محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852912860
خطر نفوذ جریان نفاق را در افراد منتسب به ولایتمداری انکار نکنیم
واضح آرشیو وب فارسی:الف: خطر نفوذ جریان نفاق را در افراد منتسب به ولایتمداری انکار نکنیم
بخش داخلی الف، 27 خرداد 93
فروز رجائی فر؛ دکترای علوم سیاسی دارد و ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام را مدیریت می کند. رجایی فر در سال 58 یکی از دانشجویان فعال در جریان تسخیر لانه جاسوسی بود.
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۴۶
فروز رجائی فر می گوید: در مورد نزدیکی و دوری به خط رهبری و امام، نه در ادعاهای زمان سخنرانی، بلکه در عملکرد فرد در شرایط بحرانی می توان قضاوت کرد. البته این در شرایطی است که خوش بین بوده و اشتباهات را حاصل ضعف تحلیل و بینش افراد بدانیم؛ لکن گام اهم آن است که خطر جریان نفاق و افراد نفوذی در مجموعه منتسب به ولایتمداری و حزب الله را انکار نکنیم.در قمست دوم این مصاحبه{قسمت اول}دکتر فروز رجائی فر ضمن بررسی آرا و اندیشه امام خمینی(ره)، نقدی نیز بر عملکرد جریانات سیاسی مختلف دارد که در ادامه می آید.این اختلاف برداشت ها از فکر امام و تنازعات دو جناح که در حیات ایشان هم جریان داشته، چه آثاری در اداره کشور داشت؟مدیران انقلاب اسلامی شاگردان حضرت امام و از حوزویان سنت شكن بودند؛ چرا كه حوزهی علميه برای دوره ای طولاني به واقع سنت جدايي دين از سياست را پذيرفته بود. امام نخستین كسي بودند كه در دوره معاصر علیه این عقیده، یک انقلاب فکری را آغاز و در قالب حرکتهای اجتماعي و سياسي آن را دنبال كردند. البته پیش از ایشان، شهید مدرس و آيتالله كاشاني روحانیانی سیاسی بودند که فکر سیاسی خود را نظریه پردازی نکرده و در ساختار همان نظام حاکم دست به عمل سیاسی زدند و برای حفاظت از منافع مردم نمایندگی آن ها را در مجلس شورای ملی پذیرفتند.به هر صورت، روحانیت تربیت شده حضرت امام در حکم دستها و پاها و زبان ایشان عمل كردند و نظریه و آراء امام را به میان مردم بردند و تبلیغ و ترویج کردند تا انقلاب را به پيروزي رساندند. البته من نقش مرحوم دكتر شريعتي را نیز مؤثر ميدانم چون با تولید گفتمان و ادبيات انقلابي جوانان و طبقات جدید را متوجه اسلام ناب و انقلابی نمود که در نهایت به تفکرات امامِ دور از وطن متصل شدند و از او كسب فيض و حمایت كردند؛ در نتیجه مسير انقلاب با سرعت بیشتری طی شد و به پیروزی رسید.پس از پیروزی انقلاب و رخ نمودن ضرورت های مدیریت کشور، میان شاگردان امام اختلافات فكري و روشی ايجاد شد. اختلافات سلیقه ای مانند انتخاب طرح و رنگ برای یک نماد، تأثیر جدی و مهمی بر امور نميگذارد؛ اما گاهی مسأله سياستگذاري کلان و مشی عملی نظام در میان است. از جمله تحت تأثير دیدگاههاي حاکم در آن دوره، نوعی اقتصاد عدالتمحور و به دور از سرمايهداري از اسلام قرائت می شد که در اصل ۴۴ قانون اساسی تبیین شده و باید وسیله حكومت اسلامي اجرا شود. لکن در مقام عمل و با توجه به مقتضیات دوران دفاع مقدس، تصدیگری دولت بیشتر و اسباب نگرانی فعالان بخش خصوصی شد که سیاست های اقتصادی نظام را کمونیستی و محدودکننده خود تعبیر می کردند. دو دیدگاه وجود داشت یکی این که بخش خصوصي باید آزاد باشد که در حوزههاي مختلف اقتصادي فعالیت کند و ديگري که معتقد بود گسترش بخش خصوصي منجر به سرمايهداري از نوع غربی و میل به کسب قدرت سياسي میشود و حجم اصلي اقتصاد بايد در مالکیت عمومی و تحت مدیریت دولت باقي بماند.اختلافات میان نسل شاگردان امام از همين نقطه شروع شد و نگاه چپ به اقتصاد در بخشی از روحانیان انقلابی موجب شد که «مجمع روحانيون مبارز» از «جامعه روحانیت مبارز» که مؤلفههاي آزادی کسب و کار و سرمایه را به اسلام نزدیک تر می دانست، منشعب شود. اصطلاح راست و چپ هم که حامل یک موضع اقتصادی بود، به شكل وارداتي برای اشاره به همین دو جریان مورد استفاده قرار گرفت. (پس از پیروزی انقلاب فرانسه، براي اولين بار نمايندههاي اقشار محروم در کنار نمايندگان اشراف به مجلس راه یافتند. از آنجا كه همنشینی با طبقات پایین براي اشراف ناگوار و سخت بود، طبقهی اشراف در سمت راست پارلمان نشستند و طبقهی محروم نیز در سمت چپ جای گرفتند.)در زمان حيات حضرت امام، اختلافات سیاسی در ساختار اجرايي كشور هم تأثیر داشت. به عبارت دیگر، پس از دو سه سال اول، رئيسجمهور منسوب به جناح راست و نخستوزير متعلق به جناح چپ بود و این دو نفر بايد با همكاري یکدیگر کابینه را تشکیل داده و مملکت را اداره میكردند. طبيعي است که اختلاف ديدگاهها در حوزه اقتصاد مانع بزرگی بر سر راه توافق روی بعضی از وزرا بود. در واقع قوهی مجريه دو نفر مسؤول داشت: نخستوزير که وزرا را پس از توافق با رییس جمهور به مجلس معرفي ميكرد، رأي اعتماد ميگرفت و استيضاح ميشد و رییس جمهور که رییس قوه مجریه بود.پس اختلاف دیدگاه ها در مرحله توافق برای معرفی وزیر به مجلس بارز مي شد؛ به صورتی که ممکن بود يك وزارتخانه مدت ها بدون وزير بماند. به نظر می رسید که ریشهی اين جدال، لجاجت یا حب نفس یا مخالفت با مصالح انقلاب نبود و اتفاقاً هر دو طرف بر اساس تشرع و تقيد مذهبي، معتقد بودند كه اگر برخلاف اعتقاد خود عمل كنند، شرعاً مديون و در درگاه الهی مسؤول هستند. بر اساس همین شکاف ها، مجموعه فرزندان علمی و روحانی حضرت امام به دو گروه تقسیم شدند که در گذر زمان اختلافات نظری از حوزه اقتصاد فراتر رفت و به حوزه سیاست داخلی و خارجی و فرهنگ هم کشیده شد. البته در مقاطع انتخابات مجلس به دلیل ضرورت رفتارهای تبلیغاتی بر آتش این اختلافات دمیده می شد تا با قطبی شدن جامعه، سبد آراء سنگین تر شود.در این میان، حضرت امام مانند پدری دلسوز كه همهی فرزندانش را دوست دارد و وحدت خانواده و مصلحت دوره بحران(انقلاب و جنگ) را مد نظر قرار می دهد، سعی در نزدیک کردن دو جناح و استفاده از ظرفیت هر دو برای اداره کشور داشتند. در حقیقت در همان زمان هم دغدغه اصلی ایشان موضوع وحدت میان مسؤولین بود و این که رمز پیروزی که وحدت بوده، باید حفظ شود؛ لکن علیرغم ایجاد موازنه در قدرت سیاسی دو جناح، توفیق تام و تمامی در آشتی اصولی دو جبهه نداشتند. امام به همهی نیروهای انقلاب عشق میورزیدند و در عین حمایت از آن ها تا روز آخر بر وحدت كلمه پافشاری میکردند؛ ولی با وجود عقلایی در هر دو سمت، بازی خطرناک دو جناح با مصالح عمومی نظام ادامه داشت و در مقاطعی موجب تحمیل تنش و چالش به بدنه جامعه و حتی رزمندگان در سنگرها میشد.خوب؛ پس این دو جناح چگونه با تحولات بعد از رحلت امام کنار آمدند؟ آیا جریان نفی و یا تحریف افکار امام شدت و قدرت پیدا نکرد؟البته در بازنگری قانون اساسی، با حذف مقام نخستوزيری، صورت ظاهری كه موجب تداخل و تزاحم وظیفه دو مقام قانونی در یک قوه شده بود برطرف شد؛ اما تفاوت دو ديدگاه نظری در بدنه دو جناح به قوت خود باقی ماند. بعد از رحلت حضرت امام كه جايگاه برتر و فراجناحي داشتند، آیتالله خامنهاي به رهبري برگزيده شدند. با این که خداوند ایشان را ذخیره و نعمتي براي كشور قرار داده بود؛ ولي به هر حال منسوب به یکی از دو جناح بودند و به همین دلیل، در اين مرحله، واكنش جناح مقابل بسيار مهم تلقی میشد. جناح مقابل از نظر پذيرش رهبری جدید فوراً و كاملاً اظهار وفاداري كردند؛ اما طبعاً نميتوانستند در تجزيه و تحليلها از محکمات مواضع خود عقب نشینی كنند.بدین ترتیب اگر چه رهبري جدید در مسند ولایت و فراتر از خطوط جناحی و ملتزم به مشی امام قرار گرفت؛ لکن نزدیکی قبلی ایشان به رئيسجمهور برخاسته از جناح روحانيت مبارز و دارای دیدگاه سنتی فقهی در اقتصاد، برای جناح چپ خوشایند نبود و بتدریج سیاست های دولت جدید در معرض نقد جناح چپ قرار گرفت. مثلاً آقاي هاشمي که قصد داشت براي بازسازي وام بگيرد، با مخالفت نخست وزیر سابق مواجه شد که سخنانی نزدیک به این مضمون ایراد کرد و هشدار داد که مردم بدانند اگر زير بار استقراض خارجی برویم، اين ملت ديگر نميتواند استقلال خود را حفظ کند و امروز كه هزينههای جنگ را نداريم، منابع داخلی براي بازسازي كشور كفايت ميكند.ما هم به عنوان بدنه اجتماعی حزبالله بسیار خوشوقت بودیم که در تنازع دو مقام اجرایی، جناح مطلوب ما پيروز شده و متأسفانه غافل شده و به همین سبب در آن زمان حركت دولت سازندگی به سمت سرمايهداري را رصد نکرده و نقد نكرديم. در آن زمان تصور می شد چون جناح چپ به قدرت نرسيده چنین انتقاداتی را وارد می کند و ما مستقل از انتقاد جناح چپ، اقدام به تطبیق دیدگاه اقتصادی دولت سازندگی با موازين اسلام و تفکر امام نکردیم. من معتقدم جریان حزب الله درباره انحراف از مبانی و موازین اقتصادی حضرت امام که امروز خود را در قالب تمایل به اقتصاد و سرمایه داری جهانی و به تبع آن تضعیف تولید ملی و تشدید شکاف طبقاتی نشان می دهد، مقصر است. در آن زمان انتقاد از آقای هاشمی، مثل امروز سکه رایج نبود و در شعارهای نماز جمعه مخالفت با هاشمی، دشمنی با پیامبر اکرم(ص) تعبیر می شد.در نتيجه پافشاری هر دو طرف بر دیدگاه خود در دوره سازندگی، مواضع به تدریج سختتر شد و هر دو جناح شمشير را از رو بستند که آثار آن در رفتارهای حذفی در انتخابات مجلس و نحوه تبلیغات علیه یکدیگر بروز می کرد. برای مثال بسیاری از نیروهای چپ در جریان انتخابات مجلس چهارم با اهرم های قانونی نظارتی رد صلاحیت شدند و مجلسی همسو با آقای هاشمی شکل گرفت که ایشان بعدها به صراحت اعتراف کرد كه مجلس سوم براي ما دردسر بسیاری درست كرده بود. با تداوم کشمکش سیاسی و جنگ قدرت، نیروی چپ حذف شده در مجلس چهارم، بعد از یک دوره فراغت از امور اجرایی همراه با دگردیسی اعتقادی وارد عمل شد و این بار با رویکرد مثبت به سرمایه داری و سیاست های غربی و داشتن حمایت قوه مجریه، اکثریت مجلس ششم را به دست آورد و با ترفندهای تبلیغاتی و عملیاتی جناح مقابل را درو کرد و از آقای هاشمی هم انتقام سختی گرفت! پس اختلافات فکری دو جناح که از زمان حضرت امام شروع شده بود، به دوره بعد از رحلت ایشان هم تسری کرد و بسیاری از تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تاریخ جمهوری اسلامی ایران را رقم زد.بنابراین آیا نمی توان نتیجه گرفت که فرآیند دور شدن از اندیشه امام، طبیعی و سرنوشتی محتوم بوده است؟زنده و پويا بودن يك انديشه به معنای انحراف و عدول از اصول اولیه آن نیست؛ بلکه منوط به اين است كه با حفظ مباني و ریشه های آن، شاخ و برگ پیوسته نو و بهروز شود. حضرت امام بر روي اصل انشعاب دو جمع روحانی صحه گذاشته و فرمودند كه اگر اختلاف عقيده بر مبناي علم و آگاهي باشد، اشكالي ندارد؛ اما نباید اساس اختلافات خودخواهي و دنياطلبي باشد. پس اختلاف فكري هم در آن زمان و هم امروز، اجتنابناپذیر است؛ لکن باید پیوسته شاخص ها و معیارها در دست خواص باشد و بدون ملاحظات جناحی و نفسانی، احتمال و میزان انحراف فعالان عرصه سیاست را رصد کنند تا خطر دور شدن از مبانی فکری انقلاب اسلامی مهار شود.چند روز پیش، جناب فيروزآبادي تذكر دادند که برخی رسانههاي منتسب به نيروهاي مسلح، خارج از مشي رهبري عمل ميكنند که همه از اعلام موضع صریح ایشان تعجب كردند. من با بسیاری از اين رسانهها مرتبط هستم و بسیاری از فعالان دانشجویی ولايتمدار را میشناسم که پس از فراغت از تحصیل در این پایگاه های خبری مشغول کار شده اند. سؤال اینست که چگونه چنین فاصلهی آشکاری بین عمل این دوستان و مشي رهبري ایجاد شده که تذکر علنی لازم شده است؟ و پاسخ این است که ما باور نداریم که آسیب انحراف از فکر امام و رهبری در هر دو سو وجود دارد و نباید فقط جناح مقابل خود را مبتلا بدانيم. آفت در نظام تحلیلی ماست كه به عنوان نخبگان و خواص، در برابر مهم از اهم غافل شده ایم و در معرکه رقابت سیاسی، بعضی از اصول مسلم اندیشه اسلامی امام از جمله حرکت در مسیر اخلاق و تقوای الهی را در عمل خود دخیل نمی کنیم.به نظر شما، علل و عوامل مؤثر بر عدول جریانهای سیاسی از خط و مکتب حضرت امام چیست؟ریشه و علت تفاسیر مختلف و برداشت های گوناگون که هميشه وجود دارد و به عدول از مکتب امام تعبیر می شود، به مبانی اعتقادي، اصول علمي و مديريتي، قدرت طلبی، منافع شخصي، ظرفیت های روحی و روانی و حتی ریاکاری و نفاق باز می گردد. به هر حال طبق نظر حضرت امام، اختلاف در سطح اسلام، قرآن کریم، ، انقلاب اسلامی، استقلال کشور، و تأمین رفاه عمومی یعنی رفع ظلم و تبعیض اقتصادی و حقوقی جایز نیست.با وجود اين توصيفات و این که از امام و رهبری برداشت متعارض ميشود، چرا همهی جريانها ظاهراً خود را در خط امام و رهبری میدانند؟بخشی از این تصور همانطور که عرض شد به تفاوت برداشت ها از قول و فعل امام و رهبری باز می گردد و بخش دیگری به مقتضیات فعالیت سیاسی در حیطه کسب قدرت. خصوصاً که همه اشکال قدرت، اعم از مادی و معنوی در ساختار قدرت سیاسی نظام جمهوری اسلامی ما متمرکز است و خارج از دایره حاکمیت، منابع قدرت بسیار محدود است.شما بعد از تجربه رفتارهای سیاسی نامعقول دولتی که به ظاهر انقلابی و در خط امام و رهبری بود و با واژگان و ادبیات امام سخن می گفت و پرداخت هزینه ای بسیار سنگین خصوصاً در دو سال آخر، در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نیز شاهد بودید که جناحی که بیشتر ادعای نزدیکی به رهبری و تفکر اصیل انقلاب را داشت، درک کمتری نسبت به مصالح نظام و ضرورت های راهبردی مبارزات انتخاباتی از خود نشان داد و دچار جدالهاي داخلی در حد انتحار سیاسی شد. پس در مورد نزدیکی و دوری به خط رهبری و امام، نه در ادعاهای زمان سخنرانی، بلکه در عملکرد فرد در شرایط بحرانی می توان قضاوت کرد. البته این در شرایطی است که خوش بین بوده و اشتباهات را حاصل ضعف تحلیل و بینش افراد بدانیم؛ لکن گام اهم آن است که خطر جریان نفاق و افراد نفوذی در مجموعه منتسب به ولایتمداری و حزب الله را انکار نکنیم.بلی. این از زمان نبی اکرم(ص) و تشکیل شکلی از دولت اسلامی در مدینه توسط ایشان، واقعیت داشته که نفاق و منافق، به انگیزه قدرت و مواهب قدرت، ایجاد می شود و رشد می کند و هنوز هم واقعیت دارد که در حیطه هر سیستم حکومتی، همه سیاستمداران، برای تداوم حیات سیاسی خود، ادعای وابستگی و نزدیکی با تفکر رأس حاکمیت را دارند؛ ولی در جایگاه عمل، خواص هستند که می توانند افراد منافق و ریاکار و فرصت طلب و یا ساده لوح را از افراد صادق و بصیر و خادم و ایثارگر تشخیص دهند؛ ولو در جناح مخالف باشند!باید به طور جدی به پاسخ این سؤال فکر کنیم که آیا جریان شیطانی نفاق از تاریخ بشریت ریشه کن شده و در ایران اسلامی هم منحصر در همان سازمان تروریستی رسواست، یا این که بپذیریم که آن سازمان در مقطعی در ۴۰ سال پیش منافقانه عمل کرده بوده و امروز دشمن آشکار است و جریان نفاق، در جایی دیگر و در زیر پوست این کشور در حال ادامه حیات و تغذیه از بحران های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است و بعید می دانم که شیوه جریان نفاق این باشد که در نقطه مقابل قدرت حاکم قرار بگیرد! جریان نفاق امروز را باید بین ما حزب اللهی ها جستجو کرد.بین کسانی که قدرت، ثروت، رشد شغلی و آینده مطلوب را در انتساب به جماعت اصیل حزب الله دیده و زیر علم ولایتمداری پنهان می شوند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]
صفحات پیشنهادی
شستن مرغ سلامتی افراد را به خطر می اندازد
سازمان استاندارد غذایی انگلیس شستن مرغ سلامتی افراد را به خطر می اندازد تهران - ایرنا - بیشتر افراد مرغ را قبل از پختن با آب می شویند اما سازمان استاندارد غذایی انگلیس اعلام کرد که این عادت اشتباه است زیرا سبب انتشار باکتری خطرناک کمپیلوباکتر campylobacter می شود به گزارش ایرشستن مرغ سلامتی افراد را در درازمدت به خطر می اندازد
سازمان استاندارد غذایی انگلیس شستن مرغ سلامتی افراد را در درازمدت به خطر می اندازد تهران-ایرنا-بیشتر افراد مرغ را قبل از پختن با آب می شویند اما سازمان استاندارد غذایی انگلیس اعلام کرد که این عادت اشتباه است زیرا سبب انتشار باکتری خطرناک کمپیلوباکتر campylobacter می شود به گز-
گوناگون
پربازدیدترینها