واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش فارس از حال و هوای روزهای کنکور
«کنکور» سدی که گذشت از آن دیگر آنچنان سخت نیست
در حال حاضر تعداد دانشگاههای استان قم رو به گسترش است از دولتی گرفته تا علمی کاربردی از طرفی هم پذیرش دانشجوی بدون کنکور کار را برای همه آسان ساخته و تیغ کنکور برندگی خود را از دست داده است.
خبرگزاری فارس- زهرا زنگنه؛ روزگاری که چندان هم دور نیست درست در دهه 60 متقاضیان ورود به دانشگاهها به 2 میلیون نفر هم میرسید. رد کردن سد کنکور به گونهای بود که بیشتر دانشآموزان از ابتدای دبیرستان استرس طی کردنش را داشتند، گرچه مدتی است غول کنکور ابهت خود را از دست داده و ترسی برای دانش آموزان ندارد. بدون شک یکی از مهمترین علل کاهش تعداد شرکتکنندگان دانشگاه و همچنین استرس، افزایش ظرفیت دانشگاهها و رشتههای تحصیلی است. برای 2 میلیون متقاضی، شکسته شدن سد کنکور کار بسیار سخت و غیر ممکنی شده بود. قبولی و نشستن روی صندلی دانشگاه و داشتن نام دانشجو آرزوی همه اعضای خانواده به حساب میآمد در هر مجلسی التماس دعا برای قبولی در دانشگاه حرف اول را میزد. نوک پیکان زندگی به سمت درهای دانشگاه گرفته میشد؛ روز کنکور اضطراب و ترسی وصف نشدنی به همراه داشت به گونهای که نه تنها دانشآموز بلکه همه خانواده را درگیر میکرد. بسیاری از خانوادهها دانشگاه را مدینه فاضله میدانستند به حدی که همه توان و نیروی خود را برای ورود فرزندشان به آن به کار میگرفتند. در این بین چشم و همچشمی نیز بیتاثیر نبود، قبولی یکی از دوستان و یا اقوام در دانشگاه خواب و خوراک را از بقیه میگرفت، ورود به دانشگاه مهمترین دغدغه والدین به شمار میرفت زیرا تصور داشتند آینده کاری فرزندشان بیمه شده و کار مناسبی برایشان پیدا میشود. بگذریم از افرادی که برای قبولی در دانشگاه روز و شبشان یکی شده بود و کارشان به بیمارستان و سرم میکشید. بیشتر آنهایی که توانستند در برابر غول کنکور پیروز شوند پس از گذشت مدت کوتاهی از دانشگاه به این نتیجه رسیدند که درس خواندن و دود چراغ خوردنها برای یافتن شغل واهی و بینتیجه بوده است زیرا نه تنها کاری متناسب با تحصیلاتشان پیدا نکردند بلکه مشاغلی که نیاز به تحصیلات آکادمیک نداشتند نیز به راحتی پیدا نمیشد. البته راه به اینجا ختم نشده و این عده به خیال اینکه با گرفتن مدارک بالاتر میتوانند کاری شایسته پیدا کنند به ادامه تحصیل پرداخته و باز هم راه دانشگاه را در پیش گرفتند بیخبر از اینکه طی کردن پلههای ترقی و دانش هم جواب نمیدهد و تاثیری در ایجاد اشتغالشان نخواهد داشت. دهه شصتیها اصلیترین قربانیان این رخداد تاریخی هستند. همان والدینی که زمانی فرزندان دهه 60 خود را برای راه یافتن به دانشگاه تشویق میکردند حالا برای فرزندان دیگرشان تاب و عطشی ندارند؛ متقاضیان دانشگاهها نسبت به گذشته کاهش چشمگیری پیدا کرده و دیگر خبری از 2 میلیون نفر نیست. مشاور عالی رئیس سازمان سنجش آموزش کشور با اعلام آمارهای متقاضیان کنکور اظهار کرده است: با توجه به آمار مرحله اول و دوم ثبتنام، در نهایت یک میلیون و 31 هزار و 322 نفر متقاضی شرکت در آزمون سراسری سال 93 شدهاند که از این تعداد 608 هزار و 852 نفر زن و 422 هزار و 470 مرد هستند. آنچه در حال حاضر دارای اهمیت است کاهش پیدا کردن استرس دانشآموزان است و فعالیت دانشگاههای متعدد امید دانشآموزان را بالا برده است، گرچه نباید از دانشآموزان درسخوان و پرتلاشی که درس خواندن و دستیابی به دانش را هدف واقعی خود و پله ترقی در زندگی میدانند غافل ماند. نرگس که یکی از دختران دهه 50 است و در حال حاضر با مدرک لیسانس مدیریت بازرگانی در حرفه خانهداری روزگار میگذراند میگوید: بدترین دوران زندگیام زمانی بود که هر روز به کتابخانه محلمان میرفتم و درس میخواندم علاقه چندانی به درس نداشتم، اما چارهای جز خواندن وجود نداشت. وی میافزاید: روز کنکور خیلی برایم تلخ بود. استرس بسیاری داشتم شب قبل از آن سرم زدم، اما بدتر از آن زمانی بود که اسمم را در روزنامهها پیدا نمیکردم. دنیا بر سرم خراب شد همه کتابها و جزوههایم را پاره کردم، امیدی برای درس خواندن نداشتم، اما به اصرار خانواده باز هم در کنکور شرکت کردم تا اینکه توانستم در دانشگاه آزاد قبول شوم، اما حالا پس از گذشت چند سال بیکار هستم و خانهداری میکنم. رفتن به دانشگاه گرچه آرزو بود، اما با توجه به بافت فرهنگی و مذهبی بیشتر خانوادههای قمی، دانشآموزان چارهای جز انتخاب رشته در شهر خود را نداشتند و خانوادهها ترجیح میدادند فرزندشان زیر نظر خودشان باشد. البته ناگفته نماند در قم نیز ظرفیت دانشگاهها و رشتهها بسیار کم بود که محدودیتهایی برای دانشجویان ایجاد میکرد و همین امر دانش آموزان را به شهرهای دیگر میکشاند. روزگاری که چندان هم دور نیست تعداد دانشگاههای قم به انگشتان دست میرسید و دانشجو شدن دغدغه بزرگی برای خانوادهها محسوب میشد از طرفی هم هزینههای زیاد دانشگاه آزاد با جیبهای مردم همخوانی نداشتند بنابراین همه تلاشها در راستای قبولی در دانشگاه دولتی صورت میگرفت. در حال حاضر تعداد دانشگاههای استان رو به گسترش است. از دولتی گرفته تا فنی و علمی کاربردی و از طرفی هم پذیرش دانشجوی بدون کنکور کار را برای همه آسان ساخته است. در واقع تیغ کنکور برندگی خود را از دست داده است، پشت کنکور ماندن واژه غریبی شده است که کمتر به کار میرود. از بین رفتن ابهت کنکور از طرفی مطلوب است، اما از طرف دیگر دردی به همراه دارد که درمانی را نمیتوان برایش پیدا کرد. تراژدی فارغالتحصلان دانشگاهی بیکار به قدری افزایش پیدا کرده که مدتی است دانشگاه و تحصیلات آکادمیک عاملی برای ارتقاء کیفیت زندگی محسوب نمیشود. این روزها بیشتر افراد به این نتیجه رسیدهاند که دانشگاه رفتن نمیتواند ضامن شغل مناسب باشد و البته در این بین انگار مسئولان هم توجهی به تعداد فارغالتحصیلان بیکار که میتوانند نقشی درآینده کشور داشته باشند ندارند. درس خواندن و تلاش کردن ارزش واقعی خود را از دست داده است؛ روزگاری قبولی در دانشگاه آرزو بود، در کتابخانهها جای سوزن انداختن نبود، اما حالا مدتی است خبری از شور، هیجان و عطش درس خواندن نیست زیرا درهای دانشگاه بسته نیستند و کنکور هم سد نیست. انتهای پیام/78008/غ30
93/04/02 - 00:10
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 93]