واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
انتخابات افغانستان و چشم انداز آینده
حجم اخبار در تشکیک سلامت انتخابات در حال افزایش است و جدی شدن این موضوع، روزهای ناخوشی را برای افغان ها در پی خواهد داشت.
افغانستان به عنوان کشور همسایه شرقی ایران دهه های متوالی است که خشونت را تجربه می کند و تلاش ها برای رسیدن به آرامش تاکنون با شکست مواجه شده است. افغانستان به عنوان کشوری دارای موقعیت ژئوپلیتیک دو بار توسط ابرقدرت های نظام بین الملل تحت اشغال قرار گرفته است. نخستین بار ارتش سرخ شوروی در زمان "لئونید برژنف" جهت حمایت از دولت کمونیستی "نجیب الله" وارد افغانستان شد و بار دوم آمریکایی ها تحت عنوان نابودی طالبان و سازمان القاعده، افغانستان را اشغال کردند. بعد از گذشت این سال ها، اکنون به سال 2014 رسیده ایم که از هر لحاظ برای افغان ها دارای اهمیت است. از یک طرف انتخابات ریاستجمهوری در این کشور برگزار شده و از طرف دیگر نیروهای رزمی خارجی این کشور را ترک می کنند. انتخابات انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در دور اول با وجود تهدیدات شدید طالبان برگزار شد و تحسین جامعه بین المللی را نیز برانگیخت. دور نخست سومین انتخابات سرنوشت ساز ریاست جمهوری تاریخ افغانستان در 16 فروردین برگزار و از میان هشت نامزد، عبدالله عبدالله و اشرف غنی احمد زی به دور دوم راه یافتند. حدود 7 میلیون نفر از مجموع 12 میلیون دارنده حق رأی در دور اول انتخابات شرکت داشتند. تعداد شکایات درباره تقلب در این دوره از انتخابات نسبت به سال 2009 بهمراتب کمتر بود. این دو نامزد بعد از چند روز تبلیغات و رایزنی با گروه های سیاسی، وارد مرحله دوم انتخابات شدند که در این مرحله نیز شاهد حضوری چشمگیر از سوی افغان ها در پای صندوق های رأی بودیم. این انتخابات از این جهت برای مردم و سیاستمداران افغانی و همچنین کشورها و نهادهای بین المللی درگیر در موضوع افغانستان، بیشتر اهمیتن دارد که نخستین انتخاباتی بود که برگزاری آن چه از لحاظ اجرایی و چه تامین امنیت، به طور کامل بر عهده نیروهای ملی است. از این رو چگونگی برگزاری انتخابات، فارغ از نتیجه آن، نقشی اثرگذار در تعیین سرنوشت کشور در فردای خروج نیروهای خارجی از آن دارد. از سوی دیگر برگزاری این انتخابات از دریچه امنیتی نیز حائز اهمیت بود؛ این که آیا نیروهای امنیتی و نظامی افغان توان تامین امنیت را دارند یا خیر؟ هرچند این نیروها وظیفه خود را به خوبی در دور نخست انجام دادند، ولی در عین حال طالبان نیز با انجام عملیات های خرابکارانه و تروریستی و همچنین تهدیدات شهروندان افغان کوشیدند تا بر نتیجه انتخابات تاثیر بگذارند که با واکنش مردم روبه رو شدند و ناکام ماندند. اعلام نتایج بنابر آنچه تاکنون در صفحه تحولات افغانستان رخ داده، به نظر می رود که عبدالله عبدالله مسیر هموارتری در رسیدن به ارگ ریاست جمهوری داشته باشد. عبدالله، سال ها دوشادوش احمد شاه مسعود با اشغالگران روسی و تندروان طالبانی جنگیده و چهره ای ملی یافته و برخلاف رقیب خود، فرنگ نشین نشد تا پس از اشغال افغانستان در 2001 به امید یافتن پست و مقامی به وطن برگردد. همچنین خاستگاه سنتی و مذهبی عبدالله نیز او را در جامعه سنتی افغانستان پیشتاز انتخابات کرده، حال آنکه اشرف زی چهره ای غرب گرا، اتوکشیده، لائیک با خانواده غرب گرا دارد. علاوه بر این اگرچه عبدالله تباری تاجیک و پشتون دارد، ولی از قومی کردن انتخابات پرهیز کرده و کوشیده تا با گردآوردن شخصیت های شناخته شده و رهبران احزاب و گروه های سیاسی همچون محمد خان سنی پشتون تبار و از اعضای حزب اسلامی ارغندیوال و محمد محقق، رهبر شیعی حزب وحدت اسلامی به عنوان معاونان نخست و دوم خویش، و نیز استفاده از محمد شفیق گل آغا شیرزی و زلمی رسول، رقبای دور نخست انتخابات، جمیل کرزی پسر عموی حامدکرزی و رئیس حزب همبستگی جوانان، نوعی وفاق و همبستگی ملی و سیاسی را به وجود آورد. اگر در روند شمارش آرا و بررسی شکایتها مشکلی پیش نیاید، رئیس جمهوری منتخب کشور یک ماه پس از اعلام نتایج نهایی انتخابات، آغاز به کار خواهد کرد. حامد کرزی رئیس جمهوری افغانستان از قبل دستور داده که مراسم ویژهای را برای انتقال قدرت تدارک ببینند. با آغاز به کار رئیس جمهوری بعدی، این نخستین بار در تاریخ افغانستان خواهد بود که قدرت از یک رئیس جمهوری منتخب به رئیس جمهوری منتخب دیگر منتقل میشود. انتخابات بدون شک یک نامزد برنده خواهد داشت، اما موضع طرف بازنده در این میان حایز اهمیت است. کارشناسان این پرسش را مطرح می کنند که آیا تیمهای انتخاباتی به این سطح رسیدهاند که نتیجه انتخابات را بپذیرند؟ این پرسش برای جامعهای مثل جامعه افغانستان بسیار اهمیت دارد. در جریان مبارزات انتخاباتی ادبیاتی در میان تیمهای انتخاباتی شکل گرفت که بیشتر با چاشنیهای تهدید و ارعاب همراه بود. حالا چه قدر استفاده از این نوع ادبیات صرفا جنبه انتخاباتی داشته و چقدر جدی بوده، چندان مشخص نیست. به هر حال هر دو نتیجه از این نوع ادبیات میتواند به دست آید. در حال حاضر آن چه به نظر میرسد، این که هر دو تیم به یک میزان خود را برنده انتخابات میدانند و این موضوع میتواند اثرات خطرناکی را در روزهای پس از اعلام نتایج داشته باشد. برگزاری انتخابات در افغانستان چندان ریشهدار و عمیق نیست و از این رو نمی توان نگرانیهای پس از آن را جدی تلقی نکرد. بنابراین از حالا باید متوجه این مساله بود و روحیه تساهل و شکیبایی را در تیمهای انتخاباتی تقویت کرد. شرایط کنونی افغانستان بسیار حساس است و یک تلنگر ساده میتواند آن را به سوی تنشهای میان گروهی ببرد. سیاست امریکا در قبال آینده افغانستان علاوه بر موضوع انتخابات، دیگر موضوعی که در سال 2014 برای ملت و دولت افغانستان از اهمیت برخوردار است، بحث خروج نیروهای غربی از افغانستان است. ایالات متحده 13 سال پیش و پس از بیپاسخ ماندن اولتیماتوم 48 ساعته واشنگتن در زمینه تحویل "اسامه بن لادن"، رهبر سازمان القاعده، با حمایت و همکاری انگلستان، شهرهای افغانستان را مورد هدف قرار داد و دولت طالبان را سرنگون ساخت. سازمان ناتو نیز با تعریف نقشهایی جدید برای خود به حمایت از اقدام امریکا پیوست و در نتیجه ائتلافی بینالمللی به رهبری امریکا وارد افغانستان شد؛ کشوری که چندین دهه جنگ داخلی و تجاوز خارجی را تحمل کرده بود بار دیگر به صحنه نبردی دیگر برای به دست آوردن آیندهای مبهم تبدیل شد. اکنون و بیش از یک دهه پس از حمله ائتلاف غربی به افغانستان، مشخص شده که این حمله موجب کشته شدن بیش از 40 هزار افغان شده است. بسیاری از زنان و کودکان افغان در گورهای دسته جمعی به خاک سپرده شدند. با این حال آمریکایی ها نیز همانند اتحاد شوروی تاکنون نتوانسته اند صلح را برای افغان ها به ارمغان بیاورند. آن ها که بر اساس تعهدات پیشین داده شده باید تا پایان سال جاری میلادی، افغانستان را ترک کنند، از مدت ها پیش به دنبال این امر بودند تا با هر بهانه ای جای پای خود در افغانستان را محکم تر نمایند. همین موضوع موجب شد تا آن ها به فکر امضای پیمانی امنیتی با افغانستان بیفتند که بر اساس آن بتوانند توجیه مناسبی برای ادامه حضور خود داشته باشند. دولت کنونی افغانستان نیز با وجود موافقت های اولیه و نظر مثبت لویه جرگه، موافقت نامه امنیتی با واشنگتن را امضا نکرده است و به نظر می رسد این امر به رئیس جمهور بعدی این کشور محول خواهد شد. از میان دو نامزد راه یافته به مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری افغانستان نیز، عبدالله عبدالله امضای پیمان را برای امنیت و منافع بلندمدت افغانستان امری ضروری دانسته و وعده داده است که در صورت به قدرت رسیدن، ظرف مدت یک ماه آن را امضا و نهایی می کند. احمد زی هم اگرچه در باطن و در مجالس خصوصی موافق امضای توافقنامه است، اما در ظاهر برای آنکه بتواند حمایت و پشتیبانی مادی و معنوی کرزی را به دست آورد با ارگ ریاست جمهوری همنوا شده و در برخی مواقع این موافقت نامه را مغایر منافع ملی افغان ها دانسته است. هرچند هنوز نتیجه انتخابات افغانستان مشخص نشده است و معلوم نیست کدام نامزد به ارگ ریاست جمهوری راه پیدا می کند، اما باید به این نکته توجه داشت که آمریکایی ها فارغ از نتیجه انتخابات، به سیاست هایی مستقل از دولت کابل دست می زنند. بدون شک معامله اخیر واشنگتن با طالبان افغانستان را در این زمینه می توان تحلیل نمود. این توافق در حالی صورت گرفت که طالبان مهم ترین تهدید پیش روی دولت و جامعه افغانستان است و آمریکایی که به بهانه سرکوب تروریسم وارد افغانستان شده است هم اکنون رویه دیگری را در پی گرفته است. حال که بر اساس توافقها قرار است تا پایان سال 2014 نیروهای خارجی صحنه داخلی افغانستان را ترک کنند تصمیمات غیرمنتظره جلب توجه می کند. امریکایی ها از مدت ها پیش، روند گفتگو با طالبان را مطرح کرده بودند. سؤالی اصلی که هم اکنون مطرح می شود این است که چرا امریکا بعد از یک دهه جنگ اکنون میخواهد با طالبان مذاکره کند. در پاسخ به این سوال این فرضیه مطرح می شود که امریکا برای مدیریت بحران در افغانستان و خارج نشدن رشته امور از دست خود، به دنبال سیاستی است تا بیشترین منافع را عاید کاخ سفید نماید. در این زمینه برخی کارشناسان معتقدند که اصولا امریکاییها وارد افغانستان نشدند تا با تروریسم مبارزه کنند و طالبان و گروههای رادیکال از جمله القاعده را نابود سازند، بلکه آنها آمده اند تا این صحنه را مدیریت کنند. از دید این گروه، از زمانی که امریکاییها وارد افغانستان شدند و با همکاری جبهه متحد شمال توانستند حکومت طالبان را ساقط نمایند، نیروهای ایالات متحده این توانایی را داشتند تا طالبان، القاعده و سایر گروههای رادیکال را از بین ببرند، اما نخواستند. اگر دیدگاه فوق را بپذیریم باید این گونه تحلیل نمود که اگر زمانی امریکا از گروههای رادیکال افغان بر ضد منافع شوروی استفاده میکرد در حال حاضر نوک پیکان این جهت گیری به مرور تحولات تغییر یافته است. هرچند اکنون دیگر شوروی وجود ندارد، اما آسیای مرکزی، روسیه، منطقه سین کیانگ چین، سوریه و شمال آفریقا از مکانهایی هستند که القاعده و گروههای تندرو میتوانند در آن جا کارآیی خود را برای غرب نشان دهند. نتیجه هر چند انگیزههای لازم برای رفتن به پای صندوقهای رأی به اندازه کافی در شهروندان افغان وجود داشت، ولی همچنان نگرانیهای نیز در این خصوص قابل توجه است. با این وجود افغان ها در دور اول و دوم انتخابات با حضور جدی و امیدوارانه نشان دادند که خواستار تغییر در کشور خود هستند. اکنون و بعد از برگزاری انتخابات افغانستان همان مسائل سابق از اهمیت برخوردار است. از یک طرف باید دید نتیجه انتخابات چه می شود و کدام نامزد به ارگ ریاست جمهوری می رسد و از طرف دیگر رویکرد رئیس جمهور جدید نسبت به مسائل و مشکلات کشور چه در زمینه داخلی(مذاکره با طالبان) و چه خارجی(پیمان امنیتی با آمریکا) چگونه خواهد بود؟ با این حال هرچند از هم اکنون نمی توان پیش بینی نمود که تحولات افغانستان به چه سمت و سویی هدایت خواهد شد؟ اما چشم انداز آینده افغانستان تا حد زیادی به صبر و خویشتن داری مردم و نخبگان افغان و برگزاری سالم انتخابات بستگی دارد. می توان گفت حجم اخبار در تشکیک سلامت انتخابات در حال افزایش است و جدی شدن این موضوع روزهای ناخوشی را برای افغان ها در پی خواهد داشت. احسان تقوایی منبع: بصیرت انتهای متن
93/03/28 - 04:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]