانیان یادآور 8 سال جنگ با صدام است مردم میگویند صبر بس است ایران باید وارد گود شود روزنامه گاردین نوشت خشونت گروه تروریستی داعش در عراق و نفرتی که به شیعیان می ورزد ایرانیان را چنان خشمگین که خواستار دخالت نظامی ایران در عراق هستند به گزارش نحسيني: به قولمان به مردم وفا میکنیم
حسيني به قولمان به مردم وفا میکنیم مدافع تيم ملي فوتبال کشورمان گفت برابر تيم ملي آرژانتين تلاشمان را چندين برابر خواهيم کرد خبرگزاری فارس مدافع تيم ملي فوتبال کشورمان گفت برابر تيم ملي آرژانتين تلاشمان را چندين برابر خواهيم کرد سيدجلال حسيني در خصوص تساوي تيم ملي ايرانعراقچی: با اقتدار دور بعدی مذاکرات هستهای را آغاز میکنیم/ مردم با محبت به ما روحیه میدهند
عراقچی با اقتدار دور بعدی مذاکرات هستهای را آغاز میکنیم مردم با محبت به ما روحیه میدهند معاون حقوقی و امور بینالملل وزیر امور خارجه گفت مذاکرات هستهای با 1 5 از فردا در وین آغاز میشود به گزارش نامه نیوز سیدعباس عراقچی درباره مذاکرات ایران و 1 5 گفت این بار سقفی برای مبر این باوریم که مردم فقط شبکه سه میبینند
دوشنبه ۹ تیر ۱۳۹۳ - ۱۱ ۰۵ معاون سیما بر ساخت بهترین مجموعههای نمایشی با موضوع سبک زندگی ایرانی اسلامی از شبکه سه سیما تاکید کرد و گفت روند تولید و پخش برنامههای طنز آیتمی باید در این شبکه حفظ شود و ادامه پیدا کند به گزارش سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا دکتر علی دارابی در آغازفرمانده سابق سپاه شمالغرب تهران: دشمنان از بمب خودباوری در دل مردم ما میترسند
فرمانده سابق سپاه شمالغرب تهران دشمنان از بمب خودباوری در دل مردم ما میترسندفرمانده سابق سپاه شمالغرب تهران بزرگ گفت دشمنان از بمب خودباوری در دل مردم ما میترسند و تلاش دارند تا این بمب را خنثی کنند به گزارش خبرگزاری فارس از استان سمنان محمدرضا قوچانی چهارشنبه شب در گردهماميرزاجانپور: به مردم شادي هديه ميکنيم
ميرزاجانپور به مردم شادي هديه ميکنيم بازيکن تيم ملي واليبال گفت روز يکشنبه فردا مقابل تيم ملي لهستان تلاش ميکنيم تا يک بار ديگر شادي را به مردم ايران هديه کنيم مجتبي ميرزاجانپور پس از شکست تيم ملي واليبال لهستان با نتيجه سه بر يک در هفته ششم رقابتهاي ليگ جهاني گفتوقتی کنار امام رضا هستیم قدر آن را نمیدانیم حقیقی: مردم میخواهند کیروش بماند/ از بیرون گود میگویند حریف را
وقتی کنار امام رضا هستیم قدر آن را نمیدانیمحقیقی مردم میخواهند کیروش بماند از بیرون گود میگویند حریف را لنگ کنهافبک تیم ملی فوتبال ایران گفت خواسته مردم و همه افراد ماندن کیروش است به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس رضا حقیقی پس از بازگشت از برزیل به ایران در مورد عملهنگامه قاضیانی و عکس «داگرئوتیپ»
هنگامه قاضیانی و عکس داگرئوتیپ هنگامه قاضیانی نخستین زن ایرانی است که از او عکس گرفته شده است عکاسی داگرئوتیپ به عنوان نخستین شیوه عکاسی چند سالی است که توسط یک هنرمند ایرانی دنبال میشود خبرگزاری ایسنا هنگامه قاضیانی نخستین زن ایرانی است که از او عکس داگرئوتیپ گرفته شده اساحمدی: بازیکنان ایران به خودباوری رسیده اند/ بهتر از قبل بازی میکنیم
ورزشی جام جهانی گزارش خبرنگار مهر از برزیل احمدی بازیکنان ایران به خودباوری رسیده اند بهتر از قبل بازی میکنیم دروازه بان تیم ملی فوتبال ایران قبل از دیدار با بوسنی گفت بازیکنان به خودباوری رسیده اند که می توانند در بازی مقابل بوسنی به پیروزی برسند و در نهایت به دور بعدی رقعکسی به شیوه فرانسوی از هنگامه قاضیانی، آیدین آغداشلو و آبراهام لینکلن
عکسی به شیوه فرانسوی از هنگامه قاضیانی آیدین آغداشلو و آبراهام لینکلن شیوه عکاسی داگرئوتیپ که نخستین بار در فرانسه رواج یافت با آثار محمد محمدزاده در ایران رونق گرفته است و هنگامه قاضیانی اولین بازیگری است که عکسی از او به این شیوه منتشر میشود آفتاب محمد محمدزاده عکاس ایرانیهنگامه قاضیانی و عکس «داگرئوتیپ»+تصویر
هنگامه قاضیانی و عکس داگرئوتیپ تصویرهنگامه قاضیانی نخستین زن ایرانی است که از او عکس داگرئوتیپ گرفته شده است عکاسی داگرئوتیپ به عنوان نخستین شیوه عکاسی چند سالی است که توسط یک هنرمند ایرانی دنبال میشود هنگامه قاضیانی نخستین زن ایرانی است که از او عکس داگرئوتیپ گرفته شداستاندار آذربایجان شرقی: مدیری بخواهد برای مردم مشکل ایجاد کند برخورد میکنیم
استاندار آذربایجان شرقی مدیری بخواهد برای مردم مشکل ایجاد کند برخورد میکنیماستاندار آذربایجانشرقی با بیان اینکه به همه مدیران خود اعتماد داریم اما اگر زیرمجموعهای بخواهد برای مردم مشکل ایجاد کند قطعا برخورد میکنیم گفت روند صدور مجوزهای سرمایهگذاری طولانی بوده و نباید به خ-
گوناگون
پربازدیدترینها