واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فيلمسازي با استاندارد كتب تاريخي دبيرستان
يكي از فرازهاي نشست رسانهاي رئيس سازمان سينمايي اظهارنظر درباره برخي آثار حاشيهبرانگيز جشنواره و از جمله «رستاخيز» بود. فيلم «رستاخيز» بعد از نمايشهاي خود در جشنواره به علل مختلف كه تنها يكي از آنها نمايش چهره معصومين بود در كانون توجه قرار گرفت و حتي برخي تا جايي پيش رفتند كه گفتند اين فيلم بايد توقيف شود.
يكي از فرازهاي نشست رسانهاي رئيس سازمان سينمايي اظهارنظر درباره برخي آثار حاشيهبرانگيز جشنواره و از جمله «رستاخيز» بود. فيلم «رستاخيز» بعد از نمايشهاي خود در جشنواره به علل مختلف كه تنها يكي از آنها نمايش چهره معصومين بود در كانون توجه قرار گرفت و حتي برخي تا جايي پيش رفتند كه گفتند اين فيلم بايد توقيف شود. حال رئيس سازمان سينمايي در نشست خبرياش از اين موضوع سخن ميگويد كه با صحبتهايي كه عوامل فيلم با مراجع تقليد داشتهاند، مشكلات فيلم برطرف شده و فيلم پروانه نمايش گرفته است. طبيعي است كه اشاره رئيس سازمان به رايزني با مراجع تقليد نشان ميدهد منظور از مشكلات همان مشكلات تصويرسازي از چهره برخي معصومين درگير در ماجراي عاشورا بوده است و نكتهاي كه در اين بين مغفول مانده اينكه يكي از اصليترين ايرادات وارده از سوي منتقدان كه ضعف آشكار در ارائه روايتي دراماتيك از واقعه عاشوراست، هيچ جايي در اصلاحات پيراموني اثر نداشته است.
روايتي روزنامه وار از يك اتفاق بزرگ
مشكل اصلي «رستاخيز» اين است كه به لحاظ روحي، حس و حال واقعهاي به بزرگي عاشورا را براي مخاطب تداعي نميكند و كارگردان كار همه هنرش را صرف اين كرده كه روايتي روزنامهوار از اتفاقاتي كه به توالي رخ داده و به ماجراي عاشورا منتهي ميشود، ارائه كند. تصويري كه احمدرضا درويش از اتفاقي به بزرگي عاشورا ارائه ميدهد آنقدر كليشهاي و فاقد اوج و فرود است كه انگار سر كلاس درس تاريخ نشستهاي و صرفاً بناست همه آنچه به قيام امام حسين(ع) در برابر امويان منجر شد را در يكي دو صفحه بخواني تا احياناً در امتحانات پايان ترم به يكي دو سؤالي كه در اين باره مطرح ميشود، پاسخ دهيد. شايد بسياري بپندارند مشكل «رستاخيز» اين است كه داستاني شناخته شده را به مخاطب ارائه ميدهد و از اين رو نميتواند به مخاطب رودست بزند اما ميتوان اين فرضيه را هم مطرح كرد كه اگر تماشاي داستانهاي تكراري لزوماً بايد به ملال بينجامد پس چگونه است كه در سينماي جهان ساخت فيلمها با موضوعات تكراري همچنان جذاب است؟
پس بايد ايمان بياوريم به اينكه تفاوت در نگرشي است كه سناريست نسبت به رويداد دارد. شما به عنوان نويسنده يك درام وقتي تكليفت با قهرمان و ضدقهرمان ماجراهايت مشخص نيست، معلوم است كه نميتواني داستاني تاريخي و البته به شدت كلاسيك را به گونهاي جذابيت برانگيز تصوير كني. اينكه يك مورخ را كنار دست خود بگذاري كه توالي اتفاقات از نقطه عزيمت امام از مدينه به مكه و سپس كوفه و حركت به سمت كربلا و در نهايت روز واقعه را گم نكني براي ساخت اثر تاريخي لازم است اما كافي نيست. روايت اثرگذار تاريخ نياز دارد به دراماتورهايي كه حتي يكي از دهها اتفاق منجر به قيام امام را به سكانسهايي تماشايي و با ديالوگهايي نافذ بدل كنند وگرنه اينكه موسيقي از فرنگ برگشته(!) را چاشني كليشهايترين تصاوير كني، مشكل حل نميشود.
دو الگويي كه از آنها استفاده نكردهايم
آنچه يك اثر سينمايي را جذاب ميسازد، خلق قهرمان و ضدقهرمانهاي جذاب و در كنار آن روايت جذاب حتي تكراريترين داستانهاست. كافي است نگاهي بيندازيم به لحن روايي «محمد رسولالله» يا «روز واقعه» كه هر دو از بهترين نمونههاي درامپردازي مذهبي هستند تا دريابيم چگونه در اولي مصطفي عقاد و در دومي بهرام بيضايي، شخصيتهايي را كه نه در بطن كه در حاشيه داستان اصلي بودند، به قهرماناني بدل ميكنند كه از طريق آنها نه فقط اتفاقات معاصر پيامبر و امام حسين كه دورنمايي جامع از اوضاع و احوال مردمان همعصر اين دو بزرگوار هم ارائه ميشود.«محمد رسول الله» و «روز واقعه» در كنار قهرمان اصلي، ضدقهرماناني هم مانند ابوسفيان، هند جگرخوار و برادران راحله دارند كه در ساختاري كاملاً كلاسيك مرتب مخاطب را به تعليق گرفتار شدن قهرمان داستان در دام دسيسهها مياندازند. تصويرسازي نماهاي زد و خورد در هر دو اثر نيز تا حد استانداردي بينظير است. پايانبندي هر دو اثر نيز بدون كمترين خرق عادت و به گونهاي صورت ميگيرد كه ضربه روحي لازم براي چنين آثاري به مخاطب وارد آيد. متأسفيم كه بگوييم «رستاخيز» نه قهرمان سمپاتيكي دارد، نه ضدقهرمان دافعهبرانگيزي، نه تعليقهاي بجا و نه حتي يك لانگ شات درست و حسابي از درگيريهاي روز عاشورا. در نيت خير كارگردان فيلم كه قصد داشته اثري درخور آزادهترين امام شيعيان بسازد، شكي نيست اما نيت خير فقط آغاز راه را ميسر ميكند و براي ادامه راه در كنار نيت بايد استانداردهايي بالا از تبحر در داستانپردازي سينمايي را هم بدانيم. مشكل «رستاخيز» اين است كه با استانداردهاي يك درس دو صفحهاي از كتاب تاريخ دبيرستان ساخته شده و نه با استانداردهاي سينماي روز!
نویسنده : حامد مظفري
تاریخ انتشار: 02 تير 1393 - 22:38
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]