تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 23 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):حقّ فرزند بر پدر ، آن است كه نام خوب بر او بگذارد و او را خوب تربيت كند و قرآن به...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1852623161




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

استعمار و مذهب‌تراشي در گستره تاريخ


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: استعمار و مذهب‌تراشي در گستره تاريخ
باز‌نشر بايسته و چشم‌نواز اثر تاريخي‌ - اعتقادي «ِنبرد با بي‌ديني» تأليف مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمين حاج سراج انصاري، در حال و روز امروز فرهنگ جامعه ما، مي‌تواند اقدامي در خور توجه وارجمند تلقي شود.
   چه اينكه رسانه‌هاي معاند با اسلام، تشيع و نظام اسلامي در ماه‌هاي اخير، سعي در گرفتن زنگار فراموشي از چهره احمد كسروي و گفته‌هاي آن داشته‌اند. «نبرد با بي‌ديني» عنوان اثري است كه در گرماگرم مواجهه نيروها و تشكل‌هاي مذهبي با كسروي و كسروي‌گرايي از سوي مؤلف به رشته تحرير درآمد و طي آن به سرفصل‌هايي از حيات فكري، فرهنگي و سياسي او اشارت رفت. اقدام در خور تحسين «نشر نيكان»در ارائه مجدد اين اثر تاريخي، فرصت و بهانه‌اي مغتنم است كه در باب پروژه دين‌سازي از سوي استعمار، اشاراتي صورت گيرد به شرح ذيل. اميد آنكه مقبول افتد. سخن گفتن در باب اثر «نبرد با بي‌ديني» در آغاز خود نمي‌تواند بدون اشاره به چيستي دين و موضوعات مربوط به آن نظير فطري بودن دين يا كاربرد دين و... آغاز شود. از اين رو در صدر مقال، سخن را از اين مقوله شروع مي‌كنيم. دين در آينه معنا دين صرف‌نظر از اينكه گفته‌اند «واژه‌اي فارسي بوده كه در زبان عربي عصر جاهلي به كار مي‌رفته است»(1) واژه خالص عربي است كه به صورت مختلف در زبان‌هاي ديگر نيز كاربرد دارد و در عربي به معناي «جزء آيين، عادت، عبادت و طاعت آمده است»(2) و در اصطلاح به برخي امور مقدس گفته مي‌شود كه ارتباط تنگاتنگي با ذات انسان دارد، خواست معنوي انسان را پاسخ مي‌دهد. به لحاظ اين موقعيت خاص دين نمي‌توان آيين‌هاي محلي، مكاتب، فرقه‌ها و مسلك‌ها را كه برخلاف اديان ابراهيمي ـ يهود، مسيحيت و مجوس البته تحريف‌نشده ـ كاملاً با ذات انسان غريبه هستند و پاسخگوي خواسته‌هاي معنوي انسان نيستند دين ناميد، چنان كه در قرآن كريم به صراحت آمده است: «وَ مَن يَبْتَغ غَيْرَ الإِسْلاَم دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ»(3) هر كس غير از اسلام ديني بجويد از او پذيرفته نشود. به‌علاوه مسئله فطري بودن دين توجه مي‌دهد كه دين همان چيزي را ارائه داده است كه انسان‌ها ذاتاً در پي آنند، مانند ميل به پرستش كه يكي از معاني فطري بودن دين است. (4) اينكه انسان براي راه يافتن به سعادت در پي قوانين و مقرراتي است كه او را قانع و راضي كند، چون جوامع ديندار نشان داده‌اند، دين همان راه مطمئني است كه انسان‌ها را قانع و راضي مي‌كند و سخت در تكاپوي يافتن آن بوده و هستند و لذا انسان‌هاي ديندار هم در بخش اعتقادات كه مربوط به حقايق پنهان و بيدار در عالم است و هم در بخش رفتار فردي خود بهتر دانسته‌اند به‌وسيله وحي و دستورات ديني به آنچه شايسته است توجه و عمل كنند. پس آنچه انسان را از اين هدف دور مي‌سازد، اقدامي است در مقابل اينكه انسان را به كمال مي‌رساند. گوهر معنا از زاويه‌اي ديگر با توجه به اين مهم كه پيرامون تعريف دين گفته‌اند: «اگر محال نباشد به غايت دشوار است»(5) و اينكه انديشوران و متفكران تلاش‌هاي زيادي در جهت ارائه تعريفي از دين داشته‌اند و دارند و هر يك از انديشمندان از منظر خاصي به دين تعريفي همسو با همان زاويه نگرش به دست آورده ارائه داده‌اند، با توجه به اصل «هر تعريفي از دين بايد به‌درستي بر دين منطبق شود»، عالمان دين غالباً در تعريف دين به متن درون آن نظر كرده و كوشيده‌اند دين را آن چنان كه خود معرفي مي‌كنند و بر اساس درونمايه‌ها و مؤلفه‌هاي داخلي‌اش است، توصيف كنند ولي با اينكه كوشيده‌اند در مقام تعريف دين، هيچ يك از مؤلفه‌هاي اساسي آن را فرو نگذارند، توجه داده‌اند: «ارائه تعريفي جامع و مانع از دين به اين سادگي امكان‌پذير نيست». (6) بر اساس همين اظهار بايد در تعريف دين تذكر داد، انديشمندان جهان اسلام توانسته‌اند «تا حد امكان مهم‌ترين ويژگي‌ها و اوصاف دين را بنمايانند.» (7) چرا؟ چون «هيچ كس نيست كه به ديني نيازمند نباشد.» (8) به همين اعتبار متفكران و انديشمندان در‌باره ضرورت دين با زندگي به نتيجه رسيده‌اند: «زندگي بدون دين ملال‌انگيز و پست و مانند جسدي بي‌روح است.» (9) اين اعتراف ـ كه كم هم نيست ـ موجب شده است انسان را دين‌ورز تعريف كنند و به اين نكته توجه دهند كه «گذشتگان ما از آن زمان به درگاه خداوند سر فرود آورده بودند كه حتي براي خدا نامي نتوانسته بودند بگذارند». (10) نتيجه اين قبيل گزارش‌ها كه پيرامون دين داده شده همان است كه ارنست رنان اقرار كرده است: «محال است علاقه به دين متلاشي يا محو شود بلكه همواره و هميشه باقي خواهد ماند.» (11) تعاريفي كه «استعمار» را به خود آورد! يا اينكه نتيجه گرفته‌اند: «دين بهترين معني براي زندگي كردن»(12) است و نظير چنين اعترافاتي كه استعمارگران را به خود آورده است تا به نتيجه‌گيري ميلتون پينگر حساس شوند كه گفته است: «دين انسان را به يك فلسفه حيات مسلح مي‌كند و به عقل وي روشنگري لازم را مي‌بخشد. دين براي يك فرد نقشي را ايفا مي‌كند كه قطب‌نما براي يك كشتي و در درياي زندگي جهت و راهنمايي در اختيار او مي‌نهد. دين بر اراده انسان تأكيد مي‌كند.» (13)استعمار سلطه‌جو از اين اظهارات تكان‌دهنده پيرامون دين به خود آمد و اين گونه دريافت‌هاي متفكران و انديشمندان از دين را نه فقط خطري جدي تشخيص داد بلكه مقدمه‌اي براي قيام ملت‌هاي زير سلطه دانست و در فكر مقابله و چاره‌انديشي افتاد. چنان كه استاد شهيد مطهري نيز در اين باره مي‌نويسند: «تأثير مهم دين و نقش دين در اجتماع اين است كه نوعي انقلاب فكري و وجداني به وجود مي‌آورد كه عواطف، احساسات، هدف‌ها، ايده‌آل‌ها و معيارها دگرگون و جهان‌بيني عوض مي‌شود و آدمي خود را داراي رسالت احساس مي‌كند و زندگي اجتماعي جهت خاصي مي‌يابد». (14) اين تأثيرگذاري دين انسان را متوجه واقعيت‌هاي ضد‌سلطه و استبداد داخلي و خارجي مي‌كند و پي مي‌برد نقش دين و پيامبران در مبارزه با استبدادها و اختناق‌ها و درگيري با مظاهر طغيان از اساسي‌ترين نقش‌هاست. استعمارگر مربوط به هر نظام سلطه‌اي باشد، با توجه به اين اظهار كه گفته‌اند: «اگر دين نباشد همه چيز مباح است»(15) مانع را مي‌شناسد و لذا استعمارگران كاملاً به اين نكته پي برده بودند تا همه چيز مباح نشود، راه ورود به جامعه اسلامي و سلطه بر مسلمانان امكانپذير نيست. استعمار و چهارگانه مواجهه با دين اگر جامعه‌اي گرفتار پيروي از هواي نفس و در نتيجه فساد و فحشا شد، هم نيروي فهم خود را از دست مي‌دهد و هم به ذلت و خواري مبتلا مي‌شود و مقابل تسلط بيگانه هيچ گونه عكس‌العملي از خود نشان نخواهد داد، به همين دليل دنياخواران سلطه‌جو يكي از بهترين راه‌هاي تسلط بر ملت‌ها را اشاعه فحشا يافته‌اند و چون دانستند رواج دادن فساد و فحشا با وجود حضور دين و دينداري در جامعه عملي نيست، يعني دين تنها مانع سخت بر سر راه سلطه و استثمار است، لذا با چهار اقدام حساب‌شده جدي كارساز وارد عمل مي‌شود: 1ـ تحريف دين، زيرا به نتيجه رسيده است دين چنانچه اصيل و تحريف نشده باشد، انسان‌ها را به عبوديت الهي و آزادي از همه قيود مادي و دست و پا گير دعوت مي‌كند، چون از قيود نفس رهايي يافت، آنها را عزيز‌النفس، آزاده، محكم، با صلابت و مبارز و جهادگر مي‌پروراند. به دليل همين خصوصيت دين استعمارگران همواره به دنبال تضعيف و تحريف دين و ارزش‌هاي ديني بوده و هستند. در قرن اخير شاهد تبليغات وسيع ماركسيسم بر ضد‌مذهب بوديم و امروزه نيز فعاليت قدرت‌هاي استعماري بر ضد‌دين اسلام بر كسي پوشيده نيست. مباحثي كه به‌تازگي تحت عناوين قرائت‌هاي مختلف از دين، پلوراليسم ديني، تساهل و تسامح، نسبي‌گرايي، شك‌گرايي و... مطرح مي‌شوند، همه به‌نوعي در راستاي تضعيف و تحريف دين و ايمان مردم به اديان آسماني به‌ ويژه دين اسلام هستند. 2ـ اشاعه فساد و فحشا، بعد از اينكه استعمارگران يقين كردند اگر جامعه‌اي گرفتار فساد و فحشا شود، نيروي فهم خويش را از دست و تن به ذلت و خواري مي‌دهد، در مقابل تسلط بيگانه هيچ گونه عكس‌العملي از خود نشان نخواهد داد. رسانه‌هاي جمعي را بهترين وسيله اشاعه برنامه‌هاي هرزه‌گرايانه و جنسي تشخيص داده و از آنها به نحو احسن استفاده كرده است. متأسفانه آمارهاي موجود بيانگر اين است كه اين برنامه‌ها تأثير خود را گذاشته است، براي نمونه استفاده‌كنندگان از اينترنت در جهان سوم بيشترين بازديدها را از سايت‌هاي مبتذل و غيراخلاقي داشته‌اند و دارند. 3ـ دين‌سازي، ترديدي نيست مفهوم دين از مفاهيمي است كه در شمار نگراني‌هاي امنيتي حكومت‌هاي سكولار قرار دارد، به همين دليل در ادبيات سياسي و امنيتي دولت‌هاي سكولار از حاميان متعصب دين به عنوان نيروهاي واگرا و گريز از مركز ياد مي‌شود و لذا پذيرفته‌اند مي‌توانند نقش تعيين‌كننده‌اي در تفرقه يا اتحاد ملي ـ مذهبي ايفا كنند. در واقع ابزار تضعيف يا تقويت قدرت‌هاي سياسي باشند و لذا در طول چهار قرن اخير استعمار براي رسيدن به اهداف خود به تقويت فرقه‌هاي سابقه‌دار در اسلام مانند صوفيه و اسماعيليه پرداخته و براي ايجاد تفرقه بين مسلمانان و داشتن وسيله‌اي براي پيشبرد نظرات استكباري مسلك‌سازي با نام دين را كارساز ديده است و لذا مسلك استعماري وهابيت را در جوامع اهل سنت و بهائيت را براي برخورد با تشيع ساخته است، پس دين‌سازي در جهت تأمين مقاصدي صورت مي‌گيرد كه اديان الهي آن ايده‌ها و طرح‌ها را ضد دين مي‌داند و براي كسي كه به آنها مي‌پردازد يا در جامعه اسلامي رواج دهد مجازات قائل شده است زيرا آنچه را دين‌سازي به نفع استعمار تأمين مي‌كند، مهماتي مانند از دست رفتن ارزش انسان است كه مقدمه تن دادن به روحيه تجاوزگرانه و سلطه‌جويانه است. همه خصوصيات فطري انسان را در جهت پيشبرد سلطه‌جويان به كار مي‌گيرد. وادادگي و همرنگي با قدرت‌هاي مسلط را همراه مي‌آورد، مسلمان در خدمت لائيك همان كاري را مي‌كند كه نتيجه‌اش نبود انديشه روش‌مند است. وقتي چنين شد، انسان انديشه همه‌جانبه مبتني بر روش‌مندي علمي را از دست مي‌دهد، تحليل‌هاي وي از مسائل ناقص و ناپخته مي‌شود و مواضعي كه بر پايه اين تحليل‌ها اتخاذ مي‌كند، هم به نفع استعمار است و هم او را گرفتار انفعال و نوسان ميان افراط و تفريط مي‌سازد. انفعال به معناي عدم رويارويي فعال با واقعيت، در معنا دچار روزمرگي و اسير وضع موجود شدن است كه خواست استعمار از دين‌سازي است، چون چنين حالي دامن شخص را گرفت، اعتدال و ميانه‌روي را از دست مي‌دهد مانند كاهي در برابر توفان حوادث به اين سو و آن سو در نوسان خواهد بود. اينجاست كه براي آرام كردن خود گرفتار خرافات مي‌شود. عقب‌ماندگي و درماندگي نتيجه افراط و تفريط را به عوامل غيبي نسبت مي‌دهد، براي آن قصه‌ها مي‌سازد، خود را در جايگاه و مقامي قرار مي‌دهد كه به انزواي او از جامعه مي‌انجامد و ديدش تنها به خود و محيط پيرامونش محدود مي‌شود. اين بهترين نتيجه‌اي است كه استعمار در انتظارش دقيقه‌شماري كرده زيرا انزوا گزيده است و به دنبال تأمين سلامتي، آزادي و آسايش فرد عضو جامعه نيست بلكه بيشتر به درون خود مي‌خزد و با استفاده از انواع مغالطه‌ها و لجبازي‌ها خواهان چيرگي بر نظريات ديگر است كه مقاصد و اهداف استعمار را تأمين مي‌كند. اين پرواضح است وقتي شخص يا جامعه‌اي گرفتار چنين بليه‌، فتنه يا مرضي شد، خصلت تعميق خودخواهي، اجتماع را بر آن مي‌دارد تا در همه عرصه‌ها ـ حتي در برخورد با نزديك‌ترين كسان خود ـ تنها به منافع شخصي خود بينديشد. اگر «دنيا را آب ببرد، او را خواب مي‌برد» كه اين تنها آرزوي استعمار است. به هر روي در كنار اين آثار اديان بدلي و مسلك‌هاي استعماري كه در جوامع اسلامي از دوران بني‌اميه تا امروز وجود داشته‌اند مسئله چيرگي شهوت‌ها كه از جمله خصوصيت‌هاي دين بدلي است، انسان خوار و ذليل واداده همرنگ با قدرت‌هاي استعمار را چنان اسير شهوت‌ها مي‌كند كه همه انديشه‌ها و برنامه‌هايش و به اصطلاح فكر و ذكرش را فرا مي‌گيرد، جز لذت‌هاي حيواني لذتي را نمي‌شناسد و لذا دريچه‌هاي معرفت بسته مي‌شود، قدرت انتخاب بهترين شنيده‌هاي سعادت‌خيز را از انسان مي‌گيرد و در چنين شرايطي نمي‌توان شكل‌گيري حالتي ديني را انتظار داشت، زيرا حالت ديني حالتي علمي ـ فكري است و نيازمند فضايي است كه در آن انسان به ارزش خود پي برد و به شيوه روشمندي بينديشد و از هر گونه انفعال و افراط و تفريطي پرهيز كند تا بتواند نداي دانش و معرفت را لبيك گويد و از اوهام و خرافات فراري باشد كه اين در دين بدلي جايگاهي ندارد، زيرا كوشش دين يا مسلك ساخته استعمار تحريف انديشه‌ها و عقايد ديني است كه نتيجه‌اش گشودن دروازه‌هاي ذلت و خواري به روي استعمار سلطه‌جوست كه وهابيت، بابيت و بهائيت از عهده‌اش برآمدند. 4ـ ترديدي نيست تمامي پيروان اديان آسماني را نمي‌توان به يك ترفند كه نوعي از توطئه‌هاي استعمار است نسبت به دين بدبين و دلزده كرد. بنابراين استعمارگران براي دستيابي به مطامع خويش كه تسلط بر ملت‌هاست، از همه امكانات موجود استفاده مي‌كنند. براي نمونه وسيله به انحراف كشاندن ناآگاهان كه بينش و بصيرت كافي ندارند و بدون ترفند يا وسيله‌اي ناخواسته در مسير اهداف استعمارگران گام برمي‌دارند و به آنها در رسيدن به اهدافشان ياري مي‌رسانند و فرومايگان كه به تعبير اميرالمؤمنين علي(ع) «احمقان بي‌سر و پايي هستند كه به دنبال هر صدايي مي‌روند و با هر بادي به هر سويي متمايل مي‌شوند»(16) با مقدس‌نماها كه به ظواهر دين چسبيده‌، ولي بويي از معارف دين نبرده‌ و روشنفكران بي‌ديني كه در طول تاريخ و درگيري‌هاي بين حق و باطل همواره كفه ترازوي باطل را سنگين كرده‌اند و منورالفكران غربزده كه عمده‌ترين عامل وابسته كردن كشورهاي جهان سوم به استعمار در قرن‌هاي سيزدهم و چهاردهم هجري قمري بوده‌اند، همچون فتحعلي آخوندزاده، ميرزاآقاخان كرماني، طالبوف تبريزي، مهدي ملك‌زاده، محمدعلي فروغي، حسن تقي‌زاده، تقي اراني و احمد كسروي كه از همين قماش است و مسلماً اين گروه با امثال علي دشتي و ديگراني مثل نامبرده تفاوتي ندارند و هر كدامشان به‌ طريقي در خدمت استعمار در‌آمده‌اند و خواهند آمد. روشنفكران و غربزدگان عامل عقب‌ماندگي كشورهاي عقب‌افتاده، به‌ويژه كشورهاي اسلامي را دين اسلام مي‌دانند، براي نمونه فتحعلي آخوندزاده مي‌گفت: «رخت بستن ذلت و فقر تحقق نيابد، مگر به هدم اساس اعتقادات دينيه كه پرده بصيرت مردم شده است و ايشان را از ترقيات و امور دنيويه مانع مي‌آيد». (17) كسروي تبريزي و برافراشتن علم دين‌ستيزي احمد كسروي تبريزي براين باور بود و اينگونه رواج مي‌داد: «عامل نكبت و عقب‌ماندگي شرق از غرب اسلام است». (18) در شناخت استعماري بودن چنين ديدگاهي و وابستگي آن همين بس كه توجه داده شود مگر همه كشورهاي عقب‌مانده مسلمان‌اند كه دين اسلام عامل عقب‌ماندگي آنان باشد؟ به‌علاوه اگر اسلام عامل عقب‌ماندگي است، پس چرا قرن‌هاي متمادي مردم مسلمان پرچمداران علم، دانش و پيشرفت در جهان بودند؟ بلكه بايد گفت يكي از عوامل عقب‌ماندگي مسلمانان وجود همين بسترسازان حضور استعمارگران و تاراج‌كنندگان ثروت‌هاي كشورهاي اسلامي بوده است كه به دستور و طبق برنامه استعمار دين‌سازي كرده‌اند. «نبرد با بي‌ديني» خط ابطال كشيدن بر اين دين‌ها و مسلك‌هاي انگليسي است كه بر اساس اباطيل و ذهنيت‌تراشي‌هاي امثال احمد كسروي ساخته شده و امروز در خدمت دشمنان سوگندخورده مسلك‌ساز دين مبين اسلام است. پي‌نوشت‌ها: (1) دائره‌المعارف تشيع: 7/612 (2) القاموس المحيط/ فيروزآبادي: 4/225 (3) قرآن كريم، سوره آل‌عمران، آيه 85 (4) قرآن كريم، سوره روم، آيه 30 (5) دين‌شناسي/ حميد شاكرين: 12 (6) همان مأخذ: 15 (7) همان مأخذ (8) كلام «اريك فروم» درج در يادداشت‌ها/ شهيد مطهري: 4/162 (9) كلام «ويل دورانت» درج در «آرامش رواني و مذهب» دكتر صفدر صانعي: 8 (10) كلام «ماركس: مولر» درج در فرهنگ نماز/ علاءالدين حجازي: 27 (11) يادداشت‌ها/ شهيد مطهري: 4 (12) دين‌شناسي/ شاكرين: 34 (13) دين و چشم‌اندازهاي نو/ ترجمه غلامحسين توكلي: 162 (14) يادداشت‌ها/ شهيد مطهري: 4/123 و 124 (15) تعليم و تربيت در اسلام: 118 (16) نهج‌البلاغه/ كلمات قصار: 127 (17) انديشه‌هاي ميرزا فتحعلي آخوندزاده/ فريدون آدميت: 192 (18) پيرامون اسلام: 6

نویسنده : علي احمدي‌فراهاني 
منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: 02 تير 1393 - 16:47





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن