واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت ادبی محمدرضا ترکی بر اشعار حافظ
«حافظ» دل خوشی از عقل ندارد!
حافظ معتقد است که «حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است»؛ عشق پادشاهی بزرگ و محتشم است و عقل شحنهای فرودست؛ آن هم شحنهای معزول!
![خبرگزاری فارس: «حافظ» دل خوشی از عقل ندارد! خبرگزاری فارس: «حافظ» دل خوشی از عقل ندارد!](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1392/11/23/13921123000313_PhotoA.jpg)
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس محمدرضا ترکی استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در وبلاگ شخصی خود با عنوان فصل فاصله آورده است: ما را به منع عقل مترسان و می بیار/ کآن شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست؛ در مورد مفهوم بیت لسان الغیب شیرازی نکاتی هست که به پارهای از آنها اشاره میکنیم: سخن حافظ یادآور این بیت جناب سعدی است که فرمود: حدیث عقل در ایام پادشاهی عشق/ چنان شدهست که فرمان عامل معزول؛ حافظ گویا تشبیه عقل به شحنه و محتسب را از مولوی گرفته و آموخته است: عقل چون شحنه ست چون سلطان رسید شحنه بیچاره در کنجی خزید شحنه عقل اگر مالش دزدان ندهد شحنه را هم بکشانید و به سلطان آرید حافظ معتقد است که «حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است»؛ عشق پادشاهی بزرگ و محتشم است و عقل شحنهای فرودست؛ آن هم شحنهای معزول! تشبیه عقل به شحنه در شعر حافظ نشان میدهد وی دل خوشی از عقل ندارد؛ چرا که شحنه و محتسب از شخصیتهای خواستنی و خوشنام شعر حافظ به شمار نمیآیند؛ تشبیه عقل به شحنه هیچ کاره حاوی نکتهای معرفت شناسانه نیز هست که به آن توجه نشده است. توضیح اینکه عقل دارای حیثیات و مراتبی است از قبیل عقل نظری، عملی و عقل معاش و معاد و عقل ظاهری و باطنی و عقل هیولانی و عقل جزئی و عقل کلی و عقل حسابگر عدداندیش و عقل رحمانی و ایمانی به نظر میرسد که خواجه با تشبیه عقل به شحنه با ظرافت تمام به مرتبهای از مراتب عقل که همانا عقل مصلحت اندیش و جزئینگر و شحنه وش است اشاره دارد. یعنی آن مرتبهای از عقل که همچون محتسب و شحنه به «امر و نهی» و «بکن و نکن» مشغول است و از سر ظاهربینی و مصلحت اندیشی شوریدگیهای عاشقانه را برنمیتابد؛ یعنی بخشی از عقل عملی و نه مطلق عقل که شامل عقل نظری نیز میشود! هیچ کاره دانستن شحنه عقل نیز به بیاعتباری احکام، یعنی امر و نهیهای مصلحت اندیشانه و جزئی نگرانه او اشاره دارد؛ نه به بیاعتباری احکام عقلی به معنی عام. به استناد این بیت حافظ و ابیاتی که از سعدی و مولوی آوردیم نمیتوان مهر خردستیزی بر پیشانی این بزرگان زد و تلاش شگفت آنان را در عرصه خردورزی که از آثار آنان هویداست، نادیده گرفت و به دلیل تأکید آنان بر عشق در کنار عقل آنان را ضد عقل پنداشت. اگر بنا باشد هر کس را که برای عشق در کنار عقل ارج و اعتباری قائل است عقل ستیز بپنداریم باید همه فیلسوفان عالم را خردستیز به شمار آوریم، چرا که اساساً واژه فلسفه از «فیلاسوفیا» گرفته شده است که به معنی «دوستدار حقیقت» و «محب الحکمه» است، و هر که خود را فیلسوف و دوستدار حکمت و حقیقت مینامد، به ناچار بر اصل «دوست داشتن» و عشق در کنار خرد و حقیقت اقرار آورده است. وبلاگ خود را به ما معرفی کنید بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/
93/04/03 - 11:07
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]